#سرداری که لباس بچه های نامادری اش را می شست!!!
⚘بسم رب الشهدا و الصدیقین⚘
حمید سه ساله بود که مادرشان فوت کرد. از آن موقع نامادری داشتند .
مثل مادر خودشان هم دوستش داشتند.
رفتیم خانه شان ؛ بیرون شهر. بهم گفت :همین جا بشین من میآم... دیر کرد. پاشدم آمدم بیرون ، ببینم کجاست.
داشت لباس می شست؛ لباس برادر و خواهرهای ناتنیش را... گفت: من این جا دیر به دیر میآم. میخوام هر وقت اومدم، یه کاری کرده باشم...
.
#سردارشهیدمهدیباکری #سردارعاشورایی #بیادعا #اخلاص #جاویدالاثر #آقامهدیچنینبود... #شهادتاتفاقینیست...
#خاطرهای_ازسردارمخلص_شهیدآقامهدیباکری
♡شادی روح شهدا صلوات♡
@bakeri_channel
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
چــــرا
#غواصها
بی تـــــاب
رفتـند؟
چـــــرا
#گلبرگها
با آب
رفتــند؟...
#شهدای_غواص🌷
#اروند
سلام صبح بخیر 👋👋
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
@bakeri_channel
#نفوذ_به_عمق_۱۷۰_کیلومتری_عراق؛
خاطرات #مهندس_پرویز_فتاح_از_یک_عملیات_ویژه_زمان_جنگ
بعد از آن عمليات كه به دلايل مذكور، انجام نشد ما همچنان در سليمانيه مانديم. البته نوع انجام عمليات تغيير يافت و نيروهاي ايران به صورت پراكنده، چند عمليات را در آن منطقه انجام دادند.
✅ تصور ما از عملیات ویژه شاید چندان با واقعیت مطابق نباشد. در ذهن ما عملیات ویژه با هیجان و انفجار و بازگشتی پر از خاطرات تصور می شود اما در واقعیت، رزمندگان نیروهای مخصوص با دشواری های بیشماری در عملیات ها مواجه می شوند. مهندس پرویز فتاح، رییس فعلی بنیاد مستضعفان و وزیرسابق نیرو در زمان جنگ جانشین لشکر شش ویژه ی شهدای سپاه بود. ماموریت اصلی این لشکر نفوذ و عملیات در شمال عراق بود. روایت ایشان از یکی از این عملیات ها را با هم می خوانیم.
«خاطرم هست كه در يكي از عمليات ها، ماموريت ويژه اي طراحي شد كه گروه خاصي به داخل خاك عراق بروند و از پشت سر، به دشمن بعثی حمله كنند. اين امر در جنگ، سابقه نداشت؛ چراكه تمامي عملياتها رو در رو بود. اگرچه نيروها در منطقه سردشت، روستاي بيتوش و منطقه عملياتي ماووت خيمه زده بودند، اما منطقه كوهستاني بود و تيمهايي بايد از پشت به عراقيها حمله ميكردند. بخشي از اين ماموريت را به لشگر ما واگذار كردند. بنده يك گردان و سردار «نقدي»، گردان ديگري را هدايت مي كردیم. وي يك گردان از لشكر بدر آورده بود كه تمامي اعضاي آن، عراقي بودند. ۳۰۰ نفر هم در گرداني كه من هدايت آن را به عهده داشتم، حضور داشتند كه از بچه مذهبيها و دانشجويان بسيجي بودند.
🌹_______________________🌹
#ادامه_دارد...........