eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
14.6هزار دنبال‌کننده
307 عکس
286 ویدیو
15 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دکتر علی سعیدی
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه... ❗️چگونه می‌شود انگاره‌های را باور کرد در حالیکه برای ریاضی‌وارکردن پدیده‌های واقعی، فروض بسیار ساده‌انگارانه‌ای وضع می‌شود و با استنتاج در این وضع ساده‌سازی شده، نتایج و توصیه‌هایی برای دنیای واقعی گرفته می‌شود! ❗️ که ستون فقرات ارتباط تورم با نقدینگی است و به اتکای آن دولتهای ما سالهاست به دنبال کنترل نقدینگی برای مهار تورم هستند در شرایطی می‌تواند درست باشد که بازار پول در تعادل مکانیکی باشد و امکان وجود پول مازاد در دست مردم نباشد، نظام بانکی وجود نداشته باشد، در دنیا فقط یک کشور وجود داشته باشد، تجارت خارجی و نرخ ارز نباشد، اطلاعات کاملا شفاف و در اختیار همه باشد، بازارها انحصاری نباشد، دولتی در کار نباشد، فناوری بزرگ مقیاس نباشد، استعمار و استثماری در کار نباشد، جامعه و تاریخ ناشی از نظم خودجوش هایکی باشد، ظلم و استکبار در جهان نباشد، آمریکا و انگلیس و اسراییل نباشد و خیلی چیزهای دیگر! ⛔️ اما این یک قضیه است و نقدینگی عامل تورم، قضیه دیگری است! ❗️چگونه می‌شود به لیبرالیسم اقتصادی باور داشت و مدام از خصوصی‌سازی گفت و از رقابت و نفی انحصار و رانت و فساد حرف زد و همزمان از لزوم جمع‌شدن فروشگاه‌های کوچک و نانوایی‌ها و کسب‌وکارهای محلی و گسترش فروشگاههای زنجیره‌ای و تولیدی‌های بزرگ مقیاس انحصاری دفاع کرد؟ ⛔️ اما این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است! ❗️چطور می‌شود زمین و زمان را به هم بافت که دولت باید کوچک شود تا جلوی آزادی‌ها و حقوق فردی را نگیرد و همزمان از انبوه‌سازی و مرتفع‌‌سازی مسکن دفاع کرد و حریم خصوصی افراد را نادیده گرفت؟! ⛔️ البته این یک قضیه است و آن قضیه دیگری است! ❗️چطور می‌شود که خود را اقتصاددان محض دانست عاری از ارزش و سیاست و در روز روشن پرچم اوکراین را بالا برد و درباره محاسبات هزینه و فایده اسراییل در طوفان‌الاقصی و حمله تروریستی در ایران اظهارنظر کرد؟! ⛔️ لازم به ذکر است که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است! ❗️چطوری باور کنیم که خلق پول به خاطر کسری بودجه دولت علت تورم است و همزمان، خلق پول بانکهای خصوصی تورم‌زا نیست؟ یا چطوری بپذیریم که افزایش قیمت ارز و خوراک پتروشیمی‌ها تورم‌زا نیست اما افزایش حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان تورم ایجاد می‌کند؟ ⛔️ عرض شد که آن یک قضیه است و این قضیه دیگری است! 🔆 اصلا علت ناآرامی ما و مشکلاتی که با داریم این است که نمی‌توانیم این قضایا را از هم تفکیک کنیم، وگرنه مسأله خیلی روشن است: هر نظریه و عملی که به نفع سرمایه‌داران و مستکبران عالم باشد علمی و منطقی و کاربردی است و هر جا به ضرر ایشان باشد ایدئولوژیک و کمونیستی و تخیلی و غیرکاربردی است، متوجه شدید؟! 📣 🆔 @DrSaeedi
بلد طیّب/منان رئیسی
🎸 و تلک القضیه و تلک القضیه... ❗️چگونه می‌شود انگاره‌های #علم_اقتصاد را باور کرد در حالیکه برای ریا
احسنت احسنت احسنت فریب بزرگ یعنی به اسم خانه‌دار شدن مردم و افزایش عرضه مسکن به مردم، تراکم مازاد بفروشیم اما همان تراکم مازادی که می‌فروشیم، به افزایش قیمت ملک در همان منطقه دامن بزند و دست مردم را دائما از مسکن کوتاهتر کند! فریب بزرگ یعنی به اسم تسهیل رفع نیازهای مردم فروشگاه‌های بزرگ و مالهای وسیع بسازیم، اما همان مالها سبب تعطیلی کسب و کارهای خُرد محلی شوند تا مردم مجبور شوند برای رفع حوائج خود حتما به مالها مراجعه کنند فریب بزرگ یعنی اسمها بروند و بیایند ولی رسمها همان رسمهای سابق باشد! ...
