eitaa logo
سرداران شهید باکری
506 دنبال‌کننده
5هزار عکس
594 ویدیو
13 فایل
کلامی گهربار از آقا مهدی باکری: خدایا مرا پاکیزه بپذیر
مشاهده در ایتا
دانلود
سرداران شهید باکری
نشسته از راست: حاج علی نصرالهی و شهید عادل عظیم خانی ایستاده از راست: برادر بی غم شهید جعفر طایفه با
دست نوشته شهید جعفر طایفه باقرلو 16/2/65 امروز در ادامه ی عملیات والفجر 8 ، حماسه سازان گردان علی اکبر با پیکار و شهادت خود توانستند بر دشمن خود پیروز شوند، پسر دایی ام حسن جنگی قبل از عملیات حضور این حقیر آمد که جعفر می خواهم به عملیات بروم و آمده ام که از شما خداحافظی کنم من نیز به او گفتم که تورا به خداوند بزگ می سپارم برای ما هم دعا کن و وقتی که از عملیات برگشتیم خبر دادند که حسن شهید شده  تا لحظاتی دستم را به سوی معبودم بلند کردم و با حالت گریه به معبودم عرض کردم که خدایا چرا این عزیزان زود از پیش ما می روند. این چندمین بار است که می خواهم وصیت نامه بنویسم و این بار احساس  رفتن به بارگاه معبودم را بیشتر در خود احساس می کنم اما هر دفعه با عهد و پیمانی دیگر به جبهه می روم و هنگام بازگشت همه ی معشوقان می روند و باز من رو سیاه در این جهان می مانم ، و دوباره دستها را به سوی پیشگاه خدای متعال باز می کنم و با گریه و زاری عرض میکنم که خدایا اگر چه دوستان غریبانه این جهان را ترک کردند اما سخنان زیادی داشتند که دوست داشتند به گوش همه برسد. اگر که شروع به نوشتن وصیت نامه کنم چیزی برای نوشتن ندارم جز خطا و شرمندگی در برابر معبودم. خداوند درهای رحمت خود را به روی مومنین باز می کند اگر چه هیچ قلمی نمی تواند رحمت های او را به روی کاغذ بیاورد. هدف کلی ام از نوشتن این دست خط ها این است که خودشناسی کنم و در خودم اخلاق شایسته را تقویت کنم ، زیرا بعضی از کارها در فکر و خیال خودمان کار خوب شایسته ای است ولی گاهی در عمل جز ضرر چیزی برداشت نمی کنیم. خدایا اگر آدم نشدم مرا از این دنیا نبر زیرا اگر به آن دنیا بروم چه کار خواهم کرد، و اگر فرد شایسته ای شدم این لیاقت را را در خود می بینم که در پیشگاه خداوند باشم و در راه او شهید شوم . در خانه نشسته ام و در اتاق را بسته ام تا کسی از حالم باخبر نشود ، اگر چه گاهی مادر و خواهرانم در را می زنند و از من می پرسند که به چه کاری مشغول هستی، آرزو داشتم که یک اتاقی در اسمان داشتم و صدای خوش قران را می شنیدم و دوستان خدا و شهیدان را نگاه می کردم و درد و دلم را بی واسطه به خدا می گفتم. گاهی که در شهر گردش می کنم ، بعضی ها به انسان همچون درخت بی ثمر نگاه می کنند بعضی می گویند ما مسئولیتمان را در قبال شهر و زندگی مان انجام داده ایم برخی دیگر ریش گذاشته اند و خود را حزب اللهی احساس می کنند که این افراد از منافقین بدترند ، و با این که می بینند  جنگ بین اسلام و کفر است ولی باز در شهر ها مانده اند و یک طوری خودشان را قانع می کنند که وضعیت ما ایجاب نمی کند ولی به همه ی اینها می گویم که روزی شهدا انتقام خونهایشان را از این افراد خواهند گرفت . به نام خداوند بخشایشگر مهربان ، صورتم عرق می ریزد این هفته هفته ی خیلی سختی بود و فشارهای زیادی بر من وارد شد ، خدایا تو را به بزرگواریت و به خون شهیدانت که فقط در راه تو جاری شد سوگند می دهم که ما را ببخشی ما ذلیل و بیچاره هستیم.
7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
@bakeri_channel —— سخنان دلنشین شهید مهدی باکری ❤️ این ویدو را باید درک کرد نه اینکه شنید…❤️
ذیقعده شد و بهار ایران آمد در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد در روز یکم کریمه آل رسول (ص) در یازدهم شاه خراسان آمد 💞 (س)💞 💞... 🔰کلیک کنید👈 عضو شوید👈 در کانال @bakeri_channel
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظۀ وداع خانواده‌های شهدای مرزبانی