بسم الله
🔵معاویهی دیروز «قرآن» را بر سر نیزه میکرد و معاویهی امروز «پرچم فاطمیه» را
1️⃣دیروز:
کوفیانی که در سپاه علی ع بودند، میدانستند که جنگ امیرالمؤمنین با معاویه جنگ حق با باطل است. معاویه فهمید که باید اندیشه «علیٌ مع الحق» را با تردید مواجه کند. برای همین قرآن را بر سر نیزه برد و تا سپاهیان علی را با این پرسش مواجه کند که وقتی علی بن ابیطالب با مقدسات شما (قرآن) میجنگد چگونه او را حق میدانید؟
معاویه قرآن را با دقت انتخاب کرده بود چون کوفه کانون قاریان و قرآن از مهمترین مقدسات کوفه بود. اینجا بود که سپاه علی به دو دسته تقسیم شد: دستهای معتقد شدند «علی» با «قرآن» دو چیزاست پس علی نباید با قرآن بجنگد (اینها شدند خوارج)، دستهی دوم ـاماـ فراموش نکردند که علی حق و معاویه باطل است و باطل تا وقتی که حقیقت قرآن را زیر پانهاده، حتی اگر کاغذهای قرآن را روی سرش بگذارد بهرهای از حقانیت کسب نخواهد کرد.
2️⃣امروز:
قاسم سلیمانی (مدافع حرم) حق است و همه کسانی که پشت سر داعش (مهاجمان حرم ) ایستادهاند باطل هستند. باطل پرچم فاطمیه را بالا برده و میگوید: چرا جمهوری اسلامی در ایام فاطمیه به جای تبلیغات فاطمی به تبلیغ حاج قاسم پرداخته؟ ما ولی دو دسته نشدهایم: همهی ما باور داریم که «حاج قاسمِ مدافعِ حرم» با «فاطمیه» دو چیز نیست و مهاجمان حرم حتی اگر دلسوزنمایی کنند و پرچم فاطمیه را بر سر نیزههایشان بزنند، تا وقتی که حقیقت فاطمیه را زیر پا نهادهاند، بهرهای از حقانیت کسب نخواهند کرد.
↩️حالا بماند که ج.ا تبلیغات حاج قاسم را اصلا نه در فاطمیه اول و نه در فاطمیه دوم بلکه در بین دو فاطمیه برگزار کرد.
#مناسبتی، شماره68 #فاطمیه #جنگ_نرم
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله |
🔵تأمل در خطبه شقشیه
آیت الله العظمی مرعشی نجفی در وصیتنامه خود به فرزندش نوشته است:
سفارشش میکنم به تدبر و اندیشیدن در خطبه #شقشقیه مولای ما امیرمؤمنان و سید مظلومان که در مسجد انشاء فرمود و آن را عده بیشماری از فریقین که مورد وثوق هستند نقل کرده اند.
پ ن:
#خطبه_شقشقیه سومین خطبه نهج البلاغه و مشتمل است بر بیان صریح نقدهای امیرالمؤمنین بر خلفای سه گانه و توضیحاتی درباره امر جانشینی پیامبر صلوات الله علیه.
#با_شیفتگان_نهج 56
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
ببسم الله
🔵احترام علی علیه السلام به عایشه در نهج البلاغه
أَمَّا فُلَانَةُ فَأَدْرَكَهَا رَأْيُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلَا فِي صَدْرِهَا كَمِرْجَلِ الْقَيْنِ ... لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى وَ الْحِسَابُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى (#خطبه_156)
پس از جنگ خونین #جمل که به دست #عایشه برپا شده بود حضرت با مردم بصره سخن کرد و در خلال این سخنان درباره عایشه فرمود:
اما فلانی مغلوب یک شیوه زنانه و کینهای شد که در سینهاش مانند دیگ آهنگران جوشیده بود...ولی بعد از همه این وقایع باز هم احترام پیشین او (به خاطر همسری رسولالله ص) باقی است هرچند حساب اخرویاش با خداوند متعال است.
#انصاف #عدل #تقریب
#با_معارف_نهج البلاغه 201
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
از آن شهیدان مُعَجَّل تا این شهید مُؤَجَّل (نگاهی به #نامه_9 نهج البلاغة)
معاویه در نامهای به امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته بود: «مقام و منزلت یاران پیامبر به اندازه فضيلت و برترى آنان در اسلام بود، پس با فضيلتترين ايشان در اسلام و خيرخواهترينشان براى خدا و رسولش خليفه اول و دوم و سوم بودند که تو به همه آنها حسد بردى و بر تمامشان شورش كردى»!