یک روایت و یک تصویر 🔹قال امیرالمومنین علیه‌السلام: "لَا يَنْفَعُ الْحُسْنُ بِغَيْرِ نَجَابَة: زیبایی ظاهری، بدون نجابت و اصالت سودی ندارد" (تصنیف غرر/حدیث ۹۳۹۶). بعید می‌دانم هیچ تعبیر دیگری بتواند بهتر از این روایت، حال و روز این نوع نماهای بی‌هویت را توصیف کند. نماهای به ظاهر زیبایی که با تظاهر و تفاخر معمارانه، هم نجابت را نقض می‌کنند و هم اصالت را. 🔹 حالا لطفا به مرکز نما دقت بفرمایید. اینکه وسط چنین نماهای بی‌اصالت و بی‌هویتی، عبارتی همچون بسم الله الرحمن الرحیم نقش بسته است برایتان یادآور چیست؟ برای بنده یادآور همان نوع مواجهه‌ای است که برخی از ما با قرآن کریم در مجالسی همچون مراسم عروسی یا مجالس رسمی و ... داریم؛ کتابی که فقط و فقط آن را می‌خواهیم برای حواشی همچون تبرّک و تزیین مراسم و نه برای عمل در متن زندگی! اگر دقیق بیاندیشیم حال و روز بسم الله وسط این نوع نماهای رومی با هزینه‌های آنچنانی هم همان است؛ نماهایی که به پرچمی برای تبلیغ و ترویج فرهنگ غرب حتی در قلب شهرهای مذهبی ما، آن هم به سطحی‌ترین و سخیف‌ترین وجه ممکن تبدیل شده‌اند اما در همان حال، بر پیشانی آنها عباراتی همچون و ان یکاد و یا بسم الله الرحمن الرحیم نقش بسته است! چه تناقض تلخی! @baladetayyeb
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
15.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به بهانه سالروز قانون کشف حجاب هفدهم دی ماه سالروز ابلاغ قانون کشف حجاب توسط رضاشاه پهلوی است. در این ویدئو مشاهده بفرمایید که غربی‌ها از چند دهه قبل، چطور برای تغییر سبک البسه و ابنیه ما سند محرمانه می‌پیچیدند! عجیب آنکه اغلب مدیران ما (چه در شورای عالی شهرسازی، چه در شورای عالی انقلاب فرهنگی و چه در شهرداری‌ها و سایر نهادهای مسئول) بعد از چند دهه از این سند خیلی محرمانه، هنوز متوجه این راهبرد آنها و تاثیر معماری و شهرسازی بر مسئله عفاف و حجاب نشده‌اند و در دهه پنجم انقلاب اسلامی هنوز در حال تکرار همان سیاستهایی هستند که ریشه در دوره پهلوی دارد! اینکه عرض می‌شود انقلاب اسلامی هنوز وارد عرصه معماری و شهرسازی نشده دلیلش چنین مواردی است. @baladetayyeb
زن در فرهنگ ایرانی، از ادبیات تا معماری 🌹 به تفاوت اساسی نوع نگاه به زن در فرهنگ ایرانی و غربی دقت کرده‌اید؟ مثلا ما می‌گوییم: زن و شوهر به جای: husband and wife 🌹 ما می‌گوییم: خواهر و برادر به جای: brother and sister 🌹 ما می‌گوییم: زن و مرد به جای: men and women 🌹 حتی ما می‌گوییم: زن و شوهر یعنی مرد در ارتباط با همسر، هویت "شوهر" پیدا می‌کند. ولی هویت "زن" دست نمی‌خورد به جای اینکه بگوییم: man and wife 🌹 در زبان فارسی، "زن" یک واژه و مفهوم مستقل هست برخلاف زبان لاتین که واژه زن، وابسته به مرد است: wo/man (زائده‌ای کنار مرد). به همین دلیل هست که برخلاف غربی‌ها که می‌گویند mankind ما می‌گوییم بشریت. 🌹 جالب آنکه در فرهنگ ما، این نوع تکریم زن، منحصر به ادبیات نبوده و در معماری ما هم به همین ترتیب، زن جای جایگاه ویژه‌ای داشت. 🌹 برای مثال در معماری سنتی ما، برای کوبیدن درب خانه از دو ابزار متفاوت (کلون و کوبه) استفاده می‌شد؛ کوبه مردانه دارای صدای بم و کلون زنانه دارای صدای زیر بود تا صاحب خانه با شنیدن صدای هریک از آنها متوجه شود که مرد خانه باید درب را بر روی مهمان بگشاید و یا زن خانه. 