نمودار فوق نشان میدهد طی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۴۰۰ (یعنی کمتر از ۳۰ سال اخیر) قیمت زمین در تهران ۱۱۱۰ برابر شده و با ثبت این رکورد با اختلاف خیلی زیاد در جایگاه اول کشور قرار دارد. در رتبه های بعد نیز کلانشهرهایی نظیر قم و اصفهان و شیراز و... قرار دارند.
اما در همین مدت، دلار در بازار آزاد ۱۷۹ برابر و سکه نیز ۸۰۸ برابر شده است. یعنی رشد قیمت زمین در تهران، تقریبا ۶ برابر رشد قیمت دلار و ۱/۵ برابر رشد قیمت سکه بوده است!
نتیجه چه شده است؟ تورم زمین و مسکن، به تدریج از تهران به سایر شهرهای کشور نیز منتقل شده و نتیجه، پایین تر آمدن نرخ دسترسی پذیری مردم به مسکن در کل کشور بوده است.
در انگلستان طی همین بازه زمانی، قیمت زمین فقط حدود ۵ برابر شده است.
از سوی دیگر، تهران اکنون حدود ۳۰۰هزار خانه خالی دارد و لندن (پایتخت انگلستان) با جمعیت مساوی با تهران، کمتر از ۳۰هزار خانه خالی دارد (یعنی کمتر از یک دهم تهران).
خب چه اتفاقی افتاده است؟ آیا انگلستان معجزه کرده است؟ خیر. آنها در کنار کنترل تورم، بازار مسکن و مستغلات خود را با انواع سیاستهای مالیاتی تنظیم گری کرده اند و با وضع مالیاتهای سنگین و بازدارنده بر زمین و خانه های خالی، اجازه نداده اند که زمین به ابزاری برای سفته بازی و سوداگری تبدیل شود. اما در تهران به دلیل تبدیل شدن زمین و مسکن به کالای سرمایه ای، اینها به ابزاری برای سوداگری (حتی بیش از سکه و دلار) تبدیل شده است.
راه حل اجمالی چیست؟ آمایش سرزمین و توزیع عادلانه امکانات در کشور در راستای تمرکز زدایی از کلانشهرها به همراه تنظیم گری بازار مسکن و مستغلات با ابزارهای مالیاتی
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یک دایی اجارهای نیازمندیم!
این، نمونهای از پیامهایی است که امروزه به دلیل بحرانهای عاطفی در بسیاری از کشورهای غربی و شرقی (اعم از امریکا و ژاپن و ...) برای شرکتهای مشخصی ارسال میشود تا دوست یا فامیل اجارهای برای شما تهیه کنند! برای مثال، جمله Need a mom (به یک مادر نیازمندیم) را خودتان جستجو کنید و نتیجه را بنگرید!
این پدیده عجیب و ارتباطش با تغییر ساختار خانواده و همچنین معماری خانه را که از نتایج سبک زندگی معاصر است در این کلیپ مشاهده بفرمایید.
مدت زمان: ۲ دقیقه و ۱۰ ثانیه
@baladetayyeb
برنامه ریزی برای واحدهای ۵۵ متری در بلوکهای ۷ طبقه با تراکم حداکثر ۵۲۰ نفر در هکتار! کجا؟ نهضت ملی مسکن در شهر مقدس قم!
برای اینکه عمق فاجعه را بهتر متوجه شویم عنایت بفرمایید که اکنون تراکم تهران به عنوان متراکم ترین کلانشهر کشور، حدود ۱۵۰ نفر در هکتار است. وقتی تهران با تراکم ۱۵۰ نفر در هکتار با این همه معضلات زیست محیطی و آسیبهای اجتماعی و ... مواجه شده است آنگاه با چنین طرحهای متراکمی چه اتفاقی در انتظار قم خواهد بود؟
به علاوه، نسبت این نوع طرحهای عمودی و متراکم با شهرسازی اسلامی ایرانی چیست؟
اگر حتی در قم (به عنوان مرکز علوم دینی) هم قرار نیست به اصول اولیه شهر اسلامی ایرانی پایبند باشیم پس چرا اینقدر این شعار تکرار شود؟! آقایان رسما اعلام کنند که مانیفست ما همان اصول شهرسازی مدرن و مبتنی بر تمدن غربی و نظام سرمایه داری است و تکلیف خودشان با مردم را مشخص کنند.
اساسا مشکل آقایان برای طرحهای با تراکم کمتر و معقولتر چیست؟ در طرح نهضت ملی مسکن که زمین رایگان است و هزینه ای برای مردم ندارد، اصرار بر توسعه عمودی چه توجیهی دارد؟
بر فرض که در برخی استانهای کوهستانی محدودیت زمین داشته باشیم، اما قم که هیچ محدودیت جغرافیایی برای الحاق اراضی ندارد. مدیران مربوطه چه پاسخی برای قضاوت آیندگان خواهند داشت؟
انتظار می رود باتوجه به تاثیر چنین الگوهای شهرسازی بر تضعیف ارزشهای دینی و افزایش آسیبهای اجتماعی و فرهنگی، خود علمای عظام به این فاجعه ورود کنند و اجازه تکرار اشتباهات گذشته را ندهند. در غیر این صورت اگر این اتفاق در قم رخ دهد پس فاتحه سایر شهرها را هم باید پیشاپیش بخوانیم.
@baladetayyeb
نامه به رئیس جمهور.pdf
601.8K
متن کامل نامه بسیار مهم ۱۰ نهاد دانشگاهی و حوزوی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی خطاب به رئیس جمهور محترم درخصوص لزوم تجدید نظر جدی در سیاستهای کلان مدیریت شهری و شهرسازی و تقاضا برای توقف دو کلان پروژه در تهران و قم (به عنوان پایتختهای سیاسی و مذهبی کشور).
بخشهایی از این نامه مهم:
- آیا صلاح است که در دولت انقلابی جنابعالی، برخی مدیران دائماً شعار شهر اسلامی ایرانی را در رسانه ها مطرح نمایند ولی در عمل، شهرسازی حاصل از تمدن معاصر غربی و نظام سرمایه داری را حتی در مهد علوم دینی و پایتخت مذهبی ایران بدون کم و کاست اجرا نمایند؟ آیا عملکرد چنین مدیرانی مصداق آیه شریفه لِمَ تَقولونَ مالا تَفعَلون (صف/۲) نیست؟
- در حالی که مساحت مجموع شهرها و روستاهای کشور فقط حدود یک درصد از مساحت کشور را تشکیل می دهد، خساست مدیران مربوطه در آزادسازی بخش ناچیزی از اراضی ملی برای شکستن احتکار زمین و تمرکز زدایی از کلانشهرها محل سوال جدی دلسوزان است.
