eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
12هزار دنبال‌کننده
295 عکس
253 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزها که اغلب لباس مشکی می‌پوشیم خوب است توجه کنیم که مکتب حسین(ع) صرفا به صوم و صلاه و زکات منحصر نیست؛ بلکه معنای کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا این است که سبک زندگی حسینی، به گستردگی تمام مکانها و تمام زمانها است و همه شوون زندگی را شامل می‌شود که یکی از این شوون، معماری و شهرسازی است. این روایت معمارانه از سیدالشهدا(ع) تقدیم شما (منبع: معماری و شهرسازی مطابق با سبک زندگی اسلامی، ص ۹۲). @baladetayyeb
شخصیت حضرت عباس علیه‌السلام و معماری سقاخانه‌ها: 🔹سقاخانه‌ها که در هم تنیده با یاد و نام سقای دشت کربلا هستند مکان‌هایی هستند با ۴ ویژگی: ۱. متشکّل از مصالح خاکی یا برگرفته از خاک. ۲. با هدف سقایت تشنگان و نوشیدن آب. ۳. مکانی هستند برای برافروختن آتش و شمع به نیت برآورده شدن حاجات. ۴. بسیاری از اوقات (مانند این تصویر) به نحوی مکان‌یابی می‌شدند تا از طرفین باز باشند و بستری باشند برای گردش هوا. 🔹به این ترتیب سقاخانه محملی بود برای تجمیع تمام عناصر چهارگانه و متضاد (خاک، آب، آتش و باد)، همانطور که عباس علیه‌السلام به سان پدر بزرگوارش، تجمیع اضداد بود و در عین اینکه اوج لطافت و رحمت نسبت به رُحَما در دشت کربلا بود، در اوج عبوسیّت و شدّت با دشمنان آل‌الله بود: أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ (فتح/۲۹). صلّی الله علیک یا ساقی العطاشا @baladetayyeb
جناب آقای مصطفی حسنی تعریف کرده اند: ▫️ روزی همراه بعضی از دوستان جهت زیارت آقای مجتهدی به قزوین رفتیم. بعد از اینکه لحظاتی را در خدمتشان سپری کردیم، خطاب به جناب حاج فتحعلی فرمودند: کاغذ و قلمی تهیه کنید تا یک رباعی درباره ی حضرت ابوالفضل(ع) بگویم. حاج علی آقا یک برگ کاغذ و قلمی به ایشان دادند. پشت کاغذ مقداری خط خوردگی داشت، هنگامی که آقا آن را گرفته و مشاهده نمودند؛ با ناراحتی فرمودند: اسم حضرت را بر روی کاغذ قلم خورده نمی‌نویسند! این بیان نشانگر نهایت ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهم السلام بود. به هر حال حاج علی آقا کاغذی کاملاً تمیز مهیا نمودند آنگاه آقای مجتهدی گفتند: 🔸حضرت ولی عصر ‌می‌فرمایند: هر کس با این شعر متوسل به عمویم حضرت عباس(ع) شود حتماً حاجتش برآورده خواهد شد. و سپس شروع به خواندن بیت اول کردند و در فاصله‌ی بین بیت اول و دوم حدود نیم ساعت با شدت تمام ‌می‌گریستند، آنگاه بیت دوم را خوانده و باز حدود نیم ساعت شدیداً گریه کردند، سپس شعر را نوشتند: یادم ز وفای اشجع ناس آید وز چشم ترم سوده ی الماس آید آید به جهان اگر حسین دگری هیهات برادری چو عباس آید ⬅️ لاله ای از ملکوت، جلد اول، ص۲۲۹
تصویری از داخل ضریح مطهر سیدالشهدا(ع) و آیه‌ با مسمّایی که بر گوشه پارچه روی مضجع شریف نقش بسته است: "أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا: آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه‌های شگفت انگیز ما بودند؟ [چنین نیست؛ زیرا ما را در هستی نشانه‌هایی شگفت انگیزتر از اصحاب کهف است]" (کهف/۹)؛ شهادت می‌دهم که شگفت‌ انگیزتر از قصه پر رمز و راز صاحب این شش گوشه نه شنیده‌ام و نه دیده‌ام. صلی الله علیک یا ابا عبدالله(ع) @baladetayyeb
شهرسازی ما و رنگ آفتابه! زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه به این جملات مرحوم آیت الله حائری شیرازی عنایت بفرمایید: "علوم انسانی غرب که در حال وارد شدن به مزاج جامعه است، نجاست‌خواری است. نباید آن‌را اینقدر با ولع مصرف کنیم؛ چه فایده دارد در حالیکه غرب غذای نجس به ما می‌دهد، ما متکفّل آداب غذا خوردن باشیم؟! آیا این طلبگی است؟! اگر یک کشتی، از نور به ظلمت حرکت کند و ما مسئول انتظامات اهل کشتی باشیم به گونه‌ای که حتی یک رکعت نماز اهل کشتی هم قضا نشود ولی کلّ کشتی همچنان به ظلمت حرکت کند، چه فایده‌ای دارد؟!" پی نوشت ۱: مصداق تام و تمام جملات حکیمانه فوق، وضعیت