💢چگونه محاسبه کنیم؟
🔹عده ای خسارتهای مادی فتنه ۸۸ را محاسبه می کنند که میلیاردها خسارت است و آسیبی بزرگ.
🔸اما در کنار خسارات مادی باید گفت
خسارات معنوی به نظام را چگونه حساب کنیم؟
🔸 ایجاد سرعتگیر بزرگ در جاده ی پیشرفت انقلاب به سمت قله ها را چگونه حساب کنیم؟
🔹حجم امیدواری دشمن برای سقوط نظام را چگونه حساب کنیم؟
🔸لطمه ها به آبروی نظام در عرصه بین الملل را چگونه حساب کنیم؟
🔹بناگذاری بی حرمتی به قانون را چگونه حساب بکنیم؟
🔸پاره شدن بند دل مظلومان و مستضعفان جهان را چگونه حساب کنیم؟
🔹بی حرمتی ها به امام حسین ع در قلب خیمه ی حسین را چگونه حساب بکنیم؟
🔸بی حرمتی ها به رهبرمان را چگونه حساب کنیم؟
🔹بی حرمتی ها به خون شهدا و پدران ومادران شهدا چگونه حساب کنیم؟
🔸خون دل مومنین را به خاطر بغض های رهبرمان در نمازجمعه چگونه حساب کنیم؟
#روایت_فتنه
#توحش_سبز
@man_enghelabiam313
💢 در توییتر هشتگی با عنوان #روایت_فتنه راه افتاده و هرکسی خاطراتش از ده سال قبل در چنین روزهایی را مینویسد. اما معتقدم مهمتر از اینکه ده سال قبل چه دیدیم و شنیدیم این است که تصور کنیم اگر اکثریت مردم به جای احمدی نژاد، میرحسین موسوی را به عنوان رییس جمهور انتخاب میکردند چه اتفاقی می افتاد؟
♦️واقعا کابینه موسوی و نگاه کلان او به حل مشکلات کشور چه فرقی با حسن روحانی داشت؟ غیر از این بود که با اندک تفاوتی با کابینه فعلی، دولتمردان او را نیز حامیان و اعضای ستادش در همان سال مثل #جهانگیری، #نوبخت، #زنگنه، #آخوندی، #ابتکار، #ربیعی و... شکل میدادند؟
♦️غیر از این بود که بلایی که روحانی در عرصه های مختلف در این چندسال بر سر کشور آورده را جناب موسوی میخواست ده سال زودتر بر کشور نازل کند؟ آن وقت ببینید همین ها هشت ماه کشور را به چه روزی انداختند و چه پاس گلی به کاخ سفید برای افزایش تحریمها علیه کشور دادند...
@man_enghelabiam313
⭕️ با چاقو گوشم را بریدند
🔺 بیمار مبتلا به کرونا که به واسطه سلفیاش با کادر درمان معروف شده بود، از جراحتش در فتنه ۸۸ میگوید:
❌ ۲۵ خرداد ۸۸، بین فتنه گران گیر کردم!
جوانی با آجر به چشمم کوبید!
آن یکی گوشم را برید!
دیگری با چاقو ... و دیگری با تکهای از جدول خیابان به من حمله کردند!
انگار نه انگار آدم زیر دستشان افتاده!
به جرم اینکه ریش دارم و بسیجیام!
در بیمارستان امیرابراهیمی چند دقیقهای به هوش آمدم، دکتر به پرستار میگفت بذار بمیره لجن بسیجی!
دوباره که به هوش آمدم در بیمارستان بقیةالله گوشم را بخیه میزدند!
فکر میکردم رفتنیام!
زیر لب میگفتم الهی رضاً برضاک و تسلیماً لامرک لا معبود سواک
#روایت_فتنه
✅ به من انقلابی ام بپیوندید
@man_enghelabiam313