.
گلواژههای از مولا علی(ع) که احتمالا نشنیدهاید
«عبادت كننده بىدانش، مانند الاغ آسياب(عصاری) است. پيوسته گِرد خود مىچرخد و از جايش دور نمىشود.»۱
«چهار عامل باعث شکست «دولتها» میشود:
۱- ضایع کردن اصول
۲- سرگرم شدن به فروع
۳- به کار گماردن آدمهای فرومایه
۴- کنار گذاردن انسانهای فاضل»
«آنسان كه با جباران سخن مى گويند، با من سخن مگوييد و از من پنهان مداريد آنچه را از مردم خشمگين به هنگام خشمشان پنهان مى دارند. نيز به چاپلوسى و تملق با من آميزش مكنيد. و مپنداريد كه گفتن حق بر من گران مى آيد. و نخواهم كه مرا بزرگ انگاريد، زيرا هر كه شنيدن حق بر او گران آيد، يا نتواند اندرز كسى را در باب عدالت بشنود، عمل كردن به حق و عدالت بر او دشوارتر است.
پس با من از گفتن حق يا مشورت به عدل باز نايستيد، زيرا من در نظر خود بزرگتر از آن نيستم كه مرتكب خطا نشوم و در اعمال خود از خطا ايمن باشم. مگر آنكه، خدا مرا در آنچه با نفس من رابطه دارد، مرا حفظ كند.»۳
«حوزه فرمانرواییات طعمه تو نیست، بلکه امانتى است بر گردن تو و از تو خواستهاند که فرمانبردار کسى باشى که فراتر از توست. تو را نرسد که خود هرچه خواهى رعیت را فرمان دهى....»۴
خطاب به حاکم کوفه: «با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. با مردم به تساوى رفتار کن تا بزرگان در ستمکارى تو طمع نکنند، و ناتوان ها در عدالت تو مأیوس نگردند. زیرا خداوند در قیامت از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید.»۵
«جامعه ارزشی و دینی نیست مگر اینکه ضعیف به آسانی بتواند حق خود را از قوی بگیرد.»۶
«شنیده ام که کسی از آنها به زن مسلمانی توهینی کرده و خلخال یا دستبندی را از زن یهودی یا کافری ربوده است. در حالی که آن زن چاره ای نداشته و درخواست می کرده که از او بگذرید اما آنها به این زنان ترحم نکرده اند....
ای وای بر آنها!
اگر مرد مسلمانی، پس از این رسوایی، از اندوه برخورد با این زنان بمیرد، نه تنها نباید ملامتش کرد بلکه مرگ در چنین جامعه ای سزاوارتر است برای ما.»۷
خطاب به لشگرش در جنگ صفین: «آغاز کننده جنگ نباشید تا آنها جنگ را علیه شما شروع کنند؛ ... ، و چون پیکار کردید و شکست خوردند، هر کس را که به جنگ پشت کرده، به قتل نرسانید، زخمی را نکشید، کشفِ عورتی نکنید، کشته ای را مُثله نسازید، و چون به اردوگاه و محلّ استقرار دشمن رسیدید، پرده ای را ندرید، به خانه ای وارد نشوید، مگر به اذن و اجازه من، و چیزی از اموال آنها برندارید، مگر آنچه را در میدان کارزار بیایید، و هیچ زنی را آزار نکنید، اگرچه آبروی شما را هتک کند و به امیران و نیکان شما دشنام دهد؛ زیرا....»۸
با مشاهده پیرمرد نابینایى که گدایی میکرد، پرسید: «او کیست»؟ گفتند: مرد نصرانى است. فرمود: «شگفتا! از او کار کشیدید، اکنون که پیر و ناتوان شده او را از زندگى بازداشتهاید. از بیت المال به او بپردازید تا آبرویش حفظ شود.»۹
«اى پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردى از سرمايه داران بصره، تو را به مهمانى خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوى آن شتافتى خوردنى هاى رنگارنگ براى تو آوردند، و كاسه هاى پر از غذا پى در پى جلوى تو نهادند.
گمان نمى كردم مهمانى مردمى را بپذيرى كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شدهاند، انديشه كن در كجايى و بر سر كدام سفره مى خورى. پس آن غذايى كه حلال و حرام بودنش را نمى دانى دور بيفكن، و آنچه را به پاكيزگى و حلال بودنش يقين دارى مصرف كن»۱۰
«به خدا سوگند این دنیاى شما در چشم من بىارزشتر از استخوان بىگوشت خوکى است که در دست بیمارى جذامى باشد»۱۱
خطاب به مالک اشتر، استاندار مصر: «با همه مردم با رحمت و محبت رفتار کن و براى آنان حیوان درنده نباش که بهره هاى آنها را غنیمت مى شمارد؛ زیرا آنان دو گروه اند: یا برادر دینى تو هستند یا انسانى مانند تو.»۱۲
«بپرهيز از خونها و خونريزيهاى بناحق. زيرا هيچ چيز، بيش از خونريزى بناحق، موجب كيفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نكشد و رشته عمر را نبرد....»۱۳
#ماخذ:
۱)غرر الحكم: ٢٠٧٠
۲)همان- ص۳۴۲
۳)نهج البلاغه عبده، ج۲، ص۲۰۱، خطبه۲۱۶
۴)نهجالبلاغه، نامه پنجم
۵) همان، نامه ۲۷
۶)همان، نامه ۵۳
۷) همان، خطبه ۷
۸)همان، نامه ۱۴
۹)وسائل الشیعه، ج۱۱، باب ۱۹ از ابواب جهاد، ح۱.
۱۰)نامه ۴۵ نهجالبلاغه
۱۱) نهج البلاغه، حکمت ۲۳۴
۱۲ و ۱۳)همان، نامه ۵۳، ص ۴۲۶
🅱️ @baloutestan