امروز معماری و شهرسازی ما است. مدیران مربوطه در عرصه معماری و شهرسازی، شده‌اند مسئول انتظامات کشتی‌ای که کلا در حال طی مسیر اشتباه است به نحوی که سر تا پای مقررات و ضوابط ما در زمینه معماری و شهرسازی، مملو از انگاره‌های غیر بومی است و تقریباً هیچ رد پایی از فرهنگ، هویت و تمدن بومی ما در آن دیده نمی‌شود. شاهد مثالش آن است که در قوانین و ضوابط فعلی معماری و شهرسازی ما، مسائل درجه اول و واضحاتِ فرهنگ و تمدن بومی ما عملا در حال لِه شدن است (نظیر حداقلِ متراژ مسکن، الگوی ساخت مسکن، تسهیل روابط همسایگی در شهرسازی، رعایت تراکم نفر در هکتار در شهرسازی و غیره) که این موارد مهم برای مدیران مربوطه، در عمل تقریباً هیچ اهمیتی ندارد؛ تا جایی که اسم لانه‌های ۲۵ متری را خانه می‌گذارند اما همزمان، نسبت به کوچکترین ضوابط مسائل درجه چندمی نظیر شیب رمپ، عرض سرویس بهداشتی و ... نهایت سخت گیری را به خرج می‌دهند! برای همین است که بیش از ۲۰ جلد مقررات ملی ساختمان داریم که در آنها، از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد را می‌توانید پیدا کنید ولی حتی ۱ جلد از این همه مجلّدات، به مسائل فرهنگی و تمدنی ما در زمینه معماری و شهرسازی اختصاص نیافته است! پی‌نوشت ۲: خدا حفظ کند استاد اخلاق ما را که مثال سالها قبل ایشان، در ذهن بنده حک شده است. می‌فرمودند بنده خدایی مسافر بود و بین راه برای قضای حاجت به یک دستشویی بین راهی مراجعه کرد. در ورودی سرویس بهداشتی تعداد زیادی آفتابه با رنگهای مختلف وجود داشت و او یکی از آفتابه‌ها را برداشت تا برای طهارت با خود به داخل دستشویی ببرد اما آقایی که آنجا نشسته بوده و مسئول نظافت و انتظامات دستشویی بود به ایشان می‌گوید که آفتابه رنگ قرمز را بگذار و مثلا آبی را بردار! ایشان هم باتعجب می‌پرسد که مگر چه فرقی دارند؟ و آن آقای مسئول انتظامات پاسخ می‌دهد که هیچ فرقی ندارند ولی مگر من اینجا چه کاره‌ام؟ اینجا ایستاده‌ام برای همین که بگویم چه کسی کدام رنگ را بردارد! حالا حال و روز وضعیت معماری و شهرسازی ما هم همین است. به تعبیر مرحوم آیت الله حائری شیرازی شده‌ایم نجاست خوار غربی‌ها و مسئول انتظامات کشتی تمدن آنها. اگر هم خیلی دلمان به حال فرهنگ و تمدن خودمان بسوزد نهایتا موضوع را در مسائل درجه چندمی همچون نما و منظر خلاصه می کنیم و تصوّر می‌کنیم که با راه‌اندازی چند کمیته نما، دِین خود را به فرهنگ بومیِ خود ادا کرده‌ایم؛ در حالی که غفلت از مسائل درجه اول و پرداختن به مسائل درجه چندم، دقیقا همچون این است که مثلا به انواع بیماریهای جسمی و روحی پیرزنی بیمار که شُش و قلب و ریه و سایر جوارح او در حال از کار افتادن است بی‌توجه باشیم ولی همزمان، به سیمای او توجه کنیم و برای زیبا شدن او انواع محصولات آرایشی را برایش تجویز کنیم! اساتید و مدیران معزز! باور بفرمایید که احیاء پیرزن معماری و شهرسازی ما که در حال جان دادن است شدنی است به شرط آنکه به جای خط چشم و ابروی او (و یا حداقل همزمان با خط چشم و ابروی او) متوجه قلب و شش و ریه او نیز باشیم و شأن خود را از مسئول انتظامات سرویسهای بهداشتیِ کشتیِ تمدنهای بیگانه، به کاپیتان کشتی تمدن خودی تغییر دهیم. @baladetayyeb
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد 🔹این تیتر یکی از شماره‌های اخیر نشریه تایم (از مشهورترین نشریات غربی) است که در مورد تغییرات آب و هوایی و گرمایش زمین اینطور توصیه کرده که آمریکا باید سیستمهای سرمایشی را کنار بگذارد و به جای آنها برای خنک کردن ساختمانها از تکنیکهای شهرهای خاورمیانه نظیر نایین در ایران استفاده کند. این تیتر و توصیه آنها به الهام گرفتن از نایین را که دیدم به یاد دو موضوع افتادم. 🔹 اولا به یاد نامه چند ماه قبل معاونت شهرسازی وزارت راه درباره شهر میبد در استان یزد و در نزدیکی همین شهر نایین افتادم که طبق آن، تراکم نهضت ملی مسکن در این شهر کوچک، زیبا و الهام بخش که اکنون زیر ۵۰ نفر در هکتار است را به بالای ۱۵۰ نفر در هکتار یعنی حتی بیشتر از تراکم فعلی تهران افزایش دادند! معنایش تهرانیزه کردن یک شهر کوچک و نابودی شهرسازیِ الهام بخش و سنتی آن و جایگزینی‌اش با شهرسازی متراکم و عمودی است. 