eitaa logo
🌍International🔻بین الملل
1.5هزار دنبال‌کننده
71.3هزار عکس
51.9هزار ویدیو
1.1هزار فایل
کانال خبری جامع، گلچین مهمترین اخبار ایران و جهان. فقط اخبار مستند.... آدرس کانال:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 موانع داخلی خلع سلاح مقاومت(۳) 👤 🔸الان ادبیات حزب‌الله این است که بسیار خوب، آنان‌که از سلاح حزب‌الله و لزوم خلع آن صحبت می‌کنند، بگویند برای مقابله با تجاوزات هر روزه اسرائیل به خاک لبنان چه برنامه‌ای دارند؟ آنان که می‌گویند نیازی به سلاح حزب‌الله نیست، چه راهکار واقعی برای دفاع از امنیت لبنان دارند؟ همین دیروز یکی از اعضای مقاومت در مجلس لبنان اعلام کرد حزب‌الله آماده است در «گفت‌وگوهای ملی» با دولت شرکت کند. سؤال اول حزب‌الله در این گفت‌وگوها این خواهد بود که مقاومت نه، پس چه؟ آیا کسی در لبنان و فراتر از آن برای این سؤال پاسخی قابل قبول دارد؟ برای بازگشت به قاب نظامی در مقابل تجاوزات رژیم اسرائیل، حزب‌الله به این دوره زمانی نیاز دارد، تا وقتی در دفاع از خاک، آسمان و مردم لبنان، حملات به متجاوزان را از سر گرفت، اقدام او مثل همیشه با اجماع بین اقوام مختلف همراه شود. 🔸همین وضع درباره بقیه اضلاع جبهه مقاومت هم وجود دارد، کسانی که از خلع سلاح مقاومت حرف می‌زنند و یا از آن حمایت می‌کنند، آیا نسخه‌ای قابل قبول در مقابل آن دارند؟ در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی قرار است از فلسطین و فلسطینی‌ها حمایت نماید؟ در صورت خلع سلاح مقاومت، چه کسی قرار است از توطئه‌هایی که چند بار عراق را به لبه پرتگاه برده و با قدرت مقاومت بازگشته، این کشور را حفظ ‌کند؟ الان با خلع سلاح سوریه، چه کسی قرار است از این کشور در برابر تجاوزات اسرائیل دفاع نماید؟ در افغانستان...؟ در پاکستان...؟ و حتی در ایران...؟ پس راهبرد خلع سلاح مقاومت که امروزه دشمن از آن به‌عنوان یک نسخه قطعی یاد می‌کند، منطقاً، فطرتاً و عملاً در منطقه با مانع خود ملت‌ها مواجه می‌باشد و حتماً به جایی نمی‌رسد. @Kayhan_online
🔰 تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره (۱) 👤 🔸مذاکرات جاری میان ایران و ‌آمریکا که به‌صورت «غیرمستقیم» یا «واسطه‌ای» و بنا به درخواست و اصرار آمریکا و شخص «دونالد ترامپ» صورت می‌گیرد و روز گذشته دومین دور را در رم پایتخت ایتالیا سپری کرد، حائز اهمیت است. کما اینکه همزمان با این موضوع، روند دیپلماسی در سطح منطقه و بین‌الملل شتاب پیدا کرده است؛ نامه‌ها و دیدارها از این موضوع حکایت می‌کند. بنابراین با آنکه هیچ اعتمادی به آمریکا در فضای دیپلماسی وجود ندارد و به همین دلیل اعتماد به نتایج مذاکرات هم محل تردید فراوان است، اما خود این گفت‌وگوها از چنان اهمیتی برخوردار شده که طی یک هفته اخیر سایر تحولات بین‌المللی در حاشیه آن قرار گرفته است، دلیل این توجه ویژه، موقعیت جمهوری اسلامی می‌باشد. در این خصوص نکاتی به نظر می‌رسد: 🔻۱- دونالد ترامپ در سال 1397، زمانی که طی یک «فرمان اجرائی» آمریکا را از برجام خارج کرد، بر ضرورت «توافقی بهتر» با ایران تأکید نموده و پی‌در‌پی وعده می‌داد که ایران برای توافقی بهتر آماده است و به‌زودی با آن به توافقی تازه می‌رسد. بعد که در سال 1403 وارد کارزار انتخاباتی شد، دوباره مذاکره با ایران را برای رسیدن به توافق مطرح کرد و بعد از پیروزی در انتخابات، بر این موضوع اصرار ورزید. تأکید ترامپ بر مذاکره در حالی بود که جمهوری اسلامی اعتماد خود را به مذاکره و به‌خصوص مذاکره با دولت ترامپ از دست داده و در ایران کسی قادر به دفاع از آن نبود. بر این اساس فضای بین انتخاب ترامپ در نوامبر/ آذر تا پذیرش درخواست او در ایران به دوگانه اصرار ـ انکار تبدیل شد. خود تأکید آمریکا بر مذاکره با ایران، نشان می‌دهد راه‌های دیگر چندان نتیجه‌بخش نبوده است و حالا مذاکره که ماهیت تاکتیکی دارد، به یک هدف تبدیل شده و بر این اساس اطرافیان دونالد ترامپ، مسائل مرتبط با ایران را جوری در «ویترین مذاکره» قرار داده‌اند که هدف‌های اساسی آنان در قبال ایران تأمین گردد. 🔸در این میان ترامپ از صدور نامه‌ای خبر داد که هنوز نوشته نشده بود! حسب آنچه شنیده شده، این نامه محرمانه لحنی کاملاً متفاوت از مصاحبه‌های آشکار داشته و بحث آن به برنامه هسته‌ای ایران محدود بوده است تا مذاکره سربگیرد و ایران رغبتی به آن نشان دهد. درواقع آنچه ترامپ در نامه و نماینده ویژه او «ویتکاف» در مذاکرات روز شنبه ۲۳ فروردین عمان، ابراز کردند، بسیار فروتر از مباحث برجام و نیز بسیار فروتر از خواسته‌هایی بود که اروپایی‌ها در قالب 1+5 از ایران طلب می‌کردند! و این در حالی بود که ترامپ می‌گفت توافق هسته‌ای دوران اوباما توافقی بد و حداقلی است و بر ضرورت توافقی قوی‌تر و پایاتر تأکید می‌نمود. بر این اساس گفته شده مسئله اصلی ترامپ این است که توافق هسته‌ای آمریکا با ایران را به نام خود ثبت کند و لذا حاضر است امتیازاتی بدهد تا چنین ثبتی اتفاق بیفتد. البته نمی‌توان گفت آمریکای ترامپ همین لحن فعلی را در رابطه با ایران ادامه می‌دهد، هیچ بعید نیست که ترامپ و نماینده ویژه او پس از طی مراحل مقدماتی مذاکرات، به طرح خواسته‌هایی غیرقابل پذیرش روی بیاورند کما اینکه اظهارات خارج از اتاق مذاکرات مقامات و محافل آمریکا، به چنین شائبه‌ای دامن می‌زند. 🔸نکته اینجاست که به هر حال این ترامپ فعلاً آمده و می‌گوید من برنامه غنی‌سازی اورانیوم در ایران را می‌پذیرم و تنها دنبال رفع نگرانی از تبدیل این روند به روندی غیرصلح‌آمیز هستم. با فرض اینکه ترامپ دروغ می‌گوید و به او نمی‌توان اعتماد کرد، در فضائی که حریف از خود چهره‌ای مصمم و عازم به مسائل نشان می‌دهد و عملاً افکار عمومی را درگیر چنین فضائی کرده است، جمهوری اسلامی ایران چه واکنشی باید داشته باشد تا در دام طراحی خبیثانه طرف مقابل خود نیفتد و بلکه به طراحی دشمن بدل هم بزند؟ 🔻۲- جمهوری اسلامی در این میان هوشمندانه‌ترین موضع را گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی ـ دامت برکاته ـ در بیانات پی‌در‌پی فرمودند آمریکا قابل اعتماد نیست، مذاکره با آن شرافتمندانه نیست، مذاکره هیچ مشکلی از مشکلات ما را رفع نمی‌کند و مذاکره گره اقتصادی کشور را کورتر می‌نماید. این بیانات قیمت کالایی که آمریکایی‌ها می‌خواستند آن را به گران‌ترین بها به ایران بفروشند، پی‌در‌پی تنزل دادند تا اینکه ترامپ در نامه‌ای از اهتمام حتمی خود به حل مسئله هسته‌ای با ایران به گونه‌ای که به آن آسیب نزند تأکید نمود. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
