eitaa logo
بلوطستان
1.2هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
نشریه فرهنگی-اجتماعی دارای مجوز رسمی از وزارت ارشاد مدیرمسئول و صاحب امتیاز: محمد بساطی پل ارتباطی: @Mohamad_besati
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌کوهنانی با سد خسروآباد، دوباره کوه‌‌ِنان خواهد شد ✍️ احسان فتاپور: دکتری سازه‌های آبی کوهنانی را از گذشته به دلیل فراوانی نعمت کوهِ نان خوانده‌اند. عامل اصلی این نامگذاری وجود رودخانه‌ی شورابه بود که زمین های منطقه را سیراب می کرده،  آسیاب های آبی متعدد مانند لکانه، سی دول، درجن و تاوار و ... در طول مسیر اصلی و حتی فرعی رودخانه نشان از پر آب بودن رودخانه مذکور در گذشته ی نزدیک دارد تا جایی که نسل سومی‌های چون من که بخشی از ایام فراغت دوران کودکی را در آن منطقه گذرانده ام، سولاب( رود خانه شورابه) پر آب را بخاطر دارند. حتی زمان قحطی بزرگ که گفته می شود 40 تا 50 درصد از مردم ایران جان خود را از دست دادند، منطقه کوهنانی بواسطه همین آب زندگی بخش از آن فاجعه عظیم نتنها تا حدود زیادی مصون ماند که به مردم مناطق اطراف نیز یاری رساند. اکنون با تغییر اقلیم، افت سطح آبهای زیرزمینی، رشد جمعیت و استفاده بیش از ظرفیت و ... رودخانه یاد شده رمق خود را از دست داده و منطقه کوهنانی با توجه به گرمسیر بودن, زیان بیشتری را از بی آبی حس می کند. در آبان ماه 98 بعد از مدت ها بلاتکلیفی میزان 8 میلیون متر مکعب آب برای سد خسرو آباد تخصیص داده شد، مطالعات مرحله امکان سنجی و 1 و 2 تا حدود زیادی انجام و می بایست بعد از طی مطالعات مرحله سوم که در مدت کوتاهی قابل انجام است، وارد فاز اجرایی می شد اما نشد. این میزان تخصیص صادره با توجه به وجود شبکه پایاب (استفاده از سیستم های آبیاری نوین با راندمان بالا)، متوسط بارندگی و شرایط آب و هوایی منطقه ، توانایی آبی نمودن 1000 هکتار باغ و یا حدود 1500 هکتار غلات را دارد، که با توجه به اقبال مردم و اقلیم منطقه، میتوان انارستانی به وسعت انارستان زیر تنگ سیاب و بلکه بزرگ تر را متصور بود. این میزان باغ انار یعنی حدود 2000 شغل( هر هکتار باغ انار دو شغل ایجاد خواهد کرد، بعضا در طرح های توجیهی برای هر هکتار 3 نفر یا بالاتر را نیز در نظر می گیرند)که با لحاظ کردن جمعیت منطقه، معضل بیکاری بخش مرکزی کوهنانی را برطرف می کند. نرخ 42 درصدی بازدهی سرمایه در سال مبنا و زمان حدود 4 تا 6 سال برای برگشت سرمایه، همچنین مستعد بودن آب و هوای نیمه گرمسیری منطقه که متناسب با کاشت درخت انار است، طرح انارستان را از هر نظر داری توجیه اقتصادی می کند. تولید ثروت با ترنور مالی بین 350 تا 400 میلیارد تومان حتی با باروری متوسط باغات و قیمت اقل، افزایش ارزش افزوده اراضی و آثار اجتماعی اقتصادی شامل مهاجرت معکوس، رشد سرمایه گذاری در ابعاد مختلف و صنایع وابسته، بالا رفتن امنیت عمومی و ... که از اثرات مولد شدن منطقه نشا‌ُت خواهد گرفت نیز بر کسی پوشیده نیست، همچنین سد خسرو آباد در صورت اجرایی شدن، با مدیریت درست و تنظیم در سال هایی که بارش فرا نرمال است می تواند علاوه بر تامین آب باغات، در آبیاری تکمیلی غلات ( بدلیل عدم همپوشانی