این تصویر، نمونهای است از تبلیغات موجود در سطح شهر تهران؛ مکان و زمان عکس: ستارخان، زیر پل یادگار، حدود ۱۰ روز قبل. حالا به این جملات رهبر معظم انقلاب عنایت بفرمایید:
شما الان به این تابلوهای شهر تهران نگاه کنید. این فضای تابلویی شهرداری، این فضایی که در شهر است، این تابلوها، واقعا در جهت اصلاح فکر و فرهنگ مردم است؟! اینها در جهت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن است؟! اینها در جهت ایمان و اعتقاد مردم است؟! شما خودتان قضاوت کنید. البته معلوم است یک تابلو که سه ماه مثلا اجاره داده می شود درآمد دارد ولی به چه قیمتی؟! به چه قیمتی؟! (بیانات در دیدار با اعضای وقت شورای شهر تهران، ۱۳۷۹/۴/۲۷).
از این فرمایشات ایشان بیش از ۲۰ سال می گذرد و ما هنوز اندر خم یک کوچهایم! آن از وضع شهرسازیمان، این هم از وضع تبلیغات شهریمان؛ اینطوری میخواهیم تهران را کلانشهر الگوی جهان اسلام کنیم؟!
@baladetayyeb
یکی از داشتههای فرهنگ بومی ما خانه و خانواده گسترده بوده. به این تصویر که نمایی دیدنی از یک خانواده گسترده در یک خانه گسترده غربی هست بنگرید؛ ۶۰ سال پیش اون دو نفر بالایی به هم بله گفتند و حالا نتیجه اون بله، شده این خانواده گسترده. چقدر حیفه که داشتههایی که یه روز مال ما بوده را الان باید توی کشورهای غربی جستجو کنیم.
#جمعیت
#فرزندآوری
@baladetayyeb
1131814658_942118575.pdf
2.4M
یک تهدید و یک فرصت شهرسازانه در برنامه هفتم توسعه:
این متن برنامه هفتم توسعه است که فصل هشتم آن به مسکن اختصاص دارد. در ماده ۱۱۲ آمده است که وزارت راه و شهرسازی مجاز است از طریق توافق با مالکین اراضی غیردولتی فاقد کاربری مسکونی با رعایت ماده (۸) قانون جهش تولید مسکن نسبت به تامین زمین برای اجرای طرحهای حمایتی ساخت مسکن و یا احداث شهرکهای مسکونی توسط بخش خصوصی اقدام نماید. این ماده ممکن است برای کلانشهرها و به ویژه تهران تبدیل به یک تهدید شود زیرا با بارگذاریهای مسکونی در اراضی غیرمسکونی، بر تراکم و ازدحام این شهرها که همین الان هم از تراکم بیش از حد، رنج میبرند افزوده میشود و لذا بر مشکلات زیست محیطی و ترافیکی و اجتماعی و ... در کلانشهرها میافزاید.
اما در کنار این تهدید، ماده ۱۱۴ این لایحه، یک فرصت ارزشمند است. زیرا طبق این ماده، از تاریخ تصویب این قانون، دبیرخانه کمیسیون ماده ۵ در شهر تهران از شهرداری تهران منفک و به وزارت راه و شهرسازی منتقل میگردد. عنایت بفرمایید که کمیسیون ماده ۵، همان مرجعی است که بیشترین حجم از تخلفات و تراکمفروشیهای به ظاهر قانونی طی دهههای اخیر در شهر تهران از طریق همین کمیسیون انجام شده است و لذا انتقالش به وزارت راه و شهرسازی و خلع ید شهرداری تهران از مدیریت آن که تاکنون نگاهش به این کمیسیون همچون کیسه پول بوده فرصت خوبی برای آینده تهران است. انشاالله مجلس محترم در بررسی این لایحه، به تکلیف خود هم در قبال تهدید و هم در قبال فرصت اشاره شده به خوبی عمل کند و تسلیم فشارها و لابیهای احتمالی نشود.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ انتقاد تند حکیم وارسته، مرحوم آیت الله حائری شیرازی نسبت به سیاستهای شهرسازی و منابع طبیعی:
🔸 شما از کسانی که فدک را غصب کردند بدتر میکنید و اجازه نمیدهید که کسی زمینها را احیا کند. چرا به بهانۀ جلوگیری از زمین خواری، مانع احیای زمین های مَوات می شوید؟!
