بلد طیّب/منان رئیسی
شهر معاصر و انسانهای پا در هوا ! 🔸 خانههای چهار فصل ایرانی را دیدهاید؟ این خانهها با داشتن حیاط
خاک و خدا
🔹آیت الله جوادی آملی: "نزدیكترین حالت بنده به خدا وقتی است كه در حال سجده باشد و گریه كند؛ انسان هر چه به خاك نزدیك شود به خدا نزدیكتر میشود".
🔹یکی از دلایلی که انسانها در شهرهای سنتی در مقایسه با شهرهای معاصر، معنویت و عبودیت بیشتری داشتند همین موضوع بود؛ شهرهایی که هم با شاکلهی عمدتا خاکی و هم با الگوی توسعه افقی، دائما انسان را در معرض مواجهه با خاک و زمین قرار میدادند، همان زمینی که به تعبیر قرآن کریم منشا انسان است: "هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ ٱلۡأَرۡض: او شما را از زمین پدید آورد"(هود/۶۱).
🔹اما کلانشهرهای معاصر با دور کردن انسان از زمین و خاک، و سکنی دادن انسان در ارتفاع، و همچنین با جایگزینی انواع مصالح مختلف به جای خاک و گِلی که شاکلهی اصلی شهرهای سنتی بود، دیگر نمیتوانند بستر مناسبی برای نزدیکی بنده به خدا باشند. چنین شهرهایی مصداق شهر/ثروت و شهر/قدرت هستند و نه شهر/عبودیت.
بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی
https://eitaa.com/baladetayyeb
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره شنیدنی استاد قرائتی درباره اخلاص. رضوان واسعه الهی بر روح بلند امام خمینی(ره) که ما مذهبیها را انذار میداد که مبادا تلاشهایمان مصداق دعوت به خود باشد و نه دعوت به اسلام!
بخش عمدهای از مشکلات فعلی چه در دولت و وزارتخانهها و چه در مجلس و سایر ارگانهای حاکمیتی، نتیجهی همین فقدان اخلاصها و منیّتهایی است که سبب شده کارها آنطور که باید و شاید به نتیجه نرسد. این ویدئو را ملاحظه بفرمایید و اگر بهره بردید استدعا دارم این برادر کوچکتان را هم از دعای خیرتان برای نیل به خلوص کامل نیت محروم نفرمایید.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از معابر کوثری تا خیابانهای تکاثری به تفاوت معابر در شهرهای سنتی و معاصر دقت کردهاید؟ در شهر سنتی
معماریِ تکاثری
🔹به چیدمان محصولات در فروشگاههای بزرگ دقت کردهاید؟ در این نوع فروشگاهها معمولا محصولات لبنی و پروتئینی در ردیفهای میانی چیده میشود. چرا؟ برای اینکه اینها محصولات بسیار پرمصرفی هستند که بسیاری از خریداران در هر بار مراجعه، به این نوع محصولات نیاز دارند و لذا به احتمال زیاد سراغ این قفسهها میروند. به همین دلیل، قفسههای این محصولات را در فاصله دورتری از درب ورودی قرار میدهند تا در این فاصله، با چینش سایر محصولات، توجه مشتریان را به خرید سایر کالاهایی جلب کنند که عملا به خرید آنها نیازی نداشتهاند!
🔹به علاوه، برخلاف بازارهای سنتی که به دلیل درونگرایی، از بیرون نمایی کاملا ساده داشتند و اساسا از بیرون به درون بازار چشماندازی وجود نداشت، نمای مالهای معاصر با برونگراییِ محض و با انواع تکنیکهای نورپردازی و متریالهای شفاف شیشهای و ویترینهای آنچنانی، حداکثرِ دید از بیرون به درون را برای شهروندان ایجاد میکنند تا به هر ترتیب ممکن، با این نماهای اغوا کننده، آنها را (حتی اگر نیازی به خرید نداشته باشد) ترغیب به ورود به بازار و خرید و مصرف هرچه بیشتر نمایند.
🔹اما یکگام قبلتر از این نوع تدابیر خُرد (نظیر نوع چیدمان داخلی فروشگاهها و مالها و یا نوع نما یا ویترینهای آنها)، تدابیر کلان (نظیر نحوه مکانیابی این فروشگاههای بزرگ و مالها در مقیاس شهرها است) که آن هم در راستای تشویق شهروندان به مصرف هرچه بیشتر است؛ به نحوی که معمولا این نوع فروشگاهها و مراکز تجاری در محورهای اصلی شهرها و در مسیرهای آمد و شد روزانه شهروندان قرار میگیرند تا به طور مستمر، آنها را ترغیب به ورود و بالتبع، خرید هرچه بیشتر نمایند.