- اصرار برخی مدیران بر تداوم سیاستهای اشتباه شهرسازی و تراکم افزایی در کلانشهرها که محصول نظام سرمایه داری غربی است، سبب افزایش فاصله طبقاتی و افزایش ضریب جینی فضایی شده است و طبق پژوهشهای معتبر، این نوع سیاستهای شهرسازی عملاً به محرومتر شدن قشر محروم جامعه و ثروتمندتر شدن هرچه بیشتر قشر مرفه و دهکهای ثروتمندتر منتج شده است. متاسفانه شواهدی در دست است که احتمالاً یکی از دلایل تداوم این نوع تراکم افزایی و توسعه عمودی کلانشهرها، تعارض منافع عده ای از مدیران یا نزدیکان ایشان است.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازتاب گسترده نامه ۱۰ نهاد حوزوی و دانشگاهی فعال در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی ایرانی به رئیس جمهور محترم در خبرگزاری ها و بخش های مختلف خبری صدا و سیما. این ویدئو مربوط به انعکاس این نامه در بخش خبری ۲۰:۳۰ مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۳ می باشد.
همچنین خبرگزاری رسمی دولت (ایرنا) و برخی خبرگزاری های دیگر نیز این نامه را منتشر کردند.
امید است با درایت ریاست محترم جمهور، تقاضای ۱۰ نهاد مذکور برای بازنگری اساسی در سیاستهای مدیریت شهری و شهرسازی به ویژه در دو کلانشهر تهران و قم مورد توجه جدی قرار گیرد.
لینک انعکاس خبر در خبرگزاری دولت (ایرنا): https://irna.ir/xjLkcx
@baladetayyeb
1_2542014938.pdf
177.4K
طرح عجیب شورای عالی استانها که برای بررسی به مجلس شورای اسلامی ارسال شده و خلاصه اش این است که علاوه بر تهران، در سایر کلانشهرها نیز مدیریت کمیسیون ماده ۵ با شهرداریها باشد؛ یعنی مدیریت کمیسیونی که مهمترین مجرای تراکم فروشی است را به کسی بسپاریم که خودش مهمترین ذی نفع این موضوع است! به اصطلاح عامیانه یعنی گوشت را بدهیم دست گربه! آیا این تعارض منافع آشکار نیست؟!
کمیسیون ماده ۵ چه گُلی بر سر تهران زده که بخواهیم همان گُل را بر سر سایر کلانشهرها هم بزنیم؟ آیا نمی دانید که طی چند دهه اخیر، بیشترین حجم از تراکم فروشی و بیشترین حجم تخلف از طرحهای توسعه شهری در تهران، از طریق همین کمیسیون اتفاق افتاده است؟
آلودگی هوای تهران ومشکلات ترافیکی و زیست محیطی و اجتماعی اش را نمی بینید؟! آیا این مشکلات، نتیجه بارگذاریهای فراتر از ظرفیت و تراکم فروشیهای دهه های قبل نبوده که امروز این بلا را بر سر تهران آورده است؟! خفه شدن شهروندانمان در آلودگی هوای تهران بس نیست که بخواهیم بقیه شهرها را هم تهرانیزه کنیم وآینده کودکانمان را تباه کنیم؟
به جای اینکه اشتباهات در تهران را جبران کنید میخواهید با تکرار اشتباهات تهران، سایر شهرها را هم تهرانیزه کنید؟!
شما را به خدا بس کنید؛ چهل و چند سال از انقلاب گذشت و هنوز دارید با سیاستهای کاملاً متعارض با فلسفه انقلاب اسلامی شهرها را اداره می کنید؟ رهبر معظم انقلاب با چه زبانی به ما بفهمانند که در پیچ تاریخی هستیم وعبور از این پیچ، ایده های جدید می طلبد و نه بسط تصمیمات اشتباه قبلی به سایر شهرها.
انشاالله مجلس محترم به وظیفه خود به احسن وجه عمل نماید
@baladetayyeb
پایان حیرت آور گفتگوی ویژه خبری مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۴ و سه علامت تعجب! :
نمی دانم چند نفر از عزیزان، این گفتگوی ویژه خبری را دیدند؛ معاون محترم عمرانی استاندار قم درخصوص دلایل جایگزینی آپارتمان سازی به جای ویلایی سازی در نهضت ملی مسکن شهر قم دلایلی را مطرح کردند. هر آنچه ایشان فرمودند را کارشناسان محترم برنامه با عدد و رقم پاسخ دادند و مشخص شد که هیچ یک از دلایل مدافعان آپارتمان سازی و متراکم سازی شهرها، صحت ندارد. زیرا مشخص شد که هم در خصوص مجموع هزینه های ساخت و زیرساخت، واحدهای ویلایی نسبت به آپارتمانی مقرون به صرفه تر است؛ هم مصرف آب واحدهای ویلایی و آپارتمانی تقریباً برابر است و هم توسعه افقی در مقایسه با توسعه عمودی و آپارتمانی، به مراتب آسیب های زیست محیطی کمتری به شهر وارد می کند و مهمتر از همه، مسکن ویلایی با سبک زندگی ما تناسب بیشتری دارد و آسیب ها و مسائل اجتماعی و فرهنگی آن نیز به مراتب کمتر است.
اما بعد از این همه بحث کارشناسی، معاون محترم استاندار در پاسخ به سوال مجری محترم که از او پرسید که آیا با توجه به مباحث مطرح شده، قول تجدید نظر در آپارتمان سازی را می دهید، خیلی واضح و در پایانی حیرت آور فرمودند خیر!
تعجب اول حقیر از این برادر بزرگوار و سایر دوستانی است که بعد از مباحث کارشناسی، باز هم بر نظرات غلط خود پافشاری می کنند! خدمت این دوستان عرض می کنم که بخش عمده ای از مشکلات مملکت ما برای همین نوع تعصبات بی جا است.
تعجب دوم حقیر از نهادهای نظارتی است که به رغم مصوبه شورای عالی مسکن و فرمایشات شخص رئیس جمهور و حتی منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم تحقق سبک زندگی اسلامی ایرانی در زمینه شهرسازی، برخی مدیران میانی مملکت حتی در پایتخت مذهبی کشور به این مصوبات و منویات و فرمایشات رسماً بی توجهی می کنند و همان روال های اشتباه سابق را ادامه می دهند و در عین حال، نهادهای نظارتی نیز صرفاً نظاره گر این بی توجهی به سیاست های رسمی نظام هستند! خب دقیقاً باید چه اتفاقی بیفتد که شما احساس مسئولیت کنید و به موضوع ورود نمایید؟!
