✧ چهار ذکر ارزشمند آرامش بخش ✧
💟امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: در شگفتم برای کسی که از چهار چیز بیم دارد، چگونه به چهار چیز پناه نمیبرد؟
❶ در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ】⇦سوره آل عمران، آيه ۱۷۱
❷و در شگفتم برای کسیکه اندوهگین است، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنْ الظَّالِمِینَ】⇦سوره انبيا، آيه ۸۷
❸و در شگفتم برای کسیکه مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【اُفوِّضُ أمری إلَی الله إنّ الله بصیرٌ بالعباد】⇦سوره غافر، آیه ۴۴
❹و در شگفتم برای کسیکه طالب دنیا و زیباییهای دنیاست، چگونه به این ذکر پناه نمیبرد!
【مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ 】
📓 من لا یحضرهالفقیه، ج۴
@bahjath
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته):
◀️ #دنیا، تکیه گاهی کاذب
✅ علّت نا آرامی مردم عادی آن است که به چیزی تکیه میکنند که خود تکیهگاهی ندارد. به همین جهت به عنوان ضربالمثل میگویند: «الغَریقَ یتَشبَّثُ به کلِّ حَشِیش»؛ انسان غرق شده، به هر گیاهی تکیه میکند و دست میاندازد تا نجات پیدا کند؛ زیرا خیال میکند آن گیاه، در دریا ریشه دارد و قوی است.
✅ کسانی که در محبّت دنیا غرق شدند، دست و پا میزنند و هر لحظه، خطر احساس میکنند و به این و آن متمسّک میشوند و به زرق و برقها تکیه میکنند تا از اضطراب برهند، ولی نمیتوانند.
✅ قرآن کریم درباره کسانی که گرفتار آتش دوزخ میشوند، میفرماید: وَرضُوا بِالحَیاةِ الدُّنیَا وَاطمَأَنّوا بِها ؛ اینها به دنیا بسنده کرده و راضی و مطمئن شدند، در حالی که دنیا متاع فریب است: وَمَا الحَیاةُ الدُّنیَا إلاّ مَتاعُ الغُروُر؛ دنیا متاع فریب است و انسان را میفریبد و اگر غریق به فریبگاه تکیه کند، قطعاً نمیآرمد.
📚 دانش و روش بندگی ص ۳۶۴
@bahjath
هدایت شده از لا موثر فی الوجود الا الله
تلاوت روزانه یک جزء قرآن کریم وهدیه به حضرت ولی عصر عج
@bahjath
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
🌹 دعای روز بیست وششم
🌸 خدایا
در اين روز سعيم را (در راه طاعتت) بپذير و گناهانم را در اين روز ببخش و عملم را مقبول و عيبم را مستور گردان اى بهترين شنواى دعاى خلق.
@bahjath
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#مومن کیست؟
“هفت خصلت مومن از زبان دلنشین مولایمان امیر مومنان علی (ع)”
✨مومن کسی است که:
۱- کسبش حلال است.
۲- اخلاقش مهربان و رئوف است.
۳- قلبش سالم از کینه و کدورت است.
۴- زیادی مالش را انفاق کند.
۵- زیادی سخنش را نگه می دارد.
۶- مردم از شرّش در امان باشند و به خیرش امیدوار.
۷- و او از خود درباره دیگران انصاف می دهد.
📚 نصایح صفحۀ ۲۸۱
@bahjath
◾️ اول باور نمیکردیم، بعد دیدیم آسان است!
✅حضرت آیتالله بهجت رضوان الله تعالی علیه:
🔴 خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند.
◀️ فرض کنید تطمیع و تهدید در ما اثر نکرد، فریبخوردن چطور؟ به خدا پناه میبریم! ما که معصوم نیستیم، مگر از طرف خدا الهام و هدایت شویم. خدا میداند کفار چه زحمتهایی میکشند تا دروغ و افترا را به جای راست و درست در رسانهها تحویل دهند، و هر روز با وسایلی و نقشههایی علیه مسلمانان به میدان میآیند تا غافلان، آگاه نشوند. ما هم اول باور نمیکردیم، ولی بعد دیدیم آسان است.
⚠️ #دولت_انگلیس شخصی را اجیر کرده بود تا در بازار کرمانشاه به انگلیس فحش و ناسزا بدهد، تا بدین وسیله دشمنهای انگلیس را بشناسد و از کارهای آنها مطلع گردد و اسرار دشمنان خود را کشف کند. آری، #کفار تا به این درجه برای کار خود فکر میکنند!
📗 در محضر بهجت، ج١، ص١٣٢
@bahjath
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴🔵 فضیلت و ثواب روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان برای روزه داران این روز طبق روایت پیامبر اکرم (ص) :
🌺 روز بیست و ششم، خداوند به شما نظر رحمت مى افکند و همه گناهانتان را به جز خونهایى که به ناحق ریخته و اموالى که به ناروا تصرف کرده اید، مى آمرزد و خانه شما را هر روز هفتاد بار از غیبت و دروغ و تهمت پاک مى گرداند.
📚 منبع:
امالی صدوق /مجلس دوازدهم/ص 49
@bahjath
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺همنشین حضرت داوود علیه السلام در بهشت🌺
روزی حضرت «داود (ع)» در مناجاتش از خداوند متعال خواست همنشین خودش را در بهشت ببیند.
#داستان
خطاب رسید: «ای پیغمبر ما، فردا صبح از در دروازه بیرون برو، اولین کسی را که دیدی و به او برخورد کردی، او همنشین تو در بهشت است.»
روز بعد حضرت داود (ع) به اتّفاق پسرش «حضرت سلیمان (ع)» از شهر خارج شد. پیر مردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیر مرد که «متی» نام داشت، کنار دروازه ایستاده و فریاد زد:
«کیست که هیزمهای مرا بخرد.»
یک نفر پیدا شد و هیزمها را خرید.
حضرت «داود (ع) » پیش او رفت و سلام کرد و فرمود: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟!»
پیرمرد فرمود: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید.»
سپس پیر مرد، با پولی که از فروش هیزمها بدست آورده بود، مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیر مرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نان ها را جلویِ مهمانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای راکه به دهان می برد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد للَّه» می فرمود.
وقتی که ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود:
«خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی.مشتری را تو فرستادی که هیزم ها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز به من دادی، در برابر این همه نعمت من چه کرده ام؟!»
پیر مرد این حرفها را می زد و گریه می کرد.
حضرت «داود (ع)» نگاه معنا داری به پسرش کرد. یعنی: همین است علت این که او با پیامبران محشور می شود.
📚(داستانهای شهید دستغیب ص ۳۰- ۳۱)
@bahjath