eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
12.3هزار دنبال‌کننده
297 عکس
255 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فهرست کشکول.pdf
1.58M
به لطف خدای متعال، کتاب کشکول منّان (یادداشتهای تبیینی/تحلیلیِ یک معمار/شهرساز) توسط انتشارات دانشگاه قم در ۲۳۱ صفحه با قطع خشتی منتشر شد. در این فایل می‌توانید فهرست مطالب و پیشگفتار کتاب را که با رویکردی میان رشته‌ای و در راستای ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی نگاشته شده است ملاحظه بفرمایید. علاقه‌مندان جهت تهیه کتاب می‌توانند با شماره‌های ۰۲۵۳۲۱۰۳۳۴۴ و ۰۹۱۲۲۵۲۹۰۲۲ (آقای معظمی، مدیر انتشارات دانشگاه قم) تماس حاصل فرمایند. @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخشی از مصاحبه منان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) با خبرگزاری ایکنا: اگر معماری (به عنوان ظرف زندگی) درست طراحی نشود آنگاه باید منتظر مظروف متناسب با آن و عواقب اخلاقی و فرهنگی‌اش باشیم...؛ سهم معماری ما از شیوع ناهنجاری‌های فرهنگی و سستیِ روزافزون عفاف و حجاب در قم و سایر شهرهای مذهبی چیست؟ @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 امتداد تفکری که یک قرن قبل، با نفی اصالتهای تاریخی و فرهنگی دست به تخریب بقیع زد را در این ویدئو ملاحظه بفرمایید. تفکری که از شهر، فقط کالبد و فن و تکنولوژی را می‌فهمد و هیچ فهمی از فرهنگ و هویت ندارد. شهری که در آن، رباتها نقش انسانها را بازی می‌کنند و انسانها نیز نه امکانی برای برقرای تعاملات و روابط انسانی دارند و نه اساسا در چنین شهر خالی از اصالتی، فهمی از اهمیت چنین روابطی می‌یابند. 🔹 شهری که در آن، هرچه هست فقط و فقط تکنولوژی است و تکنیکهای پیشرو و آوانگارد ساخت و ساز؛ اما به کلی خالی از هویت و اصالت و توجه به ابعاد انسانی شهر. شهر که نه، شرّی که در آن ماده و مادیت اصالت دارد و معنویت که هیچ، حتی از هویت هم هیچ نشانی نیست. آنهایی که نگاهشان به زندگی، فراتر از ابعاد صرفا مادی و فنیِ حیات انسانی باشد قطعا زندگی در چنین مکانی را برنخواهند تابید و فقط کسانی می‌توانند زیست در چنین جایی را ترجیح بدهند که "يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا: فقط ظاهری محسوس از زندگی دنیا را می‌شناسند" (روم/۷). @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
🔹 امتداد تفکری که یک قرن قبل، با نفی اصالتهای تاریخی و فرهنگی دست به تخریب بقیع زد را در این ویدئو م
در تکمیل این ویدئو، پیشنهاد می‌شود این کلام پرمعنای شهید مطهری را ملاحظه بفرمایید 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 خطابه پرمعنا و شنیدنی استاد مطهری درباره فقدان معنویت در عصر تکنولوژی: وای به روزی که بگردی و یک علامه طباطبایی پیدا نکنی! @varesoon @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از نابازار تا نامسجد وقتی به جای آنکه اقتصادمان را فرهنگی کنیم، فرهنگمان را اقتصادی کنیم نتیجه‌اش ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مساجد تفریحی _تفنّنی! برخلاف شهرهای سنتی که شهر/عبودیت بودند و همه اجزای شهر حتی اجزای تجاری و بازارها و ... از مسجد تاثیر می‌پذیرفتند، در شهر معاصر که شهر/ثروت است همه چیز حتی معماری مساجد، به تدریج در حال تاثیر پذیری از ابنیه تجاری و مالی و حتی تفننی و تفریحی است! این موضوع سبب ظهور مساجدی شده است که کمترین نسبتی با ماهیت مسجد ندارند. توضیحات دکتر منان رئیسی را مشاهده بفرمایید. @baladetayyeb