🌳 من به منابع طبیعی گفتم الهی شکر که امیرالمومنین (علیه السلام) در زمان شما نبود وگرنه به عنوان اولین #زمین_خوار دستگیر می شد. شما اصلاً اجازه نمی دهید کسی هزار هکتار زمین احیا کند. خب اجازه نده! نتیجه اش چه می شود؟ ریزگردها !
🌳 خانم ابتکار رفته بود شیراز، به شیراز جایزه بهترین هوای کشور را داده بود. اما نگفت که علتش چیست! علتش این بود که [طرح] «فلاحت در فراغت» #13_هزار_باغ ایجاد کرده!
🌳 شما می توانید از اول بگویید این زمین را ما به صورت #کاربری_مشروط به شما می دهیم. یعنی تا زمانی که درخت رویش است، این زمین ملک توست. به هر دلیل که این درخت خشک شد، این برمی گردد به ملکیت دولت.
@haerishirazi
پینوشت: شورای محترم عالی شهرسازی، سازمان محترم محیط زیست، ادارات محترم منابع طبیعی و سایر متولیان محترم؛ نیازی به جلسات آنچنانی و تصویب قوانین پیچیده نیست؛ همین ۳ دقیقه فرمایش ایشان را خوب گوش بفرمایید و خوب اجرا نمایید تا طی چهار پنج سال، ثمرات شیرینش را هم در تراکمزدایی از کلانشهرها و هم در حل مسائل زیست محیطی شهرها و هم در پیشبرد آمایش سرزمین و هم در بیابان زدایی و غیره ببینید.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
به بهانه داغ الداغیها 🔹پرسهزن (به زبان فرانسوی فلانور: Flâneur) مفهومی است برگرفته از تمدن معاصر
پرسه زنی.pdf
999.4K
عقبه فکری داغ الداغیها:
در این فایل، چند نمونه از پژوهشها و پایاننامههایی که در دانشگاههای مختلف ما با موضوع تطهیر «پرسهزنی در فضاهای شهری» انجام شده ارائه گردیده است. ملاحظه فرمایید که اساتید محترمی که در دانشگاههای مختلف هنر و معماری، حقوق آنها از بیتالمال مسلمین پرداخت میشود و در حقوق آنها، مردم محرومترین مناطق این سرزمین شریک هستند چطور به افسرانی رایگان برای تئوریزه کردن مفاهیم تمدن غربی در داخل کشور تبدیل شدهاند و به چه نحو بچههای مظلوم و از همه جا بیخبر ما را ماهها و گاها سالها در مسیر تئوریزه کردن مفاهیم غربی هدایت میکنند و جالب آنکه با همین پژوهشها، در مملکت اسلامی ارتقا مییابند و دانشیار و استادتمام میشوند!
اینها را نوشتم تا بدانیم که داغ الداغیها بیدلیل نبوده و اگر درست بنگریم، پشت هر داغی، عقبهای فکری وجود دارد که آن را از سالها قبل تئوریزه کرده است. جهت حفظ حرمت اساتید و دانشجویان، اسامی را پاک کردهام چون بیش از آنکه اینها را مقصر بدانم، آنهایی را مقصر میدانم که سالها برای کادرسازی و تربیت نیرو و تحول منابع و کتب دانشگاهی و... زمان داشتند اما آنقدر فرصت سوزی کردند تا امروز نتیجهاش را سوگمندانه در کف خیابانها بنگریم. این فایل، فقط گوشهای از وضعیت دانشکدههای ما را نشان میدهد و در سایر رشتهها و دانشکدهها نیز چنین مسائلی به وفور مشاهده میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت محترم علوم، حوزههای علمیه و سایر متولیان موضوع را دعوت میکنم به تامل جدی در تدبیر عقبههای فکری داغهایی که این روزها کف خیابانها شاهدش هستیم.
