سرداران شهید باکری
خاطرات خود نوشت سردار عاشورایی خیبر شهید بایرامعلی ورمزیاری فرمانده گردان علی اکبر لشگر 31 عاشورا
صبح چهارشنبه مورخ 62/11/19 پس از تماسی که توسط برادر بزرگوار و عزیزمان حميدباکری با احمد کاظمی برقرار شد ، قرار بر این شد که ما از مهران به دهلران حرکت کنیم ، از دهلران به اندیمشک و دشت عباس و از دشت عباس به سایتهای 4 و در سایت 4 منتظر باشیم تا احمد بیاید و ما را به منطقه عملیاتی که آن را به خوبی می شناسد ببرد و برایمان توجیه کند.
به هفت راه رسیدیم ، که یک راه آن به شوش ، راه دیگر به اندیمشک ، راه سوم به فکه ، راه چهارم به سایت4 ، راه پنجم به دشت عباس ، راه ششم به قرارگاه لشگر 31 عاشورا قبل از عملیات والفجر1 و راه هفتم به طرف سایتهای یک و دو ختم می شود.
در هفت راه منتظر شدیم تا اینکه برادر احمد کاظمی بیاید.
در زمانی که آنجا منتظر بودیم من مشغول نوشتن خاطراتم شدم.
در محلی قرار گرفته ام و در جایی نشسته ام که دشت است ، دشت خونین دشت عباس ، سایتهای یک و دو و چهار محلی است که گلهای ما از این دشت بی آب و تشنه لب گلچین شده اند.
در عملیاتهای والفجر مقدماتی و والفجر یک شهیدانی همچون صفر حبشی ، علیشانی ، عاشوری و شرفخانلو از خوی ، کاظمخانی ، برزگر و سیدحسن سیدموسوی ازمیانه ، خلیل احمدپور و امراهی از سلماس و دیگران رفته اند و به شهادت رسیده اند.
من اینجا توی ماشین نشسته ام با چشمانی پر از اشکهایی که نشانه داغداربودن و غم و ناراحتی ازشهادت عزیزانم است.
با چشمان اشکبارم به سایت 4 نگاه می کنم ، برزگر ، موسوی و دیگران به یادم می افتد.
به محل تیپ 9 نگاه می كنم حبشی ، عاشوری ، سیستانی ، خلیل احمدپور ، امراهی و دیگران به یادم می افتند. رضا بابایی را به یاد می آوردم. به دشت نگاه می کنم. شهادت شهید داهیم را به یاد می آورم. به هر جای دشت خونین دشت عباس نگاه می کنم همسنگران و همرزمان شهیدم را به یاد می آورم و جگرم میسوزد. همین الآن ساعت 12/32 است که برادر احمد کاظمی و دو نفر از فرماندهان رشید و شجاع لشکر 8 نجف اشرف آمدند.
ما با خوشحالی از آنها استقبال کردیم و بعد از روبوسی ، سوزش جگرم از فراق شهداء برطرف شد چون احمد را دیدم. چون او ما را به منطقه عملیاتی راهنمایی خواهد کرد تا راه پر افتخار و پر برکت شهداء را ادامه دهیم.
برادر احمد یک نفر را که به منطقه آشنا بود به ما داد تا ما را به منطقه مذکور راهنمایی کند. ما را به اطلاعات قرارگاه کربلا بردند و آنجا توسط برادر مهرابی به فیلم هایی که مربوط به منطقه عملیاتی است نگاه کردیم و سپس خوابیدیم.
تا ساعتی دیگر
غواصان دریادل در عملیات کربلای۴
به آبهای خروشان اروند میزنند ...
📸 سوم دی ماه ۱۳۶۵
بندر خرمشهر، ساختمان گمرک
آخرین توجیهات قبل از عملیات؛
شهید حاجاحمد کاظمی درحال گفتگو با شهید احمد اللهیاری فرمانده گردان غواصی خطشکن محمدرسولاللهﷺ
#عملیات_کربلای_چهار
#رمز_یامحمدرسولاللهﷺ
#غواصان_لشکر۸_نجفاشرف
🌙🌺💫
🌺💫
💫
🌙 #امشب، شب سرنوشت است!
میان آب و آسمان..!
برای مردانی از جنس نور از جنس عشق...🕊
مردان اخلاص و شجاعت، خط شکن هایی بی پروا، دلیرمردانی #غواص...
رفتند تا بمانیم...
و چه سرنوشتی برایشان رقم خورد...
#شهادت_اسارت_جانبازی...💔
آری امشب بود شب قهرمانان #کربلای۴..
شبی که تنها خاطراتش بیاد ماند...🕯🍂
💢 #قرارمان با شهدایش
امشب کنارحسینه دل❣
با هدیه کردن #زیارتعاشورا و ۱۴شاخهگلصلوات
رأس ساعت:
۲۲:۳۰ دقیقه
#هنگامشروعساعتعملیات.
🔴 #نشردهید..
زمان:
حجم:
596K
لای لای ای جبهه لرین یورقونی ای خسته جوانلار
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
امشب شب کربلای ۴ است...
شب عشق بازی غواصان اروند است...
امشب در نهر عرایض و خین خبرهایی هست...
امشب درهای بهشت از سمت جزیره ام الرصاص و بلجانيه باز می شود...
امشب تا لحظاتی دیگر آسمان خرمشهر و شلمچه نورانی می شود...
امشب آخرین لحظات سوم دی ماه سال ۶۵ است...
کاروان عاشقان کربلا می رود و ما می مانیم و یک دنیا آه و حسرت...
.
#عملیات_کربلای_۴
#غواصان
#لشکر_۳۱_عاشورا
#لشکر_خوبان
@bakeri_channel
16.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
.
امشب شهادتنامه عشاق امضاء مي شود
فردا زخون عاشقان اين دشت دريا ميشود
غواصان عملیات کربلای چهار وارد آبهای اروند شدند
امشب، شب سرنوشت است!
میان آب وآسمان!
مردانی از جنس نور ازجنس عشق،
مردان اخلاص وشجاعت، خط شکن هایی بی پروا، دلیرمردانی غواص...
رفتند تا بمانیم...
و چه سرنوشتی برایشان رقم خورد..
شهادت،جانبازی،اسارت...
آری امشب بود،شب قهرمانان کربلای۴...
*قرارمان باامام وشهدا،نزدارباب
آرمانهای انقلاب!!!!
فراموشتان نشود!!!
دیرنیست انتقام الهی!!!
نثار روح شهدا صلوات