🏷تنور گودالو برات گرم کردن
#جلسه_روضه_هفتگی
#مورخ_۱۹_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تنور گودالو برات گرم کردن
با نعل اسبا سینتو نرم کردن
خون رو خنجراشونم پاک کردن
جنازه ی اسباشونو خاک کردن
ولی هنوز تو دل صحرا موند بدنت
بند نمیاد خونی که میاد از دهنت
اون که سه روز بود زیر آفتاب پیش تنت
مادرته که چادرش هم شد کفنت
آه غریب آه عریان
آه غریب آه عطشان
زخم زبون ها تورو کشت عاشورا
بد دهنی ها تورو کشتش آقا
مصیبت تو اوج بی رحمی بود
نتیجه عناد و کج فهمی بود
دلیل کشتن تو تنها بغض علیست
سهم سه روز میون صحرا معطلیست
تویی کشتنت فقط از روی حسد
تنت رو بین بوریا چید بنی اسد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷گریه از غم تو احتیاج منه
#جلسه_روضه_هفتگی
#مورخ_۱۹_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گریه از غم تو احتیاج منه
سنگ عشقتو دل آقا به سینش میزنه
وقتی صاحب عزا مرتضی علیه
اجر گریه کنت ارباب با امام حسنه
همه دنیا سرگردونن الا
اونی که آقا دور تو میگرده
نمیگیره از هر دستی نونش رو
به نمک این سفره عادت کرده
آقام آقام آقام آقام ثارالله
نوکری شما باعث شرفه
هر کی بدخواه نوکراته با خودت طرفه
خاک خلقت ما از گل علیه
هر کجای جهان که باشیم خونمون نجفه
همه دنیا گرداب غم باشه
حرم تو اقیانوس آرامش
تو همونی که در اوج گرفتاری
میشه قلبم شاد از بردن نامش
آقام آقام آقام یا ثارالله
هر کجا که به من غم و غصه رسید
بار احوال ناخوشم رو اشک روضه کشید
سربلندی ما از دعای شماست
آبروی نگاهت آقا آبرومو خرید
میگیرم اشک چشمامو شاهد
که تورو از عمق قلبم دوس دارم
که سینه ی من وقف قدمت باشه
تا سینه زن عباس علمدارم
آقام آقام آقام یا ثارالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷دلم برات تنگه
#جلسه_روضه_هفتگی
#مورخ_۲۶_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دلم برات تنگه
کی میگه دل من از سنگه
دلم پر از زخم
داره با زمونه میجنگه
چقدر غم انگیزه
بی حرم ندارم انگیزه
دل تو هم تنگه واسه اشکایی که میریزه
حسین ...
خیلی خواب کربلا دیدم
خیلی با زمونه جنگیدم
تاوان چیو دارم میدم
دور از کربلاتم آقا
حسین ...
تنها آرزو و امیدم
خیلی با زمونه جنگیدم
بد کردم اگه نفهمیدم
باز خاک پاتم آقا
دلم برات تنگه
دلم برات تنگه
من نمیاد یادم
که من از کی به تو دلدادم
کاری باهام کردی
که به روضه گردی افتادم
تو روضه پاکم کن
منو با گریه هلاکم کن
باپیرهن مشکی
تو حرم یه گوشه خاکم کن
حسین ...
جون مادرم دوست دارم
من دست از تو بر نمیدارم
والله اگه هزار بارم
لازم شه برات میمیرم
حسین ...
آغوشت رو واسه من وا کن
با این رو سیاه مدارا کن
نوکر زاده هاتو آقا کن
ای اربابم ای امیرم
دلم برات تنگه
دلم برات تنگه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷گره کوری دوباره افتاده به کارم
#جلسه_روضه_هفتگی
#مورخ_۲۶_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گره کوری دوباره افتاده تو کارم
نکنه کربلات نیام من که دوست دارم
اگه که امسالو نیام کربلا میمیرم
قول داده بودم به خودم
ضریحو میگیرم
زخم دل منو خودت مرحم کن
دل منو خالی از آه و غم کن
آقا بیا خاطرمو جمع کن
خاطرمو جمع کن
حرمو امسال میبینم یا نه
بگو که امسالم
امضا میشه اربعینم یا نه
آرزوم اینه یک بار دیگه
توی سرازیری باب القبله حرم بیام
راضیم آقا اون دم آخر
جنازمم حرم بیاد آخه من اهل کربلام
من اهل کربلام خونم تو هیئته
من اهل کربلام شغلم زیارته
ای جان من حسین جانان من حسین
جایی نداشتم که برم تو پناهم دادی
خیلی دمت گرم دوباره منو راهم دادی
دعا کن آقا واسه من توبمو نشکونم
از این که بد کردم حسین خیلی پشیمونم
دست تو دستای ماهارو گرفت
دستای دلای شیدا رو گرفت
آوازت دنیا رو گرفت
آوازت دنیا رو گرفت
ای دنیای بچگیام
پر کردی روز و شبمو
از فکرت بیرون نمیام
حسین تو قلبم داره ریشه
حسین که تکراری نمیشه
حسین اون عشق موندگار
حسین کی تنهامون میذاره
زمان مرگم بیا اباعبدالله
