ما شاکـر حقــیم کہ داریم تـورا
توحیـدرے وچو ذوالفقـاریم تـورا
اے سـید علـے❣
رهبـــر مــن ❤️
آقــا جــان❣
هیــهات کہ تنــها بگذاریـم تـورا
#هـیهات_اگر_یـاربخـواهی_ونباشیـم
💚 @bakeri_channel 💚
هدایت شده از Fa
لطفا با قلبی شکسته💔 وارد شوید 👇
اینجا👇 تعمیرگاه دل های خسته است
زمین خورده ای ؟😥😪
قدم بگذار به وادی شهدا🕊❣
شهدا دست گیرت می شوند
اینجا 👇یک جایی دنج برای هوایی
شدن دلهای خسته...
باما همراه باشید☺️
#در_کانال_سرداران_شهید_باکری
#لینک_کانال⏬⏬⏬
http://eitaa.com/joinchat/2508062722C6120c4e54a
سرداران شهید باکری
گمشده هور 👇
🍂🍂
🔻 گمشده هور 1⃣2⃣
❣ سردار حاج علی هاشمی
بچه های جزایری روحیات خاصی داشتند و هر کسی را بین خودشان راه نمی دادند. طول می کشید با کسی صمیمی شوند و او را بپذیرند، اما به لطف خدا وقتی وارد قرارگاه شدند به ما اعتماد کردند و من هم با لبخند و آغوش باز از آنها استقبال کردم. مراسمات خاصی داشتند که در مسجد خودشان برگزار می شد و تقید داشتند که حتما در آن شرکت کنند، مثل سینه زنی محرم، دعای کمیل و ختم شهدا، هنوز هم البته پابرجاست. سعی می کردم اگر فرصتی دست بدهد من هم بروم و در کنارشان بایستم و عزاداری کنم تا مرا از جنس خودشان بدانند و غریبی نکنند. از همین جا باب دوستی بین ما باز شد و اجازه ندادیم سایه ی سنگین فاصله بینمان حاکم شود.
در کنار تمام موانع و مشکلات کنار آمدن با طبیعت آرام و در عین حال رمزآلود هور کار آسانی نبود. زمانی که کنارش می ایستادیم و از دور به نیزارها و مرداب هایش چشم می دوختیم باورمان نمی شد که درونش آنقدر سنگین و غیر قابل تحمل باشد. زندگی کردن در این مرداب فقط برای بومی هایی که از ابتدا ساکن آن بودند قابل تحمل بود. روزها و شب هایش سخت میگذشت خصوصا برای نیروهای شناسایی که باید شب ها در دل مردابی می رفتند که بوی تعفنش تمام مشامشان را پر میکرد و هوای
شرجی اش سنگین و نفس گیر بود.
گاهی تمام تنشان يكدفعه به خارش و سوزش می افتاد و هر چه میگشتند دلیلش را پیدا نمی کردند، مدتی که گذشت فهمیدند اینجا پر است از حشره هایی که میگزند بی آن که دیده شوند. تازه در آن وضعیت که دائما باید مراقب دشمن می بودند تا سر و صدا به پا نشود، موش های بزرگی که تا به حال در عمرشان ندیده بودند، لاک پشت هایی که دو دندان نعل مانند دارند و گوشت خوار هستند و بومیها به آن نیش میگویند نیز دشمن جانشان می شدند. بگذریم از گاومیش ها و هزار نوع جانور دیگر که اینجا را پر کرده اند. عجيب اسرار آمیز است این هور و نیزارها. بعضى تهل هایش چنان ریشه ای دارند که نمی توانی از بینشان عبور کنی و بعضی متحرکند و روی آب شناور. نیروهای شناسایی اگر آنها را برای تشخیص مسیر نشانه گذاری کنند حتما سرگردان خواهند شد. بعضی وقت ها سرمای هور تا مغز استخوان را می سوزاند و بعضی وقتها آنقدر گرم و نفس گیر است که تحملش طاقت فرسا می شود. بچه ها وقتی از شناسایی بر می گشتند پوست بدنشان تکه تکه بلند می شد و باید آنها را تا گردن داخل آب میگذاشتیم تا دمای بدنشان پایین بیاید. خود هور عالمی بود که باید در سكوت با آن کنار می آمدیم.
همراه باشید
❤️💚 @bakeri_channel 💚❤️
#شهید_محمود_نریمانی
قرار بود برای برگزاری یادواره شهدا، جلسه ای بگیریم. #محمود پیشنهاد کرد که جلسه رو سر مزار شهدا بگیریم.
تو مسیری که داشتیم میرفتیم باهم صحبت میکردیم. میگفت : " هرچی میخواید، از شهدا بخواهیـــــد براتون دعـــــا کنن. من خودم خیلی چیزا از شهدا گرفتم "
حالا محمود جان خودت هم به قافله شهدا پیوستی. یادت نره حرف هایی که در مورد شهدا زدی. ان ءشاالله که شفاعتمون کنی.
#شهادت_۱۰مرداد۹۵ #حماء
@bakeri_channel
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🍃
داستان شفاعت شهید #گمنام؛🕊
داستانی به روایت
#سردار_باقرزاده👌
همراه ما در کانال سرداران شهیدان باکری باشید👇👇👇
❤️💚 @bakeri_channel 💚❤️
سرداران شهید باکری
#میدان_مین 💥
دنیــای ما زمینـی ها🌏 هم
این روزها میدان مین💥 شده است !
اما✋🏼
رهآورد این میــدان ،
نه شــ❣ـهادت است و نه جانبــازی ‼️
اینجا اگر غفـلت ڪردی ،😓
نه پایت بر مین مےرَوَد ،
ڪه آبــرو بر زمیــن است ...😪
همراه ما در کانال سرداران شهیدان باکری باشید👇👇👇
❤️💚 @bakeri_channel 💚❤️