آبیاری) موثر باشد. شایان ذکر است که کل اراضی بخش مرکزی کوهنانی شامل مناطق خسروآباد، پشم، حسین آباد، مرالی، حیدرخانی، محمد رضایی، کاکَم زند(کاکمزن)، بساط بیگی و منار حدود 4300 هکتار است که 230 هکتار آن بافت شهری و روستایی است. در صورت احداث سد خسروآباد 25 درصد از اراضی دشت مرکزی کوهنانی تحت شبکه آبیاری قرار خواهند گرفت. از طرفی چنانچه تغذیه سفره های زیر زمینی که از محسنات پروژه است و اقل پساب کشاورزی را برای دشت مرکزی کوهنانی که دارای ضخامت آبرفت متوسط محدود است در نظر بگیریم، احتمال خارج شدن دشت از ممنوعه بودن در میان مدت افزایش یافته و تبعا امکان صدور مجوز آب زیر زمینی با اطمینان از اینکه سفره دچار بیلان منفی، افت سطح و کاهش حجم نشود، وجود دارد. کم کردن فشار آبی بر منطقه کت کن و پای استان که هم اکنون نیز با تنش آبی مواجه هستند، رشد صنعت گردشگری در منطقه کت کن و پای استان با چشم اندازی چشم نواز، پرورش ماهی در قفس که با تکنولوژی های جدید رونق و رواج یافته و در دریاچه سد سیمره و هاله بصورت محدود شاهد آن هستیم، تامین آب شرب دائمی برای بخش مرکزی کوهنانی و گراب و روستاهایی نزدیک مثل کلسرخ و ... که کاملا ممکن و میسور است و از ادله اصلی انجام پروژه های آبی بوده(تامین آب شرب مردم) و بسیار ابعاد گوناگون دیگر چه از لحاظ فنی و چه اجتماعی اقتصادی را میتوان برای سد خسروآباد بر شمرد که از ذکر آنها به جهت جلوگیری از به درازا رفتن سخن، می گذریم تا وقت دگر، نهایتا در صورت اعمال تغییرات و مدیریت صحیح، با اطمینان میتوان گفت کوهنانی، با ساخت سد خسرو آباد می تواند دوباره کوهِ نان شود. 🅱 @baloutestan
‍ ‌ . ‌لازمست آب به کام تشنه ترهان برسد ( ایستگاه پمپاژ سرترهان) ✍️احسان فتاپور: دکتری سازه های آبی جدای از فلسفه نامگذاری های محلی، ترهان را آدمی نشسته تجسم کنید.سَرِترهان، همین سرترهان باشد و دستان چپ و راستش، دشت های گراب( تا گردنه آسین) و کوهنانی، پای راستش که به آغوش جمع شده رومشگان است و دشت های، بلوران، ابوالوفا، گل گل، میشنان، پریان و کشماهور تا به کوهدشت برسد نیز در امتداد پای چپش قرار گرفته اند، به ویزنیار تکیه زده و خط نگاهش امتداد سیمره را دنبال می کند، از رودبار و وسکور شروع شده تا درب گنبد، وره زرد و مپل، خلیف و دار دیاوان(درخت دیده بان)، سرکن و کشکان و  در انتها به مَلَه و رماوند ختم می شود. دور تا دور این آدم تشنه را آب احاطه کرده است و اجازه برداشت ندارد. فعلا نه آب سیمره به زلف و کام ترهان رسیده، نه سد خسرو آباد و پمپاژ از سد سیمره شوخ از تنش باز کرده و نه معشوره ی کشکان خستگی از پایش بدر برده است. القصه ایستگاه پمپاژ سرترهان برای آبیاری بیش از 1000 هکتار از اراضی منطقه، مورد نظر بود. خط انتقالی پروژه 5 کیلومتر و اختلاف اراتفاع آبگیری تا اراضی حدود 300 متر است که احتیاج به دو ایستگاه پمپاژ 5000 و 15000 متر مکعبی در میانه و انتهای مسیر دارد. تخصیصی معادل 10 میلیون متر مکعب با خط انتقالی به قطر بیش از یک متر برای آبیاری مزارع  لازم است. هزینه اجرای طرح در ابتدا 22 و بعدا 50 میلیارد تومان تخمین زده شد(سال های 88 و 91) این پروژه زمین های روستاهای