🔹 ثانیا به یاد تشبیه آیت الله وحید خراسانی درباره شدت بیگانه‌پرستی برخی از ما افتادم که به تعبیر ایشان، در حال نشخوار کردن قی کرده دیگران هستیم! به نحوی که برخی از ما هنوز در حال حلوا حلوا کردن سیاستهایی هستیم که خود غربی‌ها نیز اکنون متوجه اشتباه بودنش شده‌اند و آنها را کنار گذاشته‌اند. عرض دیگری ندارم جز این مصراع: آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا می‌کرد. @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا الان تصور می‌کردم که در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی خیلی وضعیتمان بغرنج شده اما این صحبتهای آقای دکتر اکبری را که دیدم به این نتیجه رسیدم که در زمینه طب، اگر وضعمان بدتر از معماری و شهرسازی نباشد بهتر هم نیست. ساختارهای سکولار در عرصه‌های آموزشی و اجرایی چه بر سر ما آورده است؟ @baladetayyeb
از شهر یکپارچه تا شهر پاره پاره 🔹در روایت است که شخص ثروتمندی نزد رسول اکرم(ص) بود، مؤمن فقیری آمد و نزد او نشست. مرد غنی، لباس خود را جمع کرد. به وی گفته شد که آیا ترسیدی از فقر او به تو برسد یا از غنای تو به او اصابت کند؟ متنبّه شد و به جبران کار خود خواست قسمتی از دارایی خود را به او بدهد. اما آن شخص فقیر نپذیرفت و گفت می‌ترسم مثل حال تو در من پیدا بشود. 🔹حالا لطفا به این تصویر توجه بفرمایید. در شهر اسلامی ایرانی، تواضع سایر ابنیه در برابر ابنیه مذهبی سبب نوعی وحدت و هماهنگی در سرتاسر بافت می‌شد به نحوی که در تمام محلات، خانه‌ها به صورت یک کل منسجم و یکپارچه دیده می‌شدند که همگی حول مساجد و یا بقاع متبرکه شکل می‌گرفتند که این نوع انتظام، ترجمان کالبدی برای همنشینی فقرا و اغنیا حول ابنیه مذهبی و تجلی این آیه بود: "وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا"(آل عمران، ۱۰۳). 🔹برخلاف شهرسازی معاصر که بی‌ادبی نسبت به ابنیه مذهبی و همچنین بروز انواع تبرّجات شهرسازانه سبب شده است تا شهرهای ما به شهرهای پاره پاره تبدیل شوند به نحوی که امروزه در همه کلانشهرهای ما مفاهیمی نظیر بالاشهر و پایین شهر و غنی‌نشین و فقیرنشین کاملا مرسوم است. 🔹از دلایل این مهم آن است که در شهر سنتی، فضای شهر بیش از آنکه کالایی اقتصادی باشد، پدیداری فرهنگی بود اما در شهر معاصر، همه چیز حتی فضای شهری به کالایی اقتصادی تنزل پیدا کرده‌ و بدیهی است که آنگاه که فرهنگ اقتصادی از اقتصاد فرهنگی پیشی بگیرد و اقتصاد کوثری، قربانی اقتصاد تکاثری شود شهرهای پاره پاره بروز می‌یابد. @baladetayyeb
آقای حسنی طباطبایی نقل كردند: صبح یكی از روزهای ماه محرم پس از تشرف به حرم مطهر كریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) به قصد زیارت آقای مجتهدی حركت كردم. در زدم، كسی در را باز كرد و گفت: حمید آقا! آقای مجتهدی منتظر شما هستند تا صبحانه را به اتفاق شما صرف كنند! به خدمت ایشان شرفیاب شدم، سفره صبحانه پهن بود. فرمودند: صبحانه را بایستی با شما صرف می‌كردیم! خوش آمدید، بفرمایید! در كنار آقای مجتهدی، كتاب گنجینه الاسرار عمان سامانی قرار داشت. ایشان ضمن صرف صبحانه، اشاره‌ای به آن كتاب كردند و گفتند: آقاجان! عمان سامانی در میان مرثیه سرایان حسینی مقام و منزلت ویژه‌ای دارد. بعد فرمودند: اصلاً دستگاه حضرت اباعبدالله (ع) یك دستگاه عجیبی است! نام مبارك ایشان هم خیلی بزرگ است. در نام مقدس حسین (ع) اسرار عجیبی نهفته است. و پس از چند لحظه تأمل، فرمودند: هر كس كه نام آقا امام حسین (ع) را بشنود از میزان انقلاب خاطری كه پیدا می‌كند پایه ایمانش را می‌توان فهمید. كسانی كه نام این بزرگوار را می‌شنوند و تغییر حالی در خود نمی‌بینند باید جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین (ع) محك ایمان است. ⬅️ در محضر لاهوتیان، خاطره ۲۸، ص ۱۵۱