امیرالمؤمنین در پاسخ به نامه معاویه به آغاز اسلام و دعوت پیامبر اشاراتی کردند و توضیح دادند که پیامبر در سختترین شرایط جنگی بستگان خودش (اهل بیت) را به خط مقدم میفرستاد تا سپر بلای اصحابش بشوند. برای همین بود که از بین اهل بیتش عُبیده در بدر، حمزه در اُحد و جعفر در موته شهید شد و البته یکی دیگر از اهل بیتش هم مانند آنها به دنبال شهادت رفت لکن برای آن سه نفر شهادت زودهنگام مقرر شده بود و برای این یکی شهادت دیرهنگام (لَكِنَّ آجَالَهُمْ عُجِّلَتْ وَ مَنِيَّتَهُ أُجِّلَت)!
حالا چه روزگار عجیبی شده که من (این شهید فرداها که بازمانده آن شهیدان دیروز هستم) با کسانی مقایسه میشوم که هرگز همقدمِ من نبودهاند و سابقه و فضیلت مرا نداشتهاند!( فَيَا عَجَباً لِلدَّهْرِ إِذْ صِرْتُ يُقْرَنُ بِي مَنْ لَمْ يَسْعَ بِقَدَمِي وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ كَسَابِقَتِي)
#قیاس_امت_با_اهل_بیت_ممنوع،
#با_معارف_نهج البلاغه 202
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
«وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَكُنْ مِنْ أَهْلِهِ » #نامه_۳۱ نهجالبلاغه
🔻درترجمه این جمله، مرحوم سیدجعفر شهیدی نوشته است :
به كار نيك امر كن و خود را در شمار نيكوكاران در آر.
🔻مرحوم دشتی نیز نوشته است که:
به نيكىها امر كن و خود نيكوكار باش.
☑️این واو بین دوجمله اضافی به نظر میرسد. ترجمه درست این است که امربه معروف کن تا از اهل معروف باشی.
بر اساس این ترجمه پیشنهادی، جمله دوم عاقبت و ادامه جمله اول می شود ولی در ترجمه دو مترجم یادشده، جمله دوم مستقل است و اشکالش این است که دیگر نمیتوان گفت نتیجه امربه معروف این است که آمر خود اهل معروف میشود بلکه دو جمله بی ارتباط به هم نشان داده شده و ظرافت پیوند آنها از بین می رود.
✍️رضاکریمی؛ پژوهشگر قرآن و حدیث در رشته دکتری تفسیر تطبیقی
#با_مترجمان_نهج، شماره 72
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵علی علیه السلام، در اداره موقوفه خود «بنیالزهراء» را بر «بنیعلی» مقدم کرد
وَ إِنِّي إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِيَامَ بِذَلِكَ إِلَى ابْنَيْ فَاطِمَةَ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ( صلىاللهعليهوآله )وَ تَكْرِيماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِيفاً لِوُصْلَتِهِ #نامه_24
تولیت این موقوفه را به دو فرزند فاطمه (حسن و حسین) سپردم فقط به خاطر طلب خوشنودی خداوند و نزدیک شدن به رسولالله و بزرگداشت حرمت رسولالله و گرامیداشت وصلتی که [از طریق فاطمه سلام الله علیها] با پیامبر داشته ام.
#میلاد_حضرت_فاطمه
◀️ابن ابیالحدید در شرح این نامه نهج البلاغه نوشته است: علی ع با این سخن به اشاره کسانی را که امر خلافت را از اهل بیت پیامبر گرفتند، تحقیر کرده است! ج 25 ص 146
(و في هذا رمز و إزراء- بمن صرف الأمر عن أهل بيت رسول الله ص- مع وجود من يصلح للأمر- أي كان الأليق بالمسلمين و الأولى)
#مناسبتی، شماره69 #فاطمه
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵عصمت ائمه در میان اهل تسنن
وَ هُمْ أَزِمَّةُ الْحَقِّ وَ أَعْلَامُ الدِّينِ وَ أَلْسِنَةُ الصِّدْقِ- #خطبه_87
عترت پیامبر زمامدار حق و نشانه های معرفت دین و زبانهای صدق هستند.
امامیه #عصمت را مهمترین ویژگی مقام امامت میدانند و معتقدند ائمه مانند پیامبران حتی پیش از رسیدن به مقام #امامت از هرگونه معصیت یا سهو معصوم هستند. در میان اهل سنت مقام امامت تعریف و ویژگیهایی دیگری دارد که اوصافی چون اجتهاد، عدالت، عقل و بلوغ برای آن کافی است و نیازی به عصمت نیست. با این حال متکلمان اهل تسنن مسیر دستیابی به مقام عصمت را بسته نمیدانند چنانکه برخی از آنان معتقدند برای مثال علی بن ابیطالب علیه السلام این مسیر را تا انتها پیموده و بر قاف قله عصمت برنشسته است.
