eitaa logo
بهار نارنج🌼
173 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
736 ویدیو
8 فایل
🌹اینجا لحظه هایت را... با عطر بهارنارنج به دست بهار بسپار🌹 وعده ی دیدار ما: ملک شهر . خیابان بهارستان غربی. خ پاسداران .بوستان قدس. فرهنگسرای قدس😊 ارتباط با ما👇👇 @zeitooon @Toranj_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸همراه با کاروان اسرای کربلا از کوفه تاشام 🏴روز بیستم مصادف با اول ماه صفر ♦️ورود اسرا به شام ♦️اُسراى خاندان اهل بيت(عليهم السلام) را پس از گردش در شهرها و آبادى ها همراه با سرهاى شهدا به منطقه شام رساندند. وقتى كه نزديك دمشق ـ پايتخت حكومت يزيد ـ رسيدند، ام كلثوم از شمر خواست كه آنها را از دروازه اى كه كمتر محلِّ اجتماع مردم است، وارد شهر كنند و همچنين سرهاى شهدا را از محمل ها دور نمايند، تا مردم متوجه آن سرها شوند و نواميس خاندان پيامبر(صلى الله عليه وآله) را نظاره نكنند؛ ولى شمر برخلاف خواسته آن حضرت، دستور داد كه سرها را دقيقاً در ميان محمل ها حركت دهند تا جلب نظر بيشترى كند! در روز اوّل ماه صفر كاروان را از «دروازه ساعات» كه محل اجتماع مردم بود وارد شهر كردند. نخست آنها را كنار دروازه ساعات نگه داشتند و مردم با طبل و شيپور، شادى كنان و كف زنان به استقبال كاروان اسيران آمدند. در مقاتل آمده که چون اسرا را وارد شام کردند يزيد در قصر خود در مكانى كه مشرف بر «جيرون» (مكانى نزديك مسجد اموى) نشسته بود، و كاروان اسيران و سرهاى شهدا را نظاره مى كرد، در همان حال صداى كلاغى را شنيد و آن را به فال بد گرفت و چنين سرود: «لَمّا بَدَتْ تِلْكَ الْحُمُولُ وَ أَشْرَقَتْ * تِلْكَ الرُّؤُوسُ عَلى شَفا جيرُونِ نَعِبَ الْغُرابُ فَقُلْتُ: قُلْ أَوْ لا تَقُلْ * فَقَدِ اقْتَضَيْتُ مِنَ الرَّسُولِ دُيُوني» 🏴🍊 @baharnarenj251
(وقتى كه آن قافله ها پديدار شدند و آن سرها بر لبه جيرون نمايان گشت؛ در همان حال كلاغى بانگ برداشت، به او گفتم: چه فرياد بزنى و يا نزنى [مهم نيست] زيرا من طلب خودم را از رسول [خدا] گرفتم و انتقام كشته هاى بدر و احد و... را از او كشيدم). و اين يكى از دلائل روشن و اسناد مهم بر عدم ايمان يزيد و بنى اميه به اسلام و مقدسات اسلام بود. اوضاع شام و جوّ آن براى اهل بيت(عليهم السلام) بسيار سخت و دشوار بود و آنقدر به امام سجاد و اهل بيت(عليهم السلام) در آنجا سخت گذشت كه اين بيت شعر از آن حضرت نقل شده است: «فَيالَيْتَ لَمْ أَنْظُرْ دِمَشْقاً وَلَمْ أَكُنْ * يَراني يَزيدُ فِى الْبِلادِ أَسِيرُهُ» (اى كاش چشمم به دمشق نيفتاده بود و يزيد مرا با اين وضع در اسارت نمى ديد).♦️ 📚منابع مقتل الحسین مقرم عاشورا ،ریشه ها ،انگیزه ها ،رویداد ها ،پیامدها سعید داودی ومهدی رستم نژاد پایگاه اطلاع رسانی دفتر آیت الله مکارم شیرازی ‌🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🍊 @baharnarenj251
