آرایههای ادبی
طَرد و عکس
در این آرایه، نوعی جابهجایی در کلمات صورت میگیرد و اقسامی دارد:
۱ - دو یا چند واژه جابهجا میشوند:
تو از برای عشقی و عشق، از برای تو
من از برای دردم و درد، از برای من
۲ - مصراعی را به دو بخش تقسیم میکنند و آن دو بخش را در مصراع دیگر، بر عکس تکرار می کنند:
ببری دلِ جهانی، تو بدین سخن که داری
تو بدین سخن که داری، ببری دل جهانی
۳ - مصراعی را به دو بخش تقسیم میکنند و در همان مصراع، طرد و عکس صورت میگیرد:
چیره شد بر جوانیام، پیری
قار شد شیر و شیر شد قارم
(اشاره به سفید شدن موهای سیاه دارد.)
۴ - کلمات یک بیت را وارونه میخوانند(یعنی از آخر به اول) و به این ترتیب، بیت جدیدی به دست میآید:
با من اکنون عتاب دارد دلبر
خرمن خرمن ز زلف بارد عنبر
که بر عکس آن، چنین میشود:
عنبر بارد ز زلف خرمن خرمن
دلبر دارد عتاب اکنون با من
طرد و عکس را تبدیل و عکس نیز گفتهاند. تفاوت آن با قلب، در آن است که در قلب، حروف یک کلمه جابهجا میشود: کاخ. خاک.
بلاغت، دکتر محمدی، ص ۱۴۰.
#آرایههای_ادبی
#طرد_و_عکس
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
موازنه(مماثله)
موازنه در لغت، به معنای هموزن کردن(منظور وزن عَروضی است؛ نه وزن صرفی)، مقایسه و سنجیدن دو چیز است و در اصطلاح، آرایهای است شبیه به ترصیع، با این تفاوت که در این جا، کلماتی که در رابطهی جانشینی، در دو مصراع یا قرینههای نثری قرار میگیرند، با هم فقط هموزن هستند و رَویّ(حرف آخر اصلی) آنها مختلف است. مثال:
بخت آیینه ندارم که در او مینگری
خاک بازار نیرزم که بر او میگذری
(سعدی)
مرد ادب را، خرد فزاید و حکمت
مرد خرد را، ادب فزاید و ایمان
(رودکی)
جز ناله کسی همدم من نیست ز مردم
جز سایه کسی همره من نیست ز اصحاب
(خاقانی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۳۷ و ۳۸.
#آرایههای_ادبی
#موازنه
#مماثله
🌹🍃
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅
آرایههای ادبی 🌺🌺🌺
مذهب کلامی
گوینده، گاهی سخن خود را یا مدّعای خصم را با برهان عقلی یا ذکر امور مسلّم و تردیدناپذیر، همانند علمای علم کلام، به واسطهی قیاس و استقرا، به گونهای که جای تردید برای مخاطب باقی نماند، استدلال میکند:
منافعرسان، در زمین، دیر مانَد
بس است این یک آیت، دلیلِ دوامت
یعنی تو منافعرسانی، هر منافعرسانی پایدار میماند؛ پس تو پایدار میمانی.
نمونههای دیگر:
طمع مدار که با تو وفا کند دوران
که با کسی به فسون مهربان نگردد مار
(عَسجُدی)
علم کز تو، تو را بِنَستانَد
جهل از آن علم، بِه بُوَد بسیار
(سنایی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۱۴۴ و ۱۴۵.
#آرایههای_ادبی
#مذهب_کلامی
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
🎹بختیاری آنلاين را از خود بدانید
📢 ما صدای شما هستیم
@OSB1777 📞
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی📚📚📚
حذف
آرایهای است که در آن، شاعر، حرفی از حروف الفبا را از شعر خود حذف میکند تا بدین وسیله، اقتدار خود را در سخنوری، به نمایش بگذارد. حذف، بیشتر شامل حرف الف میشود.
به عنوان نمونه، چند بیت از قصیدهی رشید وطواط که حرف الف در آن حذف شده است، ذکر میشود:
خسرو ملکبخش کشورگیر
که ز خَلقش به عدل نیست نظیر
خسرو شرق کز سر تیغش
هست دشمن همیشه جُفت نَفیر
قصر مجد و شرف، بدوست رفیع
چشم فضل و هنر، بدوست قَریر
نفیر: فریاد. قریر: روشن.
بلاغت (معانی، بیان و بدیع)، دکتر محمدحسین محمدی، ص ۱۸۰ و ۱۸۱.
#آرایههای_ادبی
#حذف
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی📚📚📚
حُسن تَخَلُّص
تخلص در اصطلاح، عبارت است از بیتی که حد فاصل تشبیب یا تغزُّل (مقدمهی قصیده که معمولاً عشق، جوانی، وصف طبیعت و... است)و متن قصیده قرار گیرد. هرگاه انتقال از مقدمه به متن، شاعرانه و زیبا باشد، حسن تخلص وجود دارد.
