#قرار_عاشقی
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت_یازدهم
#ادب_نماز
استاد پناهیان:
چندتا مسئله احکام عرض میکنم:
سر نماز سرتونو نخارونید ، مکروه هست.
✅
هر حرکت اضافی سرنماز مکروه هست.
✅
این موضوع اینقدر مهمه که تو روایت داریم شیطون بعضی وقتا اگه بتونه بر روی یک انسانی تسلط پیدا کنه سرنماز اذیتش میکنه.
💠
مثلا طرف تا الله اکبر میگه
حالا از صبح تا حالا صورتش نمی خارید! 😐یه دفه ای شیطون میاد پوست صورتش رو به خارش میندازه❗️
به عشق اینکه این که بنده خدا یه ذره بی ادبی کنه ریشش رو بخارونه جلوی خدا...
⛔️⛔️⛔️😔
آخ چقدر مگه مهمه ادب رعایت کردن مقابل خدا....
"نماز در کلاس اول عشق بازی با خدا نیست بلکه ادب رعایت کردن هست."
👆🏻💥✅
خب حالا خوب دقت کن:
ادب یعنی چی❓
آدم کسی رو دوست هم نداشته باشه ادب رو رعایت می کنه.
آقا اصلا ادب خیلی وقتا زوریه
🅾️✴️➿
آقا سربازی که میری تو پادگانها چیکار می کنن باسرباز❓
👮💂🔫
میگن مقابل فرمانده که رسیدی پاتو بکوب❗️
یعنی احترام بذار به فرمانده
آقا فرمانده اتفاقا پسر خاله ی همسایه ی دایی ماست فرمانده ی خوشکل و خوش مرامیم هست دوستشم داریم من سربازش شدم کیفمو میکنم هر موقع میرم تو اتاقش دستمو باز میکنم میگم چطوری رفیق❗️
😃
حال شما خوبه❗️
میرم تو آغوش فرمانده❗️‼️
✅ همچین که سرباز بیاد تو اتاق فرمانده بخواد پسر خاله بازی در بیاره تق میزنن تو گوشش میگن : پاتو بکوب....
💂🏻😠💠➿💠
مثال خوبیه برای رسوندن مفهوم
روش فکر کنید لطفا
ادامه دارد...
🍊 @baharnarenj251
#قسمت_یازدهم
من و سبحان هیچ وقت نمی تونستم با هم ازدواج کنیم💑.
#سخت_بود فاصله گرفتن از کسی که برای اولین بار 1️⃣ وارد زندگی من شده بود
ولی من تصمیمم رو گرفته بودم حداقل دیگه عذاب وجدان نداشتم
بهش پیام دادم :
خیلی بهتر میدونی که من و تو مال هم نیستیم خودت خیلی بهتر از من میدونی که راه من و تو از هم جداست😞
#کاش ازهمون اول وارد رابطه نمیشدیم .
#کاش نه من عاشقت❤ می شدم نه تو از من استفاده میکردی
#و_هزارتا_کاش_و_ای_کاش_دیگه که شاید الان دیگه دیر باشه برای گفتنش .
خداحافظ.✋🏻
حالم خیلی بد بود😞
از #بدترین_اتفاقات این بودکه
#متوجه_شدم من چقدر از خط قرمزهامو زیر پا گذاشتم🤦🏻♀️
#چقدر از حال و هوای معنوی خودم کم کردم😓
#چقدر خودم را در معرض گناه قرار دادم😭 چقدر و چقدر چقدر😞
#دختری_که همه او را مقدس می دونستند
#دختری_که همه به پاکیش قسم می خوردند
حالا یه کسی بودمثل خیلی ازدخترای بی حیاو...😭
#احساس_عذاب_وجدان داشتن احساس گناه پشیمونی احساس یه دختر هرزه داشتم که مثل خیلی از دختر خیابونی دچار اشتباهات زیاد شده بود اما دیگه الان پشیمونی سودی نداشت😞
#فقط خدا رو شکر کردم که این رابطه دیگه برای من تموم شده.