شهید جهاد مغنیه یک جوان مومن امروزی و با ولایتی بود از نوجوانی دغدغه اش حضور در حزب الله بود و بخاطر شرایط زندگی وموقعیت پدرش این موضوع را به خوبی و راه مقاومت اسلامی رو با جون ودل درک کرده بود بعد از شهادت پدرش حضورش در حزب الله وفعالیت های مقاومتی به شکل جدی ورسمی اغاز شد جهاد چهره بسیار گرمی داشت وهرکس چه اورا میشناخت و چه نمیشناخت به دلیل محبت و گرمایی که در چهره اش داشت به او علاقه شدیدی پیدا میکرد🙏❤️ جهاد دوستان زیادی داشت وحتی دوستان صمیمی پدرش هم دوستان او به حساب می امدند و در بسیاری از کارها از اون مشورت و کمک میگرفتند😊 او حتی فعالیت های مقاومتی اش را به جبهه و نبرد مختص نکرده بود و دردانشگاه هم سعی میکرد از راه دیگه ای شیوه زندگی اسلامی و فرهنگ مقاومت را به جوانان نشان دهد ،او گروهی در دانشگاه تشکیل داد که در ان از همه نوع قشر و مذهبی حضور داشتند و فعالیت میکردن به امام حسین علاقه خاصی داشت و همیشه در محرم ها در حسینیه ها و مساجد حضور داشت و خالصانه عزاداری و گریه میکرد 😢 به 💚نمازش💚 اهمیت زیادی میداد و تمام تلاش خود را میکرد که نمازش را اول وقت بخواند...نماز شبش ترک نمیشد و هرگاه میخواست نماز شب بخواند نمیزاشت کسی متوجه بشود و در اتاقش را میبست و انگار همه میدانستن الان کسی اجازه ورود به اتاقش راندارد⛔️ برای خانواده شهدا احترام خاصی قائل بود و همیشه پیگیر وجویای احوالات ان ها بود و تمام تلاش خود راداشت که اگر به چیزی احتیاج داشتن و یا کاری بود در حد توانش برایشان انجام دهد و با فرزندان شهدا ارتباط صمیمی داشت و سعی میکرد اگرمیخواست به سفر برود به تنهایی ان هارا هم همسفر خود میکرد جهاد با اینکه یک جوان امروزی بود اما فوق العاده مومن و نجیب بود و حدو حریم خود را با هرکس بخصوص نامحرم حفظ میکرد به طوری که در هر فضایی حضور پیدا نمیکرد یا اگر مسائلی در اینباره اتفاق میفتاد حتما متذکر میشد ☺️☝️ جهاد با اینکه فرزند یکی از بزرگترین اسطوره های مقاومت اسلامی بود اما از پدرش فقط راهو رسم و مسلمان حقیقی بودن را به ارث برده بود نه شهره و اوازه و مقام پدرش را.💪✌️ راوی ،یکی از رزمندگان حزب الله لبنان.. شهيد جهاد مغنیہ 🕊 :)❤️ 🏴🍊 @baharnarenj251
📛 پله پله تا سقوط 🔹رهبر انقلاب: سوق دادن به تجمل و آرایش های بیهوده و مخارج سنگین و تبدیل شدن به یک وسیله ‏ی مصرف، ستمِ بزرگی بر زن است. شاید هیچ ظلمی بالاتر از این نباشد؛ چون او را از آرمان‏ها و اهداف تکاملی خودش غافل و منصرف می‏ کند و به چیزهای کوچک و حقیر سرگرم می ‏نماید. ۱۳۶۹/۱۰/۱۶ 🏴🍊 @baharnarenj251
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸حسین (ع) از زبان حسین (ع): زندگی و زمانه امام حسین (ع) از زبان ایشان ✅معرفی این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود. فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (ص)، دوران امیرالمومنین (ع)، دوران امام حسن (ع)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (ع)». ✅ گزیده در مجموعه معارف عاشورایی آن بخشی که از درخشندگی خاصی برخوردار است سخنان رهبر این نهضت، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است که محور و اساس همه این معارف به شمار می رود. سخنان امام حسین (ع) سرچشمه اصلی و زلال ترین منبع برای معارف عاشورایی است که شرایط آن روزگار را با دقت ترسیم و اهداف قیام و نهضتش را تبیین می کند. 🔸سخنان امام حسین (ع) از چنان شفافیتی برخوردار است که نیاز به تفسیر و تحلیل ندارد و تمامی ابهامات و شبهات را بر طرف می سازد و به بهترین شکل، وضعیت جبهه حق و جبهه باطل را روشن می سازد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🍊 @baharnarenj251