🔹بله قحطی بزرگ ایران کار بریتانیا نبود و بلکه به دلیل نبود سیستم حمل و نقل قوی بود! 🔹همانطور که واقعه کشف حجاب هم به دلیل خباثت رضاشاه نبود و بلکه به دلیل کمبود پارچه چادری بود! 🔹همانطور که قدغن مجالس روضه در زمان پهلوی اول هم به دلیل سیاستهای حکومت نبود بلکه به دلیل کمبود مداح و روضه خوان بود! 🔹همانطور که نابودی سبک معماری و شهرسازی اسلامی در مملکت ما و جایگزینی توسعه متراکم و عمودی به جای توسعه افقی طی یک قرن اخیر هم به دلیل خیانت و یا جهالت مدیران غربزده نبود و بلکه به دلیل کمبود زمین در کشور پهناور ایران بود! 🔹 تنها ابهام باقیمانده این است که تداوم مدیریت چنین عناصری با وجود سپری شدن ۴۵ سال از انقلاب اسلامی به دلیل کمبود چیست؟! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
زن، ابژه و شهر عریان زمان لازم برای مطالعه: ۳ دقیقه 🔹پرده اول (پرده فلسفی): از مهم‌ترين مفاهيم فلس
از نمای عریان تا آغوش رایگان 🔹به معنای واژه مکشوفه دقت کرده‌اید؟ لغت نامه‌ها این واژه را چنین معنا کرده‌اند: "برملا، پدیدار، عیان، کشف شده، هویدا". بانویی که کشف حجاب می‌کند را مکشوفه می‌گویند به این معنا که برای همگان برملا و عیان است و چیزی برای کشف شدن ندارد. مکشوفه نه رمزی برای کشف شدن باقی می‌گذارد و نه رازی برای جوییدن. به ثمن بخس و به ارزانترین وجه ممکن هرچه از رمز و رازِ زیبایی داشته را برای هر کس و ناکسی هویدا کرده است، چه طالبش باشند و چه نباشند؛ چراکه چنین کسی دیگر چیزی برای کشف شدن باقی نگذاشته است. دقیقا برخلاف مستوره که پر از رمز و راز است که آنها را نه ارزان، که به قیمت عرضه می‌کند، آن هم نه به هر ناکسی بلکه فقط به کسی که لیاقت کاویدن رمز و رازهایش را داشته باشد. 🔹در مقام مقایسه، همچون آپارتمانهای بدون حریم امروزی که از معبر مجاور و یا بلوک روبرو، هر آنچه در آن است برای همگان هویداست؛ با نماهایی عریان که نه حریمی برای صاحبخانه‌اش باقی می‌گذارد و نه حرمتی برای مالکش. درب ورودی را که باز کنی تا انتهای اتاق خوابش مکشوف است و درب را که باز نکنی هم با پنجره‌های عریانش تا منتهای آشپزخا‌نه‌اش برای همگان مفتوح و به قول فرنگی‌ها open است. برخلاف خانه سنتی که به غایت مستور بود تا پناهی باشد برای بانوی مستوره. خانه‌های پر از رازی که با الگوهای مستور و پنهانش، پر از رمز بود برای کشف کردن و جوییدن. 🔹 آری، اگر درست بنگریم میان گسترش خانه‌های غیرمستور و افزایش بانوان مکشوفه رابطه معناداری برقرار است؛ از جنس همان رابطه‌ای که در میراث تمدنی این سرزمین میان خانه‌های مستور و بانوان مستوره برقرار بود. و چه باهوش بودند آنهایی که برای زدودن فرهنگ حیا و عفاف و تبلیغ البسه مکشوف در این مملکت، به سراغ ترویج ابنیه غیرمستور رفتند و فهمیدند که شرط رایگان شدن آغوشها، عریان شدن نماهاست؛ و چه کم‌هوشیم ما که بعد از چند دهه، هنوز متوجه این ارتباط محتوایی نشده‌ایم و گمان می‌کنیم که بدون سامان دادن به سبک ابنیه می‌توانیم سبک البسه را بسامان کنیم. @baladetayyeb
تصویری از سردری زیبا، باقی مانده از یک بنای قدیمی در محله امیریه تهران، احاطه شده با انبوهی از برجها و آپارتمانهای بی‌هویت. الان این طفلکی را اینطور وسط این همه ساختمان بی‌هویت نگه داشته‌اید که مثلا چی بگین؟ اینکه قاب این سردر به فضایی برای سطل زباله مکانیزه شهرداری تبدیل شده خودش گویای همه چیز است. در نگاه صرفا اقتصادی، هرچیزی که مانع از کسب انتفاع مالی بیشتر شود زباله‌ای بیش نیست و کلماتی مانند هویت و تمدن بومی و ... هم فقط شعارهای پوچ و توخالی هست. @baladetayyeb
آیت‌الله‌ شبیری زنجانی: در منطقه‌ بهارستان تهران، می‌خواستند خانه بسازند. در اطراف مجلس شورای ملّی. می‌بایستی سی‌وپنج خانه‌ی کلنگی را خراب کنند و به‌جایش چندین واحد خانه‌ی نو بسازند. به صاحب‌های خانه‌ها اعلام کردند که خانه‌‌های شما را مترى فلان تومان می‌خریم. هر كس هر اعتراضی دارد، بنويسد تا رسيدگى شود. قیمت‌های پیشنهادی خوب بود. هيچ‌كس، هیچ اعتراضی نکرد. تنها معترض، آیت‌الله حسین‌علی راشد بود. اعتراض او، مسئولان حکومت را برآشفت. گفتند: چطور شده که فقط یک آخوند، اعتراض كرده است؟! آقای راشد را به گفت‌وگو دعوت كردند. می‌خواستند به‌بهانه‌ی آن اعتراض، او را تحقیر کنند.