🌹 مثال دیگه، الگوی مسکن سنتی ما بوده که دارای دو فضای اندرونی و بیرونی بود تا زن بتواند در قسمت اندرونی، آزادانه و با حفظ شان و حریمش به فعالیت‌هایش بپردازد. 🌹 جالب آنکه این نوع تکریم زن، حتی در ترتیب نامگذاری فضاها هم رعایت می‌شده و اول اسم فضای زنانه را می‌آوردیم و بعد اسم فضای مردانه؛ یعنی می‌گفتیم اندرونی و بیرونی و نه بیرونی و اندرونی! همانطور که میگفتیم زن و شوهر و نه به سبک غربی‌ها شوهر و زن: man and wife 🌹 اینها را عرض کردم تا دائما یه عده‌ با اطلاعات سطحی و ناکافی، جایگاه و منزلت زنان غربی را به رخ زنان ایرانی نکشند. کاش قدر فرهنگ و تمدن خودمان را بیشتر بدانیم. @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
عقبه فکری داغ الداغی‌ها: در این فایل، چند نمونه از پژوهش‌ها و پایان‌نامه‌هایی که در دانشگاه‌های مخت
درباره گورستان! 🔹یکی از مشهورترین واژگان شهرسازی معاصر غرب، واژه سرزندگی است، به این معنا که فضای شهری بایستی فضایی پرنشاط و سرزنده باشد. از علل به حاشیه راندن گورستان در شهرهای معاصر، همین موضوع است زیرا از منظر تمدن مادی‌گرای غرب، مواجهه افراد زنده با فضای گورستان، منتج به تبعات روانی نامطلوبی می‌شود. این در حالی است که در فرهنگ اسلامی، به علت تاثیرات سازنده‌ای که یاد مرگ برای انسان به بار می‌آورد، بر مراجعه مکرر به گورستان (هم در اوج غم و هم در اوج شادی) تاکید فراوان شده است و لذا متناسب با این تأکیدات، در شهرهای سنتی ما، گورستانها به جای آنکه به صورت متمرکز، در حاشیه شهرها مکان‌یابی شوند (مانند بهشت زهرا در تهران و یا بهشت معصومه در قم و یا دارالرحمه در شیراز و ...)، در سطح محلات پراکنده بودند و در متن زندگی مردم جا داشتند. به نحوی که شهروندان در سطح محلات مکررا با گورستانها مواجه می‌شدند که این مواجهه‌ی دمادم، اثرات تربیتی مهمی بر شهروند سنتی داشت. اما جالب آنکه از وقتی گورستانها از حالت متکثر و محلی، به حالت متمرکز و فرامحلی درآمده‌اند و به حاشیه شهرها منتقل شده‌اند تا خدای نکرده، مردم با دیدن گورستان، به یاد مرگ نیافتند و افسرده نشوند، نرخ افسردگی و تبعات حاصل از آن (نظیر استفاده از انواع قرصهای آرام‌بخش و سرانه آسیبهای روانی و...) نه تنها کاهش نیافته بلکه دائما در حال افزایش است! 🔹علاوه بر مکان‌یابی گورستان در حاشیه شهر، واژه وارادتی سرزندگی یک تاثیر مهم دیگر نیز بر شهرهای معاصر ما گذاشته است و آن هم وارد کردن مفهوم زیست شبانه به فرهنگ ما است. مفهومی که در فرهنگ اسلامی نه تنها ممدوح نبوده بلکه به شدت مذموم است. زیرا طبق نص صریح برخی آیات، شب برای استراحت و آرامش است: "وَجَعَلَ اللَّيْلَ سَكَنًا"(انعام/۹۶) و نه برای تکاپو و خیابان‌گردی و بازارگردی‌هایی که متناسب با مفهوم زیست شبانه، از فرهنگ غربی به فرهنگ بومی ما تحمیل شده است. آنچه تامل برانگیز است این است که چنین واژگان وارداتی و تحمیلی (نظیر سرزندگی، زیست شبانه، پرسه‌زنی و ...) هم اکنون در دانشکده‌های هنر و علوم انسانی ما محور تعریف بسیاری از پایان نامه‌ها و رساله‌های دانشجویی قرار گرفته و برخی اساتیدی که مستقیم یا غیر مستقیم، متاثر از نظام فکری تمدن غرب تربیت شده‌اند این واژگان و مفاهیم را با به‌به و چه‌چه، به خورد دانشجویان ما می‌دهند تا با تقدیس این واژگان، برایمان تولید علم کنند! @baladetayyeb
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان شهرهای ما و پیرزن در حال احتضاری که اطرافیانش به فکر عمل زیبایی او بوده‌اند را شنیده‌اید؟! این ویدئو را مشاهده بفرمایید. @baladetayyeb
