eitaa logo
بهار نارنج🌼
158 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
736 ویدیو
8 فایل
🌹اینجا لحظه هایت را... با عطر بهارنارنج به دست بهار بسپار🌹 وعده ی دیدار ما: ملک شهر . خیابان بهارستان غربی. خ پاسداران .بوستان قدس. فرهنگسرای قدس😊 ارتباط با ما👇👇 @zeitooon @Toranj_14
مشاهده در ایتا
دانلود
1 - وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السّلام به شام بنی امیه این روز را به خاطر ورود سر مطهر امام حسین علیه السّلام به شام عید قرار دادند. (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 341. الوقایع و الحوادث: ج صفر، ص 5. مصباح کفعمی: ج 2، ص 596. تقویم المحسنین: ص 15) ۞ ۞ ۞ 2 - ورود اهل بیت علیه السّلام به شام (معالی السبطین: ج 2، ص 140. مستدرک سفینه البحار: ج 6، ص 294) با رسیدن خبر نزدیک شدن اسرای اهل بیت علیهم السّلام به دمشق، یزید دستوراتی صادر کرد: 1 - تاجی جواهر نشان و تختی مرصّع به سنگهای قیمتی آماده کنند. 2 - بزرگان هر صنف با کمک یکدیگر شهر را در کمال زیبائی زینت نمایند. 3 - تمام اهل شهر لباسهای زینتی بپوشند و خود را بیارایند. 4 - همگی در معابر رفت و آمد نموده، به یکدیگر تبریک بگویند. 5 - پس از آمادگی کامل با طبل و شیپور به استقبال اسرا بروند. 6 - جارچیان در شهر جار بزنند: سرهای بریده و اطفال کسانی بر شهر وارد می شوند که به قصد براندازی حکومت عازم عراق بوده اندولی عامل خلیفه یعنی ابن زیاد آنها را کشته است. هرکس خلیفه را دوست دارد امروز شادی نماید. شامیان پست نیز کوتاهی نکرده بر فراز بامها بیرقهای رنگارنگ برافراشتند و در هر گذری بساط شراب پهن کردند. نغمه آوازه خوانان بلند بود، و مردم دسته دسته به سوی دروازه کوفه در دمشق می رفتند و عده ای از شهر خارج شده بودند. این در حالی بود که اهل بیت مصیبت زده و داغدار پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را که جبرئیل امین پاسبان حریم محترمشان بود همراه با نیزه داران تازیانه به دست و بی رحم وارد دروازه ساعات کردند. آن نابخردان پست همینکه جمع نورانی اسرا را دیدند زبان به جسارت گشودند. در آن شهر چه گذشت و با آن بزرگواران چه کردند قلم را یارای نوشتنش نیست. (الوقایع و الحوادث: ج 5، ص 30 6. از مدینه تا مدینه: ص 899 896. همچنین اقتباس از ناسخ التواریخ، عوالم العلوم، مهیج الاحزان، ریاض المصائب، لهوف، امالی صدوق، الدمعه الساکبه) ۞ ۞ ۞ 3 - شروع جنگ صفین (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص 339. توضیح المقاصد: ص 5. تتمه المنتهی: ص 29 24. فیض العلام: ص 176) پس از بی نتیجه ماندن نامه ها و موعظه های امیر المؤمنین علیه السّلام به معاویه در ماه محرم، در روز چهارشنبه اول صفر سال 38 ه’ لشکر امیر المؤمنین در مقابل لشکر شام صف کشیدند. لشکر حضرت 90 هزار نفر و لشکر معاویه 85 هزار نفر بودند. (تتمه المنتهی: ص 23) لشکر کفر، آب را بر لشکر حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام بستند، ولی پس از گرفتن و باز نمودن آب توسط امام حسین علیه السّلام لشکر حضرت مانع از رسیدن آب به لشکر معاویه نشدند. حضرت پس از شهادت تعدادی از اصحابشان یکباره با ده هزار نفر از طائفه ربیعه به لشکر معاویه حمله کردند و صفوف آنان را بر هم ریختند و تا قبّه معاویه رسیدند و فرمودند: ای معاویه، برای چه مردم را به کشتن می دهی؟ بیا با من مبارزه کن تا هر کدام از ما کشته شود خلافت از دیگری باشد! عمروعاص به معاویه گفت: علی با تو به انصاف سخن گفت. معاویه گفت: اما تو در این مشورت انصاف ندادی، چه اینکه هر کس به مصاف او بیرون رود به سلامت باز نگردد! از اینجا بود که معاویه عمروعاص را به اجبار به جنگ حضرت فرستاد. حضرت همینکه او را شناخت شمشیر را بلند کرد تا او را به درک بفرستد، ولی عمروعاص حیله کرد و عورت خود را مکشوف ساخت. آن حضرت رو از آن بی حیا برگردانید و آن خبیث فرار کرد. سرانجام با حیله چند برگ از قرآن بر سر نیزه کردند، و ماجرای حکمین پیش آمد. ۞ ۞ ۞ 🏴🍊 @baharnarenj251