علامه‌ی معمار! 🔹معماری مدرسه حجتیه توسط علامه طباطبایی در بیان استاد تهرانی: بنای این مدرسه کوچک بود و آیت الله حجت چند هزار متر از زمین مجاور را تهیه و در نظر داشتند مدرسه را توسعه دهند... هرچه مهندسین از تهران و غیرتهران آمدند و نقشه‌های متنوع و مختلفی کشیدند، مورد نظر آیت‌الله واقع نشد تا بالاخره شنیدیم سیدی از تبریز آمده و نقشه‌ای کشیده که مورد نظر و تصویب ایشان قرار گرفته است. 🔹ما بسیار شایق و مترصد بودیم که این سید را ببینیم...در همین احوال شنیدیم آن سیدی که از تبریز آمده و نقشه ساختمانی را کشیده، به نام قاضی[طباطبایی] معروف و در ریاضیات و فلسفه زبردست است. اشتیاق ما برای دیدار و ملاقات با او زیاد شد و مترصد بودیم به منزلش برویم و به بهانه‌ای از او دیدار کنیم تا آنکه یکی از دوستان ما که در مدرسه رفت و آمد داشت و فعلا از علمای رشت است یک روز به حجره آمده و گفت آقای قاضی از زیارت مشهد برگشته، بیا به دیدنش برویم! 🔹چون به منزل ایشان وارد شدیم، دیدیم که این رجل معروف و مشهور همان سیدی است که ما همه روزه در کوچه‌ها در بین راه او را می‌دیدیم، و ابدا احتمال نمی‌دادیم که او از اهل علم باشد، فضلا از تبحر در علوم، با عمامه‌ بسیار کوچک از کرباس آبی رنگ، و تگمه‌های باز قبا، و بدون جوراب با لباس کمتر از معمول، در کوچه‌های قم تردد داشت. خانه نیز بسیار محقر و ساده بود. ما معانقه کردیم و نشستیم و گفت وگو و سخن از اطراف و جوانب پیش ‌ آمد؛ دیدیم نه، واقعا این مرد، جهانی است از علم و درایت. پی‌نوشت: تصویر فوق، تصویری است از افتتاح مدرسه حجتیه (۷۸ سال قبل) با حضور علامه طباطبایی @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
"هلْ أَتاک حديثُ ضَيْفِ إِبْراهِيم الْمُکْرَمِين إِذْ دخلُوا عَلَيْه فَقَالوا سلَامًا قَال سَلَامٌ ق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مظاهر سبک زندگی غربی (همچون فضاهای بدون حریم و آپارتمانهای عریان و ...) چطور سبب تغییر ذائقه فطری ما شده است؟ برای مثال، در منابع دینی چنین توصیه شده است که همسایه نباید با بوی غذایش سبب ایذاء همسایه شود؛ در معماری درونگرا و حریم‌مند سنتی، کنترل دید و حریم بصری، شنیداری و حتی کنترل بوی غذا به سادگی میسر بود اما آیا در زندگی آپارتمانی که چند واحد در کنار هم در یک طبقه قرار دارند هم می‌توان جلوی ایذاء همسایه و عدم سرایت بوی غذا به واحد مجاور را گرفت؟ در این سبک زندگیِ عریان و حریم‌زده، اثر وضعیِ آهی که همسایه فقیر با استشمام بوی غذای همسایه ثروتمندش می‌کشد بر زندگی او چیست؟! این دو دقیقه از توضیحات منان رئیسی را ملاحظه بفرمایید. @baladetayyeb
از شهر جنّت صفت تا شرّ جهنم صفت 🔹سلام خدا بر حکیم وارسته مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی که چنین فرمود: "حافظ خیلی به آسمان خیره می‌شود. در ابیاتش می‌بینید که ستاره‌ها را به اسم می‌شناسد، به صفت می‌شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشناست. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می‌کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین زندگی کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به ابدیت و زمان طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به انسان کمک می‌کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می‌کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی خدا برایت بزرگ شود، به آسمان نگاه کن". در تکمیل فرمایش حکیمانه ایشان، چند نکته تقدیم می‌شود: 🔹اینکه برخلاف سده‌های قبل، هنرمندان ما کمتر موفق به خلق آثار فاخر هنری (اعم از شعر و معماری و ...) می‌شوند بی‌دلیل نیست. هنرمندی که در آپارتمانهای قوطی کبریتیِ کلانشهرها محصور شده است و برخلاف اسلاف خود که دائما در معرض رویت آسمان و ستاره‌ها و سایر آیات الهی بودند، از زیارت این نشانه‌های الهی محروم است چطور می‌تواند خودش را از چاه طبیعت بیرون بکشد و اثر فاخر هنری خلق کند؟ در شهر سنتی، بافت شهری افقی و خانه‌های فراخ و متجانس با آسمان، به هنرمند وسعت دیدی می‌داد که وسعت دل را به دنبال داشت؛ اما شهر ضیق و عمودی معاصر با لانه‌های تنگ و ضیق، هم وسعت دید هنرمند را از او سلب کرده است و هم به تبعش، فراخی دل او را. 🔹این دوگانگیِ شهرها و خانه‌های سنتی و معاصر را در دوگانگیِ توصیفات قرآن برای بهشت و جهنم نیز می‌توان دید. قرآن کریم بهشت را فراخ و جهنم را تنگ و ضیق توصیف می‌فرماید: "جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ: بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته است" (آل عمران/۱۳۳)؛ "وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا: و هنگامی که آنان را در حالی که با غل و زنجیر به هم بسته شده‌اند در مکانی تنگ از آن آتش سوزان بیفکنند" (فرقان/۱۳). لذا شهرهای عمودی و متراکم معاصر با لانه‌های ضیقی که به شهروندانشان عرضه می‌کنند جهنم صفت هستند؛ برخلاف شهرهای سنتیِ افقی که با خانه‌های فراخ و گسترده، جنت صفت بودند. 