با نهج البلاغه
باسلام واحترام خدمت دوست گرامی جناب عشایری عزیز راجع به اشکال دوست عزیزاقای سیدمرتضی حسینی خدمت ایشا
..
..
استاد سید مرتضی حسینی کمال آبادی درباره دلالت فعل مضارع بر استمرار توضیح زیر را ارائه کرده اند:⏬
✍️محضر اساتید محترم عرض می کنم که؛
نکته دقیقا اینجاست که آیا #فعل_مضارع به هیئت خود، دال بر #استمرار است، یا همراه با قرینه؟
اگر همراه با #قرینه شد، یعنی به خودی خود دال بر استمرار نیست، لذا دلالت استمرار بر فعل مضارع، نوعی مجاز می شود.
عملکرد ادیبان نیز چنین است که دلالت فعل مضارع بر استمرار را با تعیین قرینه در می یابند.
در مفهوم شناسی، انتساب معنای همراه با یک قرینه به یک لفظ مغالطه است، چنانکه ابن هشام تذکر داده است.
اما امروزه، چون اصلی مسلم مورد استفاده قرار می گیرد و برخی باحثان خود را بی نیاز از تبیین قرینه می دانند، انگار صرف فعل مضارع بودن، برای فهم کشف استمرار کافی است.
به نظرم امروزهاز این اصل استفاده های نادرستی می شود.
حال اگر استاد محترم، و دوست گرامیم آقای عشایری، قرینه در جمله ی یفنی ببقائه را نیز تبیین بفرمایند، متشکر می شویم.
برای پژوهش بیشتر این آدرس ها را هم می توان مراجعه کرد:
مغنی اللبیب، ج1، ص 148.
کشاف ج 3، ص 151
همان ج 4 ص 247.
مقاله ای را هم حامد عبدالقادر دارد به نام معانی الماضی و المضارع که بر خلاف عنوانش در این پیوند سخنی ندارد.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره 17
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 19
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ» #حکمت_115
فردی از حال حضرت پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: یعنی چگونه باشد حال كسى كه با هستى خود، در حال فنا است و با تندرستىاش بيمار مىشود و از پناهگاهش گرفته میشود.
🔷عنصر زیباشناختی:
باریک بینی شگرف در ایجاد رابطه میان اضداد و ارجاع امری به ضد خویش.
✍️توضیح عبارتِ «يَسْقَمُ بِصِحَّتِه»
تندرستی، مورد علاقه هر انسانی است حال آنکه انسان چون با صحت و سلامت زندگی میکند، در حال فرسودگی است و در نگاهی لطیف، سلامتی، همان فرسودگی است؛ به عبارت دیگر چون سلامت هستی باید نتیجه بگیری که در حال فرسوده شدن نیز هستی.
زیبایی این عبارت در بازگرداندن تندرستی به بیماری است که با ژرف نگری عجیبی به دست آمده است.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 19
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ» #حکمت_115
فردی از حال حضرت پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: یعنی چگونه باشد حال كسى كه با هستى خود، در حال فنا است و با تندرستىاش بيمار مىشود و از پناهگاهش گرفته میشود.
🔷عنصر زیباشناختی:
باریک بینی شگرف در ایجاد رابطه میان اضداد و ارجاع امری به ضد خویش.
✍️توضیح عبارتِ «يَسْقَمُ بِصِحَّتِه»
تندرستی، مورد علاقه هر انسانی است حال آنکه انسان چون با صحت و سلامت زندگی میکند، در حال فرسودگی است و در نگاهی لطیف، سلامتی، همان فرسودگی است؛ به عبارت دیگر چون سلامت هستی باید نتیجه بگیری که در حال فرسوده شدن نیز هستی.
زیبایی این عبارت در بازگرداندن تندرستی به بیماری است که با ژرف نگری عجیبی به دست آمده است.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره23
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_اعتراض_شماره 3
📢و لَا اعْتَرَضَتْهُ فِي حِفْظِ مَا ابْتَدَعَ مِنْ خَلْقِهِ عَارِضَة #خطبه_91
یعنی هیچ مانعی نمیتواند در حفظ مخلوقاتی که آفریده مانع او بشود.
فیروزآبادی در قاموس📗 اصل معنای کلمه اعتراض را "مانع شدن از چیزی" دانسته است. به چوبی که در عرض نهر میایستاد و راه آب را میبست، عربها میگفتند: معترض.
