بسم الله
🔵حسن و حسین علیهما السلام بهترین راه تقرب الی الله
امیرالمؤمنین علیه السلام پس از بازگشت از #صفین وصیتنامهی مالی خودش (#نامه_24) را نوشت و اموال خود را به صورت مساوی بین فرزندان خود تقسیم کرد. حضرت تصریح کرد که سهم همه فرزندان مساوی است اما فرزندان فاطمه (#حسن و #حسین بن علی) را به سرپرستی این اموال منصوب کرد و در وصیتنامه تصریح کرد که به چهار دلیل #فرزندان_فاطمه را به سرپرستی اموال خود منصوب میکنند:
1️⃣برای خوشنودی خدا (إبتغاء وجه الله)
2️⃣برای تقرب به پیامبر خدا (قربةً الی رسول الله)
3️⃣بزرگداشت حرمت رسول الله (تکریماَ لِحُرمتِه)
4️⃣رعایت احترام خویشاوندی با پیامبر (تشریفاً لوُصلتِه)
↩️در اینجا باید توجه کرد که علی علیه السلام بر اساس آیه #مباهله خود پیامبر (نفس پیامبر) است و برای «نفس پیامبر» تقرّب به «پیامبر» قابل تصور نیست مگر اینکه وسیله مقرّب کننده، «حسن و حسین» باشد.
یعنی حسن و حسین چنان ظرفیتی در تقرب انسانها به رسول الله دارند که حتی «خود پیامبر» را هم میتوانند به «پیامبر» نزدیک کنند.
#با_معارف_نهج، شماره 103
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
به جناب زهیر بن قین
آیینه بود و عاقبت او به خیر شد
دل را سپرد دست حسین و زهیر شد
هرکس گره به حبل متین خورد، شد زهیر
هرکس که از امام جدا شد زبیر شد
بودند در رکاب علی عده ای ولی
شد عمرشان تباه که ختم به غیر شد
اما زهیر قصه اش از جنس دیگری است
او هم رکاب حر و حبیب و بُریر شد
جنگید و پیش چشم امامش به خون نشست
این قصه با شهادت ختم به خیر شد
سیدمحمدمهدی شفیعی
بسم الله
📢#آشنایی_با_خطبه 1
1️⃣اهمیت خطبه اول
خطبه اول نهج البلاغة، شامل يك دوره جهانبينى اسلامى است. (پیام امام، ج1، ص69) این خطبه، مشتمل بر معارف عمیقی راجع به خداشناسی و کیهان شناسی است که شاید نظیر آن را در سایر بخش های نهج البلاغة نتوان یافت و به جرأت می توان ادعا کرد که فهم معارف توحیدی این خطبه بدون آشنایی با معارف حکمی امری دست نایافتنی است لذا حکمای الاهی پارهای از عبارات این خطبه را از جذابترین و شورانگیزترین عبارات کلام امیر علیه السلام، میدانند.
2️⃣مضامین مطرح شده در خطبه اول
1. خداشناسی که در آن، به موضوعات زیر پرداخته شده است:
الف) عجز از شناخت کنه و حقیقت خداوند متعال
ب) بیانی زیبا و موجز از مسیر رسیدن از معرفت – که اول الدین است- به اخلاص در عمل.
ج) نفی صفات زائد بر ذات
د) ارائه توضیحاتی دقیق پیرامون پاره ای از اوصاف الهی
2. بیانی تفصیلی از چگونگی آفرینش عالم که فهم دقیق آن، بدون اطلاع از کیهان شناسی امکان پذیر نیست.
3. خلقت فرشتگان، اصناف و اوصاف آنان
4. کیفیت آفرینش حضرت آدم علیه السلام از خاک.
5. فرمان سجده بر آدم علیه السلام و تمرد شیطان از آن
6. فریب خوردن آدم علیه السلام از شیطان و هبوط وی
7. فلسفه بعثت انبیاء
8. بعثت نبی مکرم اسلام(ص)
9. اشاره به مشارب فکری موجود در زمان بعثت پیامبر اسلام(ص)
10. اشاره به سنت وصایت بعد از نبوت و فلسفه آن که در امم سابق نیز وجود داشت
11. تقسیم معارف قرآنی با تقسیمات مختلف
12. اشاره به برخی از اسرار حج
3️⃣مصادر خطبه اول
عیون المواعظ و الحکم واسطی/ بحار الانوار، ج77 ص300/ ربیع الابرار زمخشری، باب السماء و الکواکب/ اصول کافی ج1، ص140/ احتجاج مرحوم طبرسی، ج1، ص150/ تفسیر فخر رازی، ج2، ص164/ ارشاد شیخ مفید، ص105/ توحید شیخ صدوق، ص14/ عیون الاخبار شیخ صدوق/ امالی شیخ طوسی، ج1، ص22/ مطالب السؤول شافعی.
✍️دکتر علی رحیمی؛ شیراز
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
کسانی که کانال را به علاقمندان نهج البلاغه معرفی میکنند، در ثواب انتشار معارف امیرالمومنین علیه السلام سهیم هستند.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
May 11
بسم الله
🔵#کلمه_استقبال
با مترجمان نهج البلاغه
#حکمت_173 مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ
کلمه «استقبال» در عربی به معنای نگاه کردن به چیزی یا روی کردن به سوی چیزی است اما در زبان فارسی به معنای پیشواز از کسی است که به سوی تو میآید. بدیهی است که در معنای فارسی، استقبال کننده باید صبر کند تا کسی به سویش بیاید بعد از او استقبال بکند اما در معنای عربی این خود استقبال کننده است که باید به سوی چیزی روی بگذارد یا به چیزی نگاه بکند؛ چه آن چیز به سوی او بیاید چه نیاید یعنی استقبال در زبان عربی یک نوع کنش (فعال بودن) است اما در زبان فارسی نوعی واکنش (منفعل بودن) است.
👌برخی مترجمان به این نکته دقت کرده و در این حکمت نهج البلاغه، کلمه استقبال را به «روی کردن» برگرداندهاند مثلا ترجمه فیض الاسلام:
كسي كه به راههاى انديشهها رو آوَرَد (از خردمندان كمك فكرى بطلبد) جاهاى خطاء و اشتباه كارى را بشناسد.... (فیض الاسلام)
🔺اما برخی مترجمان به یکی از سه شکل زیر دچار فارسیزدگی شدهاند:
1️⃣شکل اول: برخی ترجمهها (مانند بهرامپور و استادولی و دشتی و آیتی و مکارم و انصاریان و ...) استقبال عربی را به همان استقبال فارسی برگرداندهاند که نادرست است.
2️⃣شکل دوم: برخی (مانند آقامیرزایی) استقبال عربی را به «پیشواز کردن» برگرداندهاند که اشتباهتر است!
3️⃣شکل سوم: برخی استقبال از اندیشه دیگران را به معنای پذیرش آن دانستهاند (محسن فارسی)!
#با_مترجمان_نهج، شماره 43
https://eitaa.com/banahjolbalaghe