@baladetayyeb
11.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مکالمه شنیدنی بیسیم شهید مهدی باکری با شهید احمد کاظمی ساعتی قبل از شهادتش.
@baladetayyeb
May 11
شهر ما لانه ما!
زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه
🔹چند روز قبل برای جلسهای در یکی از وزارتخانهها دعوت داشتم و ترجیح دادم به جای استفاده از وسیله شخصی، بخشی از مسیر را پیاده بروم تا ارزیابی خود از وضعیت فرهنگی پایتخت را به روز کنم. نتیجه برایم غیر قابل تصور بود؛ صحنههایی را دیدم که از گفتنش شرم دارم و هرگز تصور دیدنش را نداشتم. چرا چنین شد؟
🔹سالها قبل وقتی تازه دانشجوی معماری شده بودم مقالهای دیدم از کوپر مارکوس با عنوان "خانه نماد خویشتن". مضمون مقاله آن بود که انسانها، خانه خود را به مثابه وجود خود و بخشی از خویشتن خویش میپندارند. گرچه آن زمان، مقاله ایشان برایم جذاب بود ولی هرگز تصورش را نمیکردم که ۲۰ سال بعد در خیابانهای امالقرای جهان اسلام، خانههای عریان و لانهطور ما، فرهنگ عریانی را چنان به شهروندانمان القا کند که صحنههایی را در شهر به مثابه لانه (خانه) ببینم که در تصورم هم نمیگنجد. آری، اگر درست بنگریم، عریانی کف خیابانها را باید از درون خانهها جستجو کنیم.
🔹طی دهههای اخیر به تبعیت از شعار مشهور معماری مدرن یعنی "خانه ماشینی است برای زندگی"، نگاه ماشینی و غیر انسانی را چنان بر خانه مسلط کردیم که همه چیز خانه از آن سلب شد. از عشق ورزی و محبت ورزی تا حیاط و حیات و تا تربیت کودکان و حتی مهمانداری؛ و به تبعیت از شهرسازی مدرن، برای همه این کارکردها، گزینههایی تعریف کردیم؛ مهمانهایمان را به رستورانها و کافیشاپها سپردیم و تربیت کودکانمان را به مهدکودکها و کودکستانها واگذار کردیم و تفریح و بازی آنها را نیز به شهربازیها و بوستانها؛ در این میان، فقط یک مزاحم در خانههایمان داشتیم که با طراحی خانه سالمندان، تکلیف آنها را هم مشخص کردیم. به این ترتیب خانه از همه داشتههایی که قبلا داشت تهی شد و از آن چیزی نماند جز خواب و استراحت؛ دقیقا به مثابه یک لانه.
🔹حالا پس از شعار خانه ماشینی برای زندگی، در گام بعد با فهم اشتباه از شعار "شهر ما خانه ما"، تیر دوم را بر پیکره سبک زندگی اسلامی ایرانی نواختیم، بله، شهر ما خانه ما شد، ولی کدام خانه؟ همان خانهای که اکنون از همه داشتههای قبلیاش تهی شده است و لذا بیش از آنکه خانه باشد، لانه است. پس گرچه میخوانیم شهر ما خانه ما، اما فیالواقع چیزی که میبینیم شهر ما لانه ما است. انتظار زیست انسانی در چنین شهری که به لانه فروکاهیده شده چقدر معقول است؟ بدیهی است که وقتی از یک سو خانه لانه شد و از سوی دیگر، شهر را به چنین لانهای فروکاهیدیم، آنگاه باید شاهد خصوصیترین روابط در فضاهای عمومی شهر باشیم و آنچه جایش در پستوی لانهها است را بایستی در کف خیابانها نظاره کنیم.