🔹لذا بر خلاف بازارهای سنتی که با معماری درونگرا و با راسته بازارهای تخصصی، کاملا کوثری و قناعتمحور بودند، مالها و مراکز تجاری معاصر، هم در مقیاس خُرد و هم در مقیاس کلان، کاملا تکاثری و مصرفمحور هستند! این نوع معماریِ تکاثری دقیقا در راستای راهبرد اصلی اقتصاد سرمایهداری است؛ همان اقتصادی که نه برای رفع احتیاج بازار، که برای ایجاد بازار احتیاج آمده است!
@baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالکننشینی زنان و تبرّج زنانه
🔹واژه تبرّج که غالباً به معنای جلوهگری آمده است به لحاظ لغوی، ریشه در معماری خانه دارد زیرا ریشه آن بدینگونه بوده است که قبل از اسلام، زنان تمدن جاهلیت، خود را از بالای برج (خانهها و ساختمانهای مرتفع)، برای دیگران متبرّج (جلوهگر) میساختند. بعد از اسلام مجددا از دوره امویان، بالکننشینی برخی زنان با هدف تبرّج رواج یافت. در روایات، با نهی از این نوع تبرّجات به ما چنین توصیه شده که بانوان را در اتاقهای رو به معابر سکنی ندهید (با هدف حفظ حریم آنها): "لاَ تُنْزِلُوا اَلنِّسَاءَ بِالْغُرَف"(الکافی).
🔹در معماری سنتی، با الگوهای درونگرا و مکانیابی حیاط در دل خانه، نمای اتاقها غالبا رو به درون خانه بود و لذا سکنی دادن بانوان در تطبیق با روایت مذکور، کاملا میسر بود. چنان خانههای پوشاننده و مستوری، کاملا متناسب با فرهنگ عفاف و حجاب و مستورههایی بودند که در دل خود سکنی میدادند. اما در معماری معاصر با رواج آپارتمانهای برونگرا و حریمزدا، حفظ حریم بانوان دیگر چندان میسر نیست.
🔹علاوه بر مباحث اعتقادی، معماری درونگرا، با شرایط اقلیمی ما نیز تطبیق داشت؛ زیرا حدود ۷۰ درصد از سرزمین ایران دارای اقلیم بیابانی است که در چنین اقلیمی، استفاده از الگوی درونگرا سبب میشد تبادل حرارتی خانه با محیط سخت و خشن بیرون به حداقل برسد و لذا گرمایش و سرمایش این نوع خانهها با حداقل امکانات میسر بود. اینکه چرا در ایران پهناور، این قوطی کبریتهای عریان که نه با شرایط فرهنگی ما تطبیق دارند و نه با شرایط اقلیمی ما، جایگزین خانههای درونگرا شده است را الله اعلم!
@baladetayyeb
May 11
بلد طیّب/منان رئیسی
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد 🔹این تیتر یکی از شمارههای اخیر نشریه تایم (از مشهورترین نشریات
هنر ایرانی روی جلد ژورنال معتبر علمی خارجی
تشابه سبک كاشيكاریهای گنبد مسجد شيخ لطف الله اصفهان به سيستم عصبی بدن انسان و انتشار تصویر آن روی جلد ژورنال "cell reports" با موضوع علوم پزشکی از انتشارات معتبر "ELSEVIER"!
لینک توضیح تخصصی این ژورنال درباره تصویر فوق:
https://www.cell.com/cell-reports/issue?pii=S2211-1247%2815%29X0023-4
@baladetayyeb
🔹امروز مجددا یکی از دانشجویان سابقم تماس گرفت و تقاضای توصیهنامه برای مهاجرت داشت. به او عرض کردم که نه در خصوص شخص شما، که برای همه کسان دیگری که طی ماههای اخیر به بنده برای توصیهنامه مراجعه کردهاند جواب یکسانی داشتهام و آن هم پاسخ منفی و عذرخواهی بوده است. پرسید چرا؟ عرض کردم چون ریشه شما در این خاک و بوم شکل گرفته و با وجود همه مشکلاتی که خود بنده هم کمابیش آنها را میفهمم و میبینم، کندن ریشه و بردن آن به محیط بیگانه را صلاح نمیدانم. پاسخ داد که ریشهام را سوزاندهاند و دیگر ریشهای برایم باقی نمانده؛ عرض کردم خیر، ممکن است ریشهات آسیب دیده باشد ولی نسوخته است و زنده است؛ چرا برای اندکی آب و دان بیشتر، ریشه و پیشینه خود را فراموش کنیم؟! مگر شأن و رسالت ما در این دو روز زندگانی، فقط همین آب و دان بیشتر است که به خاطرش قید بوم و ریشه خود را بزنیم؟! به علاوه، چقدر قطعیت دارد که بر فرض مهاجرت، آنجا آب و دان بیشتری برای ما مهیا شود؟!