در این جمله نهج البلاغه نیز این کلمه به کار رفته و برخی مترجمان آن را خوب ترجمه کردهاند اما متاسفانه برخی دیگر کلمه «اعترض» را به معناهایی مانند «دچارعارضه شدن, نگران شدن، گرفتار کلفت شدن، احساس خستگی کردن و ...» ترجمه کردهاند😯؛
مثلا این ترجمه ها را نگاه کنید⏬:
✍️و در نگهدارى آفريدگانش دچار عارضهاى نشده. 😯
✍️ براى نگهدارى اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگرانى نمىشود، 😯
✍️نگاهدارى آن برايش كلفتى بوجود نياورد😯
✍️نه براى حفظ آنچه را كه خلق كرده است احساس خستگى مىكند، 😯
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 20
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
حضرت امیر(ع) در ابتدای #نامه_31 نهج البلاغه چهارده صفت برای مخاطب خود آوردهاند؛ یکی از آن صفات این است که مخاطبشان را «رَهِينَةِ الْأَيَّامِ» (در گرو روزگار) خواندهاند.
🔹عنصر زیباشناختی: استعاره در کلمه «رهینه» و استعاره در کلمه «ایام»
🕊توضیح:
مخاطبِ نامه به وثیقهای که بدهکار در نزد طلبکار میگذارد تشبیه شده است (استعاره تصریحیّه)
روزگار به طلبکاری که وثیقه اخذ کرده تشبیه شده است(استعاره مکنیّه)
تلفیق این دو استعاره نشان میدهد که مخاطب نامه مانند وثیقهای در نزد روزگار به ودیعت نهاده شده است. حال وجه شبه در این دو استعاره چیست؟
🍃وجه شبه میان انسان و رهینه(وثیقه):
همانگونه که وثیقه تحت سلطه و اختیار طلبکار است، انسان نیز زیر سلطه روزگار است؛ از این روی در هر بهار که طبیعت جامهای نو از نشاط و طراوت میپوشد، انسان که در گرو زمان است نیز جامهای نو از فرسودگی بر تن میکند و این فرسودگی، گام به گام او را به مرگ نزدیکتر میکند.
🍃وجه شبه میان روزگار و طلبکار (ایام):
روزگار طلبکار است اما طلبکاری که طلبش، خودِ بدهکار است و این بار دیگر از طلبکار چیزی را به عنوان گرو اخذ نکرده بلکه خود او را به گرو گرفته و این خود او است که با هر نفسی که میکشد، بخشی از بدهیاش را به روزگار باز پس میدهد تا وقت رسیدن اجل، تمام بدهیاش (همه عمرش) را پرداخته باشد.
✍️ کاش در این سال جدید پیش از آنکه ایام، طلبش را به طور کامل از ما بازپس بگیرد سری هم به خود بزنیم و نگذاریم حسرت این دیدار در قیامت و تا ابد بر دلمان بماند.
👈دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور شاید این عید به دیدار خودم هم بروم.
#دنیا
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 29
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#محیط_زیست و #طبیعت
📢اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ #خطبه_167
از خدا درباره بندگانش و سرزمینهایش بترسید؛ چرا که شما [درباره همه چیز] حتی درباره زمینها و حیوانات مورد سوال قرار میگیرید.
🍃در این خطبه، پس از آنکه حرمت مسلمان بیان شده، درباره بندگان خدا و زمینهای خداوند نیز توصیه به رعایت تقوا شده است.
لغویان «بلد» را به مطلق زمین معنا کردهاند ولی راغب اصفهانی بلد را به زمینی که دارای ساکنانی باشد، معنا کرده است.
🔹 البته اگر نظر راغب را بر دیگر لغویان مقدم بکنیم، سخن امام علی علیه السلام به محیط زیست ربط خواهد یافت اما اگر بلد را به معنای مطلق زمین بدانیم همه طبیعت را شامل خواهد شد.
🔸با این حال در ادامه عبارت، کلمه «بقاع» به کار رفته که بر هر نوع زمینی دلالت میکند و موجب میشود که معنای مراد امام علیه السلام را همان معنای گسترده زمین بدانیم تا شامل محیط زیست و هر گونه طبیعتی بشود.
دو نکته مهم:
1️⃣یکم) کلمه بلاد به ضمیر خداوند #اضافه شده است (بِلادِه) و نشانه این است که این زمین و طبیعت و محیط زیست، چون ملک خداوند است محترم است و انسان مومن از باب رعایت تقوای الاهی باید حرمت طبیعت را نگهدارد.
2️⃣دوم) پیشتر در همین خطبه تصریح شده است که بالاترین حرمت، حرمت مؤمن است، در این جمله نیزکلمه «بلاده» به کلمه «عباده» #عطف شده است (عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ). این امر نشانه آن است که حرمت بلاد و بهائم نیز بسیار فراوان است.
به هر حال این عبارت نهج البلاغه مورد توجه شارحان قرار نگرفته و به اندازه لازم به آن توجه نشده است.
#کلمه_بلد
@banahjolbalaghe