ابن ابیالحدید به پیروی از ابومحمد بن مُتَّوَیه معتقد است از بین همه صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله، تنها علی بن ابیطالب به مقام عصمت رسیده بود. او نوشته است:
✍️«ابومحمد بن مُتَّویه ره در کتاب "الکفایة علی أن علیا معصوم" تصریح کرده است که هرچند عصمت شرط امامت نیست اما ادله و نصوص بر عصمت او دلالت میکند و یقین داریم که او در خلوت و جلوت معصوم بود. این عصمت از میان همه صحابه به علی اختصاص دارد. فرق است بین اینکه بگوییم: فلانی معصوم است و بین اینکه بگوییم: فلانی چون امام است معصوم است و شرط امامت عصمت است. سخن اول مذهب ما و سخن دوم مذهب امامیه است.»
📚ابن أبيالحديد، شرح نهجالبلاغة، ج 6 ص 376 و 377
#با_معارف_نهج البلاغه 203
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵سوء استفاده فتنه گران از ظواهر دینی
إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَع یخالف فیها کتاب الله؛
شروع وقوعه فتنن ها فقط [با دو چیز است:] هوا و هوسی که پیروی میشود و احکام [دینی] که بر خلاف کتاب خداوند بدعت نهاده میشود #خطبه_50
شهید مطهر ی:✍️ ✍️
نهج البلاغه استفاده باطل از حق را به خوبى نشان مىدهد. حضرت على (عليه السّلام) در اين خطبه مىفرمايد: همانا آغاز فتنهها و نابسامانيها هواهاى نفسانى است كه متتبّع واقع مىشوند (يعنى انسانهايى تحت تأثير هواهاى نفسانى خودشان قرار مىگيرند و بعد به جاى اينكه خدا را پرستش كنند هواهاى نفسانى را پرستش مىكنند و دنبال خواستههايشان مىروند). و احكام تبتدع. و بعد احكامى است كه بدعت گزارده مىشوند.
يعنى كسى كه مىخواهد دنبال هواى نفسش برود از چه استفاده مىكند؟ از نيروى حق. بدعتى را در لباس دين وارد مىكند؛ چون مىداند نيرو از آن دين و مذهب است. اگر بگويد من چنين حرفى مىزنم كسى حرفش را قبول نمىكند؛ لذا شروع مىكند چيزى را به نام دين بيان كردن و مىگويد فلان آيه قرآن اين مطلب را بيان كرده است و مقصودش اين است، يا حديثى جعل مىكند كه پيامبر چنين فرمود، امام جعفر صادق چنين فرمود، يعنى از نيروى قرآن و پيغمبر و امام استفاده مىكند و روى چيزى كه حقيقت نيست مارك حقيقت مىزند.
📚(مجموعه آثار شهید مطهری، ج 3 443)
#با_معارف_نهج البلاغه 204
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵وقتی آیة الله صافی گلپایگانی به خود اجازه نمیداد از نهج البلاغه بنویسد....
ایشان در مقدمه کتاب الاهیات در نهج البلاغة درباره اینکه وقتی از او خواستند درباره نهج البلاغه مقاله ای بنویسد، چه حالی پیدا کرد نوشته اند:
حقیر با توجه به عجز و قصوری که دارم جسارت ورود در این امر بزرگ را نداشتم و واقعا دور از ادب می دیدم که در این میدان وسیع و بی کرانه ای که تهمتنان و پهلوانان، توانایی عرض وجود ندارند ضعیفی چون من قدم گذارد.
نهج البلاغه را با آن الفاظ وکلمات اعجاز آمیز و مطالب و مضامین بلند، و حقایق متعالی در رشته های مختلف علمی و دینی، و عمیق ترین مباحث فلسفی و الهی، برنامه ها، و هدایتهای بی نظیر اجتماعی، سیاسی، حکومتی، اخلاقی، صلح و جنگ که پس از کلام خدا و گفتار رسول خدا- صلی الله علیه و آله- مافوق گفتار تمام فلاسفه، و هر گوینده ای است در عرش اعلی می دیدم و خود را در خاک مسکنت و فقر علمی و نیازمندی، پس به جای اینکه قدمی برای قبول این دعوت به پیش گذارم هزاران فرسنگ عقب مینشینم؛
من کجا و هوس پرواز به آسمان بلند اندیشههای تابناک علی- علیه السلام- کجا؟!
