.
ائتلاف اصولگرایان در ۴۰۲ به نظر منتفیست!
✍️ عرفان رستمی امرائی
گزارههای زیر واقعیت میدانی کارزار انتخابات طرهان بزرگ تا اینجای تقویم دموکراسی ۴۰۲ است. استخراج ربط بین این گزارهها میشود عنوان این یادداشت!
۱-حوزهی غالبا اصولگرای رومشگان پس از تجربهی کسب قدرت در دو دوره نمایندگی مرحوم دکتر ملکشاهی حالا دیگر به کلاسیک چهل و چندسالهی امامی-شاهرخی روی خوش نشان نمیدهد. عَلَم نمودن آقایون #امرائی، #رضایی و #ملکشاهی در این دوره بدون توجه به نتیجهی کار، خبر از جبهه جدید رومشگان میدهد. دیگر خبری از سلام و صلوات و اسفند دود کردن برای جنابان امامی و شاهرخی نیست.
"آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت"
۲-طرفداران کلاسیک آقای #امامی در یکی دو هفتهی گذشته به طرز عجیبی سرمست اعلام اسامی هیئتهای نظارت و اجرایی هر دو شهرستان هستند. به گونهای که اگر شخصی مرخصی استعلاجی هم بگیرد میگویند این تصمیم به نفع آقای امامی گرفته شده است. جام بهارستان را در دستان خود و مابقی رقبا را حذف شده میدانند. گویی تصمیم دارند با روشهای منسوخِ قبل، از جمله جنگ روانی کاندیدایشان را راهی بهارستان کنند. به تنها چیزی که فکر نمیکنند ائتلاف، وحدت و مقولههای از این سنخ است.
۳-حاج آقای #شاهرخی پس از حضور نزدیک به یک ماه در حوزه انتخابیه و مشاهدات میدانی نامطلوب در جلب نظر حامیان سابقشان طی یک مصاحبه و با پیش کشیدن بهانهی اسامی مجریان و ناظران انتخابات، راه را برای خروج خویش از این کارزار هموار نمود. مهمترین پیام آن مصاحبه این بود که یا بایستی اوضاع بر وفق مراد ایشان شود یا به کل از میدان خارج شده و ائتلاف، بی ائتلاف!
البته آقازادهی جناب شاهرخی دیروز بدنبال یک شعبدهبازی رسانهای به ظاهر تلاش داشت که اعلام کند ائتلافی به سود حاج آقای شاهرخی شکل گرفته اما تنها هدف این بازی یک چیز بود: حاج آقا ناامیدانه در میدان باقی میماند تا بعد خدا چه خواهد.
۴-حاج آقای #مبلغی با همهی اتفاقات پسِ رو و پیشِ رو و با همهی نقاط ضعف و قوتشان فعلا نمایندهی مستقر است. ارباب رجوع دارد. مدافع عنوان نمایندگیست و حتی اگر از سبد رای شصت و چند هزار نفرهی سال ۹۸ فقط بیست هزار نفر برای ایشان باقی مانده باشد، با توجه به کثرت سلایق و کاندیداهای کنونی، منطقی نیست که به بهانهی حمایتهای دور قبلِ سیاسیون بخواهند میدان را برای احدی یا آحادی از ایشان خالی کنند.
۵-ائتلاف ۹۸ و اساسا کل اتفاقات آن دوره علت محکم و استخوانداری بهمراه داشت به نام مرحوم ملکشاهی! قاطبهی توده مردم تصمیم گرفته بودند که به ایشان "نه" بگویند. آقایون دچار خطای در تحلیل نشوند که آن "نه" به معنای "بله" گفتن به سیاسیون ائتلاف است!
نبودِ آن علت، معلولهایش را از معنا تهی کرده است. ائتلاف جدید علتی به همان محکمی و استخوانداری نیاز دارد.
۶-نگارنده طی یادداشتهای قبلی براساس فرآیندهایی که سابقا آزمون موفقی را پس داده بودند به تشریح یک رفتار ائتلافی عادلانه برای جریان اصولگرایی پرداخت. به گونهای که در آن هم آرا خواص ارج نهاده شود، هم تصمیم عوام مورد بیاعتنایی قرار نگیرد و هم اینکه ضمانت اجرایی داشته باشد. اما گویا گوش شنوایی تا اینجای کار وجود ندارد!