نزد ایشان رفتند و پرسيدند: اعتراض شما برای چيست؟ گفت: حقيقتش اين است که من اين خانه را، سال‌ها پیش خریده‌ام. به قيمت خيلى كم. در اين همه سال، مخروبه شده است. به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کرده‌اید، زياد است! من راضى نيستم که از بیت‌المال مردم، پول بيشترى براى خانه‌ام بگيرم! همه‌ی حاضران متعجّب شدند. يكى از اعضاى كميسيون برخاست. او از اقلیت‌ها بود. ایشان را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است که شما بدان عمل می‌کنید، من آماده‌ام تا مسلمان شوم! پی‌نوشت: یه عده اینطوری زندگی می‌کردند و یه عده شخصیت حقیقی و حقوقی هم هزاران خانه خالی را احتکار کرده‌اند تا با بازی با معیشت مسلمین، دائما با زدن نون توی خون مردم، به نوای بیشتری برسند. @varesoon @baladetayyeb
هدایت شده از احمدحسین شریفی
🟢پیش به سوی «لانه‌های تابوتی هنگ‌کنگی» به جای «مسکن اسلامی ایرانی»! طرحی صددرصد ضد فرهنگی در حوزه مسکن و شهرسازی! 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جناب مهندس باقرپور، مدیر عامل اتحادیه تعاونی‌های عمرانی و انبوه‌سازی تهران، از اجرای طرح اقتصادی «مسکن ما» به شکل آزمایشی در دو استان تهران و البرز خبر داده و گفته‌ است: «طرح ایده خوبی برای زوج‌های جوان است و زوج‌هایی که معمولاً طی روز سرکار هستند و بعد از ساعات کار به یک سرپناه نیاز دارند، می‌توانند از طریق این طرح صاحب خانه شوند. ...در این طرح از الگوی آسیای شرقی بهره‌ بردیم و واحدهای کوچک متراژ ۲۵ تا ۳۵ متری با تکنولوژی‌های نوین ساخته می‌شوند.» 🔶در این رابطه چند نکته را بیان می‌کنم: یک. واقعاً بنده متوجه نمی‌شوم که چرا فهم این حقیقت بدیهی برای عده‌ای از تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران حوزه مسکن و شهرسازی سخت است که معماری و شهرسازی نقشی بی‌بدیل در شکل‌دهی به فرهنگ و سبک زندگی و ارزش‌های فردی و اجتماعی دارد؟ چرا نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند که خانه‌های هنگ‌کنگی و لانه‌های شبانه، مبتنی بر یک فلسفه زیست دنیاگرایانه و اومانیستی است که در تقابل کامل با فلسفه زیست اسلامی ایرانی و نگاه توحیدی ما قرار دارد؟ دو. برای عامه مردم ما معلوم شده است که با ترویج و اجرای و غربی و لیبرالی، بسیاری از ارزش‌های اسلامی و ایرانی ما در سبک زندگی مردم به عقب رانده شده است و ارزش‌های لیبرالی و اومانیستی جایگزین آنها شده است! مع الاسف هنوز در حال شمارش آسیب‌های اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی معماری‌های لیبرالی هستیم که ناگهان سخن از معماری‌های ‌آسیای شرقی و هنگ‌کنگی به میان می‌آید: «خانه‌های تابوتی» و «مسکن‌های کپسولی»! یا همان «لانه‌های خوابگاهی»! سه. طرح فوق‌الذکر، به صورتی عوام‌فریبانه به عنوان «مسکن ما» نامگذاری شده است! زیرا: اولاً، لانه‌های ۲۵ متری را که «مسکن» نمی‌گویند؛ ثانیاً، اگر هم مسکن باشد، مسکن «ما» نیست! هیچ نسبتی با «ما» ندارد! نه با «مای ایرانی» و نه با «مای مسلمان». اینها «لانه‌های شبانه‌ای» است که می‌تواند مرکز شکل‌گیری ده‌ها فساد و آسیب‌ اجتماعی و فرهنگی کنترل‌ناپذیر باشد. چهار. فراموش نکنیم که مسکن، «سبک‌ساز» و «فرهنگ‌ساز» و «ارزش‌ساز» است. چنین لانه‌هایی بیشتر به «خانه‌های فساد» و محله‌هایی مثل «شهر نو در رژیم طاغوت» شباهت دارد تا «مسکن ما»: فتنه‌ها این فتنه‌پرداز آورد لات و عزا به حرم باز آورد پنج. امیدوارم داغ ننگ ساخت چنین خوابگاه‌ها و لانه‌های شبانه‌ای بر پیشانی دولت انقلابی و مجلس انقلابی حک نشود. امیدوارم که مردم و رسانه‌ها اجازه ساخت حتی یک لانه از چنین لانه‌هایی را ندهند! 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