#سخت_بود شبهایی که گریه میکردم😭 روزا که حرف نمی زدم #آشفته بودم #بیقرار ، #حرف نمی زدم، ،#حوصله نداشتم و...
فقط به امید اینکه #خدا_هست و #میبینه که من #توبه_کردم دوباره زندگیم شروع کردم
#اما هیچ وقت یادم نمیره #اشتباه بزرگی که تو زندگیم کردم امیدوارم این اشتباه بزرگ من در زندگی آینده تاثیری نداشته باشه .🙏
چند ماهی گذشت تا من بتونم به حالت عادی برگردم سخت
#اما گذشت متوجه شدم سبحان #قبل_از_من با کسی بوده و بعد من هم قطعاً ادامه میده این کار رو. برای اینکه حال و هوام عوض بشه دوستم بهم پیشنهاد داد که کلا اینستا رو #پاک_کنم📵
#برای_بهترکردن_حالم به قرآن، نماز ، ارتباطم با خونواده👨👩👧👦 و خیلی چیزهای دیگه رودوباره تجربه کردم وفهمیدم من چه نعمت هایی داشتم ونمیدونستم.
#بدبینی نسبت به مردا ،#آشفتگی ذهنی، #افت تحصیلی، #مشکلات جسمی ،#احساس گناه، #تاثیرگذاری در زندگی آینده و #هزارتا مشکل فردی دیگه کمترین مسائل روحی وروانی وجسمی بودکه برای من پیش اومد و ممکنه برای ارتباطات اینجوری پیش بیاد
من به توبه پذیربودن خدااطمینان دارم وتنهابه همین امیدزندگیمو دوباره ازنو ساختم
ازهمتون میخوام #برام_دعاکنید
🎀 من یه خطا و دوستی بد رو تجربه کردم ، #شما_تجربه_نکنید 😭
پایان
🍊 @baharnarenj251
🦋✨🦋✨🦋✨
🦋✨🦋✨
🦋✨
✨
🤔خنــــــــــــــده بــه چـــــه قیمــــــت؟
#قسمت_یازدهم
فکرم رفت پیشش😶
حرفایی که بهم زد😖 عکس هایی که برام فرستاد😣فیلم هایی که برام فرستاد😭سوالایی که ازم میپرسید😩
خیلی عصبی شدم😤با خودم گفتم :
چراااااااااااا😫😫؟؟؟ چطورررررر؟!
چطورررر منی که انقدر حساس بودم اون تونسته اینجوری بکنه؟! 😖😖
اصن چی شددد؟! چرا این عوضی اومد تو زندگی من!!!😢😢 اصن این منم؟!
صبا ؟!!؟ 🤐
انگار توی این هفته ها عقلمو از دست داده بودم!😟
👈واقعا راسته که میگند شیطان مرحله به مرحله میاد جلووو!😔
حالم خیلی بد بود و هنوز باورم نمیشد که این من بودم😖
منی که یه تار موم رو نامحرم ندیده بود!
ولی الان، با حرفایی که بهم زده شده بود،
کل نجابت و شرافت و حیام ریخته بودم💔
😰🤢🙁از خودم بدم میومد💔🙁
بیشتر از خودم از نغمه !😏💔
درسته اونم تقصیر زیادی داشت ولی تقصیر خودمم بود.. دیگه نمیتونستم خودمو گول بزنم😞
اونشب تاصبح گریه کردم و ضجه زدم و توبه کردم 😭😔
منی که خودم از خودم بدم میومد دیگه چطور جلو مامان سر بلند کنم؟!؟😢
توبه میکردم و از خدا کمک میخواستم!😖
💫 امیدوار بودم که منو ببخشه...😫💔
#خنده_به_چه_قیمت؟
#سرگذشتی_که_از_سر_گذشت
#داستانهای_واقعی
🍊 @baharnarenj251