این آرایه را باید در قصیدههایی جُست که تشبیب یا تغزل دارند. البته از قرن هفتم به بعد که غزل، قالبِ غالب میشود، در انتهای برخی از غزلها هم با این آرایه، مواجه میشویم.
عنصری در قصیدهای به مَطلَع:
باد نوروزی، همی در بوستان بُتگر شود
تا ز صُنعش، هر درختی لُعبتی دیگر شود
با بیت زیر، به مدح محمود غزنوی، گریز زده و حسن تخلص زیبایی به وجود آورده است:
روز، هر روزی بیفزاید چو قدر شهریار
شب، چو عمر دشمنان او، همی کمتر شود
بدیع در شعر فارسی، دکتر عقدایی، ص ۱۵۲ و ۱۵۳.
(البته یک معنای تخلص هم ، نام شعری شاعر است که در این جا منظور نیست.)
#آرایههای_ادبی
#حسن_تخلص
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی🌹🌹🌹
تشبیه
تشبیه، مانند کردن کسی یا چیزی به کسی یا چیزی دیگر است در حالتی یا امری با الفاظی خاص. بنابر این، در هر تشبیه کامل، چهار جزء دیده میشود که در اصطلاح، به آنها اَرکان تشبیه میگویند؛ به این ترتیب:
۱ - آن چه مانند میشود = مُشَبَّه.
۲ - آن چه به آن مانند میکنند = مُشَبَّهبِه.
۳ - امری یا حالتی که بین مشبه و مشبهبه مشترک باشد = وجهِ شَبَه.
۴ - لفظ یا واژهای که دلالت بر شباهت کند = اَداتِ تشبیه.
مثال:
هر که چون لاله، کاسهگردان شد
زین جفا، رخ به خون بشوید باز
(حافظ)
مشبه: هر که
مشبهبه: لاله
وجه شبه: کاسهگردانی(وجه شبه، باید به صورت مصدری بیان شود.)
ادات تشبیه: چون
بلاغت، دکتر محمدی، ص ۷۵.
#آرایههای_ادبی
#تشبیه
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی 🌺🌺🌺
تشبیه بلیغ
تشبیهی است که در آن، نه ادات تشبیه وجود داشته باشد و نه وجه شبه؛ مانند این بیت از صائب:
تا در آتشکدهی دل، نگُدازی، صائب
دعویِ پختگی، اندیشهی خام است این جا
در بیت بالا، دل از نظر سوختن، به آتشکده مانند شده؛ اما در این تشبیه، نه از ادات استفاده شده و نه وجه شبه ذکر شده است.
تشبیه بلیغ، معمولاً در آثار منظوم و منثور فارسی، به دو صورت دیده میشود:
الف - به صورت اضافی: در این حالت، مشبه و مشبهبه، به یکدیگر اضافه میشوند؛ مثل ترکیبهای قدِ سرو و لعلِ لب که در اولی، مشبه به مشبهبه اضافه شده است(قد او در بلندی، مثل سرو است) و در دومی، مشبهبه، به مشبه(لب او در سرخی، چون لعل است.)
این نوع از تشبیه بلیغ، همان اضافهی تشبیهی در بحثهای دستوری است.
ب - به صورت غیراضافی: در این حالت، مشبه و مشبهبه، در سطح کلام، به صورت جدا از هم به کار میروند؛ مثل این بیت از خاقانی:
ماه نو را نیمهی قَندیل عیسی یافته
دجله را پر حلقهی زنجیر مَطران دیدهاند
که در واقع، زیرساخت تشبیههای بلیغ، در دو مصراع چنین است:
ماه نو(مشبه) از نظر شکل(وجه شبه) مانند(ادات تشبیه) نیمهای از قندیل عیسی(مشبهبه) است.
دجله(مشبه) از جهت پیچ و تاب(وجه شبه) چون(ادات تشبیه) حلقههای زنجیر مطران(مشبهبه) است.
قندیل: چراغ، چراغدان.
مطران: بزرگ و سرگروه مسیحیان.
بلاغت، دکتر محمدی، ص ۸۹ و ۹۰.
#آرایههای_ادبی
#تشبیه_بلیغ
با به اشتراک گذاشتن و ارسال لینک
بختیاری آنلاین را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
تَشابُهُ الاَطراف
این آرایه، یکی از انواع تکرارهای مرتب است که در آن شاعر، کلمه یا کلمات پایانی مصراع یا بیت را در آغاز یا میان مصراع یا بیت بعد، تکرار میکند:
نوروز فرّخ آمد و بوی بهار داد
بوی بهار، نکهتی از زلف یار داد
(ظهیر فاریابی)
خدا زان خرقه بیزار است صد بار
که صد بت باشدش در آستینی
(حافظ)
گر برسد نالهی سعدی به کوه
کوه بنالد به زبان صدا
(سعدی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۲۰ و ۲۱.