تعجب سوم حقیر هم این است که چطور ممکن است چهل و چند سال از انقلاب اسلامی گذشته باشد و بیش از سیصد هزار شهید برای اقامه دین خدا در حوزه های مختلف فرهنگی و اعتقادی و اقتصادی و غیره داده باشیم ولی هنوز شهرهایمان را با همان الگوهای دین ستیزِ برگرفته از نظام سرمایه داری غربی بسازیم و اغلب مدیران متشرعی که حتی جای مهر بر پیشانی دارند نیز متوجه نباشند که با این نوع شهرسازی، در حال ویران کردن باورها و ارزشهای بومی و اعتقادی مردم هستند؟! آقایان و خانمها، فأین تذهبون؟!
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیف مهمتر است یا میل؟!
درباره واژه "حیف و میل" زیاد شنیده ایم. اگر مدیری از جایگاه خود سوء استفاده کند و مثلا چند ده میلیارد تومان از بیت المال را میل کند و نهادهای نظارتی متوجه شوند سریعا به موضوع ورود می کنند.
اما در این ویدئوی کوتاه ببینیم که طی دهه های اخیر، چه حجم انبوهی از منابع کشور و ملت در پروژه های مسکن دولتی (که زمینش رایگان بوده) به دلیل اتخاذ سیاستهای اشتباه مدیران کارنابلد، حیف شده است. اینجاست که اهمیت این جمله شهید چمران مشخص می شود: "تقوا از تخصص لازمتر است، آن را ميپذيرم، اما ميگويم آن کس که تخصص ندارد و کاري را ميپذيرد، بيتقواست".
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"دنبال این نروید که همان طوری که در طاغوت میکرد، شهرها را خیلی مزین کنید و شهرها را خیلی بزرگ بکنید و همه همّ دولت و همه بودجه مملکت خرج شهرها بشود و خرج شمال شهر بشود که باز همان طاغوتیها از آن استفاده بکنند؛ برای این پایین شهریها، برای این بیچارهها - اسلام است؛ حکومت اسلام است - برای اینها فکر بکنید" (صحیفه نور، جلد ۱۳، ص ۲۰۴).
چرا برخلاف فرمایشات ایشان، اغلب امکانات کشور را در کلانشهرها، آن هم غالبا در مناطق مرفه کلانشهرها متمرکز کردیم و از بقیه ظرفیتهای سرزمین غفلت کردیم؟ آیا این نوع تمرکزگرایی، همان چیزی نیست که نظام سرمایهداری میگوید که نتیجه اش، ثروتمندتر شدن هرچه بیشتر قشر مرفه و فقیرتر شدن هرچه بیشتر قشر مستضعف است؟
این جملات مرحوم امام در ترکیب با این کلیپ خیلی معنادار است.
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۲۶ ثانیه
@baladetayyeb
ضمن احترام فراوان به مدیرانی که مخلصانه، آگاهانه و عالمانه مشغول خدمت هستند، اما کم نداریم مدیرانی که بعد از چهل و چند سال از انقلاب، هنوز متوجه ماهیت انقلاب اسلامی نشده اند و کماکان مشغول اجرای نعل به نعل سیاستهای نظام سرمایه داری در این مملکت هستند و هرچه هم با این دوستان بحث می شود که انفلاب اسلامی، راهکارها و روشهای متناسب با فلسفه و مبانی خود را می طلبد از خواب غفلت بیدار نمی شوند.
به گمانم گروه اول (مدیران مخلص و در عین حال آگاه و عالم) باید گروه دوم (مدیران غافل) را به سبک این تصویر به دوش بگیرند تا مملکت بتواند به سلامت از این پیچ تاریخی که پر از میدان مین است رد شود؛ وگرنه معلوم نیست که با تداوم ترکاندن مینها توسط این گروه دوم، چه بر سر مملکت بیاید.
@baladetayyeb
یادداشت دو بخشی با موضوع بحران مسکن و راهکار پیشنهادی برای حل آن (بخش اول یادداشت):
متاسفانه مسئله مسکن به نوعی به مهمترین مسئله کشور ما تبدیل شده است و وعده دولت برای ساخت ۴ میلیون مسکن نیز تاکنون پیشرفت بسیار اندکی داشته است. هم اکنون سهم مسکن از سبد خانوار در مناطق شهری ما حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد است در حالی که متوسط جهانی این عدد، کمتر از ۲۰ درصد از سبد هزینه های خانوار است. از دلایل این بحران، کوتاهی ها و ترک فعلهای قبلی (به ویژه در ۸ سال دولت سابق است)؛ به همین دلیل و برای جبران کوتاهی ها، نهضت ملی مسکن تعریف شد ولی این نهضت نیز تاکنون بسیار کند پیش رفته است.
یکی از دلایل اصلی عدم پیشرفت نهضت ملی مسکن، مشکل بانکها برای پرداخت تسهیلات مسکن است. ظاهرا، مقرر شده است در راستای تامین مالی برای پرداخت این تسهیلات، سهامی به ارزش ۳۵ هزار میلیارد تومان به بانکها داده شود تا بانکها با عرضه این سهام در بورس به سرمایه مورد نیاز برای پرداخت تسهیلات دست یابند.
اما به این راهکار، حداقل سه نقد مهم وارد است:
- اولا بعد از ریزش های دو سال اخیر، هنوز مردم اعتماد لازم را به بورس پیدا نکرده اند و رشد اخیر بورس نیز حاصل افزایش شدید قیمت دلار بوده و لذا این حجم از عرضه سهام در بورس برای تامین مالی تسهیلات ممکن است مجددا به ریزش بورس منتج شود.
- ثانیا قاعدتا تزریق این حجم از تسهیلات و نقدینگی به جامعه، آثار تورمی قابل توجهی بر جای خواهد گذاشت.
- ثالثا با توجه به برخی تجارب منفی گذشته، برخی از مردم به پروژه های انبوه سازی مسکن دولتی اعتماد چندانی ندارند؛ کما اینکه هنوز بعد از سالها، برخی از واحدهای مسکن مهر، تکمیل و تحویل متقاضیان نشده است.
با توجه به نقدهای فوق، انشاالله در بخش دوم این یادداشت، به تشریح راهکار پیشنهادی خواهیم پرداخت.