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام حسین علیه السلام چه کسانی را صبح عاشورا از کربلا بیرون فرستادند؟؟ 🏴🍊 @baharnarenj251
🔸همراه با کاروان اسرای کربلا از کوفه تاشام 🏴روز بیستم مصادف با اول ماه صفر ♦️ورود اسرا به شام ♦️اُسراى خاندان اهل بيت(عليهم السلام) را پس از گردش در شهرها و آبادى ها همراه با سرهاى شهدا به منطقه شام رساندند. وقتى كه نزديك دمشق ـ پايتخت حكومت يزيد ـ رسيدند، ام كلثوم از شمر خواست كه آنها را از دروازه اى كه كمتر محلِّ اجتماع مردم است، وارد شهر كنند و همچنين سرهاى شهدا را از محمل ها دور نمايند، تا مردم متوجه آن سرها شوند و نواميس خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نظاره نكنند؛ ولى شمر برخلاف خواسته آن حضرت، دستور داد كه سرها را دقيقاً در ميان محمل ها حركت دهند تا جلب نظر بيشترى كند! در روز اوّل ماه صفر كاروان را از «دروازه ساعات» كه محل اجتماع مردم بود وارد شهر كردند. نخست آنها را كنار دروازه ساعات نگه داشتند و مردم با طبل و شيپور، شادى كنان و كف زنان به استقبال كاروان اسيران آمدند. در مقاتل آمده که چون اسرا را وارد شام کردند يزيد در قصر خود در مكانى كه مشرف بر «جيرون» (مكانى نزديك مسجد اموى) نشسته بود، و كاروان اسيران و سرهاى شهدا را نظاره مى كرد، در همان حال صداى كلاغى را شنيد و آن را به فال بد گرفت و چنين سرود: «لَمّا بَدَتْ تِلْكَ الْحُمُولُ وَ أَشْرَقَتْ * تِلْكَ الرُّؤُوسُ عَلى شَفا جيرُونِ نَعِبَ الْغُرابُ فَقُلْتُ: قُلْ أَوْ لا تَقُلْ * فَقَدِ اقْتَضَيْتُ مِنَ الرَّسُولِ دُيُوني» 🏴🍊 @baharnarenj251
(وقتى كه آن قافله ها پديدار شدند و آن سرها بر لبه جيرون نمايان گشت؛ در همان حال كلاغى بانگ برداشت، به او گفتم: چه فرياد بزنى و يا نزنى [مهم نيست] زيرا من طلب خودم را از رسول [خدا] گرفتم و انتقام كشته هاى بدر و احد و... را از او كشيدم). و اين يكى از دلائل روشن و اسناد مهم بر عدم ايمان يزيد و بنى اميه به اسلام و مقدسات اسلام بود. اوضاع شام و جوّ آن براى اهل بيت(عليهم السلام) بسيار سخت و دشوار بود و آنقدر به امام سجاد و اهل بيت(عليهم السلام) در آنجا سخت گذشت كه اين بيت شعر از آن حضرت نقل شده است: «فَيالَيْتَ لَمْ أَنْظُرْ دِمَشْقاً وَلَمْ أَكُنْ * يَراني يَزيدُ فِى الْبِلادِ أَسِيرُهُ» (اى كاش چشمم به دمشق نيفتاده بود و يزيد مرا با اين وضع در اسارت نمى ديد).♦️ 📚منابع مقتل الحسین مقرم عاشورا ،ریشه ها ،انگیزه ها ،رویداد ها ،پیامدها سعید داودی ومهدی رستم نژاد پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی ‌🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🍊 @baharnarenj251