🔹جالب آنکه مفهوم ضیق و تنگی، در قرآن کریم یکبار دیگر نیز استفاده شده است که آن هم برای زندگی افرادی است که از یاد خدا اعراض می‌کنند. زندگی تهی از یاد خدا، مملو از ضیق است و شهر و شرّ معاصر با محدود کردن عرضه آیات و نشانه‌های الهی به شهروندان، عملا آنها را چنان در بستری غفلت‌زا محصور و محدود کرده است که در مقایسه با شهر سنتی، به مراتب کمتر در معرض یاد خدا و رویت نشانه‌های الهی (اعم از دیدن طلوع و غروب خورشید، دیدن آسمان و ستاره‌ها و ...) قرار می‌گیرند. حالا به توجه به نکات فوق خودتان قضاوت بفرمایید که آیا این محروم کردن شهروندان از آیات الهی، هیچ تاثیری بر ضیق و تنگیِ خلق و خوی آنها و افزایش قابل توجه سرانه اختلافات خانوادگی و آسیب‌ها و نزاع‌های اجتماعی و ... ندارد؟! و آیا بهتر نیست که حاکمیت، هزینه‌های هنگفتی که برای تدبیر این نوع آسیبهای اجتماعی می‌کند را صرف بازنگری در سیاستهای شهرسازی و مدیریت شهری کند تا بتواند به جای معلولها، به علت‌ها بپردازد؟! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
از شهر جنّت صفت تا شرّ جهنم صفت 🔹سلام خدا بر حکیم وارسته مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی که چنین فرمود:
🔹پیرو یادداشت منتشر شده درباره تشبیه شهرهای افقی و فراخِ سنتی به بهشت و فراخیِ جنّت، و تشبیه شهرهای متراکم، ضیق و عمودی ما به جهنم و تنگیِ دوزخ، یکی از عزیزان این شبهه را مطرح کرده است که اگر قرار بود شهرها را به جای توسعه عمودی، افقی توسعه دهیم اکنون مثلا مساحت تهران ۴ برابر مساحت فعلی می‌شد که چنین چیزی ممکن نبود. عرض می‌شود که اولا چنین نیست که با بازکردن کمربند کلانشهرها، لزوما هیچ حد یقفی برای توسعه آنها وجود نداشته باشد؛ زیرا ظرفیت زیست پذیری شهر و کشش اقتصادی شهر، خودش به عاملی تنظیم کننده برای رشد شهر تبدیل می‌شود. 🔹ثانیا برفرض که مثلا مساحت تهران یا قم یا سایر کلانشهرها، چند برابر می‌شد و جمعیت به جای متراکم‌سازی در ارتفاع، در سطح توزیع می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد؟ مگر همین الان که لندن با جمعیت برابر با تهران، حدود ۳ برابر تهران مساحت دارد چه اتفاقی افتاده است؟! و یا مثلا مگر سیدنی که با جمعیتی نزدیک به مشهد، بیش از ۳۰ برابر مشهد مساحت دارد چه اتفاقی افتاده است؟! هیچ اتفاقی! فقط عاقلانه رفتار کردن آنها و توزیع متوازن جمعیت در مساحتی فراخ سبب شده است به مراتب کمتر از ما با مشکلاتی نظیر آلودگی هوا و ترافیک و ... دست و پنجه نرم کنند. 🔹ثالثا مدیران ما باید بدانند که هرچقدر به شهرهای کوچکتر و روستاها زمین الحاق کنند بحران مسکن حل نخواهد شد زیرا عمده تقاضا برای مسکن، در کلانشهرهای ما است و تا زمانی که کمربند این کلانشهرها باز نشود و عرضه زمین و توسعه افقی، به صورت کاملا جدی (و نه شعاری) در این کلانشهرها اجرا نشود مسئله مسکن حل نخواهد شد. برای بحران مسکن در کلانشهرها در شرایط فعلی گریزی نداریم جز یکی از این دو انتخاب: یا توسعه عمودی و بارگذاری‌های بیش از پیش در محدوده فعلی کلانشهرها که معنایش ترافیک و آلودگی هوای بیشتر و سایر معضلات زیست محیطی و اجتماعی و ... است، و یا توسعه افقی و بازکردن کمربند کلانشهرها که نتیجه‌اش اجتناب از چنین معضلاتی است؛ یعنی همان راهکاری که بسیاری از کلانشهرهای دیگر جهان اجرا کرده‌اند و اکنون باوجود آنکه مساحت شهرهایشان چندبرابر کلانشهرهای ما است هیچ اتفاق خاصی هم نیافتاده است! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رویای صادقه آقای شهردار و سفارش حاج قاسم به ایشان در عالم رویا! @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
آیا می‌دانستید که در حالی که هم اکنون در ایران حدود ۲۷ میلیون خانه داریم، ۲۴ میلیون خانواده داریم؟