@baladetayyeb
یادداشت دو بخشی با موضوع بحران مسکن و راهکار پیشنهادی برای حل آن (بخش دوم یادداشت):
با توجه به مواردی که در بخش اول یادداشت تشریح شد پیشنهاد میشود دولت از راهکار مسکن اندک افزا با رویکرد توسعه افقی (مسکن ویلایی) استفاده کند. زیرا با توجه به بی اعتمادیِ بسیاری از شهروندان به پروژه های انبوه سازی و مسکن دولتی، بهتر است دولت از تصدی گری اجتناب کند و به جای آن، روشی را اتخاذ کند تا مشارکت حداکثری توسط خود مردم برای ساخت مسکن اتفاق بیافتد؛ تجربه هم نشان داده است که هر جا خود مردم وارد میدان شده اند گره مشکلات باز شده است. برای این امر، دولت با شکستن احتکار زمین، باید بخش اندکی از زمین های دولتی را به مردم واگذار کند و اندکی نیز تسهیلات ارائه نماید تا خود مردم بتوانند ساخت مسکن را در زمینهای واگذار شده با الگوی ویلایی ۱ یا نهایتا ۲ طبقه شروع نمایند و ادامه کار را مردم به تدریج با نقدینگی که خود تامین می نمایند تکمیل نمایند. این، همان راهکار مسکن اندک افزا با الگوی توسعه افقی است.
برخی از مزایای این روش:
- اولا در مقایسه با روش قبل (که در بخش اول یادداشت تشریح شد) تسهیلات کمتری به مردم ارائه میشود و اغلب نقدینگی را خود مردم به تدریج تامین می نمایند و لذا برخلاف روشهای قبلی، نه تنها آثار تورمی ندارد بلکه به دلیل جمع آوری نقدینگی که اکنون در جامعه موجود است و غالبا صرف فعالیتهای غیر مولد میشود (نظیر طلا و سکه و دلار و ...)، به کنترل تورم نیز می تواند کمک نماید. در این روش چون واحدها ویلایی است و خود فرد، مالک تمام و کمال ساختمانش است، به هر طریق ممکن نقدینگی لازم را برای تکمیل تدریجی خانه اش تامین می کند.
- ثانیا چون در این راهکار، جنس پروژه ها از نوع انبوه سازی نیست و محور کار، خود مردم هستند لذا دیگر خبری از بی اعتمادی به پیمانکار و دولت و غیره در پروژه های انبوه سازیِ مسکن دولتی نیست و مشارکت حداکثری مردمی که همیشه حلال المسائل بوده است واقع خواهد شد.
- ثالثا چون خود مردم خانه های ویلایی خود را به تدریج با سلیقه خود تکمیل می نمایند حس تعلق بیشتری به واحدهای خود خواهند داشت و لذا احتمال ماندگاری بیشتر و بالتبع پایداری اجتماعی بیشتری برای چنین بافتهایی می توان تصور نمود.
- رابعا چون در این حالت، الگوی ویلایی جایگزین انبوه سازیهای آپارتمانی میشود از معایب مسکن آپارتمانی و بلوکهای متراکم اجتناب میشود؛ معایبی نظیر افزایش آسیب های اجتماعی، مسائل زیست محیطی و ... که در مجتمع های آپارتمانی به مراتب بیشتر از ویلایی است. به علاوه این نوع واحدهای ویلایی با سبک زندگی اسلامی ایرانی و فرهنگ ما نیز تطبیق بیشتری دارد.
- خامسا بار مالی کمتری به مردم وارد میشود زیرا طبق محاسبات، اگر هزینه زمین رایگان باشد (نظیر نهضت ملی مسکن که زمین را خود دولت تامین می کند) هزینه های ساخت واحد ویلایی در مقایسه با واحد آپارتمانی به مراتب کمتر است؛ چون هزینه مشاعات و آسانسور و ... حذف میشود و لذا مردم با هزینه کمتری و سریعتر می توانند با مدیریت خود و به دور از بدقولی های بقیه شرکا و وعده و وعیدهای دیگران، واحدشان را تکمیل نمایند.
البته در این راهکار، لازم است برای ضمانت اینکه زمین های واگذار شده توسط دولت در مدت معینی توسط مالکان ساخته شوند و وارد چرخه سفته بازی نشوند تدابیری نیز توسط دولت اندیشیده شود.
@baladetayyeb
صدا ۰۰۲.m4a
11.22M
بیانات صریح امام جمعه پردیسان قم در نقد چند بُعدی مسکن آپارتمانی و گلایه از توقف ویلایی سازی در شهر قم در نماز جمعه پردیسان، مورخ ۱۴۰۱/۱۰/۹
به عنوان یک کارشناس معماری و شهرسازی، عمق درک ایشان از این موضوع را تحسین می کنم و استماع این فایل را خدمتتان پیشتهاد می کنم.
مدت زمان: ۱۱ دقیقه
@baladetayyeb
چند سطر برای مدیران خوب و باعرضه درباره "عمق سکولاریسم در نظام آموزشی و اجرایی کشور" (این چند سطر، در خصوص معماری به عنوان مثال ارائه شده است اما همین وضعیت، بر بسیاری از موارد دیگر نیز حاکم است):
مدت زمان مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه
گرچه می دانم که این روزها، عملکرد برخی از مدیران خوب ولی بی عرضه (به تعبیر آیت الله جوادی آملی) باعث شده نتوان به سهولت از لزوم توجه به آموزه های دینی در مدیریت کشور سخن گفت ولی چون شخصا بی عرضگی این نوع مدیران را به پای اسلام نمی نویسم لازم دانستم این چند سطر را بنویسم. یکی از گرایش های کارشناسی ارشد در رشته معماری، کارشناسی ارشد معماری اسلامی است. در سایر گرایش های معماری، نام بردن از منابع دینی و آموزه های اسلامی، از نظر برخی از اساتید سکولار، خبط بزرگ تلقی می شود اما آنچه جای تعجب دارد وضعیت سرفصل های کارشناسی ارشد معماری اسلامی است. توضیح آنکه در رشته معماری، مهمترین واحدهای درسی، دروس طراحی است و ارشد معماری اسلامی دارای سه درس طراحی با این عناوین است: طراحی ابنیه مذهبی ۱ و ۲ و ۳ که به ترتیب طی ترمهای ۱ تا ۳ به دانشجو ارائه می شود.
اما همانطور که از عناوین درسی این سه درس مشخص است، هر سه صرفا متمرکز بر طراحی ابنیه مذهبی نظیر مسجد و حوزه علمیه و ... می باشد. خب معنای این چیست؟ معنایش آن است که از نظر دوستانی که این سرفصلها را نوشته اند و تصویب کرده اند، اسلام در خصوص معماری، به جز معماری ساختمانهای مذهبی، ساکت و صامت است و لذا معماری اسلامی، صرفا یعنی معماری ابنیه مذهبی!