امشب برای ارائه یک سخنرانی با موضوع شهر اسلامی ایرانی مهمان شهرداری اصفهان هستم.‌ محل اسکان، خانه‌ای سنتی در دل بافت تاریخی اصفهان و دقیقا پشت میدان نقش جهان است. این گنبدی که ملاحظه می‌فرمایید گنبد مسجد امام در ضلع جنوبی میدان است و این عکس را از حیاط خانه به سمت گنبد مسجد گرفتم. خانه‌ای که اینطور تحت ظل مسجد است و از آفاق و فضای بیرون، صدای ملکوتی مسجد و از انفس و درون، صدای آب را در دل خانه مترنّم کند دمادم بستری است برای یادآوری آیات الهی به ساکنانش: "سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ: ما نشانه‌های خود را در آفاق و در انفس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است" (فصلت/۵۳). مکان‌یابی حوض آب دقیقا در مرکز حیاط نیز استعاره‌ای است از آغاز حیات از مایه حیات: "وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ: و هر چيز زنده‌اى را از آب پديد آورديم" (انبیا/۳۰). چنین خانه‌ای مصداق مسکن به معنای محل سکون و آرامش است "وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا: و خدا برای شما از خانه‌هایتان محل آرامش قرار داد" (نحل/۸۰) و نه قوطی کبریتهایی که این روزها سرتاسر کلانشهرهایمان را تصرف کرده‌اند. جالب آنکه مساحت این خانه با این همه ظرافت و زیبایی، کلا حدود ۲۲۰ متر است؛ یعنی تقریبا برابر با پلاکهایی که این روزها در کلانشهرها تفکیک می‌کنیم و تهی از همه این زیبایی‌ها هستند. واقعا چه شد که در کشاکش روزگار، این همه ظرافت را به بوته فراموشی سپردیم؟ @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برادر محترم، مدیر عامل محترم تعاونی‌های انبوه‌سازی تهران! با توجه به توضیحات شما و با بودجه ۱ میلیارد تومانی، میشود خانه‌های حداقل ۷۰ تا ۸۰ متری را تحویل جوانان داد و نه لانه‌های ۲۵ متری. ۲۰۰ میلیون تومان هزینه یخچال و گاز و سایر وسایل ضروری. ۸۰۰ میلیون هم هزینه ساخت ۷۰ تا ۸۰ متر خانه با الگوی افقی و نه عمودی که بودجه ملت را بی‌خود و بی‌جهت در هزینه‌های زائدی نظیر آسانسور و لابی و مشاعات و ... می بلعد. هزینه زمین هم که برای جوانان که غالبا فرم ج آنها سبز هست صفر است. پس لطفا بفرمایید این ۱ میلیارد تومان را چطور محاسبه کرده‌اید که اینطور دارید گنجشک را به جای قناری قالب می‌کنید؟ اگر فرمایش شما مبنی بر نظر مساعد نهاد ریاست جمهوری درخصوص این طرح افتضاح فاقد صحت است که وای بر شما که دروغ می‌گویید. اما اگر فرمایش شما در خصوص تایید این طرح توسط دفتر رئیس جمهور و وزارت راه درست است که وای بر ما که در دولت انقلابی شاهد چنین دسته گلهایی هستیم. @baladetayyeb
https://www.sharghdaily.com/بخش-روزنامه-100/891586-تلنگر-به-شهرسازی 🔹این لینک نامه اعتراضی ۱۳۷ استاد دانشگاه درخصوص برنامه هفتم توسعه است. متن نامه کاملا دوپهلو تنظیم شده و همین دوپهلو بودن سبب شده است برخی از دوستان و اساتیدی که انتظار نمی‌رفت متوجه فحوای نامه نشوند و آنرا امضا کنند. باتوجه به شناختی که از جریانات شهرسازی کشور دارم عرض می‌شود که دال مرکزی و اصلی این نامه (که البته به دلیل کلی‌گویی و دوپهلوگوییِ متن این نامه، به نوعی پنهان شده است) مخالفت با توسعه افقی و اصرار بر کنترل محدوده شهرها با رویکرد توسعه عمودی است. 🔹نکته بسیار جالب نامه این است که برخی کسانی که نامه را امضا کرده‌اند خودشان سالها سکاندار سیاستگذاری در عرصه شهرسازی کشور بوده‌اند و به نوعی جزو بانیان اصلی وضع موجود هستند و اکنون به جای آنکه پاسخگوی وضعیت افتضاح شهرسازی امروز ما که محصول سیاستهای خودشان بوده است باشند با انتشار این نامه به نوعی فرار رو به جلو کرده‌اند! 🔹پیشنهاد می‌شود مناظره‌ای روی آنتن زنده سیما با حضور نماینده ناقدان این نامه و نماینده امضاکنندگان این نامه برگزار شود تا مشخص شود که اولا موضع صریح (ونه دو پهلوی امضاکنندگان) درخصوص مسائل فعلی معماری و شهرسازی کشور چیست و ثانیا راه حل پیشنهادی آنها برای برون رفت از وضع موجود در فضای فعلی کشور (و نه در فضای انتزاعی و صرفا آکادمیک) چیست؟ امیدوارم معماری و شهرسازی حداقل به اندازه قیمت مرغ و تخم مرغ برای مدیران سیما اهمیت و ارزش داشته باشد که یک مناظره زنده دو ساعته را به این موضوع مهم اختصاص دهند. @baladetayyeb