🔹چه بسا همه ما کمابیش، هموطنانی را میشناسیم که با همین تصور، مهاجرت کردهاند اما اکنون برای اداره یک زندگی کاملا معمولی، مجبور شدهاند به کارهایی تن بدهند که هرگز در مملکت خودمان حاضر به انجام آن نبودند؛ آن هم با طعم تلخ اجیر شدن برای اجنبی! اما بر فرض که مهاجرت، منتج به آب و دان بیشتر شود باز هم ترجیح شخصی حقیر آن است که همینجا در مملکت خودمان بمانیم و برای ساختن بیش از پیش اینجا بکوشیم و دستمان برای دو لقمه نان بیشتر، جلوی اجنبی دراز نشود.
🔹تماس ایشان باعث شد دوباره به یاد خاطره حدود ۱۷ سال پیش خودم بیافتم. آن روزها قصد ادامه تحصیل در مقطع دکتری داشتم اما مردّد بودم که همینجا ادامه تحصیل بدهم یا عزم خارج از کشور کنم؟ یک شب به صورت اتفاقی، در حاشیه مجلسی، یکی از اساتید اخلاق را که خیلی به ایشان ارادت داشتم دیدم و دغدغهام را با ایشان مطرح کردم. نگاهی به بنده کرد و پرسید مگر رشتهای که قصد ادامه تحصیل در آن را داری اینجا و در مملکت خودمان دکتری ندارد؟! عرض کردم چرا دارد. فرمودند پس همینجا بمان و بخوان و قید خارج از کشور را بزن؛ می روی آنجا و ممکن است بعدش گرفتار زرق و برق دنیا شوی. پاسخ ایشان آب سردی بود بر آتش دودلی و حیرتم. همینجا ماندم و خواندم و امروز که سالها از آن روز گذشته است بحمدالله از آن تصمیمم بسیار خرسندم. انشاالله که این دودلی و حیرت برای هیچ فرد دیگری تکرار نشود و اگر هم شد با تصمیم درست و به موقع، منتج به بهترین انتخاب شود.
@baladetayyeb
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاری که حتی اسرائیل نمیتوانست با هویت ما انجام دهد را برخی مدیران ناآگاه در حال انجام دادن هستند؟!
@baladetayyeb
تعطیلی اما اینبار نه به علت آلودگی شهرها که به علت پالودگی دلها!
طبق اعلام روابط عمومی استانداری کرمان، کلیه ادارات و مراکز آموزشی شهر کرمان در روز ۱۳ دی ماه تعطیل اعلام شد؛ اما اینبار نه به علت آلودگی هوا، بلکه به علت پالودگی دلها! وقتی کار برای خدا باشد و به جز او و رضای او، هیچ چیز دیگری در میان نباشد آنگاه چنان محبتی از یک روستا زادهی بیادعا در دلهای خیل انبوه مشتاقان از کیلومترها دورتر ریشه میافکند که مقبرهاش را تا سالها پس از شهادتش همچون یک امامزاده و بلکه بالاتر از امامزاده طواف میکنند تا بلکه استشمام بوی تربت او، سببی باشد برای پالودگی دلها در آلودگی شهرها. حاج قاسم، معجزه کم نظیر که نه، بینظیر انقلاب اسلامی بود که به بهترین وجه ممکن ثابت کرد که "إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا: كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند خدای رحمان براى آنان محبتى در دلها قرار مىدهد" (مریم/۹۶). روحت شاد که الحق، صفت سردار دلها برازندهات بود.