دوست دارم خیلی یا ابا عبدالله
ندارم حرفی به جز همین یک جمله
وصلی الله و علی اباعبدالله
اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
دلهره دارم چند شبه تو دلم آشوبه
فقط تو میدونی کجا حال دلم خوبه
خیلی بدی کردم بهت آقا غلط کردم
پیش کدوم طبیب برم من که پر از دردم
بد کردم ولی تو خوبی کردی
دستامو گرفتی خیلی مردی
آقا تو دوای هر دردی
دوای هر دردی
دنیامو زیر رو کردی
گرفتی دستامو
آقا تو واقعا مردی
تو واقعا تو قلب من تو محبوبی
دل سیاهم شد با عشق تو طلا کوبی
خدا برام نگهت داره که واقعا عزیزی
حقیقتا به تو دل بستم حقیقتا عزیزی
اسمت اشکمو جاری میکنه
آدم واسه ی تو هر کاری میکنه
من هر دفعه آبرو ریزی میکنم
آقام که آبرو داری میکنه
ابی عبدالله ابی عبدالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷کرببلا خونه اجدادمه
#جلسه_روضه_هفتگی
#مورخ_۲۶_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کرببلا خونه اجدادمه
کرببلای اولم یادمه
برات اربعین هر سالمم
گریه های صحن گوهر شادمه
کربلا رویامه رویامه رویامه
کرببلا ملک شخصی آقامه
اسوده خاطرتم دستات تو دستامه
همه دنیامه
شیرین یارم دوست دارم
دستم بشکنه دست از تو بردارم
یا بکش من رو با نگات آقا
یا به خودکشی نکن دیگه وادارم
ابی عبدالله ابی عبدالله
هیچکی مثل تو ابرو دار نیست
هیچکی شبیه من گرفتار نیست
دور برت شلوغه آقای من
هیچکی مثل تو پرطرفدار نیست
هرچی تو بخوای واسه ما همون میشه
آخر این دلبستگی جنون میشه
اره هیئت واسه ما آب و نون میشه
از من حرکت از تو برکت
حتی نون شبمم میگیرم ازت
من و محتاج این و اون نکنی
من توقع دارم از رقیه فقط
ابی عبدالله ابی عبدالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷پا شو بابا رسیده عزیزم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مورخ_۳۰_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پاشو بابا رسیده عزیزم
پاشو باهم بریم خونه بابا
کی موهاتو کشیده عزیزم
کی موهاتو زده شونه بابا
با سر اومدم دنبال تو
پس کو گوشواره و خلخال تو
مثل موی من
سوخته تموم پر و بال تو
تورو دیدم یاد مادرم افتادم
حالا پیش پای خواهرم افتادم
دخترکم عزیزکم
تو بغلم آروم بگیر یکم
پاشو اشکات و پاک کن عزیزم
طاقت گریه هاتو ندارم
پاشو مرحم آوردم باباجون
روی زخمای پاهات بذارم
پاشو تا بریم از ویرونه
زخمای باز تو غرق خون
روی پیکرت
مونده هنوز جای تازیونه
تو که از حال رفتی منم از حال رفتم
توکه خواب بودی من بین گودال رفتم
تورو دیدم یاد مادرم افتادم
حالا پیش چشم خواهرم افتادم
دخترکم عزیزکم
تو بغلم آروم بگیر یکم
پاشو بابا برات اب اورده
تو دلم مونده تو تشنه موندی
تو با این آه پر سوزت امشب
قلب یه عالمی رو سوزوندی
چشمات چی دیده که ترسید
که اینجوری رنگ و روت پریده
دستش بشکنه
کل پیکرت از هم پاشیده
شدی دست به پهلو
چه خمیده زانو
چه جوری سیلی زد
که شکسته ابروت
دخترکم عزیزکم
تو بغلم آروم بگیر یکم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷حق بده اینجور اگه نامرتبم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مورخ_۳۰_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حق بده اینجور اگه نامرتبم
اگه پریشونم
اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت
زنده نمی مونم
چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو
بغل کنی بابا
چقد دلم میخواد دوباره بشینم
رو شونه ی سقا
می زدنش زیر دست و پا می گفت
بابا بابا بابا
جونی نداشت اما بی صدا می گفت
بابا بابا بابا
نمی تونم راه برم اما بابا جون
می کشنم زوری
مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش
هل میدن اینجوری
روی سر عمه ی من داد نکشین
ما هم خدا داریم
شبا توو کابوس می بینم با عمه هام
میون بازاریم
نیمه شب از خواب که می پرید می گفت
بابا بابا بابا
پاشو روی زمین می کشید می گفت
بابا بابا بابا
من که خودم گوشوارمو میدم بهت
چی میخوای از جونم
مگه خودت دختر نداری بی حیا