نتایج نظرسنجی جدید ایسپا نشان می‌دهد که چرا رشد قیمت زمین طی دهه‌های اخیر حتی از رشد قیمت طلا و دلار هم بیشتر بوده است! شرط اصلی سامان دادن به بازار مسکن و مستغلات این است که دولت با تنظیم‌گری بازار و ابزارهای مالیاتی، زمین و مسکن را از کالای سرمایه‌ای به کالای مصرفی تبدیل کند؛ در غیر این صورت، تداوم هدایت پولهای سرگردان به بازار مستغلات با دید سرمایه‌گذاری و سوداگری از یک سو، و محدودیت عرضه زمین در شهرها و به ویژه کلانشهرها از سوی دیگر سبب می‌شود بحران زمین و مسکن و رشد افسارگسیخته قیمت آن دائما تشدید شود. @baladetayyeb
درباره چند ثانیه به یادماندنی 🔹بحمدالله توفیق شد تا امروز با همکاری جمعی از دوستان و عزیزان، مراسم نکوداشت استاد نقره‌کار (پیشکسوت معماری اسلامی و مدیر قطب علمی معماری اسلامی) را در دانشگاه قم برگزار کنیم. بعد از مراسم، در معیت استاد به حرم مطهر مشرّف شدیم تا حسن ختام این مراسم، زیارت کریمه اهل بیت(ع) باشد. بعد از زیارت، حین خروج از حرم، به صورت اتفاقی با آیت‌الله میرباقری مواجه شدیم. برایم بسیار درس آموز بود که آیت‌الله میرباقری بعد از اطلاع از حضور استاد نقره‌کار در حرم، تغییر مسیر دادند و چند قدم به عقب بازگشتند تا با استاد معانقه کنند؛ برایم بسیار عجیب بود که آیت‌الله میرباقری بعد از رسیدن به استاد، پیشانی استاد نقره‌کار را بوسیدند و به ایشان فرمودند که هرموقع یادتان بود لطفا بنده را هم دعا کنید و ما را از دعایتان محروم ننمایید! 🔹اینکه یک عالم ربانی با آن جایگاه علمی و اخلاقی، با یک استاد دانشگاه که عمرش را صرف اهداف تمدن اسلامی و معماری اسلامی کرده است چنین سخن می‌گوید و چنین قدردان سالها زحمات خالصانه اوست و چنین بر پیشانی او بوسه می‌زند دنیایی از درس نهفته است. آنچه اکنون افسوسش را می‌خورم این است که کاش از لحظات مواجهه این دو استاد حوزه و دانشگاه و تکریم استاد متعهد دانشگاه توسط استاد بصیر حوزه، فیلم و یا حداقل عکسی تهیه کرده بودم که متاسفانه چنان محو آن چند ثانیه‌ی درس آموز شدم که فرصت ثبت و ضبط آن از دست رفت. @baladetayyeb
آمار تامل برانگیز 🔹به آمار ارائه شده در این تصویر و افت دائم سهم تهران از کل ساخت و سازهای کشور دقت بفرمایید: ۳۸درصد در سال۹۲ ، ۲۷درصد در سال۹۷، ۱۷درصد در سال جاری. همچنین به سهم مسکن از کل هزینه‌های خانوار شهری عنایت بفرمایید: در کل کشور: ۳۸ درصد، در استان تهران: ۵۱ درصد، در شهر تهران: ۶۰ درصد! 🔹چه اتفاقی افتاده است؟! مشکل اصلی در سیاستگذاری اشتباه در عرصه مدیریت زمین است. هم‌اکنون در تهران، ۶۰ تا ۷۰ درصد از هزینه‌های تامین مسکن مربوط به سهم زمین است. متاسفانه عدم بازنگری جدی در سیاستهای مدیریت زمین در کلانشهرها به ویژه تهران و بستن کمربند شهر و جلوگیری از عرضه زمین، اخیرا به ثبت رکورد جدیدی در نسبت قیمت زمین به مسکن منتج شده است. این نسبت، یکی از نماگرهای تعیین‌‌‌کننده حاشیه سود ساخت‌وساز است که اخیرا به عدد ۱.۵۵ رسید که رکوردی بی‌سابقه محسوب می‌‌‌شود و نشان می‌‌‌دهد که سرعت رشد قیمت زمین در تهران به مراتب از رشد قیمت مسکن بیشتر بوده است! 🔹این نسبت‌ بی‌سابقه‌ سبب شده فعالان عرصه مسکن، به جای فعالیت در عرصه ساخت، سرمایه خود را صرفا بر موضوع زمین متمرکز کنند چون هم نرخ رشد و حاشیه سود بیشتری دارد و هم ریسک کمتری دارد. یعنی اگر کسی در تهران مالک زمین باشد و آنرا نسازد نسبت به کسی که آنرا بسازد احتمالا سود بیشتری کسب خواهد کرد! در نتیجه، به دلیل عدم ورود سرمایه‌گذاران به عرصه ساخت، عرضه مسکن با افت مداوم مواجه شده است و کاهش عرضه نیز به افزایش مداوم قیمت مسکن منتج شده است و به همین دلیل، سهم مسکن از سبد هزینه خانوار تهرانی دائما در حال افزایش است. ✍ دکتر منان رئیسی @baladetayyeb
