eitaa logo
[هیئت بنات الزینب]🖤!
198 دنبال‌کننده
993 عکس
457 ویدیو
3 فایل
جوانان نسل ظهوریم اگر برخیزیم ! تنها کانال رسمی هیئت بنات الزینب🌱 ارتباط با خادم و عضویت در هیئت: @Aram3130 اینجا گنـاه ممــنوع📗🖇 برای ترک گناه، هنوز #دیر_نشده   #همین_الان_ترڪش_ڪن💥💪 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شࢪوط : @fffjon
مشاهده در ایتا
دانلود
[هیئت بنات الزینب]🖤!
«خاطرات سفیر»♥️🪴 ⁵خوش آمد گویی لعنتی اول مارس ۲۰۰۵ بود؛ اولین روزی که ساکن خوابگاه دانشجویی لکتال
«خاطرات سفیر»♥️🪴 ⁶خوش آمد گویی لعنتی همه اون کلمات کلیدی رو هم با لهجه ی غلیظ عربی فریاد می زد و ادا می کرد. خیلی ترسیدم به جان خودم! خلاصه خیلی بد و بیراه گفت. می بینید تو رو خدا! مثلاً روز اول بود. مثلاً من مسلمون بودم و اونا هم مسلمون بودند. این هم خوش آمدگوییشون بود؛ اون هم جلوی اون همه مسیحی، لاییک و هندو. تازه، بدتر از همه این که من باید می گشتم بعضی از کلمات خیلی تخصصی رو پیدا می کردم یا کلی توضیح حاشیه ای می دادم تا حالیشون بشه چی می خوام بگم. اما چاره ای نبود. بالأخره باید جواب می دادم. گفتم: «اصلا این طور نیست که شما می گید. کی گفته شیعه ها این طور فکر می کنن؟» و توضیح دادم که از نظر شیعه اصلا قرار نبوده کسی غیر از پیامبر (صلی الله علیه و آله) جای ایشون باشه. گفت: «درباره خلیفه ها چی فکر می کنید؟» گفتم: «ما معتقدیم که خلیفه ی اول ابوبکره، خلیفه ی دوم عمره، خلیفه ی سوم عثمانه و امام اول علی (علیه السلام)» ...و بعد تا می تونستم توضیح دادم مهم اینه که ما همه مسلمونیم. من وقتی مسلمونا رو می بینم خیلی ذوق می کنم و اولین چیزی که به ذهنم می رسه اینه که ما چه قدر تشابهات فکری داریم. اما باعث تأسّفه که هر بار پیش اهل تسنن بودم اولین چیزی که به ذهنشون رسیده این بوده که اختلافات رو بکشن وسط. غالباً هم اطلاعات درستی از اهل تشیع ندارن و بر اساس اطلاعات مبهمی که از منابع غیر معتبر بهشون رسیده خیلی قطعی تصمیم می گیرن. صدمه زدن به خود در مذهب من حرامه. علمای ما بارها مردم رو از این مسائل نهی کرده ن. شما از من ایرانی می پرسین چرا عراقیا این رفتارا رو دارن! خب، من هم درباره ی خیلی از رفتار های مردم ژاپن سؤال دارم؛ باید از شما بپرسم؟! اگه درباره ی عراقیا سؤال دارید، برید از خودشون بپرسید؛ همزبون هستید. من که نه همزبونشونم نه حتی یه بار پام به عراق رسیده.» بعد به عمر گفتم: «شما تا گفتید فلسطینی هستید، من چه عکس العملی نشون دادم؟ گفتم از آشنایی باهاتون خیلی خوشبختم. گفتم فلسطین برای ما کشور عزیزیه و مردم ما شما رو خیلی دوست دارن. گفتم که رهبر ما گفته فلسطین پاره ی تن اسلام است. اما شما چه طور با من برخورد کردید؟» ادامه دارد.... « @banatozainb »
[هیئت بنات الزینب]🖤!
ـ
-ولی‌آقای‌قاضی ،مادنیاروبخاطرکربلا تحمل‌می‌کنیم .