🔸برشی از کتاب : حسین_از_زبان_حسین(ع) آنگاه که همه رفتند، با چشمانی اشکبار و لحنی ملتمسانه، آمدی که: "مولای من، به خدا که جگرم از داغ رفتگان می‌سوزد و زندگی را بی‌اینان خوش نمی‌دارم. آقای غریب و بی‌کَسم! بگذارید بجنگم." - بگذارم بجنگی؟ تو آخرین و عزیزترین کَس حسینی. تو ماه خاندان بنی‌هاشمی. تو جگر بند و تکیه‌گاه منی. اگر گزندی به وجود نازنینت برسد، چه؟... نه برادرم، نه امیدم، نه... نه. اما تشنه‌اند. اگر می‌توانی، فقط قدری آب... 📚 تعداد صفحات: ۱۹۰ صفحه قالب: روایت مخاطب: عمومی جلد: شومیز قطع: رقعی ناشر: انتشارات صفحات: سفید (در تصویر بدلیل تفاوت نور، زرد است) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴🍊 @baharnarenj251
❤️ماجرای خواندنی که (عج) او را کفن کرد💔👇 🍃یکی از شهدا همیشه ذکرش این بود: یابن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا💔 یا بیا یک نگاهی به من کن😔 یا به دستت مرا در کفن کن😭 از بس این شهید به عجل الله تعالی فرجه الشریف علاقه داشت❤️ 🍃بعد به دوست روحانی خود وصیت کرد🍃: اگر من شدم، دوست دارم در مجلس ختم من تو سخنرانی کنی☝️ آن روحانی می گوید: من از مشهد که برگشتم، عکس ایشون رو دیدم که شهید شده بود🕊 🍃رفتم پیش پدرش و گفتم: این شهید چنین وصیتی کرده است، طبق وصیتش باید توی مجلس ختم او کنم؟🎤 رفتم و بعد از ذکر خصوصیات شهید و عشقش به امام زمان عج، گفتم: ذکر همیشگی این شهید در ها خطاب به مولایش امام زمان عج این بوده است:💔 یا بن الزهرا گشته ام از فراق تو شیدا یا بیا یک نگاهی به من کن یا به دستت مرا در کفن کن💔 🍃تا این مطلب را گفتم، یک نفر از میان مجلس بلند شد و گفت: من هستم، دیشب (به من گفتند یکی از شهدا فردا باید تشییع شود، و چون پشت جبهه شهید شده است باید او را غسل دهی) 🍃وقتی که می‌خواستم این شهید را کفن کنم، دیدم درب غسالخانه باز شد و شخص بزرگواری به داخل آمد و گفت:😔 بروید بیرون، من خودم باید این را کنم🍂. من رفتم بیرون و وقتی برگشتم در فضا پیچیده بود. شهید هم کفن شده و آماده ی تشییع بود💔 📚منبع: کتاب روایت مقدس صفحه 100 به نقل از نگارنده کتاب میر مهر(حجه الاسلام سید مسعود پورآقایی) صفحه۱۱۷ 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂 🏴🍊 @baharnarenj251
سلام بندگان خوب خدا🌷 خیلی دلتون تنگه ؟ خصوصا برای زیارت ارباب؟ روی لینک زیر بزنید وما را هم دعا کنید http://app.imamhussain.org/tour/ التماس دعای فرج شفای بیماران سلامتی همه رفع مشکلات موفقیت در همه زندگی 🏴🍊 @baharnarenj251
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽براش کروک کرد واقعا دستش درد نکنه🤦‍♂ 😰😰😵😵😵 🏴🍊 @baharnarenj251
عجب آرزویییی😃😃 🏴🍊 @baharnarenj251