🔹اخیرا مقاله ای را درباره رابطه معماری عریان و حریم زدا با زدودن فرهنگ عفاف و حجاب، برای یکی از مجلات علمی ارسال کردم. آنچه در این تصویر ملاحظه می‌فرمایید بخشی از نظر داور محترمی است که مقاله را داوری و رد کرده است. به یکی از استدلالهای ایشان عنایت بفرمایید، ازبنده ایراد گرفته‌اند که چرا سند محرمانه ساواک درباره اقدام توأمان برای حجاب‌زدایی از البسه و حریم‌زدایی از ابنیه را در مقاله آورده‌ام و فرموده‌اند استناد به چنین سند محرمانه‌ای، بیانگر نگاه جهت‌دار بنده به موضوع است! یاللعجب، در دهه پنجم انقلاب اسلامی، اگر به سند محرمانه ساواک در مقالات علمی‌مان استناد کنیم یعنی کار جهت‌دار کرده‌ایم! این یادداشت داور محترم، مشت نمونه خروار است و کم نیستند مجلاتی که با همین نگاه و با شعار اجتناب از جهت‌داری، عملا خودشان در حال جهت‌دهی به فضای هنر و علوم انسانی کشور هستند! 🔹حالا ببینید در همین شرایط، وزارت علوم شرط ارتقاء اساتید را بازی کردن امثال ما در زمین همین مجلات سکولار می‌داند و از ما می‌خواهد به جای حل مسائل کشور، در چنین مجلاتی یافته‌های پژوهشی خود را منتشر کنیم تا مثلا از مرتبه دانشیاری به مرتبه استادی ارتقا پیدا کنیم. تازه اینها مجلات داخلی هستند و وای به حال مجلات خارجیِ عرصه هنر و علوم انسانی که امثال ما را به کلی تکفیر می‌کنند. آیا هنوز وقتش نرسیده تا وزارت علوم فکری به حال این فرایند معیوب که در تقابل آشکار با اهداف و گفتمان انقلاب اسلامی است بنماید؟! پی نوشت: محتوای سند خیلی محرمانه ساواک را می‌توانید در لینک زیر ملاحظه فرمایید: https://eitaa.com/baladetayyeb/65
بلد طیّب/منان رئیسی
خدای اقتصاد، خدای جبهه‌ها و مردمی‌سازی: 🔹سلام خدا بر مرحوم آیت‌الله مصباح که می‌فرمود خدای اقتصاد ه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گمان نمی‌کنم که هیچ ویدئو، سخنرانی یا حتی مقاله‌ای بتواند معنای واقعی مردمی‌سازی را به خوبی این ویدئو بیان کند. رمز پیروزی انقلاب و همچنین سربلندی در میدانهای سختی نظیر دفاع مقدس، همین اعتماد به مردم و سپردن متن کارها به خود مردم بود‌‌. امروز نیز بسیج مردمی تنها راه حل غلبه بر مشکلات (چه در عرصه اقتصاد، چه در عرصه مسکن و شهرسازی و چه در عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی و ...) است. این ویدئوی بسیجیان بی‌ادعا را بنگرید و دلتان را صفا بدهید. @baladetayyeb
ورژن معمارانه زن زندگی آزادی: 🔹۱. زن و زایندگی: به ویژگی‌های مسکن سنتی دقت کرده‌اید؟ معمولا خانه‌های سنتی از حیاطهای بزرگی برخوردار بودند که گوشه‌ای از آن، محل اقامت پدر و مادر و فرزندانشان بود. اما اگر از همین فرزندان، کسی مزدوج می‌شد برای او در گوشه‌ای از همان حیاط بزرگ، اتاق یا ساختمانی می‌ساختند تا زندگی مستقل خود را داشته باشد و معمولا حیاط خانه آنقدر وسعت داشت که می‌توانست محل زندگی چند فرزند از یک خانواده را در خود جای دهد. این ویژگیِ تکثیر و زایندگیِ خانه و خانواده، در واقع همان زایشی است که در عالم طبیعت، متجانس با جنس زن است. برخلاف آپارتمانهای معاصر که فاقد هر نوع امکان انعطاف پذیری برای زایش و تکثیر خانه و خانواده جدید هستند. 🔹۲. زندگی: در کنار این نوع زایش، مفهوم زندگی نیز به غایت در خانه سنتی جاری بود. زیرا حیاط خانه سنتی، مجرایی بود برای امتداد عوامل زندگی‌بخشی همچون درخت و آب و ... فلذا چنین حیاطی، متجانس با معنای حیات و زندگی بود. برخلاف حیاط آپارتمانها و خانه‌های معاصر که غالبا از عوامل حیات‌بخش تهی هستند و کارکرد اصلی آنها صرفا پارکینگ اتومبیل است. 🔹۳. آزادی: چنان خانه‌ای که مملو از زایش و زندگی بود، برای زن ایرانی قرین آزادی هم بود. زیرا در مسکن سنتی با مکان‌یابی حیاط مرکزی در دل خانه و استفاده از الگوهای درونگرا، حریم خانه به غایت رعایت می‌شد و نیازی به پوشاندن پنجره‌ها و بازشوها با پرده و ... نبود و لذا در چنان خانه‌ای بانوی خانه، هم از مواهب طبیعی نظیر نور و باد طبیعی بهره بیشتری می‌برد و هم چون الگوی خانه درونگرا بود و از بیرون به حیاط و درون آن اِشراف بصری از طرف همسایه‌ها و پلاکهای مجاور وجود نداشت لذا بانوی خانه در خانه خود نهایت آزادی را داشت. اما در مسکن معاصر، زن عفیف ایرانی چاره‌ای ندارد جز آنکه پنجره‌‌ها و بازشوها را به دلیل برونگراییِ خانه‌، با پرده بپوشاند و لذا نه امکان بهره‌مندی از مواهب طبیعی را می‌یابد و نه برخوردار از آن آزادی‌ای است که زن سنتی در خانه‌اش داشت. این چند سطر را نوشتم تا بگویم که خیلی قبل از آنکه عده‌ای راهزن فرهنگی، شعار زن زندگی آزادی را برای بانوان ما به ارمغان بیاورند زن عفیف ایرانی به خوبی نظاره‌گر ماهیت این شعار در متن زندگی‌اش و در بستر معماری اصیل اسلامی ایرانی بوده است. @baladetayyeb