🔰 تفاوت نگاه ما و آمریکا به مذاکره (۲) 👤 🔸در این فضا که از نظر آمریکا مذاکره بسیار ارزشمند و از نظر ایران مذاکره نه‌چندان باارزش ارزیابی می‌شد، جمهوری اسلامی با هوشمندی، پذیرش یک قاعده ـ مکانیسم ـ مشخص ناظر به رفع تحریم‌های ایران از سوی آمریکا را در مقابل قاعده ایمن‌سازی فعالیت هسته‌ای خود مطالبه کرد و طرف آمریکایی پذیرفت که به فرمول یک در برابر یک ـ یعنی تأمین نظر ایران در یک مسئله در مقابل تأمین نظر آمریکا در یک مسئله ـ تمکین نماید. 🔸با این وصف در این فضا، ایران مذاکره غیرمستقیم با آمریکا را که امر تازه‌ای هم نبود و طی 20 سال گذشته در مورد برنامه هسته‌ای ایران و پیش از آن در سایر موارد جریان داشت، پذیرفت و با موضوعی به‌عنوان محور مذاکره توافق کرد که پیش از آن و طی یک دوره نزدیک به 20 سال (1400 ـ 1382) محل بحث و مذاکره بوده است. 🔻۳- چرا «مذاکره غیرمستقیم»؟ مذاکره به صورت غیرمستقیم در دنیا، امر رایجی می‌باشد و بسیاری از کشورها مایلند با دشمن خود فقط از طریق واسطه صحبت نمایند. محدود کردن مذاکره با آمریکا به «مذاکره غیرمستقیم» و اعلام پرهیز از مذاکره مستقیم، در واقع به نوعی تحقیر آمریکا تلقی شد و از این‌روی بود که ترامپ اصرار زیادی داشت تا این مذاکرات مستقیم باشد. در عین حال باید بر این نکته اذعان کرد که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم، موضعی متکبرانه نبود واقعیت این است که تأکید ایران بر مذاکره غیرمستقیم از یک‌‌سو وضعیت ایران را در پذیرش و در عدم پذیرش علی‌السویه نشان می‌دهد و به دشمن می‌گوید اگر مذاکره برای تو راهبرد است، برای من صرفاً یک موضوع ـ از میان ده‌ها موضوع ـ است و آنچه تو در عنوان مذاکره جست‌وجو می‌نمایی و به‌شدت به آن نیاز داری، من به خروجی آن نظر دارم و جز با اطمینان خاطر از رسیدن به «خروجی مناسب»، به مذاکره با تو نمی‌اندیشم در عین حال مذاکره غیرمستقیم این امکان را برای کشوری مثل ایران که با مطالبه مذاکره از سوی کشوری مواجه شده که طی نزدیک به ۵۰ سال جز شرارت از آن سراغ ندارد، فراهم می‌کند که با دقت تمام، آنچه مطرح می‌شود را سبک و سنگین کند و بدون عجله درباره آن بهترین یا مناسب‌ترین تصمیم را بگیرد. 🔻۴- در جریان این مذاکرات، درواقع ریل قبلی که اروپا چون نیمی از کشورهای 1+5 اروپایی بودند، در آن محوریت داشت، کنار گذاشته شد و عملاً اروپا از این چرخه حذف گردید. این یک اقدام واقع‌بینانه و حکیمانه بود چرا که اروپایی‌ها از زمانی که وارد این پروسه شدند جز شرارت علیه ایران کاری نداشتند. بعضی دولت‌‌های منطقه‌ای مورد نظر و مورد تأکید آمریکا هم در این چرخه راه پیدا نکردند و در واقع مذاکرات از یک‌سو در فضای تماس‌های مقدماتی با محوریت یک کشور دوست ـ عمان ـ صورت گرفت و از سوی دیگر اردوی قبلی غرب در هتل کوبورگ و... را در هم شکست. 🔻۵- مذاکرات فعلی، توسط «نمایندگان ویژه» اداره می‌شود، در عین حال نماینده ویژه ایران، وزیر امور خارجه هم هست و می‌تواند از کمک کارشناسی در روند کار استفاده ‌نماید. این موضوع خود بیان‌کننده حساسیت‌ مذاکرات برای دو طرف می‌باشد. البته موضوع ایران و آمریکا هیچ‌گاه عادی نبوده و در مناسبات جهانی به‌صورت یک عنصر اساسی شکل‌دهنده به یک روند یا مانع‌شونده از شکل‌گیری یک روند ظاهر شده است. ایران مرکز جهانی‌سازی شعار «مرگ بر آمریکا» و پرچمدار اخراج آمریکا از منطقه است، از آن طرف آمریکا قدرتمندترین دشمن جمهوری اسلامی می‌باشد. شاید میز مذاکره در هیچ دوره تاریخی، چنین دشمنانی را در دو سوی خود ندیده باشد! بنابراین جهان به این رخداد به‌عنوان یک موضوع فوق‌العاده و ویژه نگاه می‌کند. آنچه مسلم است جهان توقع ندارد، این دو دشمن تغییر وضعیت دهند و دشمنی میان آنان پایان یابد. جهان در حال ارزیابی نتیجه پنجاه سال منازعه میان دو طرف می‌باشد تا ببیند کدام در وضعیت امتیازدهی و کدام در وضعیت امتیازگیری قرار خواهد گرفت. این صحنه از منظر جهانی محک اقتدار دوطرف است. 🔸آمریکایی‌ها دقیقاً برای آنکه تصویر مدنظر خود را تحمیل نمایند، از یک ‌طرف بر ضعیف‌شدن ایران به دلیل تحولات یک سال اخیر تأکید دارند و از طرف دیگر بر برجسته‌سازی موضوع منع ایران از دستیابی به سلاح هسته‌ای ـ چیزی که اصولاً جزء برنامه ایران نیست ـ تمرکز کرده‌اند! متقابلاً ایران روی رفع تحریم‌ها به‌عنوان یک حق طبیعی تأکید دارد و فرمول قطعی، زمانبندی و نقشه راه رفع تحریم‌ها را از دشمن مطالبه می‌کند. جهان در حال ارزیابی است؛ یک قدرت شیطانی و یک قدرت توحیدی به مصافی به ظاهر دیپلماتیک آمده‌اند، پیروزی در این میدان مهم است. اما البته واقعیت این است که هیچ نتیجه‌ای منجر به تغییر دشمنی استکبار علیه مردم حق‌طلب ایران نمی‌شود و هیچ چیزی مردم ایران را به اشتباه نمی‌اندازد. @Kayhan_online
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۱) 👤 🔸«بنیاد یهودی امور امنیت ملی» که به اختصار (Jinsa) خوانده می‌شود، دو روز پیش گزارشی منتشر کرد و در آن نوشت «در جریان جنگ اخیر رژیم اسرائیل علیه ایران 14 درصد از موشک‌های دفاعی تاد (tad)نابود شده‌اند» و این در حالی است که یک گزارش معتبر منابع دیگر اسرائیلی بیانگر آن است که این رژیم از میانه جنگ 12 روزه ناگزیر گردید سیاست جیره‌بندی را درباره به‌کارگیری این موشک‌ها به اجرا بگذارد که این بدان معناست که تا اواسط جنگ، لااقل نیمی از 605 موشک دفاعی تاد که اسرائیل کمی قبل از آغاز جنگ اخیر برای دفاع از تأسیسات حساس خود از آمریکا گرفته، مصرف شده‌اند. موشک‌های تاد با آنکه پیشرفته‌ترین سیستم دفاعی دنیا به حساب می‌آیند در نهایت نتوانستند در مقابل اکثریت شلیک‌های ایران کار عمده‌ای انجام بدهند. بعضی از مراکز اسرائیلی گفته‌اند سامانه‌های دفاعی اسرائیل از جمله موشک‌های تاد تنها توانسته‌اند 35 درصد موشک‌های ایران را رهگیری و مهار نمایند و این در حالی است که همین پژوهشگاه یهودی (جینسا) می‌گوید تعداد موشک‌های شلیک‌شده از سوی ایران 541 فروند بوده است. 