من کجا و ارتباط با کتابی که هر چه توسن اندیشه ی محققان و متفکران تندتر می رود کرانه آن دورتر به نظر می رسد و بر وسعت آن افزوده می شود!
این چه کتابی است که حقایق و معانی متعالیش تمام نمی شود، و هر چه بگویند و بنویسند باز هم پیرامون آن ناگفته ها بسیار، و هر دوره و هر عصر بگونهای دیگر جلوه دارد، و خردمندان روشن ضمیر، و دانشمندان زحمت کشیده را به مبانی و حقایق دیگر جلب می کند.
الله اکبر از غیب وجود علی که منبع این حقایق، و درکهای متعالی است! الله اکبر از زبان گویا و بیان رسا و شیوایش که این حقایق نامتناهی را در قالب الفاظ و کلمات و حروف متناهی به گوش بشریت خواند و رمز: «انی اعلم ما لا تعلمون» را آشکار و معنی: «ثم اورثنا الکتاب الذین اصطفینا من عبادنا» و مصداق: «و من عنده علم الکتاب» [3] را نشان داد.
نه فقط ضعیفانی چون مرا یارایی نزدیک شدن به قله شامخ مقاصد علی نیست بلکه دانشمندان و متفکران بزرگ که سالها در این وادی، اسب تلاش و کوشش و طلب رانده و شب و روزشان را با نهج البلاغه گذرانده و به تفکر و تامل پرداخته اند، عجز خود را از وصول به آن بیشتر درک کرده اند.
پس چه باید کرد و چه باید گفت و نوشت؟ آیا نباید قلم به دست گرفت و زبان باز کرد و سخنی گفت، چون مقال و کلامی در خور این موقف متعالی نداریم؟ یا باید گفت و نوشت، و در زمره و گروه خریداران یوسف نشست، که سزاوار است هر کس به گمان خود قطره ای از این اقیانوس بیکران بردارد یا دانه ای از این خرمن بیحد و حصر برگیرد و آن را در معرض نظر دیگران قرار دهد که از آن استفاده کنند و بهره مند شوند و یا آن را بررسی نمایند.
بالاخره آنان که در نهج البلاغه مطالعه و مراجعه دارند آشنایی و ارتباطی با این کتاب کریم عظیم پیدا کرده اند که دیگران ندارند آیا بهتر نیست که همین آشنایی و ارتباطی را که در حد معرفت و سرمایه علمی خودشان حاصل کرده اند در اختیار دیگران بگذارند تا آنان نیز معلومات و تحقیقات خود را بر آن بیفزایند و به طور جمعی و با همکاری یکدیگر به سوی مقاصد نهج البلاغه سفر نمایند؟ یقینا این بهتر است.
بنابراین، این ناچیز نیز به خود جرات داد و از خداوند تعالی استخاره نمود و از موقع رفیع ولایت حضرت مولی- علیه السلام- ضمن عرض معذرتهای شایان، استجازه کرد که موروار، ران ملخی را به درگاه چاکران آن سلیمان ملک ولایت هدیه نماید و: «ان الهدایا علیمقدار مهدیها».
#با_شیفتگان_نهج 57
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵کدام فقر باعث #کفر میشود؟
#فقر از نظر لغوی یعنی چیزی که ستون فقرات را میشکند (ما يكسر فقار الظهر) و فقیر به معنای کسی است که ستون فقراتش شکسته باشد. فقر از نظر عرفی به معنای «نیاز به چیزی است که در اختیار نباشد».
راغب در مفردات چهار وجه برای فقر برشمرده که یکی از آنها فقر مالی و یکی از آنها فقر شخصیتی است (فقر النفس). سخن راغب سخن ناموجهی نیست چون در روایات ما هم به این فقر شخصیتی اشاره شده است؛ «اكبر البلاء فقر النّفس» یا «شرّ الفقر فقر النفس». (#غرر_الحکم)
🔺راغب خود، حدیث نبوی «کاد الفقر أن یکون کفرا» را بر همین «فقر نفس» حمل کرده و هیچ قرینه یا دلیلی هم برای این حمل ارائه نکرده است اما به نظر میرسد سیاق این حدیث نبوی، حمل راغب را تأیید میکند چه متن کامل این حدیث در منابع اهل تسنن به این شکل روایت شده است: «كاد الحسد أن يغلب القدر و كاد الفقر أن يكون كفرا» قرار گرفتن فقر در سیاق «حسد» که از بیماریهای شخصیتی است برداشت راغب را تأیید میکند.