خدای اقتصاد، خدای جبهه‌ها و مردمی‌سازی: 🔹سلام خدا بر مرحوم آیت‌الله مصباح که می‌فرمود خدای اقتصاد همان خدای جبهه‌هاست و اعتقاد داشتند که همانطور که با مدد الهی، از جنگ نظامی سرافراز بیرون آمدیم از جنگ اقتصادی هم می‌توانیم سربلند خارج شویم. اما پس چرا وضعیت اقتصادی ما چنین است؟ خدا که همان خداست پس مشکل کجاست؟ 🔹اخیرا که تعداد شهدای دفاع مقدس را بررسی می‌کردم با آمار جالبی مواجه شدم؛ از حدود ۳۹۰۰ شهیدی که جامعه روحانیت تقدیم انقلاب اسلامی کرده است بیش از ۳۳۰۰ نفر از آنها بسیجی بوده‌اند و سهم سایر بخشها (اعم از سپاه و ارتش و نیروی انتظامی و ...) روی هم حدود ۶۰۰ نفر بوده است؛ یعنی سهم بسیج به تنهایی بیش از ۸۵٪ از مجموع شهدای روحانیت بوده است! در سایر صنفها نظیر جامعه مهندسی، پزشکی و ... نیز سهم شهدای بسیجی بسیار چشمگیر است. معنای این آمار بالای شهدای بسیجی این است که بار عمده دفاع مقدس بر دوش مردم بوده است و نه نهادهای حاکمیتی و ارگانهای دولتی و ... و رمز سربلندی در دفاع مقدس نیز همین محوریت مردم بود. 🔹نکته‌ای که با استناد به آمار فوق جای تاکید دارد این است که اکنون نیز لازمه حل مسائل اقتصادی کشور و به طور خاص مسئله مسکن که به مهمترین مسئله اقتصادی کشور تبدیل شده است همین محوریت مردم و مردمی‌سازی است. به این فرمایش رهبر انقلاب که بخشی از سخنرانی نوروزی همین امسال ایشان است توجه بفرمایید: "من به تمام علاقه‌مندان به سرنوشت کشور توصیه می‌کنم برای ورود مردم به عرصه اقتصاد چاره‌اندیشی کنند، هر جا مردم وارد صحنه شدند ما پیروز شدیم. باید نقشه ورود مردم در حوزه اقتصادی را به آنها نشان داد". 🔹اما نقشه ورود مردم به حل مسئله مسکن و مردمی سازی مسکن چیست؟ هرکسی که با الفبای صنعت ساختمان آشنا باشد به خوبی می‌داند که کلید اصلی این مهم، عرضه گسترده زمین به خود مردم با الگوی توسعه افقی است. تاکنون توسعه عمودی به دلیل تعدّد مشارکت‌کنندگان و گروه‌های ذی‌نفع مختلف، سبب کمرنگ شدن راهبرد مردمی‌سازی بوده است و تنها راه برای میدان دادن جدی به مردم این است که به آنها اجازه دهیم تا خودشان الگوهای تک طبقه یا دوطبقه را مطابق با سلیقه خودشان بسازند و به جای تشکلهایی نظیر انبوه‌سازان و ...، خود مردم میدان‌دار عرصه ساخت و ساز شوند. در صورت تحقق چنین رویکردی و ورود مردم به عرصه مسکن‌سازی، دوباره همچون جبهه‌ها "یدالله مع‌الجماعه" خواهد بود و باور خواهیم کرد که خدای اقتصاد، همان خدای جبهه‌هاست. 🔹اگر شاهد تحقّق مردمی‌سازی در عرصه مسکن شویم اولا به دلیل کاهش گروه‌های ذی‌نفع و ذی نفوذ، پروژه‌‌ها به مراتب سریعتر به بهره‌برداری می‌رسد؛ ثانیا به دلیل حذف هزینه‌های زائد عمودی‌سازی نظیر هزینه آسانسور و مشاعات و غیره، خیلی ارزانتر برای مردم تمام می‌شود؛ ثالثا با سبک زندگی بومی ما تطبیق بیشتری دارد و رابعا مردم به دلیل مشاهده محوریت خودشان در شکل‌گیری این نوع خانه‌ها، به آنها حس تعلق خاطر مضاعفی دارند که بیان برکات ایجاد چنین حسی در یک یادداشت محدود نمی‌گنجد. @baladetayyeb
این تصویر، خروجی هوش‌مصنوعی از خانه ایرانیان است. به نظرتان دلیل اینکه این تصویر هیچ ربطی به قوطی کبریتهایی که این روزها توی شهرهایمان می‌سازیم ندارد چیست؟ هوش مصنوعی بی‌هوش شده؟! یا ما ایرانیها دیگه ایرانی فکر نمی‌کنیم و ایرانی زندگی نمی‌کنیم؟! یا ...؟ @baladetayyeb
🔹 این تصویر، بخشی از آرشیو روزنامه Dolto فرانسه به تاریخ ۲۳ ماه مه ۱۹۷۷ است که خبر انتشار نامه‌ سرگشاده‌ ده‌ها روشنفکر غربی خطاب به پارلمان فرانسه را منتشر کرد. اما محتوای نامه چه بود؟! درخواست جرم‌زدایی از روابط آزاد جنسی بین بزرگسالان و کودکان! اسامی برخی از این روشنفکران به این شرح است: میشل فوکو، ژان پل سارتر، ژاک دریدا، رولان بارت، ژیل دلوز و ... 🔹 همین روشنفکرها پایه‌گذار مبانی فلسفی برخی از سبکهای معماری معاصر غرب بودند. مثلا سبک معماری فولدینگ مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی ژیل دلوز است و یا سبک معماری دیکانستراکشن، مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی ژاک دریدا است. اما عمق فاجعه آنجاست که همین سبکها که مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی چنین فیلسوفانی است اکنون در دانشکده‌های هنر و معماری ما توسط برخی اساتید با به‌به و چه‌چه به دانشجویان آموزش داده می‌شود و بچه‌های از همه جا بی‌خبر ما که نمی‌دانند چنین سبکهایی مبتنی بر اندیشه‌های چه اشخاصی است گمان می‌کنند که مرغ همسایه غازه! @baladetayyeb
