بسم الله
😥نخَیله و غم تنهایی علی ع
حالا که به مناسبت یادداشت خانم فولادگر اسمی از نخیله آمد یادداشت زیر را هم بخوانیم:
#معاویه، #سفیان_غامدی را به غارتگری عراق فرستاد. او که خود تیزی تیغ علی ع را در صفین لمس کرده بود و پیش از آن نیز نزدیکانش در جنگهای صدر اسلام به دست علی ع کشته شده بودند، به سفیان توصیه کرد که #انبار و #هیت را غارت بکند اما به کوفه (محل استقرار امام علی ع ) نزدیک هم نشود! سفیان هم آمد و غارت کرد و برخی یاران امام ع را شهید کرد و از پای آن #زن_یهودی خلخال برکند و گریخت!
#ابن_ابی_الحدید نوشته است هنگامى كه خبر ناگوار حمله به شهر انبار و كشتن فرماندار على عليه السّلام و غارت شهرهای مسلمانان و تعرض به یک زن یهودی به آن حضرت رسيد، امام عليه السّلام خطبهاى خواند و کوفیان را برای جنگ با شامیان دعوت کرد. سپس قدری🕑 سكوت كرد تا ببيند کوفیان پاسخ مثبتی مىدهند يا نه.
همه خاموش بودند🙄 و هیچ صدایی، تنهایی حضرت را یاری نمیکرد! حضرت هنگامى كه سكوت مرگبارشان را ديد، پياده به راه افتاد تا به نخيله (اردوگاه نظامی معروف كوفه) رسيد و مردم نيز به دنبال آن حضرت به راه افتادند. گروهى از سرشناسان، عرض كردند: «يا امير المؤمنين شما، باز گرديد ما اين مشكل را براى شما حل مىكنيم.» امام عليه السّلام فرمود: «شما مشكل خود را هم نمىتوانيد حل كنيد، چگونه مىتوانيد مشكل مرا حل كنيد» ولى آنها اصرار كردند و امام عليه السّلام به خانه بازگشت اما با چه حالی؟ با حالتی كه بغض عمیقی در سینه داشت! و با کسی حرف نمیزد! و چهره مبارکش دیگر آن بشاشت و انسجام را نداشت! شکستگی و درهم رفتگی حزینی صورت مبارکش را پوشانده بود (رجع و هو واجمٌ کئیبٌ)!
#سعيد_بن_قيس حمدانى را احضار کرد و به او مأموريت داد سپاه غارتگر سفيان را تعقیب و مجازات بکند. او با هشت هزار نفر به تعقيب آنان رفت، ولى آنها طبق برنامهای از پیش طراحی شده، گریخته بودند و از مرزهاى عراق دور شده بودند.
غم و اندوه سراسر وجود على عليه السّلام را فرا گرفته بود. مردی که پس از رسول الله، خطیبتر از او در تاریخ ادبیات جهان یافت نشده است، مردی که او را به خندهرویی و شادابی میشناختند، مردی که کانون انتشار نشاط و انرژی بود، چنان با بیوفایی کوفیان در هم شکسته بود که دیگر حتی یاراى ايراد خطبهای را هم نداشت! در حالی که #حسنین علیهما السلام و #عبدالله بن جعفر نیز او را همراهی میکردند، خودش را به مسجد🕌رساند. خیلی داخل مسجد نشد! کنار در ورودی مسجد نشست! ظاهرا دیگر حس و حال خطبه خوانی نداشت! خطبه جهاد(#خطبه27 نهج البلاغه) را نوشت و به سعد ( که يكى از موالی حضرت بود) داد 🗞تا آن را براى مردم بخواند!😦
برخى از مردم، از خواب غفلت بيدار شدند و از حضرتش پوزش خواستند گروهى هم هنوز مردّد بودند. از آن میان #حجر_بن_عدى و سعيد بن قيس 👬خود را به امام ع رساندند و عرض كردند هر دستورى بفرماييد، ما اطاعت مىكنيم و قبیلههای ما در اختيار شما است.
