‹🕌✨›
-إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً..
که دیگران ظهورش را دور میبینند
و ما نزدیک میبینیم...🤍【اللهمعجللولیکالفرج】
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بهار تقویم میماند...
از من استخوانهایی
که تو را دوست دارند!(:
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَااَبَاعَبدِالله❤️
#امام_حسین_قلبم ❤️
#امام_زمان
خَـندِهاَشحَـتـی
یَـهـودیراهِـدایَتمیـکُنَـد؛✨🕊
مَـدَححِـیـدَر . .
راهَـمیـنجُـملِهکِفـایَـتمیـکُنَـد..!(:"
- #یٰاامَیرالمومِنین -
#تلنگرانه🌱
دلشنمیاومدگناهکنه!
امابازهمگفت:
اینبارِآخره؛
مواظبِ«بارآخر»هاییباشیمکه
«بارِآخرتِمان»راسنگینمیکند...
میدونیدغیبتچکارمیکنه؟
فکر کن
توبیایروزهبگیری
نمازبخونی
انفاقبکنی
صفاولنمازهمیشهباشی..
بعدیکیبیادهمهایناروراحتببره
چقدرراحت....!🚶🏻
میگفت:
ظاهرشهیدانهداشتن
هنربزرگینیست
اگهمردیباطنترومثلشهداکن...
#شهید_آرمان_علی_وردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️صلوات بندری😁
https://rubika.ir/ya_mahdiaj12 روبیکا
https://eitaa.com/joinchat/3103326697C15204bd8c3 ایتا
https://rubika.ir/quran_farna کانال جامع قرآن کریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیاﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻥ
ﺯﻳﺎﺩ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻛﻦ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮﻛﻠﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻓﯽ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎ ﺍﻣﻴﺪﺕ ﻛﻨﻨﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻳﺎﺭﺕ ﺧﺪﺍﺳﺖ،
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﺎﺭﻓﻴﻖ ﺷﻮﻧﺪ ...
ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻤﺎﻥ
ﭼﺘﺮِ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ، ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﭼﺘﺮِ ﺩﻧﻴﺎﺳﺖ ...
گناهدیروزتو!گناهامروزمن!
گناهاےفرداےما!
چہخبرهـ؟!
پسقلبامامزمانچےمیشہ؟!💔
پستڪلیفچشماےزیباواشڪاے
مولامونچےمیشہ...🍂
تاڪےبایدایشونبہخاطرگناهاے
مااشڪبریزن...!
هروقتخواستےسمتگناهبرے،🌊
بگوامامزمانبہاندازهےڪافے
وحتےٰبیشتربہخاطرگناهاے
افراددیگہزجرمیڪشہ
واشڪمیریزه...😔
پسدیگہمنبہاشڪاےمولااضافہنڪنم.
# شاید_تلنگـــــر⚠️
#امام_زمان
#اللهم_ارزقنا_شهادت
https://eitaa.com/be_soye_shahadat
هدایت شده از بچہ شـ𓂆ـیعہ | كَلِمَةُ ٱللَّهِ
بسمـ رب الحسین🫀
#تلنگر
🚌 اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد
تمام صندلیها پر بود
و به ناچار وسط راهرو ایستادم.
چند ایستگاه اول
همچنان به جمعیت اضافه میشد
و من هم خستهتر،
البته دیدن صحنهی احترام نوجوان،
که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد خستگی را از تنم به در کرد!
هر چه به ایستگاه پایانی نزدیکتر میشدیم،
شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته میشد!
کنار پیرمردی که از ایستگاه اول
سرش را به شیشه تکیه داده بود،
یک صندلی خالی شد و نشستم.
هوا کم کم رو به تاریکی میگذاشت
و فضا کمی دلگیر شده بود!
پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت، رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت:«جَوون دیدی ایستگاه اول چه قدر شلوغ بود؟!»
گفتم:«بله پدرجان»
گفت:«میبینی الآن که داریم به آخر خط میرسیم، چه قدر خلوت شده؟»
من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم:
«بله؛ چه طور مگه؟!»
لبخندی روی لبش نشست و گفت:
«آخرالزمان هر چی به ایستگاههای آخر نزدیکتر میشیم،
آدمای بیشتری از قافلهی حق پیاده میشن!
از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان
مثل نگه داشتن آتش توی دست میمونه!
پس تا جوونی مراقب خودت باش تا منحرف نشی، خسته نشی.
ضمنا از کم شدن آدم های توی مسیر حق نترس!»
من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم یاد حدیثی امام صادق افتادم که فرمودند:
«به خدا سوگند! شما خالص میشوید؛
به خدا سوگند! شما از یکدیگر جدا میشوید؛
به خدا سوگند! شما غربال خواهید شد؛
تا این که از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی که دلش شکسته...
گوشه صحنت نشسته...