آشپزخانه اپن و اقتصاد تکاثری 🔹تصویر راست نمونه‌ای است از تبلیغ آشپزخانه با دکوراسیون آمریکایی در مجله آرشیتکت در اوایل دوره پهلوی دوم در راستای تلاش برای تغییر ذائقه بانوان ایرانی؛ تصویر چپ نیز مربوط به آموزش بانوان ایرانی برای یادگیری کار با وسایل دکوراسیون غربی در دوره تحصیلی «اقتصاد خانه» است که این دوره، ذیل برنامه اصل چهار ترومن در ایران انجام می‌شد. ذیل این برنامه، آمریکایی‌ها به طور مستقیم برای گسترش سبک زندگی مصرف‌گرا در ایران تلاش کردند و با تأسیس «دپارتمان اقتصاد خانه» سعی در تغییر شیوه زندگی زنان ایرانی داشتند. 🔹هدف از این دوره آن بود که بانوی ایرانی مهارت‌های سنتی خود اعم از شیوه پخت‌وپز، پذیرایی از میهمانان و غیره را با نگاه به الگوهای غربی اصلاح‌کرده و از دکوراسیون خانه‌های آمریکایی برای فضای سکونت خود الهام بگیرد. به دنبال چنین برنامه‌هایی و در کنار انبوه اسباب و اثاثیه وارداتی (که همه در راستای تقویت نظام سرمایه‌داری بود)، فضای سکونت در ایران به تدریج از یک واحد مولّد و دارای استقلال اقتصادی به یک واحد مصرف‌کننده تبدیل ‌شد. 🔹در چنین خانه‌ای، آشپزخانه (به عنوان مهمترین فضای تجلیِ فرهنگ مصرف‌گرایی) دیگر نمی‌توانست خارج از محدوده پذیرایی واقع شود، بلکه چنین آشپزخانه پرتکلفی می‌بایست جلوی چشم مهمانان به فضایی برای مانور تجمل و تجلی اقتصاد تکاثری تبدیل شود و لذا آشپزخانه ایرانی به تدریج به صورت آشپزخانه‌ اپن فعلی درآمد. آشپزخانه‌‌ای که نتیجه تغییر سبک زندگی ما در راستای ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی و اقتصاد تکاثری (در مقابل اقتصاد کوثری) است. ✍ دکتر منان رئیسی @baladetayyeb
فرهنگ مقصوره‌ای! 🔹در روایتی از حضرت فاطمه(س) چنین نقل شده است: "وَ الصّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْرِ: و نماز، شما را از کبر منزّه می‌کند". در سنت معماری اسلامی و در صدر اسلام، مساجد کاملا در تطبیق با مضمون همین روایت طراحی می‌شدند و همه افراد برای عبادت و اقامه نماز در فضایی یکسان و به دور از کبر و جدایی گزینی قرار می‌گرفتند اما به تدریج از زمان حکومت امویان، با ساخت فضایی تحت عنوان «مقصوره» در قسمت جلوی مساجد، فضای اقامه نماز رجل سیاسی و حکومتی با عامه مردم از یکدیگر جدا شد. در روایتی از امام باقر(ع) چنین نقل شده است: "اين مقصوره ها در زمان هيچ يك از خلفاى پيشين نبود، ستم پيشگان آن را پديد آوردند" که همانطور که ملاحظه می‌شود در این روایت، این نوع معماری و جداسازی فضای عوام از خواص به صراحت مذمت شده است. 🔹آنچه غیر قابل انکار است این است که متاسفانه امروزه نیز در برخی مصلی‌ها و سایر ابنیه عمومی، فضاهای به اصطلاح VIP که با ابزارهایی نظیر نرده و ... مدیران را از مردم جدا می‌کنند همان نقش مقصوره را ایفا می‌کنند. البته در اینکه در شرایط خاص (مانند اوایل انقلاب که ترورهای سازمانی انجام می‌شد) لازم بود تدابیری برای امنیت مدیران اتخاذ شود بحثی نیست اما واقعا در شرایط فعلی، این نوع جداسازی بین مدیران و مردم در فضاهای مختلف (از مصلی و نماز جمعه گرفته تا پاویون فرودگاه‌ها و مسیرهای رفت و آمد و ...) چقدر توجیه دارد؟! اینکه مصلی و مسجدی که به فرموده حضرت زهرا(ع) با اقامه نماز بایستی بستر زدودن کبر باشد با معماری معکوس و جداسازی مردم از مدیران، خودش به عامل کبرزایی و نه کبرزدایی تبدیل شده چقدر منطق دارد؟! واقعا در شرایط فعلی، حضور در میان صفوف مردم چقدر برای وزرا و وکلا و مدیران ارشد و امثالهم خطرناک است؟! واینکه این فرهنگ مقصوره‌ای و جدایی گزینی چقدر با فرهنگ و شعارهای انقلاب اسلامی سازگار است؟! 