🔸دو روز پیش رسانه‌های اسرائیلی نوشتند به‌تازگی به آنان اجازه پخش تصاویر اصابت موشک‌های ایران و حجم تخریب‌ها داده شده است. در یکی از فیلم‌های منتشر شده نشان می‌دهد چندین موشک ایران به پالایشگاه حیفا (از جمله اتاق کنترل آن) اصابت کرده و آن را به آتش کشیده است. 🔸آنچه در گزارش جینسا که در سایت دانشگاه ایالت واشنگتن دی‌سی منتشر شده و نیز آنچه در گزارش‌های سایر منابع اسرائیلی یا مرتبط با این رژیم مطرح شده، چندان عجیب نیست. واقعیت این است که تاکنون هیچ سیستم دفاعی هر چند پرقدرت و چندلایه بوده نتوانسته است برای کشور صاحب آن، ایمنی کامل ایجاد نماید. اصابت متوالی موشک‌های ایران به مناطق حساس رژیم اسرائیل از جمله به پایگاه حساس اطلاعاتی نواتیم و نیز اصابت موشک‌های ایران به پایگاه العدید که دارای پیشرفته‌ترین لایه‌های دفاعی بوده‌اند، بیانگر این موضوع و در نهایت بیانگر «نسبی‌ بودن بازدارندگی» می‌باشد. 🔸بعضی گمان کرده‌اند بازدارندگی یک کشور در برابر کشور دیگر در صورتی است که «کشور الف» به درجه‌ای از توانمندی‌ آفندی و پدافندی رسیده باشد که «کشور ب» جرأت حمله به آن را نداشته باشد و حال آنکه می‌دانیم کشورهایی مثل آمریکا و روسیه که دارای قدرتمندترین ارتش‌ها و برترین جنگ‌افزارهای نظامی هستند هم قادر به صیانت مطلق از نیروها و پایگاه‌ها و کشور خود در برابر دشمنان که گاهی از آنان بسیار کوچک‌تر هم می‌باشند، نشده‌اند. روسیه دو ماه پیش از سوی اوکراین مورد حمله پهپادی قرار گرفت و نتوانست همه تجهیزات مهاجم که بعضاً تا عمق 5000 کیلومتری روسیه نفوذ کرده بودند را دفع نماید. یا آمریکا با وجود برخوردار بودن از انواع جنگ‌افزارهای آفندی و پدافندی، در معرض تهاجم دشمنان خود قرار گرفته و نتوانسته از پایگاه‌ها و نیروهای خود، به‌طور مطلق حفاظت نماید. در همین یک سال گذشته، چند بار به پایگاه‌های آمریکا در «یرموک اردن»، «عین‌الاسد عراق» و «العدید قطر» حمله شده است. کما اینکه نیروهای نظامی یمن بارها به ناوهای جنگی و کشتی‌های تجاری آمریکا در اقیانوس هند و دریای سرخ حمله کرده‌اند و آمریکا نتوانسته از طریق اعمال قدرت نظامی، آنها را از ادامه حملات باز دارد مگر زمانی که در پای میز مذکره و از طریق توافق به چیزی رسیده باشد. بنابراین در بحث بازدارندگی که مقوله بسیار مهمی می‌باشد و خداوند متعال هم بر آن تأکید فرموده است، هدف‌گیری، دفع مطلق حملات دشمن و یا ممانعت مطلق از وقوع درگیری نیست. بازدارندگی در معنای متعارف نظامی، این است که یک کشور به درجه‌ای از توانمندی و درجه‌ای از مدیریت نظامی رسیده باشد که دشمن در هنگام مواجهه با آن، ناگزیر به محاسبه انواعی از موضوعات باشد و تحت هر شرایطی جرأت حمله به آن را نداشته باشد. 🔸کما اینکه در این صحنه 12 روزه، ایران توانست قدرت خود در ضربه زدن به دشمن را به اثبات برساند. پیش از آن، دشمن به این جمع‌بندی رسیده بود که قادر است ضرباتی را به ایران وارد کند، بدون اینکه ایران قادر به پاسخگویی مؤثر به او باشد. منابع اسرائیلی اخیراً فاش کردند که دو هفته پیش از آغاز جنگ، نتانیاهو در جریان سفر به آمریکا، به دونالد ترامپ گفته بود «ما آنچنان ضربه‌ای به ایران می‌زنیم که پس از 24 ساعت، دیگر تا ده‌ها سال نتواند موشکی به سمت اسرائیل شلیک نماید.» 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۲) 👤 🔸آنچه مسلم است امروز پس از جنگ 12 روزه که آنان هم آغازکننده جنگ و هم درخواست‌کننده آتش‌بس بودند، آمریکا و اسرائیل، هر دو باور کرده‌اند که امکان ایجاد یک موقعیت واقعی بازدارنده در برابر ایران را ندارند و ایران قادر است هم در برابر ضربات مقاومت کند و هم به دشمن خود ضربه‌های شدید بزند ولو آنکه همزمان با اقدام آمریکا و اسرائیل علیه خود مواجه باشد و حتی اگر همه جنگ‌افزارهای دنیا در اختیار رژیم غاصب باشد کما اینکه در جنگ 12 روزه این‌گونه بود. 🔸رژیم صهیونیستی در روز دوم جنگ برای آنکه اقتدار امنیتی خود در مقابل ایران را به تصویر بکشد، گفت آسمان ایران به روی من باز است و هر کجا را که بخواهم مورد حمله قرار می‌دهم کما اینکه ترامپ در همان روز اعلام کرد جنگ با برتری ارتش اسرائیل در مقابل ارتش ایران پیش می‌رود. اما در روز سوم که جنگ با برتری آتش ایران مواجه گردید، دیگر حرفی برای ارتش رژیم باقی نمانده بود. کاملاً واضح بود که اسرائیل روی قدرت نیروی هوائی و تعداد جنگنده‌های خود در برابر ایران حساب ویژه‌ای باز کرده بود و گمان می‌کرد می‌تواند قدرت پروازی خود را به یک مانع اساسی در راه شلیک‌های ایران تبدیل کند. اما در روز سوم، این محاسبه غلط جای خود را به یک محاسبه جدید داد. 🔸از روز سوم و پس از موج سنگین شلیک‌های موشکی ایران، دو سؤال ذهن ارتش اسرائیل و ذهن مقامات نظامی آمریکا را به خود مشغول کرد؛ آیا قدرت هواپیماهای مهاجم می‌تواند بر قدرت موشک‌‌های ایران غلبه کند و سؤال دوم این بود که ایران چه سامانه‌های شلیک دیگر در آستین دارد. در این فضا شلیک موشک‌های ایران تا حد بسیار زیادی از کنترل سامانه‌های پرخرج و افسانه‌ای رژیم اسرائیل خارج شد. مؤسسه پژوهشی جینسا که وابسته به ایپک و در خدمت رژیم اسرائیل قرار دارد، در گزارش خود اعتراف می‌کند 65 درصد موشک‌های ایران به اهداف خود اصابت کرده‌اند و این در حالی است که گزارش‌های دیگر اسرائیل از اصابت 90 درصد موشک‌ها خبر داده‌اند و نیز این در حالی است که هرچه به روز دوازدهم جنگ نزدیک‌تر شده‌ایم، به درصد موشک‌هایی که پس از شلیک در نقاط حساس رژیم اسرائیل فرود آمده‌اند، افزوده شده و در آخرین شلیک‌های ایران که تا ساعت 6 صبح روز سه‌شنبه (یعنی روز پایان جنگ) با موشک‌های جدید استمرار پیدا کرده، اصابت‌ها کامل و بدون نقص بوده است. 🔸بنابراین ارتش اسرائیل پاسخ دو سؤال خود را بدین‌گونه دریافت کرده که از یک‌سو در مصاف موشک و هواپیما، موشک قدرت برتر است و از سوی دیگر مشت ایران علی‌رغم شلیک متنوع موشک‌ها، هنوز بسته است. فرماندهی ارتش رژیم غاصب این را به آن معنا گرفت که احتمالاً ایران موشک‌های پرقدرت‌تری هم برای شلیک آماده کرده باشد. بنابراین ارتش رژیم در روز سوم از فضای جسارت و غرور خارج شد و در روز ششم از فضای ریسک و خطر خارج گردید. 