شهید جهاد مغنیه یک جوان مومن امروزی و با ولایتی بود از نوجوانی دغدغه اش حضور در حزب الله بود و بخاطر شرایط زندگی وموقعیت پدرش این موضوع را به خوبی و راه مقاومت اسلامی رو با جون ودل درک کرده بود بعد از شهادت پدرش حضورش در حزب الله وفعالیت های مقاومتی به شکل جدی ورسمی اغاز شد جهاد چهره بسیار گرمی داشت وهرکس چه اورا میشناخت و چه نمیشناخت به دلیل محبت و گرمایی که در چهره اش داشت به او علاقه شدیدی پیدا میکرد🙏❤️ جهاد دوستان زیادی داشت وحتی دوستان صمیمی پدرش هم دوستان او به حساب می امدند و در بسیاری از کارها از اون مشورت و کمک میگرفتند😊 او حتی فعالیت های مقاومتی اش را به جبهه و نبرد مختص نکرده بود و دردانشگاه هم سعی میکرد از راه دیگه ای شیوه زندگی اسلامی و فرهنگ مقاومت را به جوانان نشان دهد ،او گروهی در دانشگاه تشکیل داد که در ان از همه نوع قشر و مذهبی حضور داشتند و فعالیت میکردن به امام حسین علاقه خاصی داشت و همیشه در محرم ها در حسینیه ها و مساجد حضور داشت و خالصانه عزاداری و گریه میکرد 😢 به 💚نمازش💚 اهمیت زیادی میداد و تمام تلاش خود را میکرد که نمازش را اول وقت بخواند...نماز شبش ترک نمیشد و هرگاه میخواست نماز شب بخواند نمیزاشت کسی متوجه بشود و در اتاقش را میبست و انگار همه میدانستن الان کسی اجازه ورود به اتاقش راندارد⛔️ برای خانواده شهدا احترام خاصی قائل بود و همیشه پیگیر وجویای احوالات ان ها بود و تمام تلاش خود راداشت که اگر به چیزی احتیاج داشتن و یا کاری بود در حد توانش برایشان انجام دهد و با فرزندان شهدا ارتباط صمیمی داشت و سعی میکرد اگرمیخواست به سفر برود به تنهایی ان هارا هم همسفر خود میکرد جهاد با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده مومن و نجیب بود و حدو حریم خود را با هرکس بخصوص نامحرم حفظ میکرد به طوری که در هر فضایی حضور پیدا نمیکرد یا اگر مسائلی در اینباره اتفاق میفتاد حتما متذکر میشد ☺️☝️ جهاد با اینکه فرزند یکی از بزرگترین اسطوره های مقاومت اسلامی بود اما از پدرش فقط راهو رسم و مسلمان حقیقی بودن را به ارث برده بود نه شهره و اوازه و مقام پدرش را.💪✌️ راوی ،یکی از رزمندگان حزب الله لبنان.. شهيد جهاد مغنیہ 🕊 :)❤️ 🏴🍊 @baharnarenj251
📛 پله پله تا سقوط 🔹رهبر انقلاب: سوق دادن به تجمل و آرایش های بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیله ‏ی مصرف، ستمِ بزرگی بر زن است. شاید هیچ ظلمی بالاتر از این نباشد؛ چون او را از آرمان‏ها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف می‏ کند و به چیزهای کوچک و حقیر سرگرم می ‏نماید. ۱۳۶۹/۱۰/۱۶ 🏴🍊 @baharnarenj251
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸حسین (ع) از زبان حسین (ع): زندگی و زمانه امام حسین (ع) از زبان ایشان ✅معرفی این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود. فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (ص)، دوران امیرالمومنین (ع)، دوران امام حسن (ع)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (ع)». ✅ گزیده در مجموعه معارف عاشورایی آن بخشی که از درخشندگی خاصی برخوردار است سخنان رهبر این نهضت، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است که محور و اساس همه این معارف به شمار می رود. سخنان امام حسین (ع) سرچشمه اصلی و زلال ترین منبع برای معارف عاشورایی است که شرایط آن روزگار را با دقت ترسیم و اهداف قیام و نهضتش را تبیین می کند. 🔸سخنان امام حسین (ع) از چنان شفافیتی برخوردار است که نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد و تمامی ابهامات و شبهات را بر طرف می سازد و به بهترین شکل، وضعیت جبهه حق و جبهه باطل را روشن می سازد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🍊 @baharnarenj251