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرافکنی ممنوع! 🔹 استاد محترم! مساحت کل باغات و اراضی کشاورزی و اراضی تحت کِشت کشور جمعا بالغ بر حدود ۱۸ میلیون هکتار است. در بدبینانه‌ترین حالت اگر فرض کنیم که تمام ۴میلیون مسکنی که وعده دولت بوده است با الگوی تک طبقه ساخته شود و اگر فرض کنیم که تمام این ۴ میلیون خانه، تعمداً در اراضی کشاورزی احداث شود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ 🔹مساحت لازم برای ۴میلیون مسکن تک طبقه که زمین هر کدام ۲۰۰متر باشد ۸۰هزار هکتار می‌شود؛ که اگر طبق استانداردها، همین مقدار مساحت را برای سایر سرانه‌ها (اعم از فضاهای ورزشی و آموزشی و شوارع و غیره) لحاظ کنیم آنگاه کل مساحت لازم برای این نوع توسعه افقی، جمعا برابر با ۱۶۰ هزار هکتار خواهد شد. 🔹حالا اگر اندکی حساب و کتاب بلد باشید می‌دانید که عددی که از تقسیم ۱۶۰ هزار هکتار بر عدد ۱۸ میلیون هکتار به دست می‌آید زیر ۱ درصد است! یعنی در بدبینانه ترین حالت، حتی ۱ درصد از مجموع مزارع و باغات کشور هم از بین نخواهد رفت! اما در ازای همین ۱ درصد، می‌توانیم مردم را از این نوع قفسهای آپارتمانی و شهرهای آلوده نجات دهیم. پس لطفا به جای فرافکنی و ترساندن مردم با شلوغ‌کاری‌های غیر علمی، بهتر است پاسخگوی عملکرد افتضاح دوستان و همفکرانتان باشید که طی تمام دهه‌های اخیر با این نوع فرافکنی‌ها، شهرهای ما را چنان متراکم کرده‌اند که هوای پاک برایمان آرزو شده است! @baladetayyeb
رنگ و هندسه، از ابنیه زمینی تا خانه‌های آسمانی به تونالیته و رنگ‌بندی شهرهای سنتی دقت کرده‌اید؟ همه شهر به رنگ خاکی است به جز گنبدها که به رنگ آبی است، تا این نوع رنگ پردازی، استعاره‌ای باشد برای تواضع ابنیه زمینی با رنگ زمین (خاکی) در مقابل خانه‌های آسمانی با رنگ آسمان (آبی). این تواضع علاوه بر رنگ، وجه هندسی هم دارد. زیرا همه ابنیه با هندسه چهارگوش ساخته می‌شدند که در هنر اسلامی استعاره از زمین است؛ به جز گنبد خانه‌های آسمانی که با هندسه مدوّر، استعاره‌ای از آسمان هستند؛ زیرا دایره، تنها هندسه‌ای است که چون هیچ نقطه اول و آخری ندارد، تداعی‌گر آسمان و مفهوم الوهیت است: "هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِن"(حدید/۳). @baladetayyeb
شهرهای سنتی و رزق‌های آسمانی 🔹 برخلاف شهرهای معاصر که مساجد را از متن زندگی شهروندان حذف کرده‌اند و به حاشیه محلات رانده‌اند، در شهر سنتی همه مناسبات (اعم از مناسبات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی) حول مساجد و با محوریت مساجد شکل می‌گرفت. به نحوی که حتی بازار اصلی شهر، در امتداد مسجد شکل می‌گرفت؛ نظیر بازار اصفهان در امتداد مسجد جامع اصفهان و یا بازار وکیل پیرامون مسجد وکیل شیراز و ... 🔹 این نوع شهرسازی برخلاف شهرهای سکولار معاصر که شهر/ثروت هستند و نبض شهر در اختیار مراکز تجاری و مال‌ها است، ترجمان شهر/عبودیت بود؛ شهری که در آن، نبض شهر در اختیار مساجد بود و رفع همه نیازهای شهروندان، با محوریت این خانه‌های آسمانی انجام می‌شد. اعم از نیازهای معنوی که در خود این خانه‌های آسمانی رفع می‌شد و یا نیازهای مادی که در بازارهای پیرامون این خانه‌های آسمانی رفع می‌شد تا این نوع شهرسازی به بهترین وجه ممکن و با زبانی شهرسازانه به شهروندان یادآوری کند که "وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مَا تُوعَدُون" (ذاریات/۲۲). @baladetayyeb