🔸مسلم این است ارتشی که جنگ را در روز 23 خرداد با یک سری جمع‌بندی‌ها و انگاره‌ها آغاز کرد، به این زودی‌ها نمی‌تواند با همان انگاره‌ها و حساب و کتاب‌ها سراغ گزینه جنگ‌ با ایران بیاید. به عبارت دیگر اسرائیل در روز 23 خرداد با قطعی گرفتن پیروزی سریع خود، جنگ با ایران را کلید زد و به سرعت شکست خورد. این پیروزی روی ستون‌هایی استوار بود که بعد معلوم شد این ستون‌ها خیالی و وهمی هستند. 🔸یکی از این ستون‌های خیالی این بود وقتی ضربه سنگینی به چند موقعیت حساس نظام ایران وارد شود، اداره امور از دست رهبر ایران خارج می‌شود. خب این انگاره الان باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی بود که سیستم رهبری نظامی ایران با یک سلسله ضربات حساب‌شده دچار انفعال شده و به دشمن خود در ضربات پی‌در‌پی پهلو می‌دهد و دور پیاپی شکست‌های آن رقم می‌خورد. خب این انگاره هم باطل شده است. یکی دیگر از ستون‌های خیالی آن این بود که با اتکا به یک سلسله برتری‌های تکنولوژیک می‌تواند روی سیستم جنگ‌افزار ایران سوار شود و آن را از کار بیندازد. گزارش‌های پس از جنگ که از سوی ارتش اسرائیل منتشر شده می‌گوید درصد این در عمل آن‌قدر نبوده که قدرت دفاعی ایران را مختل کند و یا قدرت تهاجمی ایران را تحت تأثیر جدی قرار دهد. 🔸خب این انگاره سوم هم باطل شده است. ستون خیالی چهارم آن این بود که در ایران ظرفیت ناراضی به ‌عنوان عنصر مکل تهاجم خارجی وارد میدان می‌شود و پشت جبهه ایران را به آشوب می‌کشد. آنچه اتفاق افتاد، این انگاره را هم باطل کرد. پس اسرائیل نمی‌تواند با جمع‌بندی روز 22 خرداد، اهدافی شبیه اهداف جنگ 23 خرداد تا سوم تیر را در نظر گرفته و به ایران حمله کند. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
🔰 موازنه برتری قدرت موشکی بر قدرت جنگنده‌ها (۳) 👤 🔸به عبارت بهتر اسرائیل نمی‌تواند با انگاره «پیروزی بر ایران»، جنگ دوباره‌ای را علیه ایران شروع کند؛ چرا که جنگی با چنین انگاره‌ای راه انداخت و همه توان خود و غرب را برای گرفتن نتیجه، پای کار آورد و شکست خورد. اما این به آن معنا نیست که آمریکا و اسرائیل به دلیل شکست در جنگ 12 روزه، درگیری با ایران را کنار گذاشته‌اند. باید بدانیم که همیشه درگیری با هدف پیروزی بر دشمن اتفاق نمی‌افتد. جنگ می‌تواند با هدف ضربه زدن به دشمن و بازداشتن آن از اقدامات آفندی هم راه بیفتد. کمااینکه بسیاری از جنگ‌ها با این مبنا راه افتاده‌اند. 🔸از این‌رو دستگاه نظامی ایران در عین اعتماد به نفس و اتکا به پیروزی در جنگ اخیر و بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف خود در این جنگ و ارزیابی دقیق توانایی‌ها و ضعف‌های دشمنان خود، از کید دشمن غافل نیست. اسرائیل و آمریکا نتوانسته‌اند اهداف خود در جنگ 12 روزه را محقق کنند؛ خود این ناکامی می‌تواند دلیل آرایش نظامی تازه آنان در مقابل ایران باشد. 🔸تجربه جنگ 12 روزه ثابت کرد قدرت نظامی ایران از هوشمندی کافی در برابر حرکت دشمن و از توانایی کافی برای ضربه زدن به آن برخوردار می‌باشد. 🔸حمله به پایگاه العدید آمریکا و حمله به مرکز حساس نظامی بئرالسبع اسرائیل همزمان و در یک شب صورت گرفت. این هم مانور قدرت و هم مانور اراده بود و لذا نیروی نظامی ایران که طمأنینه خود را به اثبات رسانده است، در صورت مواجه شدن با شرارت جدید با اطمینان بیشتر و ضربه مهلک‌تر شکست بزرگ دیگری را بر دشمن تحمیل می‌کند. @Kayhan_Online
🔰 قدرتی برای تضعیف سلاح مقاومت وجود ندارد(۱) 👤 🔸مصوبه اخیر دولت «نواف سلام»، لبنان را در شوک قرار داد. شاید عبارت «امیل لحود» که در وصف مصوبه روز چهارشنبه این دولت بیان گردید، کامل‌ترین باشد؛ «خیانت ملی در حین جنگ». از این‌رو رئیس‌جمهور اسبق لبنان اعلام کرد این کابینه باید منحل شود و رئیس آن به اتهام «خیانت به لبنان در حین جنگ» با رژیم صهیونیستی محاکمه شود. 🔸همزمان با طرح این مصوبه در هیئت دولت، جوزف عون و فرمانده ارتش لبنان از طریق «نبیه‌بری» رئیس پارلمان و متحد حزب‌الله، به مقاومت لبنان پیغام دادند که بنا ندارند از «زور» برای اجرای مصوبه مبنی بر خلع سلاح‌ حزب‌الله استفاده نمایند که این از یک‌سو در تناقض با این مصوبه است چرا که مصوبه کابینه، ارتش را مکلف کرده است که تا پایان ماه جاری میلادی طرح خود را برای خلع سلاح حزب‌الله به دولت ارائه دهد و تا پایان سال جاری میلادی ـ پنج ماه دیگر ـ به انجام برساند. از سوی دیگر این اظهارات بیان‌کننده تناقض در تصویب و اجرای خلع سلاح حزب‌الله‌ می‌باشد. درواقع مهم‌ترین نهادهای لبنانی مأمور به اجرای این مصوبه اعتراف کرده‌اند که توان اجرای آن را ندارند. 🔸مصوبه دولت لبنان علی‌رغم آن صورت گرفت که وزرای شیعه به‌علاوه یک وزیر از اهل سنت ـ متعلق به جماعت اسلامی لبنان که متحد حزب‌الله است ـ قبل از تصویب و به محض طرح بحث، جلسه کابینه را ترک کرده‌اند. 🔸سنت جاری در لبنان این است که مصوبات پارلمان و دولت تنها در صورتی اعتبار دارند که هر سه طایفه اصلی لبنان (شیعیان، مارونی‌ها و سنی‌ها) در تصویب آن مشارکت داشته باشند. نواف سلام با زیرپا گذاشتن این سنت حقوقی با استناد به اکثریت آرای 17 عضو کابینه، مصوبه را برای اجرا به ارتش ابلاغ کرده و این در حالی است که می‌دانسته، ارتش در عمل از چنین قدرتی برخوردار نیست و به دلیل حضور طرفداران شیعه، مسیحی و سنی حزب‌الله در ترکیب ارتش، در صورت اجرای مصوبه دولت، ارتش متلاشی می‌شود. به همین دلیل فرمانده ارتش صراحتاً عدم آمادگی ارتش را برای اجرای مصوبه‌ای که به یک چالش عمیق داخلی می‌انجامد، اعلام کرده است. در خصوص این مصوبه و وضعیت‌هایی که به احتمال زیاد پس از آن به‌وجود می‌آید، نکات زیر اهمیت دارند: 🔻1ـ بحث خلع سلاح حزب‌الله در لبنان بخشی از یک طرح بزرگ‌تر تحت عنوان «خلع سلاح مقاومت» می‌باشد که طی ماه‌های گذشته به طور همزمان علیه اجزای مقاومت در منطقه دنبال شده است. 