در چنین نگرشی، به اشتباه چنین تصور می شود که اسلام در طراحی سایر موارد نظیر مسکن، بازار، محله و ... هیچ حرفی برای گفتن ندارد (نه در سطح استراتژی و تاکتیک و نه در سطح راهکار و تکنیک) و لذا در سایر ابنیه، آموزه ها و استانداردهای برگرفته از سایر منابع (بعضا منابع کاملاً متعارض با آموزه های دینی)، مبنای تعلیم دانشجویان ما قرار می گیرد.
آنگاه همین دانشجویان، بعد از فارغ التحصیلی، مشغول کار می شوند و شهرهای ما را بر اساس همین آموزش سکولاری که در دانشگاه ها دریافت کرده اند، طراحی می کنند و یا بعضاً با گرفتن مسئولیت های اجرایی یا تقنینی، سیاستهای کلان کشور را تعیین می نمایند. نتیجه می شود همین وضعیت فعلی که برای آنکه به آقایان و خانمهای مدیر (در واقع همان دانشجویان دیروز) بفهمانیم که مثلا عمودی سازی، آپارتمان سازی و یا متراکم سازی شهرها در تعارض با سبک زندگی اسلامی ایرانی است باید پوست خودمان را بکنیم و آخرش هم متوجه نشوند که دارند با مصوبات و برنامه های خود، چه تیشه ای به ریشه سبک زندگی و مبانی تمدنی ما می زنند.
ماحصل چه می شود؟ میشود انبوهی از برنامه های متعارض با مبانی اسلامی که گرفتاری اش می مانَد برای ملت مظلوم. مثلا یک قلمش همین آلودگی هوای این روزهای تهران و کلانشهرها هست که نتیجه تمرکزگرایی ها و بارگذاری های بیش از ظرفیت اکولوژیک شهرها است؛ در حالیکه اگر آقایان و خانمهای مسئول، درست آموزش دیده بودند میدانستند که در منابع دینی، این نوع توسعه عمودی و متراکم نفی شده است. نمی دانم، شاید هم آموزش دیده اند ولی در مقام اجرا، سکولار اقدام می کنند و اراده اجرای دانسته ها را ندارند و یا پای منافع دیگری در میان است و ...
خب با توجه به توضیحات فوق، آیا مسئولان ذیربط (البته از نوع خوب و باعرضه)، وظیفه ای برای درمان این نوع نگرش سکولار، هم در سیستم آموزشی و هم در سیستم اجرایی کشور ندارند؟
@baladetayyeb
ببینید غربیها چطور با ایدههای خلاقانه، از اتمام سال ۲۰۲۲ و آغاز سال ۲۰۲۳ برای تبلیغ فرزندآوری بهره بردهاند.
در کنار این نوع تبلیغات، آنها سعیشان بر این است که الزامات فرزندآوری را عملا نیز لحاظ کنند که از مهمترینش، نوع مسکن و کم و کیف آن است. هم اکنون، سهم مسکن از سبد هزینههای خانوار در برخی کلانشهرهای ما حدود ۵۰درصد است در حالی که متوسط جهانی این رقم، زیر ۲۰درصد است! علاوه بر هزینه زیاد مسکن، کیفیت اغلب خانههای ما نیز هیچ سنخیتی با فرزندآوری بیشتر ندارد؛ خانههای نُقلی پنجاه شصت متری در کلانشهرهای متراکم و پر از دود که دائما مدارسش از شدت آلودگی هوا تعطیل میشوند و کودکانش بدون تامین نیازهای روحی و جسمی خود مجبورند صبح تا شبشان را توی این قفسهای آپارتمانی سپری کنند چطور می توانند بستری برای فرزند آوری بیشتر باشند؟
چطور است که در خود آمریکا (به عنوان مهد نظام سرمایه داری) از الگوی شهرسازیِ پهن دشتی و شهرهای کم تراکم و خانه های وسیع استفاده می کنند ولی ما باوجود داشتن زمین فراوان، شدهایم کاسه داغتر از آش و دائم بر تنور تمرکز و تراکم کلانشهرهایمان می دمیم و حتی شهرهای کوچکمان را هم داریم تهرانیزه میکنیم! آیا میدانستید که اکنون کمتر پایتختی در جهان است که تراکمش بیشتر از تهران باشد؟ دولت محترم با شکستن تحریم خودساخته زمین و باز کردن کمربند شهرها، عملا تراکمزدایی از کلانشهرها را شروع کند تا هم مشکل مسکن مردم حل شود و هم به تبعش معضل فرزندآوری حل شود.
@baladetayyeb
طبق آموزه های سنتی، رنگ ها و نورها نیز مانند انسانها، طبایع مختلف دارند و لذا هر نوع فضایی با توجه به عملکرد و طبعش، رنگ و نور متناسب با خود را می طلبد. در این تصویر، دقت معمار ایرانی در انتخاب رنگ و نور دو فضای متفاوت از خانه طباطبایی های کاشان را ملاحظه بفرمایید.
تصویر سمت راست (تالار یا به قول امروزی ها، پذیراییِ خانه) است و تصویر سمت چپ (سه دری یا به قول امروزی ها، اتاق در همین خانه). در ارسی های تالار از رنگ های محرّک مانند قرمز به وفور استفاده شده است زیرا فضای تالار، فضایی اجتماعی است که برای مهمانداری و تعاملات اجتماعی با مهمانان طراحی شده است و لذا بهتر است از رنگ های گرم نظیر قرمز در چنین فضایی بیشتر استفاده شود تا منتج به روابط گرم تر و افزایش تعاملات شود. اما در سه دری (که عملکردش تقریبا شبیه به اتاق در خانه های امروز است) فضا شخصی تر است و لذا غلبه با رنگ های سکون آفرین و ملایمتر نظیر سفید و آبی است که این ویژگی ها کاملاً با عملکرد اتاق تطبیق دارد.
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حجاب زدایی از البسه تا حریمزدایی از ابنیه!
در این ویدئو مشاهده بفرمایید که غربیها از چند دهه قبل، چطور برای تغییر سبک البسه و ابنیه ما سند محرمانه میپیچیدند! عجیب آنکه اغلب مدیران ما (چه در شورای عالی شهرسازی، چه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و چه در شهرداریها و سایر نهادهای مسئول) بعد از چند دهه از این سند خیلی محرمانه، هنوز متوجه این راهبرد آنها و تاثیر معماری و شهرسازی بر مسئله عفاف و حجاب نشدهاند و در دهه پنجم انقلاب اسلامی هنوز در حال تکرار همان سیاستهایی هستند که ریشه در دوره پهلوی دارد! اینکه عرض میشود انقلاب اسلامی هنوز وارد عرصه معماری و شهرسازی نشده دلیلش چنین مواردی است.