🔹چنین شهر عریان و لانهطوری، دیگر نمیتواند بستر تربیت انسان به مثابه خلیفه الله باشد، بلکه خروجی چنین شهری، انساننماهایی است که میان صورت و سیرتشان هیچ نسبتی برقرار نیست؛ همانهایی که "فَالصُّورَةُ صُورَةُ إِنْسَانٍ وَ ذَلِكَ مَیتُ الْأَحْیاء" جنازههایی عمودی که بعد از چند سال زیست حیوانی، به اسلاف افقی خود میپیوندند. شهری که پر شده از چنین جنازههای عمودی، بیش از آنکه شهر ما خانه ما باشد، شهر ما گورستان ما است، گورستانی که پر شده از مردگان عمودی که محصول عللی هستند که از سبک زندگی ما سبک مُردگی ساخته است.
🔹اما آنچه جای تاسف دارد این است که این جنازههای عمودی، همگی پارههای تن ما هستند که امروز قربانی سیاستهای اشتباه خود ما شدهاند. همان سیاستهای اشتباهی که کماکان ادامه دارد. احیاء این مردگان شدنی است به شرط آنکه تحلیل درستی از اشتباهات قبلی داشته باشیم و با عبور از سطحی نگری، دائما با کوتهبینی به معلولها نپردازیم و بدانیم که اگر حل مسائل فرهنگی ۱۰۰ قسمت داشته باشد، بگیر و ببند و پرداختن به معلولها (که البته در جای خود و برای ساختارشکنان لازم است) نهایتا ۱۰ قسمتش است و ۹۰ تای دیگرش را باید در تدبیر علل و رفع زمینهها جست؛ زمینههایی همچون نظام کالبدی و معماری و شهرسازی و رسانه و فضای مجازی و ... .
@baladetayyeb
10.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساختمانی با جمعیت یک شهر!
این ویدئو را که دیدم یاد یکی از جلساتم با شهردار محترم تهران افتادم؛ وقتی نقدهای حقیر درخصوص توسعه عمودی کلانشهرها را شنیدند فرمودند که چه اشکالی دارد که همان کوچههایی که در معماری سنتی به صورت افقی داشتیم را حالا به صورت عمودی اجرا کنیم! معماری اسلامی ایرانی با کوچههای عمودی! بعد از این فرمایش ایشان به این میاندیشم که اگر وابستگی درآمد شهرداریها به میزان ساخت و ساز را علاج نکنیم ممکن است شاهد چه نظریات شاذی در معماری و شهرسازی اسلامی باشیم!
به نظرتان با الگوهای متراکم و عمودی، چقدر محتمل است که مولفههای شهر اسلامی ایرانی محقّق شود؟ تعرّف و روابط همسایگی که در محلات سنتی شاهدش بودیم در چنین ساختمان غول پیکری که کل جمعیت یک شهر کوچک را در خودش جا داده چقدر محتمل است؟ این ویدئو را مشاهده بفرمایید و به سوالی که در انتهایش میپرسد بیاندیشید: شما دوست دارید در چنین جایی زندگی کنید؟
@baladetayyeb
تبلیغ متفاوت و نوآورانه یک خمیردندان
اگر مسواک نزنید میکروبها اینطوری روی دندانهایتان معماری میکنند! تصاویر مربوط به معماری رم و یونان باستان است. برای مثال، بالا سمت راست مربوط به ساختمان کولوسئوم است که بزرگترین تماشاخانه رم باستان بوده و در آن، گلادیاتورها با یکدیگر یا با حیوانات وحشی میجنگیدند. کولوسئوم محل برگزاری جشنهای امپراتوری رم بود که هر بار ۱۰۰ روز طول میکشید و طی آن، گلادیاتورها را مجبور به کشتن یکدیگر میکردند و امپراتور و مردم رم نیز شاهد این کشتار بودند و از آن لذت میبردند! به نحوی که در طی هر دوره از این جشنها حدود ۵ هزار برده و گلادیاتور به قتل میرسیدند!