🔸هدف‌گیری این طرح تغییر اساسی وضعیت غرب آسیا و به قول غربی‌ها خاورمیانه است. سه کشور آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی ـ به همین ترتیب ـ خلع سلاح مقاومت در کل منطقه را دنبال می‌کنند تا به «غرب آسیای جدید» یا خاورمیانه جدید برسند. از نظر این سه دولت که هر کدام مجموعه‌هایی را به دنبال خود دارند، مقاومت بدون سلاح، قادر به حفظ موقعیت برتر خود در مناسبات نظامی ـ امنیتی و حتی سیاسی نیست. آنان معتقدند مقاومت در فلسطین، لبنان، عراق، یمن و ایران با نشان دادن قدرت سلاح توانسته‌ است ملت‌ها را به مبارزه با نظام سلطه و عوامل منطقه‌ای آن امیدوار نماید. بنابراین اگر خلع سلاح اتفاق بیفتد عملاً امید اجتماعی به مقاومت جای خود را به یأس داده و گروه‌های صاحب‌نام مقاومت در منطقه را به سطح گروه‌های دارای تأثیر محدود و در اندازه دیگر گروه‌ها تقلیل داده و به مرور از حیز انتفاع ساقط می‌نماید. عربستان سعودی به‌طور خاص به خلع سلاح مقاومت به مثابه پلی برای رسیدن به خاورمیانه مدنظر خود نگاه می‌کند. کمااینکه آمریکا و رژیم اسرائیل نیز مقدمه اجرا و موفقیت هر طرحی در این منطقه را تضعیف محور و اجزای مقاومت می‌دانند. این‌گونه است که به طور همزمان خلع سلاح مقاومت در غزه (در حین جنگ!) خلع سلاح حزب‌الله در لبنان، خلع سلاح جریانات مقاومت در عراق، درگیر کردن مقاومت در یمن و محدودسازی سلاح ایران دنبال می‌گردد. اینجا ضمناً اهمیت یک موضوع روشن می‌شود و آن این است که متقابلاً قدرت آمریکا در منطقه در حوزه‌های مختلف (سیاسی، فرهنگی، تکنولوژیک و اقتصادی) وابسته به قدرت سلاح آن است و اگر این آسیب ببیند نمی‌تواند در حوزه‌های دیگر به جایی برسد. 🔻2ـ مصوبه دولت لبنان فی‌الواقع مصوبه‌ای پردردسر برای اعضای تصویب‌کننده آن است. در لبنان هیچ چالشی پیچیده‌تر از چالش سلاح مقاومت نیست چرا که از یک‌سو همه می‌دانند سلاح برای امنیت و ثبات لبنان یک موضوع حیاتی است، از سوی دیگر نقطه اتکای لبنان در معادلات امنیتی و وجه برتری‌دهنده به آن در مواجهه با چالش‌‌های امنیتی ـ نظامی است. بازی نواف سلام با وجه برتری‌دهنده لبنان، بدترین بازی کابینه او به حساب می‌‌آید و عملاً سبب محو او از صحنه سیاسی لبنان می‌شود و حداکثر پس از ده ماه ـ تا انتخابات اردیبهشت‌ماه آینده ـ صحنه سیاسی لبنان را برای همیشه ترک خواهد نمود. 🔻 ادامه دارد... @Kayhan_Online
🔰 قدرتی برای تضعیف سلاح مقاومت وجود ندارد(۲) 👤 🔸کمااینکه ژوزف عون نیز شانس ادامه کار پس از انتخابات پارلمانی آینده را از دست می‌دهد؛ چرا که این دو بدون آرای شیعیان قادر به انتخاب شدن دوباره نیستند. بنابراین می‌توان گفت آنان اولین قربانیان این طرح محسوب می‌شوند. انتخابات آینده لبنان به هر ترکیبی که منجر شود، جمعیت شیعه کرسی‌های خود را به‌طور سنتی و قطعی خواهد داشت و انتخابات چند ماه پیش شهرداری‌ها و نتایج قاطعی که حزب‌الله در آن به دست آورد، ثابت می‌کند موقعیت شیعیان و دو گروه آن یعنی حزب‌الله و جنبش امل در صحنه سیاسی و اجتماعی لبنان تثبیت شده است. چرا آمریکایی‌ها و سعودی‌ها به قربانی شدن دو شخصیتی که ماه‌ها برای روی کار آوردن آنها تلاش کرده بودند، تن دادند؟ پاسخ این سؤال را باید در سختی کار با حزب‌الله جست‌وجو کرد. این مصوبه نشان داد اجرای یک طرح علیه حزب‌الله بدون پذیرفتن قربانی اصولاً به جایی نمی‌رسد. 🔻3ـ همان‌طور که چندین شخصیت وجیه لبنانی اعلام کردند، مصوبه خلع سلاح حزب‌الله یک مصوبه ملی نیست بلکه یک پروژه سعودی، آمریکایی، اسرائیلی در حین درگیر بودن لبنان در جنگ می‌باشد و هیچ توجیه لبنانی ندارد. آمریکایی‌ها طی یک طرح دو مرحله‌ای وارد شده و آشکارا جوزف عون و نواف سلام را برای پذیرش این طرح تحت فشار قرار دادند. اینجا یک سؤال اساسی وجود دارد آیا این سه دولت نمی‌دانستند خلع سلاح حزب‌الله در ساختار لبنان قابل اجرا نیست؟ مسلماً می‌دانستند. آمریکا، عربستان و رژیم اسرائیل تجربه این 30 سال را دارند و می‌دانند خلع سلاح حزب‌الله که درواقع خلع سلاح لبنان است، حتی در میان مسیحیان و اهل سنت از پشتوانه مردمی برخوردار نیست و با اجماع لازم بین گروه‌های لبنانی هم توأم نمی‌باشد. بنابراین برای آمریکایی‌ها عدم اجرای این مصوبه و به تعبیر بهتر نسخه موسوم به طرح باراک واضح بوده است اما چرا بر تصویب آن تأکید داشته‌اند؟ برای آنکه بر اقدامات جنایتکارانه و تروریستی اسرائیل وجاهت بخشیده و کار آن را در ترورهای آینده آسان‌تر نمایند. کمااینکه رژیم اسرائیل روز پنجشنبه پس از آنکه حملات تروریستی در بخش‌هایی از لبنان به اجرا گذاشت و از جمله طی آن یک فرمانده وابسته به جنبش اسلامی ـ سنی ـ لبنان که هوادار حزب‌الله می‌باشد را به شهادت رساند، اعلام کرد، راه لبنان را برای اجرای مصوبه اخیر هیئت دولت این کشور هموار کرده است. 🔻4ـ اما یک سر این مصوبه قرار گرفتن لبنان در پرتگاه درگیری داخلی است. حزب‌الله لبنان علی‌رغم قدرت گسترده‌ای که دارد و دیگران قابلیت رقابت با آن را ندارند، نه‌تنها از درگیری داخلی استقبال نمی‌کند بلکه اصولاً درگیری داخلی خط قرمز آن می‌باشد و یکی از مهم‌ترین دلایل محبوبیت آن به حساب می‌آید. بنابراین این خویشتنداری در یک طرف ماجرا وجود دارد اما آیا این خویشتنداری دوطرفه خواهد بود؟ حزب‌الله برای آنکه طرف مقابل تحریک نشود در حالی که پس از مصوبه پارلمان می‌توانست در خیابان‌های بیروت و بقیه شهرهای لبنان اجتماعات میلیونی راه بیندازد، به تظاهرات محدود و نمادین موتوری در بیروت و چند شهر دیگر بسنده کرد. بنابراین حزب‌الله نشان داد، در این خصوص هوشمندانه رفتار می‌کند. اما طرف مقابل به این صحنه چگونه می‌اندیشد؟ واقعیت این است که عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی از استفاده از عوامل خود برای ایجاد آشوب ابایی ندارند و حاضرند مردم لبنان را قربانی سیاست‌های خود بنمایند. پس می‌توان گفت به احتمال زیاد وابستگان عربستان و سیستم تحت هدایت رژیم اسرائیل در لبنان با هدف واداشتن حزب‌الله به قبول خلع سلاح وارد کار می‌شوند و در این میان طبعاً نیروهای سمیر جعجع موسوم به قوات لبنانی تحریک‌‌پذیرتر هستند. 🔸اما در نهایت واضح است که دامن زدن به آشوب در لبنان ضمن آنکه یک باخت دوطرفه می‌باشد، در ادامه، بیشتر به ضرر عربستان و رژیم اسرائیل تمام می‌شود؛ چرا که اگر شیعیان بخواهند می‌توانند به‌طور کلی بخش جنوبی از میانه بیروت تا مرزهای جنوبی و شرقی و غربی را تحت کنترل خود درآورند. آنان تنها کسانی هستند که قدرت کنترل لبنان را دارند. بنابراین به نظر می‌آید در کنار دلایل آشوب، دلایل دیگری هم وجود دارند که امید به عدم آشوب و پیدا شدن راه‌هایی برای حل مسئله و حفظ سلاح مقاومت را افزایش می‌دهد. @Kayhan_Online