@baladetayyeb
سه سوت درباره زندگی در شعارهای «خانه، ماشینی برای زندگی» و «زن زندگی آزادی».
زمان لازم برای مطالعه: سه دقیقه
- سوت اول و شعار خانه، ماشینی برای زندگی:
لوکوربوزیه (معمار مشهور فرانسوی و پدر معماری مدرن)، حدود ۹۰ سال قبل، با طرح شعار «خانه، ماشینی برای زندگی»، سبک زندگی جدیدی را تئوریزه کرد که در آن، فضاهای شهر به چند بخش اصلی تقسیم شدند: سکونت، کار و تفریح. در نتیجه، خانه که تا قبل از آن، هم فضای کار و تولید بود و هم فضای تفریح و هم فضای سکونت و استراحت، به سرپناهی صرفاً برای خواب و استراحت تقلیل یافت. لذا همان طور که ماشین شبها در گوشه پارکینگ، پارک میشود تا فردا مجدد روشن شود و مورد استفاده قرار گیرد، کارکرد خانه نیز به پارکینگ شبانه انسانهایی بدل شد که بعد از فعالیت روزانه، صرفاً شب را در این سرپناه، پارک میکنند تا برای فعالیت فردایشان دوباره آماده شوند.
تا به حال ماشینی دیده اید که مثلا برای مهمانداری و تعاملات اجتماعی فضا داشته باشد؟! لذا چون خانه ماشین زندگی شد، به تدریج همه چیزش ازش گرفته شد؛ تربیت و تفریح کودکان به مهد کودکها واگذار شد، مهمانداری به تالارها و کافه ها، تفریح به پارکها و شهربازیها و طبخ غذا نیز به بیرون برها و رستورانها سپرده شد و به این ترتیب، از خانه، فقط سلولی ماند برای خواب شبانه. دقیقاً شبیه به همین سلولها و قفسهای پنجاه شصت متری که در کلانشهرها میسازیم و اسمش را خانه گذاشته ایم.
به این ترتیب، مفهوم خانه های نُقلی و سلولی پدیدار شد، زیرا طبیعی بود که خانه ای که دیگر نه فضای کار و تولید است و نه فضای مهمانی و نه فضای تفریح، نیازی به وسعت چندانی ندارد و به این ترتیب، سلولهایی پدیدار گشت که بایستی همچون ماشین، اقتصادی باشند؛ و طبیعی بود که در این نگاه اقتصادی، کیفیتهای خانه سنتی (نظیر حوض و درخت و ایوان و غیره) فدای مفاهیم کمّی نظیر متراژ و زیربنا و غیره شود.
- سوت دوم و شعار زن، زندگی، آزادی:
وقتی همه چیز خانه را از آن گرفتیم، آنگاه چه بلایی بر سر زن خانه آوردیم؟ خانه تبدیل شد به سلولی برای حبس او؛ سلولی که دیگر نه فضایی داشت برای تربیت و تفریح کودکانش و نه فضایی برای تولید خانگی و نه فضایی مناسب و وسیع برای مهمانداری. پس برای آزادی از چنین قفسی، لازم شد که زن، خانه را رها کند و آزادی را در محیط بیرون خانه و فضای شهری جستجو کند و چنین شد که فضای شهری تبدیل شد به فضایی برای تبرّجات زنانه و تامین نیازهای روحی، روانی و عاطفی او. لذا مفهوم خانه داری که تا قبل از آن و در فرهنگ سنتی، مفهومی مثبت تلقّی می شد به مفهومی منفی بدل شد و به زن چنین القا شد که حتی اگر شده، با حقوقی نصف حقوق مردان در محیط بیرون خانه کار کند ولی انگ خانه داری را تحمل نکند! پس خانه که تا قبل از مدرنیسم، برای زن هم فضای زندگی بود و هم فضای آزادی، به سلولی تبدیل شد برای حبس او و فرزندانش.
به این ترتیب زن را از خانه به کارخانه کشاندیم و فضای خانه های باصفای سنتی را به سلولهایی قفس گونه برای زندان کردن زنان تبدیل کردیم و او را مجبور کردیم که آزادی را نه در کانون خانه و خانواده بلکه در فضاهای شهری و بیرون خانه جستجو کند. در نتیجه، به او القا کردیم که خانه داری، چیزی نیست به جز مفهوم کرختِ خانه نشینی و لذا برای رهایی و آزادی از این کرختی، دل او را از خانه میکنیم تا چرخ کارخانه ها ارزانتر بچرخد.
در چنین سبک زندگی، کودکان بایستی طعم محبت را در مهد کودکها جستجو نمایند و پیران بایستی طعم حمایت را در خانه های سالمندان گدایی نمایند و همسران نیز بایستی طعم عشق و محبت همسرانه را در فضای مجازی و فضای شهری و هر فضای دیگری به جز کانون خانه بجویند. چه نتیجه شومی! تخریب بنیان خانه و خانواده به قیمت چرخاندن هر چه ارزانتر چرخهای نظام سرمایه داری!
- سوت سوم برای آقایان و خانمهای مسئول:
آیا چنین خانه ای می تواند بستر تحکیم خانواده و تعالی معنوی و حقیقی انسان باشد؟ چنین خانه ای، "اُدْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين: با سلامت و ايمنى داخل آنجا شويد" است (حجر/۴۶) و یا سلولی است جهنم گونه؟ "قِیلَ ادخُلوُا أبوابَ جَهنّم: به آنها گفته شود از درهای جهنم وارد شوید" (زمر/۷۲).
مدیرانی که دائم شعارهای انقلابی میدهند بدانند که شرط لازم برای تعالی جامعه، طراحی درست ظرف آن جامعه است و هر مظروفی، ظرف متناسب با خود را می طلبد. شهرسازی متراکم و عمودی با سلولهای پنجاه شصت متری، ظرف نظام سرمایه داری است که مظروف شعارهای اسلامی و انقلابی در آن نمی گنجد. پس لطفا یا شعارهایتان را عوض کنید و دیگر دم از اسلام و انقلاب نزنید و یا اگر بر این شعارهای اسلامی اصرار دارید، دست از تقلید از شهرسازیِ متناسب با نظام سرمایه داری بردارید و مسکن و ظرف متناسب برای زیست و زندگانی حقیقی انسانها را تدبیر نمایید.