🔹پی‌نوشت: درود خدا بر بزرگ مرد بی‌ادعا، شهید سلیمانی. از یکی از دوستان موثق شنیدم که ایشان را یکی دو سال قبل از شهادتش، در فرودگاه شیراز دیده بود. تعریف می‌کرد که این شهید سعید، بعد از پیاده شدن از هواپیما، به رغم آنکه به او اصرار کرده بودند تا برایش اتومبیل ویژه‌ای تهیه کنند تا او را به مقصد برسانند گفته بود نیازی به این کارها نیست و خیلی ساده و بی تکلف و مانند مردم عادی با پای پیاده، خودش را به کنار خیابان رسانده بود و با تکان دادن دست، در نهایت سادگی تاکسی‌ای سفارش داده بود و بدون هر نوع تشریفات و تکلفات، از فرودگاه خارج شده بود! از رموز محبوبیت کم نظیر ایشان همین مردمی بودن و دوری از کبر و فرهنگ مقصوره‌ای بود که باید درس عبرتی برای همه ما به ویژه مدیران ارشدی باشد که این روزها با توجیهات بلاوجه، خود را از صفوف مردم جدا کرده‌اند. @baladetayyeb
از بازار رفاقتی تا بازار رقابتی 🔹بازار سنتی با هندسه افقی و خطی و ارزش فضایی یکسان بین حجره‌ها، ترجمان کالبدیِ برادری و برابری بود. اما مراکز تجاری و مالها و پاساژهای معاصر، با هندسه عمودی و مرکزی که معمولا حول یک وُید مرکزی شکل می‌گیرند، ترجمان کالبدی رقابت هستند و نه برادری و رفاقت. زیرا این نوع معماری، سبب ارزشگذاری‌های متفاوت فضایی و اقتصادی می‌شود که نتیجه‌ی فاصله متفاوت مغازه‌ها از وید مرکزی است. 🔹به این معنا که برخلاف بازار سنتی که همه حجره‌ها در هندسه خطیِ آن، تقریبا هم ارزش بودند در بازار معاصر هرچه مغازه به وید مرکزی نزدیکتر باشد و به اصطلاح پاخور بیشتری داشته باشد ارزش اقتصادی بالاتری در فضای رقابتی کسب می‌کند. این نوع معماری با ایجاد تمایزات فضایی و اقتصادی، با به هم زدن فضای برادری و رفاقت، سبب تشدید رقابتی شده است که با آموزه‌های سبک زندگی اسلامی نیز در تعارض است: "تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا" (قصص/۸۳). https://eitaa.com/joinchat/3390242820C7aa91b8d30 @baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
معماری حکمت‌آمیز: با حروف ابجد چقدر آشنایی دارید؟ علم حروف در عرفان اسلامی اهمیت بسیاری داشته و آثا
این تصویری است از کاشی‌کاری مسجد کبود تبریز. به انتخاب هوشمندانه مکان صفات الهی دقت بفرمایید؛ صفات عزیز و حکیم در بخش فوقانی بدنه قرار داده شده چون عزت و حکمت، متجانس با برتری و عُلو است و لذا مکان مناسب برای این صفات، قسمت فوقانی کاشی‌کاری است. اما صفات غفور و رحیم در پایین قرار داده شده چون غفران و مهربانی عموما برای بندگانی به کار می‌رود که پس از خبط و اشتباه، و سقوط از مرتبه بالا و عالی به پایین و دانی، چشم امید به رحمت و غفرانیت پروردگار دارند: "ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيم" (نحل/۱۱۹). معماری اسلامی مملو است از این تدابیر حکمت آمیز. @baladetayyeb
سلام و احترام. یادداشتی از طرف یکی از اساتید محترم حوزه و دانشگاه دریافت گردید مبنی بر آنکه معماری مسجد را ابتدا معاویه وارد جهان اسلام کرده و سپس به تدریج با جذب برخی عناصر تبدیل به نماد فرهنگی مسلمین شده است. ایشان در ادامه فرموده‌اند در دهه ۷۰ قصد داشته‌اند منابعی درباره معماری اسلامی پیدا کنند اما پس از بررسی، چنین متوجه شده‌اند که هرچه هست معماری جهان اسلام و یا معماری مسلمین اما با برچسب اسلامی است و نه معماری اسلامی. پاسخ تفصیلی به این نکات، از ظرفیت یک یادداشت محدود خارج است اما به صورت اجمالی چند نکته تقدیم می‌شود: ۱- این موضوع که معماری مسجد توسط معاویه وارد جهان اسلام شده است مطلبی است که حقیر تاکنون در هیچ منبع معتبری مشاهده نکرده‌ام و بلکه شواهدی برخلاف آن وجود دارد نظیر روایاتی که درباره کیفیت معماری مسجد النبی و ورود شخص نبی اکرم (ع) به نحوه معماری این مسجد وجود دارد و بلکه قبل از این مسجد، نکاتی که درباره معماری مسجدالحرام در برخی منابع دینی وجود دارد. طی سالهای بعد نیز از برخی حضرات معصومین(ع)، نکاتی درباره معماری (اعم از معماری مسجد، معماری مسکن، معماری بازار و ...) در روایات مختلف نقل شده است که همه اینها بیانگر آن است که معماری اسلامی (مستقل از معماری مسلمین) حقیقتی انکارناپذیر است. ۲- این