هدایت شده از اخبار مفيدة ١
🔰 لبنان و ابرهایی که کنار می‌روند (۱) 👤 🔸حزب‌الله لبنان در یک دوره کوتاه از شرایطی که فشار بر روی آن در وضع حداکثری بوده به شرایطی که فشار بر روی آن در وضع متوسطی قرار گرفته منتقل گردیده است. این به تنهائی از قدرت و اقتدار حزب‌الله خبر می‌دهد. 🔸عربستان سعودی، رژیم اسرائیل، آمریکا و فرانسه با گمانه‌زنی باطل درباره موقعیت کنونی حزب‌الله بر مقاومت لبنان فشار وارد کردند تا خلع سلاح که در واقع کلید رمز حذف لبنان از معادلات منطقه از یک‌‌سو و کلید رمز حذف شیعه از معادلات منطقه‌ای از سوی دیگر بود را بپذیرد. دشمنان حزب‌الله همه ملاحظات از جمله ملاحظه وابسته بودن مشروعیت دولت در لبنان به حضور همه طوایف اصلی را نادیده گرفتند و در واقع ملاحظه به ‌هم خوردن سیستم اداره دولتی که از قضا در اختیار خودشان بود، کنار گذاشتند و واقعاً بسیار جدی بودند. اما وقتی به آنچه در لبنان طی این دو ماه مطرح شده روندی نگاه می‌اندازیم درمی‌یابیم که تأکید به اجرای این موضوع جای خود را به اعتراف به دشوار و خیلی دشوار بودن پیگیری این هدف داده است. این موضوع ناشی از خطای محاسباتی دشمن در نقطه آغاز این طرح ‌می‌باشد. هدف اصلی بحث خلع سلاح حزب‌الله در لبنان را چه حذف لبنان از معادلات و چه حذف شیعه از مبادلات بدانیم، حداقل نقطه شروع آن خطا بوده است. 🔸اظهارات جدید تام باراک مبنی بر اینکه اسرائیل تعیین خواهد کرد که چه چیزی توافق می‌شود و چه چیزی نمی‌شود، بیانگر آن است که وی از پیشبرد طرحی که به نام او به ثبت رسیده ناامید شده است. اسرائیلی‌ها طبعاً با انجام اقدامات نظامی نمی‌توانند چیزی را به حزب‌الله تحمیل کنند که باراک با رایزنی‌ها و وعده و وعیدها قادر به انجام آن نبوده است. فشار نظامی رژیم اسرائیل به لبنان به میزان استحکام موضع حزب‌الله و میزان پذیرش ملی آن می‌افزاید و این همان است که گفته‌اند؛ از قضا سرکنگبین صفرا فزود / روغن بادام خشکی می‌نمود. هر چه جلوتر برویم موضوع خلع سلاح حزب‌الله پیچیده‌تر و از آن طرف امکان اجرائی آن از دسترس دورتر می‌شود. 🔸قرار بود ارتش تا روز هشتم شهریور برنامه خود را برای خلع سلاح حزب‌الله ارائه کند اما براساس آنچه شنیده می‌شود، فرمانده ارتش به جای یک جدول خلع سلاح، یک تعدادی شروط و لوازم را مطرح کرده که عقب‌نشینی اسرائیل از هفت نقطه‌ای از جنوب که در اشغال آن قرار دارد از جمله‌ آن‌هاست. در واقع فرمانده ارتش به‌صورت فنی و با زبانی دیپلماتیک گفته است در شرایطی که تهدیدات و حتی اقدامات اسرائیل علیه لبنان ادامه دارد و ارتش قادر به مقابله با آن نیست، به خلع سلاح حزب‌الله اعتقادی ندارد و حتی مخالف آن است. فرمانده ارتش می‌داند که خلع سلاح حزب‌الله باعث توسعه درگیری‌ها و تجاوزات اسرائیل به لبنان می‌شود، تا جایی که حتی پایگاه‌های محدود ارتش از این حملات در امان نخواهند بود، آن وقت ارتش نمی‌تواند پاسخ مردم و مقامات لبنان را بدهد. ارتش سلاح حزب‌الله را یک شمشیر بالای سر اسرائیل می‌داند که وجود آن به‌طور نسبی برای لبنان و ارتش آن امنیت می‌آورد. ارتش می‌داند که موازنه امنیتی که در حد فاصل 1385/ 2006 تا 1402/ 2023 و در طول 17 سال میان رژیم و لبنان برقرار بود، تنها به واسطه سلاح حزب‌الله بوده است. همین حالا هم اگر لبنان به نسبت سوریه وضع بهتری دارد به واسطه وجود سلاح حزب‌الله است وگرنه قوای نظامی سوریه حتی پس از سقوط اسد قوی‌تر از ارتش لبنان است. 🔸حزب‌الله لبنان با این منطق که فلسفه وجودی‌اش دفاع از لبنان در برابر رژیم بوده و این وضعیت هنوز تغییر نکرده است، از پشتوانه بزرگ همراهی طیف‌ها و طوایف مختلف لبنان برخوردار است و لذا برخورد با آن بسیار دشوار می‌باشد. راه انداختن درگیری داخلی که در رسانه‌های منطقه‌ای از آن صحبت می‌شود هم از پیچیدگی زیادی برخوردار است. هر طرفی که بخواهد پا به این میدان بگذارد باید حساب پیامد اقدامات مشابه طرف مقابل خود را داشته باشد و در این موضوع چون شیعه اکثریت نسبی جمعیت لبنان را در اختیار دارد از توانمندی بیشتری برای حل و فصل تنش داخلی به نفع خود برخوردار می‌باشد اما البته چون تنش اجتماعی در مجموع برای هر کشور خسارت زیادی به همراه دارد، حزب‌الله به آن به عنوان یک ابزار برای حل و فصل مسایل داخلی نگاه نمی‌کند. 🔸همان‌طور که اشاره شد، خلع سلاح که این روزها در میان مخالفان حزب‌الله با واژه رد سلاح بیان می‌شود، در واقع خارج کردن لبنان از معادلات منطقه‌ای به نفع رژیم اسرائیل، دولت عربستان و دولت آمریکاست. در طول سال‌های گذشته و در واقع در حدود سه دهه گذشته تأثیرگذاری منطقه‌ای لبنان بسیار فراتر از کشوری با 5/4 میلیون جمعیت و 10 هزار کیلومتر مربع مساحت بوده است. لبنان با اتکاء به مدیترانه و مقاومت منطقه به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شده است. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_online
هدایت شده از اخبار مفيدة ١