@baladetayyeb
نامه به شهردار.pdf
148.4K
متن نامه مهم رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران که در حاشیه جلسه تودیع و معارفه به شهردار محترم تهران تقدیم شد.
علی رغم هشدارهای اعلام شده و به رغم سپری شدن چند ماه از تحویل این نامه، هنوز مدیران شهری تهران در حال پیگیری همان سیاستهای خطرناک سابق هستند و لذا اکنون این نامه به صورت عمومی در این کانال منتشر می شود تا انشاالله در پیشگاه خدای متعال، به تکلیف خود عمل کرده باشم و مدیون خون شهدای والا مقام و هموطنان عزیزم به خاطر سکوت و مصلحت اندیشی های بیجا نشده باشم.
به عنوان معلم کوچک دانشگاه به همه دلسوزان هشدار می دهم که سکوت آنها ممکن است در آینده نه چندان دور، منجر به تشدید جدی مسائل تهران شود (اعم از آلودگی هوا و مسائل زیست محیطی و ترافیکی و آسیبهای اجتماعی و ...) و آنگاه ممکن است این مسائل به بحران امنیتی برای کل نظام تبدیل شود. به ویژه آنکه الگو بودن تهران برای سایر شهرهای کشور، سبب نگرانی مضاعف دلسوزان شده است. والعاقبه للمتقین
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا تا به حال درباره بیماری سارسلیته و ارتباط آن با آپارتمان نشینی چیزی شنیده اید؟! این ویدئوی کوتاه را مشاهده بفرمایید.
زمان: ۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه
@baladetayyeb
معماریِ ضد زن و زندگی
زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه
لطفا به این جملات وارطان هوانسیان، از شاخصترین معماران دوره پهلوی که مروّج سیاستهای رضاشاه و محمدرضا شاه پهلوی برای تغییر هویت زنان ایرانی بود دقت بفرمایید:
"کسانی که آن زمان (دوره قبل از سلسله پهلوی) را به یاد دارند به خوبی میدانند که ساختمانهای این شهر بزرگ (تهران) مانند طبقه نسوان (بانوان) که در زیر چادر سیاه مستور بودند با دیوارهای بلند کاهگلی و یکنواخت محصور و جز با یک در چوبی آن هم به اشکال مختلف که در روی آنها کوبه های آهنی بدقوارهای نصب شده بود وسیله ارتباط دیگری با دنیای خارج خود نداشتند. در آن عصر یعنی قبل از رفع حجاب مگر کسی میتوانست آن حصار سیاه و غم انگیز را از گرد منزل مسکونی خود برداشته و از اتاق نشیمن، پنجرهای بر روی خیابان باز کند و یا بالکنی در جا و بنای خود احداث نماید؟ آن روزها همانگونه که زن در خانه محبوس و به مثابه یک نفر زندانی زندگی میکرد ساختمانها و باغها و سایر اماکن پایتخت ما هم در میان دیوارهای بلند محصور و مستور مانده و باز چنانکه در چهره زن آن روز، جلوه تبسم و صفا دیده نمیشد قیافه ساختمانها نیز در پناه همین دیوارهای گلی سیاه و بعضاً سر به فلک کشیده، عبوس و غمگین به نظر می رسید".
هوانسیان و همفکرانشان با این تفکر که خانه سنتی و درونگرای ایرانی همچون حصار و زندان است، مروّج معماری مدرن غربی در این کشور شدند و پیشنهادشان برای رهایی زن ایرانی از حصار معماری سنتی، تبدیل خانههای درونگرای سنتی به برونگرا بود. نتیجه آن تفکر را امروز شاهد هستیم؛ دیگر نه از حیاط مرکزی در خانههایمان خبری هست و نه از حوض و درخت و نه از ایوان های باصفا و پر از گلدان. به جایش برای آزادی زنانمان، آپارتمانهای قوطی کبریتی ساختهایم که گرچه پنجرههایش به جای حیاط مرکزی به سمت کوچه و خیابان باز میشود، ولی آنقدر شهرهایمان را عمودی و متراکم ساختهایم که اگر لحظهای همان پنجره باز شود، حریم خصوصی زن خانه از تیررس دید بلوکهای روبرو در امان نخواهد بود. لذا نه تنها به او آزادی و وسعت دید و منظر ندادیم بلکه زن ایرانی و فرزندانش را در این شهرهای عمودی و آلوده و در داخل این آپارتمانهای سلول مانند، از مواهب طبیعی و باد و نور طبیعی خورشید هم محروم کردیم.
دوباره این جمله هوانسیان را مرور کنیم: «آن روزها زن در خانه محبوس بود!»؛ کاش ایشان اکنون در قید حیات بود و معماری این روزهای شهرهایمان را میدید تا از او میپرسیدیم که اکنون که زنانمان در قفسهای آپارتمانی، نه فضای کافی برای مهمانداری دارند و نه فضای کافی برای بازی با بچه و تربیت فرزند و نه فضای کافی برای سرگرمیها و تولیدات خانگی، بیشتر محبوس و محصور هستند و یا آن زمان که زن ایرانی، خانهاش را نه فقط سرپناه، که مسکن، به معنای محل آرامش میدید و برای همه این فعالیتها، فضای کافی داشت؟
"وَالله جَعَل لَکُم مِن بُیُوتِکُم سَکَنا: و خداوند برایتان از خانههایتان آرامش قرار داد" (نحل/۸۰)؛ آیا اینکه خدای متعال در این آیه میفرماید از خانههایتان آرامش آفریدیم (و نه در خانههایتان)، معنایش این نیست که فقط برخی خانهها آرامش بخش هستند و نه هر خانهای؟ اگر بله، شرط آرامش بخشی برای معماری خانه چیست؟ خانههای افقی و پوشاننده و یا خانههای عمودی و عریان و بدون حریم؟
جا دارد آن دسته از مدیرانی که دائم در حال ترویج و تکثیر این نوع معماری و شهرسازی عمودی هستند با خود بیاندیشند که آیا میان افزایش دائم نرخ نزاع و طلاق و مسائل خانوادگی با این نوع آپارتمانهای ضد زن و قفس مانند که اغلب نیازهای روحی و روانی زن را سرکوب میکند، رابطه معناداری وجود ندارد؟! و آیا چنین قفسهایی میتواند بستر مناسب برای افزایش نرخ فرزندآوری باشد؟!
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ: مسلماً در اين (امور) براى آنهایی كه میاندیشند نشانههایی است (نحل/۱۱).