@baladetayyeb
از دستان قطع شده برای زیارت حسین(ع) تا خونهای ریخته شده برای زیارت شاگرد ممتاز حسین(ع)
🔹چنین آمده است که در دورههایی از تاریخ، شرط زیارت امام حسین علیهالسلام آن بود که زائر اجازه دهد تا یک دستش را قطع کنند؛ اما حسین(ع) چنان جاذبهای داشت که برخی زائرانی که قبلا یک دستشان را در راه زیارت او تقدیم کرده بودند، برای زیارت دوم، دست دیگرشان را هم میدادند تا مبادا از فوز زیارت حضرتش محروم شوند!
🔹خبر شهادت پروانههای مکتب سلیمانی را که شنیدم به یاد قصه عجیب جاذبه حسینی و قطع دستهای زائران او افتادم. اگر با قطع آن دستها توانستند نور حسین(ع) را خاموش کنند و حرارت شوق وصال او را در دلهای عاشقانش فرو بنشانند، با این کشتارهای کور هم خواهند توانست که پروانهها را از گرد شمع وجود شاگرد ممتاز حسین(ع) دور نمایند.
🔹اما زهی خیال باطل، به فضل الهی خواهند دید که سال بعد، جمعیت زائران این مسیر بهشتی، افزون بر امسال خواهد شد؛ که رمز این فزونیِ مستمر جمعیت، در وصل جوی خون سلیمانی به دریای خون حسین(ع) است؛ همان دریای بیکرانی که دائما در جوشش است؛ خونی که چون خون خدا و ثارالله است، نه تنها هیچگاه از جوشش باز نمیایستد که صفت جاذبهی روزافزونش را به خون آنهایی که به رنگ او دربیایند نیز منتقل میکند. سلیمانی رنگ حسین(ع) را به احسن وجه گرفت و لذا دیگر حتی با کشتارهای سبعانهتر از این هم هرگز نه نام و یاد او فراموش میشود و نه حرارت شوق زیارتش به سردی میگراید؛ چراکه هرچه به رنگ خدا درآمد آینه صفت فناناپذیری خدا خواهد شد: وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَام (رحمن/۲۷).
#کرمان_تسلیت
@baladetayyeb
هدایت شده از ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
موقعیت فیزیکی و نحوه کارکرد مساجد متناسب با مبانی تمدنی، آموزه های اسلامی و متناسب با سبک زندگی ایرانی اسلامی نیاز به تجدید نظر دارند.
🎙دکتر محمدمنان رئیسی(مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی): در شهر ایرانی اسلامی تا قبل از نفوذ مدرنیسم به ایران، مساجد رکن کالبدی و محتوایی شهرها و محلات ما بوده اند.
💠 متاسفانه در دهه های اخیر در کشور #مساجد به حاشیه رفته و از متن شهر رانده شدند و فضاهای اصلی #شهر معمولا تحت سیطره مال ها و #مراکز_تجاری در آمده اند.
💠 نمونه دیگر مکانیابی مساجد در گوشه پارک ها، محل قرارگیری ورودی آنها و حتی ساعات باز بودن آن ها اشاره نمود که این رفتار، ترجمان سکولاریسم است. #سکولاریسم میگوید دین فقط برای نماز و روزه آمده و با مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شهر کاری ندارد.
💠 این مساجد دیگر مانند مساجد شهر اسلامی قلب تپنده شهر، رکن کالبدی شهر و منبع تزریق انرژی شهر نیستند.
با ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی همراه باشید🔻
https://eitaa.com/setad_memari
بلد طیّب/منان رئیسی
نسبت عریانی خانه با نظام سرمایهداری: زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه آیا تاکنون تصویر خانه شیشهای،
بیتهای خالی از ربّالبیت!
به علت فراموشی واژگانی همچون ربّالبیت در سبک زندگی معاصر اندیشیدهاید؟ در فرهنگ سنتی، بانوی خانه متصف به این واژه میشد زیرا مدیر و تدبیرگر امور داخل خانه، او بود. اما نظام سرمایهداری با پروپاگاند شدید، کاری کرد تا خانهداری در نظام فکری زنان، به خانهنشینی تعبیر شود و به این ترتیب، با مغلوبه کردن یک ارزش به ضد ارزش، زنان را از خانه به کارخانه کشاندند تا بلکه چرخهای کارخانههایشان را با هزینه کمتری بچرخانند؛ و طبیعی است که در چنین شرایطی که خانه از زن و زنانگی تهی شده است دیگر واژگانی همچون ربّالبیت معنایی ندارد!
@baladetayyeb