🔰 لبنان و ابرهایی که کنار می‌روند (۲) 👤 🔸اثرگذاری لبنان بر تحولات منطقه‌ای در طول این ده‌ها سال از اثرگذاری منطقه‌ای کشوری در حد و اندازه مصر هم بیشتر بوده است. این لبنان با این مختصات از سوی جبهه استکباری خطرناک ارزیابی و برای خلاصی از آن، راهبرد خلع سلاح حزب‌الله دنبال شده است و علی‌رغم آنکه این راهبرد بارها با شکست مواجه گردیده اما چون جریان استکبار راه‌حل دیگری ندارند، به تکرار آن سرگرم می‌باشد. دقیقاً به دلیل اینکه خلع سلاح مقاومت، خلع اقتدار لبنان می‌باشد، امروز جامعه لبنان و طوایف مختلف، رو در روی آن قرار گرفته‌اند، چرا که لبنان ضعیف به نفع هیچ یک از طوایف لبنان نیست. 🔸از جنبه دیگر، خلع سلاح حزب‌الله در واقع آغاز فرآیند خلع سلاح شیعه و خلع اقتدار شیعه است. تجربه بحرین و جمهوری آذربایجان پیش روی شیعیان قرار دارد. در بحرین نزدیک به 75 درصد جمعیت را شیعیان تشکیل می‌دهند اما چون قدرت نظامی ندارند در معادله داخلی قدرت هم جایگاه ندارند چه رسد به معادله منطقه‌ای قدرت. از آن طرف تجربه آذربایجان است. بیش از 90 درصد جمعیت جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می‌دهند اما چون سلاح ندارند در فرآیند داخلی قدرت هم سهیم نیستند چه رسد به اینکه در فرآیند منطقه‌ای تحولات نقشی داشته باشند. امروز بحرین و آذربایجان با اکثریت مطلق جمعیت شیعی در اردوگاه دشمنان شیعه قرار دارند و این یک درس مهم برای شیعه می‌باشد. امروز شیعه خود را در معرض یک توطئه پیچیده می‌داند که نقطه آغاز آن خلع سلاح شیعیان لبنان است. به همین دلیل امروز سلاح حزب‌الله در شیعه به عنوان یک اسم رمز عمل می‌کند. امروز حفظ سلاح حزب‌الله به‌عنوان حفظ قدرت شیعه در منطقه اولاً بر روی دوش شیعه لبنانی قرار دارد. آنان آن را یک رسالت تاریخی در حساس‌ترین دوره حیات شیعه که بعضی از علمای بزرگ از آن به‌عنوان «عنصر ظهور صغری» یاد کرده‌اند، می‌داند و بر آن تأکید دارد. امروز همه مجامع شیعه در عراق هم حساس شده‌اند. آنان معتقدند موفقیت دشمن در هر نقطه از مناطق شیعی، راه را برای هجوم دشمنان به بقیه مناطق شیعه باز می‌کند و لذا باید با شدت تمام با آن مخالفت کرد. 🔸البته ما مسایل منطقه را در قاب و قالب طایفه و مذهب نمی‌بینیم و رسالت خود را یک رسالت طایفه‌ای تعریف نکرده‌ایم. انقلاب اسلامی برای تجدید حیات اسلام پا به عرصه وجود گذاشته و عملاً هم به تجدید حیات اسلام رسیده است. 🔸حضرت امام خمینی ـ قدس سره ـ و حضرت امام خامنه‌ای ـ دامت برکاته ـ هیچ‌گاه ندای مذهبی ـ در مخالفت یا رقابت با مذاهب دیگر اسلامی ـ سر نداده‌اند بلکه نداها همواره معطوف به تجدید حیات اسلام و مقابله با دشمنان اسلام بوده است. در این صحنه هم تلاش دشمن برای حذف شیعه از معادلات منطقه، در واقع تلاش برای حذف عنصری است که تجدید حیات اسلام و مسلمانان را کلید زده است و از این‌رو هم مقابله استکبار با شیعه در واقع مقابله با اسلام است و هم تلاش مجاهدانه برای حفظ قدرت شیعه در واقع کلید رمز حفظ قدرت اسلام می‌باشد. از قضا این احساس مشترک در جهان اسلام وجود دارد که امروز حذف ایران از معادلات، حذف اسلام از معادلات است و حفظ ایران در معادلات، حفظ اسلام در معادلات است. کما‌اینکه امروز احساس عمومی در جامعه مسلمان، مسیحی و دروز لبنان این است که حذف سلاح حزب‌‌الله، حذف لبنان از معادلات و حفظ سلاح حزب‌الله، حفظ لبنان در معادلات منطقه‌ای می‌باشد. @Kayhan_online
🔰 دیپلماسی با اروپا و آمریکا به بن‌بست رسیده است، باور کنید (۱) 👤 🔸اقدام اروپایی‌ها در فعال‌سازی مکانیسم ماشه (اسنپ‌بک) از قبل قابل پیش‌بینی بود و بسیاری از مراکز کارشناسی گفته بودند اروپایی‌ها یک ماه مانده به 18 اکتبر 2025/ 26 مهر 1404 با استفاده از ‌بندی که در متن برجام تعبیه گردیده است، مانع غروب بندهای اساسی برجام می‌شوند که به ایران امکان می‌دهد پس از ده سال تحمل اقدامات یکجانبه، از شر آن خلاص گردد. گرچه پذیرش چنین‌بندی از سوی مذاکره‌کنندگان ایرانی و دستگاه‌هایی که آن را در ایران پذیرفتند، جرم سنگین و شرم‌آوری می‌باشد، اما پرواضح است که حتی اگر این بند هم وجود نداشت، اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها اجازه نمی‌دادند پرونده هسته‌ای ایران عادی شود و ایران بتواند از مواهب عضویت در NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی استفاده کند. بنابراین اصل اینکه ما به توافق با غرب دل بسته بودیم و ادعا می‌کردیم با اقدامات دیپلماتیک می‌توانیم روابط حقوقی خود با غرب را به گونه‌ای تنظیم کنیم که با هزینه کم اهداف هسته‌ای خود را محقق گردانیم، خطا بود و امروز پس از 22 سال طی این طریق و بازگشت به نقطه صفر، پرداخت هزینه هنگفت دیگر، هیچ توجیهی ندارد که بخواهیم دوباره دم از مذاکره با غرب برای یافتن یک راه حقوقی قابل اعتماد بزنیم. 🔸تعبیه مکانیسم ماشه در برجام،کلیدی‌ترین و حساب‌شده‌ترین بند آن است و وقتی مکانیسم ماشه می‌تواند همه قطعنامه‌های تحریمی ظالمانه و غیرموجه شورای امنیت سازمان ملل را برگرداند، به این معناست که با خود برجام برابری می‌کند و تسلیم شدن در برابر آن حتی اگر با تعویق و استمهال شش ماهه توأم باشد، خسارتی بزرگ به اندازه خود برجام متوجه ایران می‌کند. مهلت شش ماهه که امروز صحبت آن می‌شود در واقع شش ماه دیگر یعنی تا 16 فروردین سال آینده، کشور را در وضعیت انتظار قرار می‌دهد، آرامش را از فضای اقتصادی و حتی امنیتی ایران می‌گیرد و در پایان شش ماه دوباره بحث اسنپ‌بک مطرح می‌شود و وضعیت انتظار ایران را برای مدتی نامعلوم تداوم می‌بخشد. 🔸اگر به عبارات مقامات سه کشور اروپایی هنگام ارائه نامه بازگشت تحریم‌های ایران به شورای امنیت سازمان ملل نگاه کنیم، درمی‌یابیم عبارت «هنوز راه دیپلماسی باز است» حیله‌ای است برای اینکه ایران را در وضعیت انفعال قرار دهند و مانع استفاده ایران از ظرفیت آفندی خود شوند. متأسفانه طی ده سال گذشته و از زمان تصویب برجام علی‌رغم آنکه طرف‌های غربی به حداقلی از تعهدات خود هم عمل نکرده‌اند، ادبیات اکثر مسئولان ایرانی به گونه‌ای بوده که مقامات عهدشکن غربی از آن، ترس ایران از بدتر شدن اوضاع را برداشت کرده‌اند. در حالی که در همین مدت ایران می‌توانست با استناد به عدم اقدام متقابل غربی‌ها در برجام، غرب را با مواضع و اقدامات محکم در وضعیتی قرار دهد که یا به تعهدات خود عمل کند و یا خسارت جبران‌ناپذیر ناشی از فقدان اقدامات متقابل را متحمل شود. 