چشمه سفید و چشمه خمینی و حتی بخشی از اراضی چقاپیت را در بر می گرفت. شبکه آبیاری ساده آن چند صد شغل ایجاد می کرد. فقط این توجیه برای پروژه در آن جغرافیا کافی بود تا تمام مسائل دیگر را برای اجرا تحت الشعاع قرار دهد اما درست بولد نشد. عدم تخصیص و مطالعه اولیه و برآورد اثبات نشده هزینه تعمیر و نگهداری و ارائه آمار و اطلاعات اشتباه و اظهار نظرهای متناقض مسئولین وقت در رده های مختلف نشان دهنده بلاتکلیفی محض بود تا جایی که بعد از هزینه  1/6 میلیارد تومانی، پروژه کاملا متوقف شد. نبود مسئولیت پذیری و حتی شبهه ی گِرا دادن به تصمیم گیران بالادستی و تمرکز بر نواقص برای عدم انجام پروژه پر رنگ است. در مناطقی مثل سرترهان دلایل اجتماعی قطعا بر دلایل اقتصادی ارجحیت دارد، هر چند که می توان به جهت اقتصادی نیز از طرح دفاع کرد. فی المثل کشت گلخانه ای اشتغال 50 برابری نسبت به زمین آبی دارد. بازدهی اقتصادی آن نیز چندین برابر است و یا کاشت محصولاتی با ارزش افزوده بالاتر و ... عدم توجیه اقتصادی پروژه را برطرف می کند. بگفته رئیس اتاق تعاون ایران(سال99)"ایجاد هر شغل در کشور یک میلیارد تومان هزینه دارد" چنانچه در اراضی هدف 70 هکتار گلخانه احداث شود یعنی 7 درصد از اراضی کل پروژه، بیش 1000 شغل ایجاد خواهد کرد. اگر هزینه تاسیس گلخانه(هر متر مربع بصورت متوسط 700 هزار تومان طبق تعرفه 1402) را نیز افزون کنیم و با احتساب حتی 15 برابری هزینه ساخت ایستگاه نسبت به سال 91، همین میزان هکتار گلخانه، سرمایه گذاری دولت را توجیه می کند. حال بجز افزایش تولید و اشتغال، ارزش افزوده اراضی و... آیا 930 هکتار اراضی باقیمانده هزینه تعمیر و نگهداری پروژه را پوشش نمی دهد!؟ قطعا نتایج آمار مذکور تلرانس بالایی دارند اما وقتی بر طبق همین استانداردها، کمیته فنی پروژه را رد می کند باید با همان چهارچوب و دستورالعمل ها از پروژه دفاع کرد. ضمنا حتی درصورت عدم توجیه اقتصادی نیز، ما در یک وضعیت نرمال زیست نمی کنیم که صرفا به یک بعد از گزارش کمیته اکتفا شود، جمیع مسایل را باید در نظر گرفت. نبود شغل پایدار و درامد کافی در منطقه باعث آسیب های شدید اجتماعی و تباه شدن عمر جوانان زیادی شده که آثار روحی و روانی دائمی بر خانواده ها دارد. ریشه اصلی این آسیب های غیرقابل جبران، نبود اشتغال و منبع درآمد است. از دردهای اصلی استان ما تنگ نظری های فرصت سوز و خِست های  بی معنی است که مسئولان استانی جهت خوشایند مرکزنشینان بخرج می دهند، پروژه های چند هزار و چند ده هزار میلیارد تومانیِ شکست خورده مثل گتوند که اکنون تبدیل به فاجعه زیست محیطی شده اند، طرح تونل های انتقال آب بین حوزه ای که شنیده می شود با آب آنها در بیابان های لم یزرع پرورش ماهی احداث می شود و یا برنج کشت می کنند و ... کدامیک توجیه اقتصادی داشته و دارند که برای یک طرح کوچک هزار هکتاری که آب بیخ گوش آن جریان دارد، اینگونه مته به خشخاش گذاشته می شود؟ هر چند با توضیحاتی که مختصرا داده شد، تکرار می شود که میتوان از لحاظ اقتصادی، محکم از پروژه پمپاژ سرترهان دفاع کرد. توضیح سایر ابعاد اثبات کننده توجیهات اقتصادی و فنی به زمان دیگری موکول می شود. 🅱 @baloutestan