صرفا از سوی #تریبون_تغییر مختصرا به آن اشاره گردید که آنهم آقای دکتر #پیریایی با زیرکی مثال زدنیشان سعی در مصادره آن به نفع آقای #شاهرخی داشتند. ظرفیت بیبدیل آقای پیریایی در مقام یک سیاستمدار کارکشته که حقیقتا در نوشتار به نرمی ململ و در سخنوری به سختی پولاد است بایستی خیلی بهتر از اینها در اختیار جریان انقلابی منطقه قرار بگیرد و به زعم نگارنده این اتفاق نمیافتد مگر اینکه از مشورت با مشاوران ضعیف، خود را برحذر دارند.
به استناد این بندهای بیان شده پُر واضح است که تفرق آرا و دیدگاههای موجود در جریان اصولگرایی بعضا به لجاجت هم کشیده خواهد شد. لذا تمرکز بر اجماع روی یک شخص واحد، وقت و انرژی را توامان تلف خواهد کرد. پیشنهاد حقیر به عزیزانی که پیگیر مقولهی "ائتلاف به نفع خویش" هستند، این است که مقداری از سر و ته طرح ائتلاف جامع را بزنید و فعلا فقط بر بندهای اعلام برنامهها و رزومههای کاندیداها تمرکز کنید. لااقل اینگونه میتوان در تشخیص و تصمیمگیری بهتر به تودهی مردم کمک شایانی نمود.
همچنان چشم به رفتار پختهتر همهی ظرفیتهای منطقه طرهان میدوزیم تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.
والعاقبه للمتقین
🅱 eitaa.com/baloutestan
.
ساراهای شهر ما
✍ صمد هاشمی؛ بلوطستان
🔹در تب و تاب #انتخابات اخیر و اعلام نتایج، شاید شنیدن خبر پیروزی مجدد خانم #سارا_فلاحی منتخب مردم #ایلام یکی از شیرین ترین خبرهای انتخاباتی برای مردم کشور و به طور خاص بانوان سرزمینمان بود . این مطلب در صدد پاسخگویی به چگونگی ظهور و معرفی نخبگانی چون خانم فلاحی در استان ایلام و نقش آنان در توسعه محلی و منطقه ای میباشد.
🔹سالها پیش در پی اشتغال و ادامه زندگی و سکونت به شهر ایلام مهاجرت کردم قبل از ورود به جغرافیای استان ایلام با تصویر سازی ذهنی نادرست در انتظار دیدن شهرها و روستاهای کم برخوردار و توسعه نیافته از هر حیث بودم، با عبور از رودخانه سیمره و پایان حوزه راه و ترابری کوهدشت، ادامه مسیر برای خودروها آسانتر مینمود ، دیگر از چاله های آن محور خبری نبود و ترافیک سنگین نفت کش ها نفس مسافران را توسعه تنگ نمی آوردند ، طرحهای کشاورزی و دامپروری در آن سوی سیمره بیشتر از این سو نشان میداد
از کنار کارخانه سیمان آنجا عبور کردم ، در ورود به شهر سیمای شهر را توسعه یافته تر از بیشتر شهرهای لرستان دیدم .در انتهای شهر تابلویی بزرگ مسیر شرکت پتروشیمی بزرگ ایلام و پالایش گاز آن استان را نشان میداد استانی با یک سوم جمعیت لرستان.