#آرایههای_ادبی
#تشابهالاطراف
#دکترعقدایی
با به اشتراک گذاشتن و ارسال لینک
بختیاری آنلاین را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
تَشطیر
تشطیر، یعنی نصف کردن و در اصطلاح این فن، آرایهای است که در آن، هر مصراع به دو پاره، بخش و به صورتهای زیر، در آن سجع آورده میشود:
الف - در پایان همهی پارهها، سجعی یکسان میآید:
نه هر کِلکی شکر دارد، نه هر زیری زَبَر دارد
نه هر چشمی نظر دارد، نه هر بحری گُهر دارد
(مولوی)
ب - در دو پارهی مصراع اول، سجع برابر است و سجع پارهی سوم، همانند قافیه است:
مده ای رفیق پندم، که نظر بر او فکندم
تو میان ما ندانی، که چه میرود نهانی
(سعدی)
ج - فقط در دو پارهی مصراع اول، سجع میآید:
گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل
با یاد تو افتادم، از یاد برفت آنها
(سعدی)
د - فقط در دو پارهی مصراع دوم، رعایت سجع میشود:
دل دردمند سعدی، ز محبت تو خون شد
نه به وصل میرسانی، نه به قتل میرسانی
(سعدی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۴۰ و ۴۱.
#آرایههای_ادبی
#تشطیر
#بدیعدرشعرفارسی
بختیاری آنلاین را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
استتباع
استتباع، یعنی طلب پیروی کردن و چیزی در پی داشتن و اصطلاحاً، نام آرایهای است که در آن، گوینده در ستایش کسی یا چیزی، سخن خویش را به گونهای سامان میبخشد که بیان یک صفت نیک یا بد موصوف، زمینهساز بیان وصف نیک و بد دیگر آن گردد.
ستایش مُضاعف را مدح موجّه(دو رویه) و نکوهش مضاعف را ذَمّ موجّه نامند.
الف - ستایش دو رویه(مدح موجّه، مدح مکرّر):
آن کند تیغ تو به جان عدو
که کند جود تو، به کانِ گُهر
(رشید وطواط)
ب - نکوهش دو رویه(ذمّ موجّه، ذمّ مکرّر):
ز میدان، چنان تافت روی گریز
که گفتی ز وی خواست سائل پَشیز
(سعدی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۱۱۴ و ۱۱۵.
#آرایههای_ادبی
#استتباع
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
نکوهش شبیه به ستایش(ذَمّ شبیه به مدح)
در این آرایه، بافت کلام به شکلی است که خواننده میپندارد قصد گوینده، ستایش است؛ اما در ادامهی سخن، در مییابد که این، دام و ترفندی هنرمندانه و ظریف بوده، غرض اصلی او، مؤکَّد کردن نکوهش پیشین است:
نیک بسیارگوی، لیک جفا
سخت بسیارخوار، لیک قفا
(سنایی)
تو، به هنگام وفا، گرچه ثباتیت نبود
میکنم شکر که بر جور، دوامی داری
(حافظ)
🌹🌹🌹🌺🌺🌺
ستایش شبیه به نکوهش(مدح شبیه به ذم)
این آرایه، عکس آرایهی پیشین است:
نه ریبی به جز حکمتش، مردمی را
نه عیبی به جز همتش، برتری را
(ناصرخسرو)
از دست تو ندیده، مگر تیغ تو بلا
در کار تو نکرده، مگر گنج تو زیان
(مسعود سعد)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عَقدایی، ص ۱۱۵ و ۱۱۶.
#آرایههای_ادبی
#نکوهششبیهبهستایش
#ستایششبیهبهنکوهش
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯
آرایههای ادبی💐💐💐
تحویل(زشت و زیبا، استدراک)
تحویل، نوعی مدح شبیه به ذَمّ است. بدین گونه که سخنور، ابتدا وانمود میکند که قصد نکوهش دارد؛ ولی ادامهی سخن، به شیوهای است که خواننده، پس از خواندن آن، درمییابد که نکوهش پیشین، ترفندی هنری و بخشی از طرح و توطئهی شاعر، برای ایجاد این آرایه بوده است:
اثر میر نخواهم که بمانَد به جهان
میر خواهم که بُوَد زنده به جای اثرا
(رودکی)
ای همنفسان محفل ما
رفتید؛ ولی نه از دل ما
(فیضی دَکَنی)
بدیع در شعر فارسی، دکتر عقدایی، ص ۱۱۶ و ۱۱۷.
#آرایههای_ادبی
#تحویل
#استدراک
بختیاری آنلاين را به دیگران معرفی کنید
https://eitaa.com/bakhtiyarionline
☀️ بختیاری آنلاين☀️
╰┅┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┅╯