نتیجه‌ی بازی کردن در زمین غرب! 🔹اخیرا با استناد به پژوهشی که توسط شهرداری تهران درباره سنجش شاخصهایی نظیر سرزندگی و فراغت اجتماعی در بین مردم تهران انجام شده است چنین ادعا شده که بیش از ۹۹درصد از مردم تهران افسرده‌اند! دنیای اقتصاد هم با ذوق زدگی تمام، چنین تیتر زده که «تهران پایتخت افسرده‌ها»! حالا هم نیم‌لبریتی‌های کذایی همین موضوع را دستمایه انتشار انواع کنایه‌های نیش دار خود کرده‌اند. 🔹قبلا عرض شد که اساسا مفاهیم سبک زندگی اسلامی و غربی، دارای پارادایمها و شاخصهای متفاوتی هستند و اینکه برای سنجش کیفیت زندگی ایرانی مسلمان از مفاهیم سبک زندگی غربی (نظیر سرزندگی، زیست شبانه و ...) استفاده کنیم اشتباهی راهبردی است. این نوع سرزندگی که از مفاهیم غربی به ادبیات شهری ما وارد شده است همان چیزی است که در قرآن کریم از آن چنین یاد شده است: إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِين(قصص/۷۶). 🔹با این نوع شاخصهای غربی، اگر کنسرت بروید سرزنده‌ ولی اگر هیات بروید افسرده‌اید! اگر با دوست دختر خود خیابان‌گردی کنید سرزنده‌ ولی اگر مشغول فقرزدایی در مناطق محروم باشید افسرده‌اید! اگر آنتالیا بروید سرزنده‌ ولی اگر کربلا بروید افسرده‌اید! و ده‌ها مثال دیگر. تا وقتی که در زمین غرب بازی کنیم و برای سنجش زندگی از شاخصه‌های غربی استفاده کنیم درب بر همین پاشنه می‌چرخد و تحقیر ایران و ایرانی با خط‌کش‌های غربی ادامه خواهد داشت. لذا برای پایان دادن به این خود تحقیری، چاره‌ای نداریم به جز تغییر زمین بازی که قبلا در یادداشتی با لینک زیر به آن پرداخته شد: https://eitaa.com/baladetayyeb/189 @baladetayyeb
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر پدر داشت روزهای پایانی را می‌گذراند. دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار می‌بردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و به‌تدریج به بدن تزریق می‌شد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند. این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو می‌برد؛ حالتی اغماء گونه ... از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بی‌هوش و هوشیار در نیمه‌های شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه می‌کنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظاره‌گر واقعه‌‎ای بوده که من از آن بی خبرم. می‌گویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمی‌گرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز می‌شود. از شلیک اولین موشک‌ها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره می‌گوید «علی بیا!». اشاره می‌کند که «سرت را جلو بیار». سرم را می‌چسبانم به دهانش. باصدای بی‌جوهره‌ای می‌گوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ می‌شود. می‌گویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او می‌کنم و عبور میکنم ... تا این‌روزها که اولین موشک‌ها با جسارتی وصف‌ناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگه‌ای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک می‌کشد برای همه کشتی‌های اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صف‌آرایی و آبروداری می‌کند. باز صدای پدر را می‌شنوم: «یمن را دریاب ...!» (منبع) @haerishirazi