🔸مقامات وقت دولتی ایران، 22 سال پیش ساده‌انگاری یا لاپوشانی کردند چرا که وقتی غرب اتهاماتی را متوجه برنامه هسته‌ای ایران کرد، اظهار داشتند غرب واقعاً ابهامات و سؤالاتی دارد، اگر سؤالات آنان جواب داده شود و آنان متوجه شدند که ایران دنبال ساخت بمب اتمی نیست، موضوع فی‌مابین حل می‌شود. در دوره ریاست محمد البرادعی، دیپلمات مصری بر سازمان بین‌المللی انرژی اتمی این باور در برخی دیپلمات‌های ایرانی به وجود آمد که اگر همه 12 سؤال آژانس را پاسخ دهیم، آژانس رسماً اعلام می‌کند برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است و مسئله‌ای ندارد. کما اینکه محمد البرداعی چنین وعده‌ای داده بود اما درست یک روز پس از آنکه سؤالات پاسخ داده شد و البرادعی باید نتیجه را اعلام می‌کرد آمریکایی‌ها بحث لپ‌تاپ را پیش کشیدند و مذاکرات را به نقطه صفر برگرداندند و این موضوع در دوره ریاست‌جمهوری روحانی و پس از آن چندین بار تکرار شد اما هر بار بحث جدیدی مطرح گردید و مذاکرات هسته‌ای به نقطه صفر بازگشت. 🔸اینک اسنپ‌بک به این معناست که غربی‌ها ما را وارد آغاز یک راه حداقل 22 ساله دیگر کرده‌اند. اگر به آن تن دهیم باید همین مسیر پرهزینه، پرریسک و در عین حال بی‌نتیجه را ادامه دهیم و در حین آن از حمله نظامی به تأسیسات هسته‌ای و غیرهسته‌ای خود هم مصون نباشیم. 🔸الان کاملاً واضح است که تلاش‌های فعلی از جمله نامه سه وزیر خارجه (ایران، روسیه و چین) به شورای امنیت و مستندات دیگری که وزیر محترم امور خارجه ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارسال کرده و یا ادبیات فعلی مقامات ایران مبنی بر تأکید بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران، به هیچ نتیجه‌ای جز سوءبرداشت غربی‌ها، اتلاف وقت و ادامه وضعیت مخرب انتظار در اقتصاد و امنیت ایران منجر نخواهد شد. 🔻ادامه دارد... @Kayhan_Online
🔰 دیپلماسی با اروپا و آمریکا به بن‌بست رسیده است، باور کنید (۲) 👤 🔸این‌ اقدامات، بر این مبنا قرار دارد که هنوز علاج اقدامات غیرحقوقی و زورمدارانه آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان، مذاکره و دیپلماسی است. 22 سال مذاکره و دیپلماسی و اقداماتی از این دست و اظهاراتی از این نوع چه نتیجه‌ای جز خسارت و هزینه یکطرفه برای ایران در پی داشته است که الان هم داریم به آن ادامه می‌دهیم؟! 🔸ما امروز به اقدام عملی نیاز داریم نه اظهارات آشتی‌جویانه و یا حتی اظهارات صرف انقلابی. غرب به‌طور منسجم و یکپارچه در مقابل ما قرار گرفته و با اسنپ‌بک، اقدام راهبردی عملی با نتایج خسارت‌بار مشخص علیه ما انجام داده است. براین اساس ما برای خنثی کردن آن و پشیمان کردن این دولت‌ها، باید اقدام هم‌وزن آن را روی میز بگذاریم. در وضع فعلی خروج از ‌NPT یکی از مهم‌ترین راه‌حل‌های ماست. دولت جمهوری اسلامی که از یک‌سو در بحث هسته‌ای مسئولیت مستقیم دارد و از سوی دیگر تصویر آن نزد دولت‌های غربی، ضعیف و لرزان است، باید طی نامه‌ای صریح و بدون اضافه کردن عبارات دوپهلو که باز بوی عدم جدیت ایران بدهد، اعلام کند ایران از NPT خارج شده و کار با آژانس را کنار گذاشته است. ما باید بدانیم اثر روانی اسنپ‌بک علیه ایران بیش از اثر عملی آن در حوزه اقتصاد و امنیت ایران می‌باشد و آثار روانی، موقت است. خروج ایران از NPT چند صباحی تبلیغات سیاسی علیه ایران را در پی می‌آورد ولی قبل از پایان سال جاری میلادی، اقتصاد ایران را از فضای انتظار خارج می‌کند، روند افزایش نابرابری قیمت دلار و یورو را از بین می‌برد و مقدمات تحرک اقتصادی ایران را فراهم می‌کند. آنچه روشن می‌باشد این است که بخش بزرگی از طرف‌های فعلی تجاری ایران از اسنپ‌بک پیروی نخواهند کرد و از این نظر محدودیت جدیدی علیه ایران ایجاد نمی‌شود. 🔸کشورهای دنیا در بحث روابط با ایران سه دسته‌اند؛ یک دسته کشورهایی هستند که در طول دهه‌های گذشته علی‌رغم فشارهای تحریمی، روابط تجاری با ایران را حفظ کرده‌اند که بین 30 تا 40 درصد کشورهای جهان را شامل می‌شوند و در بین آن‌ها قدرت‌های بزرگ اقتصادی مثل چین، هند و روسیه و سازمان‌های قدرتمند اقتصادی مثل اتحادیه اوراسیا، پیمان شانگهای و پیمان بریکس و اغلب همسایگان ایران می‌باشند، یک دسته کشورهایی هستند که روابط تجاری با ایران نداشته‌اند و این عدم رابطه نوعاً به دلیل تحریم‌ها نبوده بلکه ناشی از عدم تحرک تجاری ما در رابطه با این دسته از کشورها بوده است. این‌ها لااقل 40 درصد کشورهای دنیا را شامل می‌شوند. اغلب کشورهای آفریقایی، اغلب کشورهای آمریکای لاتین و اغلب کشور‌های شرق آسیا از این دسته می‌باشند و یک دسته دولت‌هایی هستند که به دلیل خصومت، با ایران روابط تجاری نداشته و یا روابط آنان با جمهوری اسلامی در حد بسیار ناچیزی بوده است. این‌ها از تحریم‌ها تبعیت می‌کنند حتی اگر اسنپ‌بک هم نبود، از تحریم‌های اولیه و ثانویه آمریکا علیه ایران حمایت می‌کردند. این‌ها بین 20 تا 30 درصد دولت‌ها را شامل می‌شوند که دولت آمریکا و اکثر دولت‌های اروپایی از این دسته هستند. 🔸تحریم‌های سازمان ملل از آنجا که از حیث قدرت تحریمی و ضمانت اجرا از تحریم‌های آمریکا ضعیف‌تر می‌باشند، نمی‌توانند در صحنه واقعی، وضعیت فعلی اقتصادی ایران را تحت تأثیر خود قرار دهند. 🔸آنچه اکنون بیم آن می‌رود، تکرار موضع ضعیف ایران و باز محور شدن مذاکره و دیپلماسی با غرب است. در حالی که ایران واقعاً ضعیف نیست و ضعیف هم دیده نمی‌شود. ایران در کانون یک جبهه مؤثر و قدرتمند ذیل نام «جبهه مقاومت» قرار دارد. ایران در کانون توجه بیش از دو میلیارد مسلمان و در قلب چند صد میلیون شیعه و در سطح بین‌المللی یک شریک قدرتمند و فعال در ائتلاف‌های بزرگ اقتصادی قرار دارد. 🔸متأسفانه ادبیات امروز بعضی مقامات و بعضی دستگاه‌ها، ایران قدرتمند را ضعیف معرفی می‌کند و این باعث طمع دشمن می‌شود، علی‌رغم آنکه ایران را قدرتمند می‌داند. ما باید با موضع قاطع به همراه عمل قاطع به دشمنان خود نشان دهیم در وضعیت آفند و ابتکار قرار داریم. الان اروپا و آمریکا با نگاه به پاره‌ای مواضع مقامات ایران طی ده سال اخیر، رفتار ما را پیش‌بینی کرده‌اند که به سمت اسنپ‌بک رفته‌اند. اگر آنان به این فکر می‌کردند که ایران از ابزارهای قدرت خود در مقابل اقدامات ضدایرانی استفاده می‌کند، به این راحتی علیه ایران وارد گود نمی‌شدند. برنامه هسته‌ای ایران حتماً باید به جای صراحت، در فضای ابهام ادامه پیدا کند. هرگز نباید خیال غرب غدّار از ما راحت باشد. برنامه هسته‌ای برای کشوری با فرهنگ و تمدن و قدرت ایران باید به‌طور کامل نه فقط به توسعه توانمندی‌های ایران بلکه به توسعه اقتدار ایران هم کمک کند. @Kayhan_Online