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"هلْ أَتاک حديثُ ضَيْفِ إِبْراهِيم الْمُکْرَمِين إِذْ دخلُوا عَلَيْه فَقَالوا سلَامًا قَال سَلَامٌ قَوْمٌ مُّنکَرُون، فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجاء بِعِجْلٍ سَمِين: آيا خبر مهمانان ارجمند و بزرگوار ابراهيم(ع) به تو رسيده است؟ زماني که بر او وارد شدند، پس سلام گفتند؛ گفت: سلام، مردمی ناشناسيد؛ پس به سوی خانواده اش بازگشت و گوساله ای فربه [و بريان شده] آورد"(ذاریات/۲۶-۲۴).
در این آیات، از عبارت «فَراغَ إِلَى أَهْلهِ فَجَاء بعِجْلٍ سَمِين» چنین برداشت می شود که فضای پذیرایی بایستی از آشپزخانه کاملاً جدا باشد زیرا معنای «روغ» ايـن است كه انسان طورى برود كه نفهمند براى چه میرود و فی الواقع به معناى پنهانى رفتن است. پس قاعدتا در منزل حضرت ابراهیم(ع)، مطبخ از محل حضور مهمانان کاملاً مجزا بوده زیرا در غیر این صورت، استفاده از فعل «راغ» که به معنای رفتن پنهانی ابراهیم(ع) به سوی همسرش است توجیهی ندارد.
به علاوه، از عبارت «عِجلٍ سَمين» که به معنای گوساله فربه و بريان شده است چنین برداشت میشود که آشپزخانه، علاوه بر آنکه بایستی کاملاً از پذیرایی مجزا باشد بایستی از وسعت قابل توجهی نیز برخوردار باشد زیرا بدیهی است که لازمه بریان کردن گوساله فربه آن است که فضای لازم برای بریان کردن چنین گوساله ای مهیا باشد.
همچنین در روایات به ما توصیه شده است که با بوی غذای خود، سبب آزار همسایه نشویم و لذا آشپزخانه نباید مجاور ورودی خانه باشد زیرا این امر سبب میشود با هربار باز و بسته شدن درب خانه، بوی غذا در محیط بیرون منتشر شود.
پیشنهاد میشود این ویدئو را مشاهده بفرمایید.
زمان: ۱ دقیقه و ۲۸ ثانیه
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا می دانستید طبق پژوهشهای مختلف، زنانی که در آپارتمان زندگی می کنند درگیر مشکلات بالینی و روحی روانی بیشتری می شوند؟
آیا می دانستید نرخ طلاق در میان ساکنان آپارتمانها در مقایسه با خانه های ویلایی بیشتر است؟! هزینه پنهانی که هر طلاق به حاکمیت تحمیل می کند (اعم از هزینه های معنوی و مادی) چقدر است؟
مدیرانی که در مملکت پهناور ما به بهانه صرفه جویی در مصرف زمین، بر توسعه عمودی شهرها اصرار دارند روی هر آسیب اجتماعی و اختلالات روحی روانی زنان و کودکان ما چقدر قیمت می گذارند؟!
هزینه هر یک روز تعطیلی کلانشهرها به دلیل آلودگی هوا که به دلیل این نوع شهرسازیِ متراکم و عمودی رخ می دهد چقدر است؟
لطفا این ویدئوی کوتاه برسد به دست همه مدیرانی که دچار اشتباهات راهبردی در محاسبه بهره وری شده اند.
زمان: ۱ دقیقه و ۴۴ ثانیه
@baladetayyeb
گزارش اجمالی ملاقات با آیت الله اراکی (دام ظله):
امروز عصر در منزل آیت الله اراکی جلسه نسبتا مبسوطی با ایشان داشتم و ضمن ارائه یک فایل تفصیلی، نگرانی خود را از برخی تحولات شهرسازی تهران و همچنین برخی اشتباهات وزارت راه و شهرسازی (نظیر توقف ویلایی سازی در شهر قم) خدمتشان عرض کردم.
ایشان ضمن تایید عرایض حقیر به مسئول دفترشان فرمودند پیگیر دو جلسه مجزا شوند؛ یک جلسه با آقایان ذوالنور و امیرآبادی (نمایندگان محترم قم) و یک جلسه هم با وزیر محترم راه و شهرسازی. قرار شد وزیر راه را دعوت کنند تا برای جلسه با ایشان بیایند قم.
انشاالله که این جلسات محقق شود و مفید واقع شود.
تردید داشتم که خبر این جلسه را عمومی اعلام کنم یا خیر؛ ولی تصمیم گرفتم اعلام کنم تا دوستان بدانند که در حوزه علمیه، بحمدالله هستند علمایی که نسبت به وقایع اطرافشان مسئولیت پذیر هستند و علاوه بر فعالیتهای علمی، نقش اجتماعی خود را نیز به خوبی ایفا می کنند.
لازم به ذکر است که آیت الله اراکی، قبلا نیز با ورود به مسائل شهرسازی، درس خارج فقه نظام عمران شهری را دائر کرده بودند (حد فاصل سالهای ۹۳ تا ۹۵ در مدرسه دارالشفاء قم) که آن درس منحصر به فرد هم برکات زیادی داشت.
اگر امثال ایشان که این چنین احساس مسئولیت می کنند و به چنین موضوعاتی ورود جدی می کنند بیشتر شود جای امیدواری برای اصلاح وضع موجود و اصلاح برخی سیاستهای سکولار وجود دارد. امید است سایر اساتید محترم حوزه های علمیه نیز به احسن وجه متوجه عمق خطر سکولاریسم در نظام علمی و اجرایی کشور باشند.
محمدمنان رئیسی، شامگاه ۲۵ دی ماه ۱۴۰۱
@baladetayyeb
مقاله نور و مزاج زنان.pdf
748.8K
اهمیت ویژه معماری خانه در تعادل مزاج و سلامت افراد:
در این پژوهش ارزشمند، رابطه بين نورگيری فضای سکونت با مزاج افراد بررسی شده است.
یافته ها نشان می دهد بين مزاج زنان با ميزان نورگيری و همچنین جهت بازشوهای خانه ارتباط معناداری وجود دارد به نحوی که بیش از ۷۰ درصد از زنان ساکن در خانه هایی که ميزان نورگيری کمتری دارند دچار سردی مزاج شده اند!
طی سالهای اخیر تحقیقات متعددی نظیر این پژوهش انجام شده است که تاثیرگذاری معماری بر سلامت افراد (اعم از سلامت جسمی و سلامت بالینی و روانی) را اثبات می نماید؛ اما در مقام عمل، چنین پژوهش هایی کمتر مورد توجه واقع شده اند که نتیجه این بی اعتنایی، رواج انواع بیماری های جسمی و بالینی در سبک زندگی معاصر بوده است.
@baladetayyeb