این میدان چهار هزار متر مربعی، بزرگترین قتلگاه تاریخ بشریت در تمدنهای باستان بوده است. عجیب آنکه کولوسئوم با این همه فجایع بشری اکنون محبوبترین بنای ایتالیا و نماد تمدن رومی است و به آن افتخار میکنند! اگر شبیهسازی معماری میکروبها به چنین قتلگاهی اتفاقی بوده که هیچ، ولی اگر هوشمندانه و در جهت آگاهسازی از عمق رذالت و خباثت تمدنهای غرب باستان بوده جای تمجید و قدردانی دارد و میتوان چنین تبلیغاتی را مصداق کار تمیز فرهنگی دانست که این روزها و در بحبوحه جنگ فرهنگها به آن سخت نیازمندیم.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
چهار دقیقه صریح و شفاف با محمدمنان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره سیاستهای شهر
https://irna.ir/xjLZ2y
لینک مصاحبه با خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا): هدررفت میلیاردها تومان بنزین به دلیل شهرسازی اشتباه
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
مهار تورم، رشد تولید و مسئله مسکن زمان لازم برای مطالعه، ۳ دقیقه: در شرایطی که سال جدید سال مهار ت
لزوم تکانه شدید اقتصادی؛ پیشنهادی برای دولت محترم
🔹طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، کسریِ کالری برای مستاجرها که مجبور به تامین هزینه اجاره مسکن هستند حادتر شده است؛ بهطوری که متوسط کالری دریافتی آنها به ۱۹۹۰ کیلوکالری رسیده که پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز روزانه (۲۱۰۰ کالری) است. تاسف مضاعف این است که طی سالهای اخیر، دائما بر درصد مستاجران نیز افزوده شده است. برای بهبود این وضعیت که نه در شان نظام اسلامی است و نه در شان این مردم نازنین چه باید کرد؟
🔹اکنون دو راه داریم: یا باید با نگاهی برونزا به سمت تجدیدنظر کلان در سیاستهای خارجی کشور برویم تا از محل رفع تحریمهای بیرونی، گشایشهای اقتصادی حاصل شود. اما واضح است که چنین راهکاری به معنای عدول از بسیاری از مبانی ارزشی و اعتقادی انقلاب است. یا باید با نگاهی درونزا، در جستجوی ابزاری برای ایجاد تکانه اقتصادی مثبتی باشیم تا با بهرهگیری از آن تکانه شدید، تورم را علاج کنیم.
🔹اما واضح است که در چنین راهکار درونزایی، صرفا میتوانیم به داشتههای داخلی خود تکیه کنیم. سوال این است که کدام داشته داخلی است که هم به وفور در دسترس ما باشد و هم بتواند تکانه شدید اقتصادی ایجاد کند و هم فشار چندانی به سایر بخشها وارد نکند؟ طلا، خودرو، تسهیلات بانکی و یا ...؟ تنها داشتهای که حائز همه ویژگیهای لازم میباشد زمین است. دولت محترم با رفع خود تحریمیِ زمین، میتواند عرضه گسترده زمین را به ابزاری برای ایجاد تکانه شدید اقتصادی (بدون ایجاد فشار بر سایر بخشها) تبدیل کند. البته با ساز و کاری که این عرضه گسترده زمین منتج به سفتهبازی و سوداگری نشود و مبرهن است که تمهید چنین ساز و کاری (اگر گوش شنوایی برای بازنگری در اشتباهات قبلی و ایجاد تحول اساسی در سیاستهای مسکن و شهرسازی وجود داشته باشد) شدنی است، انشاالله تعالی.
@baladetayyeb