↩️با این حساب فقری که در روایات موجب کفر شمرده شده، همان فقر النفس است نه فقر مالی. هرچند فقر مالی هم میتواند مشکلاتی در مسیر تقوا یا اصل دینداری برخی مؤمنان ایجاد کند چنانکه در روایات آمده است: «نعم العون علی تقوی الله الغنی»!
#با_معارف_نهج البلاغه 205
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵همام کیست و ماجرای #خطبه_متقین چیست؟
اطلاعات تاریخی ما درباره همّام زیاد نیست. اینقدر میدانیم که او فرزند عُبادة بن خُثَیم یعنی برادرزاده ربیع بن خثیم بود. بنابراین خواجه ربیع بن خثیم که در حوالی مشهد مدفون است عموی هَمام بوده است. #همام شخصی زاهد و دنیاگریز و از علاقمندان امیرالمؤمنین علیه السلام بوده و با یاران نزدیک امام مانند نوف بُکالی و جُندَب نیز معاشرت داشته است.
یک روز امیرالمؤمنین علیه السلام که در راه مسجد و در میان تعدادی از یارانشان بودند، به گروهی برخورد کردند که به بیهودهگویی مشغول بودند. از آنها پرسیدند: شما کیستید؟ آنها گفتند: ما از شیعیان شما هستیم. امام فرمودند پس چرا نشانههای شیعگی در شما نیست؟
جندب و ربیع بن خثیم از حضرت پرسیدند که مگر نشانههای شیعیان شما چیست؟ حضرت پاسخ کوتاهی دادند و گذشتند. همام که عبادتگری سختکوش بود نیز در میان جمع بود و از امام پرسید: به همان خدایی که شما را کرامت داد، برای خودش برگزید و بر همگان برتری داد از شما میخواهم که اوصاف شیعیان خود را بازگو کنید. امام به همام نیز پاسخ کوتاهی دادند و گذشتند اما وقتی دیدند همام اصرار میکند لب به سخن گشودند و خطبه معروف به خطبه متقین را ایراد (بحار الانوار، ج 65 ص 192).
در این خطبه امام علی علیه السلام با ارائهی تصویری شورانگیز از اوصاف متّقین، جان همام را به پرواز درآوردند به طوری که وی با شنیدن سخن امام نقش بر زمین شد. دوستان همّام خودشان را به او رساندند اما هرچه تکانش دادند دیدند تکان نمیخورد و جان سپرده است! #خطبه_193
خواجه ربیع بغض کرد، گریست و به امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: موعظهات با برادرزادهام چه کرد! کاش من به جای او بودم! آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام به ربیع فرمودند: موعظههای رسا و اثرگذار با مخاطبان آماده چنین میکنند! به خدا قسم خودم از اول بر جان او بیمناک بودم. امیرالمؤمنین علیه السلام خود بر او نماز خواند و در تشییع پیکرش نیز شرکت کرد(همان، ص 195 و 196)
#زیبایی_تأثیری
#با_معارف_نهج البلاغه 206
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.
بسم الله
🔵نسائی شهید راه انتشار فضائل امیرالمؤمنین ع؟!
ابوعبدالرحمن نَسائی، صاحب یکی از صحاح ششگانه و از بزرگترین ائمه حدیث اهل سنت است که در وصف او گفته شده است: او امام بلامنازع در دانش حدیث است. وی عالمی خوشسیما، مجاهد و مهاجر بود که برای انتشار دانش از سرزمنیی به سرزمین دیگر هجرت میکرد (البدایة و النهایة 11/123).
در اولین سالهای قرن چهارم، یعنی تقریبا 260 سال پس از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام، از مصر به شام رفت و وقتی دید هنوز شامیان امیرالمؤمنین علیه السلام را سب و لعن میکنند، کتاب #خصائص_امیرالمؤمنین ع را در فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام تصنیف کرد.
شامیان، اما، از او خواستند که به جای #فضائل_علی فضائل معاویه را بگوید! نسائی در پاسخشان گفت: آیا همین که معاویه را در کنار علی قرار دادهاید، برایتان کافی نیست که میخواهید او را برتر از علی قلمداد کنم؟
⏺چنین بود که شامیان بر او شوریدند و آنقدر نقاط حساس بدنش را مورد ضرب و جرح قرار دادند که در بستر افتاد و از دوستانش خواست او را به مکه ببرند. وی از شدت همان ضربات و جراحات در مکه جان سپرد.
☑️ دارقطنی او را مقتول و شهید خوانده و نوشته است: افزون بر همه فضائلی که روزیاش شده بود شهادت نیز نصبیش شد. (البدایة و النهایة 11/123).
#با_معارف_نهج البلاغه 207
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a.