تاکنون به دور باطل سیاستهای شهرسازی و مدیریت شهری ما که دائما منتج به افزایش اختلاف طبقاتی میان مناطق بالاشهر و پایین شهر شده است توجه کرده‌اید؟ ۱. سالهاست که گسترش افقی شهرهایمان را با طرحهایی نظیر طرحهای جامع شهری کاملا محدود کرده‌ایم. ۲. عدم گسترش افقی شهرها و اصرار بر حفظ کمربند فعلی آنها سبب ایجاد محدودیت شدید در عرضه زمین در شهرها و به ویژه کلانشهرها شده است. ۳. محدودیت شدید در عرضه زمین، سبب دامن زدن به ماهیت سرمایه‌ای زمین شده است و در عمل، منتج به شکل‌گیری پدیده‌ای به نام رانت زمین در شهرها و به ویژه کلانشهرها شده است. ۴. در اثر رانت زمین و تشدید ماهیت سرمایه‌ایِ زمین، جریان سرمایه، طی تمام سالهای اخیر به مناطقی از کلانشهرها هدایت شده است که از رانت قوی‌تری برخوردار باشند یعنی مناطق برخوردار و به اصطلاح بالاشهر. ۵. افزایش رقابت برای سرمایه‌گذاری در مناطق بالاشهر، سبب بی‌توجهی جریان سرمایه به مناطق متوسط و پایین شهر شده است و در نتیجه، این مناطق به مرور زمان با معضلی به نام فرسودگی کالبدی و عملکردی مواجه شده‌اند؛ به نحوی که اکنون اغلب بافتهای فرسوده در همین نوع مناطق مشاهده می‌شود. ۶. حالا همان سیاستگذاری که با سیاستهای اشتباهش سبب بی‌توجهی جریان سرمایه به مناطق فرسوده و تشدید فرسودگی این بافتها شده است، برای جبران و درمان فرسودگی بافت، بسته‌‌های تشویقی بافت‌های فرسوده را ابلاغ کرده است؛ به این‌معنا که اگر ساکن این بافتها باشید و مجوز پلاک شما مثلا ۴ طبقه باشد، می‌توانید به جای ۴ طبقه، ۵ یا مثلا ۶ طبقه بسازید تا تشویق شوید به نوسازی پلاکتان. ۷. اما این بسته‌های تشویقی به مرور زمان سبب می‌شود بر تراکم موجود در بافتهای فرسوده افزوده شود و این بافتها که همین الان هم از تراکم بیش از حد و کمبود سرانه‌ها و خدمات در رنج هستند، طی سالهای آتی با رنج بیشتری که نتیجه تراکم بیشتر است مواجه شوند. در نتیجه زودتر از آنچه فکر می‌کنیم بسته‌های تشویقی، حقیقت خود را که در واقع بسته‌های تنبیهی است نشان خواهند داد. ۸. افزایش بیش از پیش تراکم و ازدحام موجود در بافتهای فرسوده طی سالهای آتی سبب خواهد شد تا کیفیت زندگی در این بافتها از آنچه اکنون است نیز بیشتر افت کند. ۹. در نتیجه، طی سالهای آتی با بافتهایی مواجه خواهیم شد که به دلیل افت بیش از پیش کیفیت زندگی در آنها، جریان سرمایه بیش از آنچه اکنون از این بافتها فراری است فراری شود و به تبعش، شدت رقابت برای فرار سرمایه از این بافتها به سمت مناطق بالاشهر بیشتر شود. ۱۰. این سیکل معیوب که در میان مدت، به فرسودگی بیشتر بافت و افزایش اختلاف طبقاتی بین مناطق بالاشهر و پایین شهر منتج خواهد شد هیچ حد یقفی ندارد و دائما با فرسودگی مستمر مناطق پایین شهر تکرار خواهد شد مگر آنکه پیش‌فرض اشتباهی که رکن اولیه این سیکل معیوب بوده است را کنار بگذاریم؛ به این معنا که اولا با بازکردن کمربند کلانشهرها و افزایش قابل توجه عرضه زمین، زمینه تضعیف تدریجی رانت زمین در شهرها را ایجاد نماییم تا پس از کاهش تدریجی ماهیت سرمایه‌ایِ زمین، جریان سرمایه به شکل متوازن‌تر و منطقی‌تری بین مناطق مختلف شهر (اعم از بالاشهر و پایین شهر) توزیع شود و ثانیا با تنظیم‌گریِ بازار با استفاده از ابزارهای مالیاتی، اجازه ندهیم که زمین‌های عرضه شده، به عاملی برای سوداگری و رانت مجدد تبدیل شوند. @baladetayyeb
http://fna.ir/3e784x ۲۵ موسسه و نهاد حقوقی و علمی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی، در نامه‌ای خطاب به دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری، ۶ پیشنهاد خود برای برون‌رفت از شرایط فعلی و اصلاح وضع موجود را ارائه کردند. @baladetayyeb