ببین چه حیرونم
هر کاری کردم خاطرات بزم می
نشد فراموشم
چجوریه هر کسی از راه می رسه
میزنه توو گوشم
با دست بسته می خورد زمین می گفت
بابا بابا بابا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷کبوده بابایی زیر چشام
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مورخ_۳۰_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کبوده بابایی زیر چشام
خرابه مثل زندونه برام
نمیتونم از جام پاشم بابا
نمونده هیچ نایی تو دست و پاهام
رشته ی صبرم بابایی برید
تو رفتی و جونم رو لب رسید
رقیه تو بردن بازار شام
سه ساله ی تو روز خوش ندید
پریده رنگم
خودت ببین سوخته لباسای قشنگم
تو کوچه ها زدن منو یه عده سنگم
پریده رنگم
اشک چشمامو
نمیگذرم از اون که کند گوشواره هامو
نبودی دزدیدن همه عروسکامو
اشک چشمامو
رقیه تو با سیلی میزدن
چه ناسزا هایی گفتن به من
چقدر کتک خوردم تو کوچه ها
سه سال داره فرق آخه بازن
شکسته توی این سن قامتم
ببین چقدر زخمی صورتم
به اشک من خندیدن شامیا
داره عذابم میده لکنتم
توکوچه بازار
با خندشون سه سالتو میدادن آزار
با دست نشون دادن منو جلوی انظار
توکوچه بازار
منو کشیدن
چقدر با تازیونه دنبالم دویدن
موهامو توی اون شلوغیا کشیدن
منو کشیدن
چقدر بدون تو ترسیدم بابا
خرابه سرده و لرزیدم بابا
هرچی چشمامو میبستم توی خواب
حرمله رو باز میدیدم بابا
رو نیزه بودی منم کتک میخوردم
رو نیزه بودی اسمتو که میبردم
رو نیزه بودی سنان که می آزردم
رمق نداره دیگه زانوم بابا
کبود صورتمو پهلوم بابا
شبیه مادرته میبینی که
شکستگیه روی ابروم بابا
عمو نبود که
ببینه دنیام سوخته
عمو نبود که
معجر زیبام سوخته
عمو نبود که
ببینه موهام سوخته
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷شامیای بی حیا
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مورخ_۳۰_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شامیای بی حیا به دلم نمک زدن
کجا بودی که اینا منو هی کتک زدن
یکی نیست اینجا بیاد بگیره حرمله رو
وا کنه از گردنم زنجیر سلسله رو
خولی گرفت جون منو
حرمله شکنده دندون منو
ببینین حال پریشون منو
حرفای بد بهم زدن
یکی در میون لگد بهم زدن
عمومو زدم صدا تو بازار برده ها
اونجا که زجر لعین منو میزد بی هوا
متنفرم از این دوتا چشم هیز شم
جوری رفتار میکنه انگاری کنیزشم
موهامو نکش خودم میام
رحم کن به گریه های بی صدا
من فقط بابای خوبم و میخوام
هی نیزه تو تکون میدن
عمه مو دارن به هم نشون میدن
دور عمه مون حسابی رقصیدن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn
🏷من آه کشیدم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مورخ_۳۰_۰۵_۱۴۰۲
بانوای دلنشین
#کربلایی_مصطفی_مروانی
#هیئت_مکتب_الزهرا_اهواز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من آه کشیدم
نمیدونی چی تو این راه کشیدم
چقدر ناله اماه کشیدم
من آه کشیدم
من بد شکستم
تا بیام صد دفعه رو خاک نشستم
داره خون میچکه از روی دستم
نیزه های رو تنت
دستامو برید دستامو برید دستامو برید
قاتلت روی سرم
نعره میکشید نعره میکشید نعره میکشید
من دویدم حرمله
پشتم میدوید پشتم میدوید پشتم میدوید
پا شو داداش تو رو به
قرآن مجید قرآن مجید
به همه رو زدم آخر پا شو
دست به گیسو زدم آخر پاشو
اومدم تا ته گودال اما
دیدی زانو زدم آخر پا شو
ای وای یارالی
ای وای یارالی یارالی یارالی
جنگ و جدال شد
دیگه دیدن تو واسم خیال شد
تشنه بودی ولی ذبحت حلال شد
جنگ و جدال شد
حرمت نذاشتن
لگدا واسه تو صورت نذاشتن
یه دقیقه تو رو راحت نذاشتن
سنگایی که میزدن
خورده به سرم خورده به سرم خورده به سرم
دست من سپر شد و
له شد سپرم له شد سپرم
از تو آتیش اومدم
سوخته معجرم سوخته معجرم
جای شلاقو ببین روی کمرم
این بدن نداره غارت پاشو
شمر نمیکشی خجالت پاشو
مادرم اومده گودال نامرد
بسه این همه جسارت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻تنها رسانه های رسمی نشر آثار
◀️کربلایی مصطفی مروانی
@bakiehir
@bakiehir_matn