نگاه که هرچه هست معماری جهان اسلام است و خود اسلام درباره معماری سکوت کرده است لاجرم به نوعی سکولاریسم در عرصه معماری منتج می‌شود که با منابع دینی ما نیز تطبیق ندارد. انبوه روایاتی که صراحتا و یا تلویحا دلالتهای معمارانه و شهرسازانه دارند (هم دلالتهای سلبی و هم ایجابی) نافی این نوع نگاه سکولار است. ۳- منبع احصاء معماری اسلامی نیز همانند سایر علوم اسلامی، منحصر در نقل نیست و عقل نیز در این خصوص نقشی راهبردی دارد. لذا حتی بر فرض آنکه نقل و منابع روایی درخصوص معماری مسجد و مسکن و بازار و ... سکوت کرده بودند (که البته چنین نیست) باز هم نمی‌شد به سادگی چنین نتیجه‌ای گرفت که هرچه هست معماری دوره اسلامی است و نه معماری اسلامی. ۴- علاوه بر منابع دینی، نگاه امامین انقلاب به ویژه رهبر معظم انقلاب نیز بیانگر آن است که معماری اسلامی، حقیقتی انکارناپذیر و بلکه دست یافتنی است که شرح فرمایشات ایشان و استناد به انبوه بیاناتی که در این خصوص ارائه فرموده‌اند از حوصله یک یادداشت محدود خارج است و برخی از این نکات قبلا در یادداشتهای مختلف حقیر در کانال بلد طیب تقدیم شده است. باتجدید احترام، محمدمنان رئیسی، دانشیار معماری دانشگاه قم و مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی @baladetayyeb
🔹به تعدّد کانالهای مادرانه‌ در فضای مجازی دقت کرده‌اید؟ مادرهایی که با چهار یا پنج فرزند چنان برای روزگار ما جذاب شده‌اند که کانالهایشان ده‌ها هزار دنبال کننده دارد! چه اتفاقی افتاده است؟! 🔹وقتی ساختمان ۵ طبقه‌ای که تا چند دهه قبل در شهرهای ما پدیده‌ای کاملا شاذ تلقی می‌شد به سکه رایج این روزها تبدیل شده است طبیعی است که مادر پنج فرزندی که تا چند دهه قبل در سبک زندگی ما امری کاملا مرسوم بود، چنان در این روزها خاص تلقی شود که ده‌ها هزار دنبال کننده را به دنبال گزارشهای عادی زندگی روزانه‌اش بکشاند! 🔹البته حق هم همین است؛ پرورش پنج فرزند در این قوطی کبریتهای آپارتمانی که این روزها به جای مسکن سنتی به ما قالب کرده‌اند آنقدر شاذ هست که ارزش دنبال کردن داشته باشد. این چند سطر را نوشتم تا بگویم از وقتی لانه‌های پنج شش طبقه‌ جای خانه‌های تک طبقه‌ را گرفتند ۵ فرزندی‌ها به پدیده عجیب این روزگار غریب تبدیل شدند! آری، فرزندآوری و افزایش جمعیت اقتضائات معمارانه‌ای دارد که گویی در سبد سیاستهای مدیران ما هیچ محلی از اِعراب ندارد! @baladetayyeb
🔹مرحوم آیت الله بهجت: "هر عمل خیری، حدی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل می‌شود؛ یعنی اگر انسان، پایین‌تر از حد مطلوب انجام داد، قاصر و یا مقصر است و اگر بالاتر از حدّ مطلوب بود، به صعوبت مبتلا می‌شود، تا اینکه به‌حدی می‌رسد که غیر ممکن و غیر مقدور بشر می‌گردد ... به‌جز «ذکرالله»؛ چنانکه در روایت دارد که حدی برای آن نیست" (در محضر بهجت، ج۱، ص۷). 🔹به ترجمان شهرسازانه کلام ایشان اندیشیده‌اید؟ در شهرهای سنتی ما روح مسجد و بقاع متبرکه چنان در کل فضاهای شهر جاری و ساری بود که الگوها و اجزای معمارانه مساجد، در کل ابنیه دیگر شهر اعم از مسکن و مدرسه و حتی اجزای کاملا مادی شهر نظیر بازار و معابر شهری نیز دیده می‌شد. طاق و قوسهایی که در معابر عادی شهر، حس معنویت مساجد را به شهروندان یادآوری می‌کردند تا شهر اسلامی ایرانی، محملی باشد برای ذکر و یاد حداکثریِ خدا در همه جا و هر زمان. چنین شهری، شهر/عبودیت بود که به هر سوی آن می‌نگریستی، یاد خدا جاری بود: "فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه: پس به هر جا كه رو كنيد همان جا رو به خداست"(بقره/۱۱۵). 🔹برخلاف شرّهای معاصر که شهر/ثروت هستند و به تدریج، شاهد پیدایش مساجدی هستیم که به جای آنکه بر بازارها و معابر و ... تاثیر بگذارند، خودشان متاثر از معماری مراکز تجاری شده‌اند! فاصله این شرّ تا آن شهر، فاصله شهر/ثروت تا شهر/عبودیت است. و واضح است که آنگاه که یاد خدا در بستر شهر تضعیف شود آنگاه مولفه‌های فرهنگ اسلامی (همچون حجاب و عفاف و ...) نیز در چنین شهری تضعیف خواهد شد، زیرا هر مظروفی ظرف متناسب با خود را می‌طلبد. @baladetayyeb