امام ع فرمود: «آماده شويد برای حركت به سوى #معاویه.» حضرت به پیشنهاد برخی دوستان، #معقل_بن_قيس تميمى را هم به روستاهاى اطراف فرستاد تا از میان قبایل کوفی نیز لشكری جمع آورى كند🏇. ولى هنوز معقل و نیروهای کمکی او به کوفه نرسیده بودند كه امير مؤمنان على عليه السّلام به دست اشقی الاشقیاء #ابن_ملجم، ترور شد.
#نخیله #تنهایی_علی #شهادت_علی
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵قربانی کردن فرزند در مکتب اولیای الاهی از ابراهیم تا حسین بن علی
1. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفّین حاضر شدند فرزندشان محمد حنفیه به خطرخیزترین نقطه جنگ برود. جایی که در آنجا حتی کوهها نیز فرورمیریخت (تزول الجبال و لا تزل)! (خطبه 11 نهج البلاغة) امیرالمؤمنین در اینجا با ایفای نقش ابراهیم فرزندش را به قربانگاه میفرستد.
2. همین امیرالمؤمنین وقتی دیدند که ماهپاره بنیهاشم "حسن بن علی" عزم میدان کرده، نگرانیشان به بالاترین حد ممکن رسیدو با مبالغهآمیزترین بیانِ ممکن (إملِکوا عنّی هذا الغلام) از لشکریان خواستند تا مانع از رسیدن او به قلب میدان شوند! بعد فرمودند که بر این دو جوان (حسنین علیهما السلام) خیلی حساس هستم چرا که میترسم نسل پیامبر با شهادت اینها قطع شود (لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّه). او در اینجا نقش یعقوب را ایفا میکرد که باید از ولیّ خدا و جانشین خودش محافظت میکرد و نمیگذاشت از صحرای گرگخیز صفین پیراهن خونیاش برگردد!
3. برای معاویه مهم بود که در جنگ صفین #حسنین را به شهادت برساند تا از بلامنازع شدن جانشینی پسرش، آسوده خاطر شود. برای همین بود که بعد از شهادت علی علیه السلام با حسرت به یکی از یاران علی ع که چند فرزندش را در صفین از دست داده بود، میگفت: علی درباره تو بیانصافی کرد که فرزندان خودش را نگهداشت و فرزندان تو را به کشتن داد(بهج الصباغة 4/265).
4. شامیان معتقد بودند در بین نوادگان علی بن ابیطالب، علی اکبر علیه السلام لایقترین گزینه برای خلافت رسول الله است (انساب الاشراف 5/136). حسین بن علی در کربلا، هم باید نقش یعقوب نبی را ایفا میکرد و هم نقش ابراهیم خلیل را. یعنی باید مانند یعقوب از جانشین خودش (#امام_سجاد) مراقبت میکرد و نمیگذاشت گرگهای کوفی پیراهن خونی ولیِّ خدا را به او تحویل دهند! حالا تنها راهش این بود که خطای محاسباتی یزیدیان را به ظاهر تأیید کند تا آنان گمان کنند #علی_اکبر جانشین حسین است و با قتل علیاکبر به خیال اینکه جانشین حسین را کشتهاند، از آسیب زدن به امام سجاد صرف نظر کنند(علیاکبر فدای جانشین حسین). اینجا بود که او و علیاکبر باید نقش ابراهیم و اسماعیل را ایفا میکردند. همان ابتلائی که ابراهیم وعده کرد و حسین به جا آورد (غلام پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ/ چراکه وعده تو دادی و او به جا آورد)
5. در شامگاه عاشورا شامیان واقعا بر این گمان بودند که دیگر جانشین حسین را کشتهاند! و چنین بود که وقتی #امام_سجاد در کوفه به ابنمرجانه گفت: نام من علی است، ابنمرجانه با بُهت و غافلگیری پرسید: مگر علی در کربلا کشته نشده؟! حالا این جانشین واقعی حسین بن علی بود که سر برآورده بود تا با قدرت و درایت، "معادلات پس از جنگِ" شامیان را به هم بریزد!
#مناسبتی، شماره 77
#هفتم_محرم #عاشورا
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a