خوابش‌را‌دید‌و‌گفت: چگونه‌توفیق‌شه‍‌ادت‌‌رو‌پیدا‌کردی...! گفت‌:از‌آنچه‌دلم‌میخواست‌گذشتم🙂💔
-خاطراتم‌راکمےبالاوپایین‌می‌کنم.تابهـ مشهدمیرسم‌حالم‌دگرگون‌مۍشود :)
[هیئت بنات الزینب]🖤!
ـ
آقای‌امام‌حسین‌من‌قربونت‌برم‌که‌وقتی‌مداحی دروصف‌توروگوش‌میدم‌قلب‌زبون‌نفهمم‌سربه راه‌وآروم‌میشه:))
[هیئت بنات الزینب]🖤!
ـ
-قشنگے‌مقامِ‌امام‌رضا‌بھ‌اینجاست کھ‌نقشھ‌ۍِ‌تمـوم‌زندگیت‌رومیدۍ‌دستِ کسے‌کھ ، ازخودت‌بهت‌مهربون‌ترھ !(:
-چه خوبه-(7).mp3
3.79M
چہ‌خوبہ‌کربلا... مخصوصاغروب‌کربلا :)!
جــهت زیبــآ سازے ڪاناݪ:)🌸
[هیئت بنات الزینب]🖤!
«خاطرات سفیر»♥️🪴 ⁶خوش آمد گویی لعنتی همه اون کلمات کلیدی رو هم با لهجه ی غلیظ عربی فریاد می زد و
«خاطرات سفیر»♥️🪴 ⁷خوش آمد گویی لعنتی تقریبا کسی حرف نمی زد. نائل و ویدد دو تا دختر الجزایری، سر تکون می دادن. بقیه هم گوش می دادن. عمر با لحنی آروم تر گفت: «خب اگه اون خودزَنی ها توی مذهب شما نیست، پس چرا توی ماه محرم یه سری شیعه قمه می زنن؟» نمی دونید چه قدر از این سؤال بدم می آد! گفتم: «به همون دلیل که پوشش برای زن واجبه و رعایت نکردنش حرامه؛ ولی اغلب زنای اهل تسنن که من دارم توی فرانسه می بینم متأسفانه از فرانسوی ها بدتر لباس می پوشن. یه ماه و دو ماه هم نداره. تمام طول سال وضعشون اینه!» آشپزخونه کلاً ساکت شد. صِدام توش می پیچید. کلی کیف داد! دیدم حالا که چند جفت گوش مفت گیر آورده ام چرا استفاده نکنم؛ واسه تمرین زبان فرانسه هم خوب بود. پس ادامه دادم: «توی عربستان هم یادمه با وهابیون مشکل داشتیم اونا هم یه سری تصورات رو به عنوان عقاید شیعه واسه ی خودشون ساخته بودن و تا می تونستن به ماها بد و بیراه گفتن. اما من هیچ وقت نمی گم چون سنی های عربستان فلان جوری هستن، پس کلاً اهل تسنن این جوری هستن. با نحوه ی عملکرد و تفکری که از وهابی ها دیدم باید دیدِ خیلی بدی به اهل تسنن پیدا می کردم؛ اما می دونم که وهابی ها با شما فرق دارن. این رفتارهای شما هم مال عدم آگاهیتونه‌؛ همین! اما بدونید که تکرار این رفتارها فقط از اعتبار حرف خودتون کم می کنه و من دلم نمی خواد این اتفاق بیفته. چون شما مثل خواهرها و برادرهای مایید من دوست دارم جایگاه خوبی داشته باشید. چون همه مون مسلمونیم.» حرفام تموم شد کسی چیزی نگفت، من برای این که داغی سرم و یخی دستام برطرف بشه رفتم توی سالن تلویزیون و یه کم قدم زدم. چه فشاری روی آدمه وقتی یک نفر باشی و طرف مقابل یک جماعت که تند تند سوال کنن. از اون جا بر گشتم به اتاقم، اتاق شماره ۱۲ که فقط سه اتاق با آشپزخونه فاصله داشت وقتی می رفتم توی اتاقم شنیدم که از اتاق شماره ۱۴ یعنی همسایه م خیلی آروم صدای قرآن می آد. نمی دونم کی بود؛ اما هر کی بود آفرین! ادامه دارد.... « @banatozainb »