🔹با انگاره های ذهنی از ارزشهای اجتماعی و سیاسی ترهان از نماینده گان شهرهایشان در مجلس پرسیدم ،می گفتند تا چندی پیش نماینده ای داشته ایم لک زبان مرحوم مرتضی کرمی، از کارآمدی و اخلاص او میگفتند ،جالب بود آن شهر به زبان کردی ( کلهری و فیلی) تکلم داشتند و میدانستم لک ها در اقلیت جمعیتی هستند دریافتم قوم گرایی را معیار ارزش و انتخاب خود ندانسته اند. چند سال گذشت و باز موسم انتخاب رسید، این بار مردی برگزیده شد که شجاعت در کلامش موج میزد از توسعه فرهنگی و ارتباط با دنیا میگفت و پشتیبان گفتمان اصلاحات بود و در مجلس هشتم سخنگوی اصلاح طلبان مجلس شد، مردی که در سفرهای خارجی اش مبلغ گفتمان گفتگوی تمدنهای خاتمی بود مطالبات کوچک مردمش را هم دنبال میکرد آنجا که بطری پر از آب شرب گل آلود یکی از شهرهای استانش را تقدیم هیات رییسه مجلس کرد و بر زخم مردمش مرحم نهاد ، دکتر داریوش قنبری مردی که دو بار به مجلس راه یافت. اینان اصلح را خوب میشناختند از هر حزب سیاسی که میبود.
🔹در روزهای تبلیغات دوره یازدهم روزی عکسی را بر تابلوهای تبلیغاتی شهر دیدم با تیتر بزرگی که نوشته بود سارا آمد با خود اندیشیدم شاید مردمان این دیار از قبیله گرایی و جناح گرایی عبور کرده باشند اما هرگز در سایه تعصبات عشیره ای و مرد سالارانه زاگرس مجالی به زنان توانمندشان ندهند .روزهای تبلیغاتی فرا رسید و سخنان کوبنده او که از تبعیض ها و نابرابری ها میگفت همه را به شنیدن ترغیب میکرد و سرانجام در مجلس یازدهم با اکثریت آرا در حوزه انتخابیه ایلام و حومه به مجلس راه یافت، ورود او به مجلس و حضور در ساختار قدرت از مطالبه گری او نکاست و دغدغه هایش از حوزه انتخابیه فراتر رفت و به دنبال وضع قوانین خوب برای زنان کشور بود و با شجاعت در برابر فساد و تبعیض و رانت سخن گفت و سارا نامی شد فراتر از شهرش به گونه ای که مردم سراسر کشور پیگیر انتخابات ایلام برای راهیابی مجدد او بودند و سارا فلاحی دیگر بار برگزیده شد.
🔹در انتخابات اخیر در دیار ترهان که کور سوهای امید برای مطالبه گری و عبور از تعلقات قومی و جناحی با انتخاب قبلی شکل گرفته بود به امید تکرار آن وضع در همایش نماینده فعلی ترهان( جناب مبلغی) شرکت کردم جمعیتی که بیشتر آنان را زنان تشکیل میداد و به نظر میرسید مردان آن دیار در معادلات و محاسبات خود دیگر کاندیداها را ترجیح داده اند، سخنران مراسم زنی بود که تا آن روز تنها اسمش را شنیده بودم و در ادوار گذشته بوق و کرنای کاندیداهای مدعی هرگز مجالی برای شنیدن صدایش فراهم نکرده بود . او با سلام آغاز کرد بدون درنگ با بیانی رسا از وضع نابسامان شهر گفت از راههای عبور از وضع نابسامان موجود به وضع مطلوب گفت ،از فساد ستیزی و عدالت سخن راند و رویاهایی که برای ترهان و زنانش دارد به پدرخوانده های سیاسی تاخت و قول داد روزی صدای ترهان باشد. دکتر میترا تیموری ،او را بانوی اصلاحات خطاب میکردند با همسری پهلوان که دوشادوش او برای اثبات توانایی زنان این دیار کوشیده بود و امیدوارانه به راهش ادامه میداد.
🔹با سیفایی عمیق به گذشته شهرم برگشتم چه بسا ما بیشتر از مردم ایلام مرتضی کرمی و #داریوش_قنبری و سارا فلاحی ها داشته ایم و ما بوده آیم که در غبار فرهنگ سیاسی و تعصبات غلط چراغ ها را ندیده آیم ، به یاد آوردم آن روز ها را که دکتر #رضایی اندیشمند بزرگ ،طرح تفصیلی توسعه #کوهدشت را ارائه نمود و کسی وقعی ننهاد و دیگر جوانان نخبه ای که هرگز فرصت خدمت نیافتند . و من هم چنان مغموم و امیدوار به روزهای خوب برای شهرمان.
🅱 eitaa.com/@baloutestan