eitaa logo
هیئت‌بنات‌الزهراء (س)
1.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
97 فایل
اینجا آغوشِ تو پناه مان میشود حضرت مادر❤ نگاهِ مهربان توست که مارا دورهم جمع میکند "خواهرانه هایمان را از شما داریم" ما را دخترانِ شما میخوانند: _بنات الزهــــ.ــــرا (سلام الله علیها) تنهاکانال‌رسمی‌هیئت‌بنات‌الزهرا🌿 ارتباط باما: @zeynab_safarii
مشاهده در ایتا
دانلود
مسیر گلزار شهدای کرمان پر بود از آدم های مختلف. موکب دیگر آماده شده بود ، رکوردر را برداشتم و رفتم پیش حاجی .. پیش عکس حاج قاسم! بچه هاهم بنری که رویش نوشته بود "با حاج قاسم حرف بزن" را سردر موکب زدند. گذر ادم هارا نگاه میکردم و از ذهنم میگذشت که واقعا کسی میاید اینجا با حاجی حرف بزند؟ به همین چیزها فکر میکردم که جوان رشیدی با لباس کردی جلو آمد و بلند سلام کرد با لهجه شیرینش ادامه داد: میخوای برات از حاجی بگم؟ رکوردر را جلو تر بردم و قبل از اینکه جیزی بگویم شروع کرد؛ 《اربیل داشت سقوط می کرد، کابوس اسارت خانواده ام به دست بی رحم های داعشی داشت به حقیقت تبدیل می‌شد تا اینکه شما آمدی، فقط با ۵۰ نفر. خودم از بچه ها شنیدم که داعشی گفته بود چون اسمتو شنیدن ترسیدن ، شما واقعا کی بودی 》 انگار خاطرات ان‌روز ها یادش امده بود حالش منقلب شد .. کمی مکث کرد و بدون حرفی رفت... کمی بعد مردی با دشداشه‌ی عربی جلو آمد، سلام گرمی داد و گفت:《حاجی یادته تمام زندگیمونو داشت آب می برد هیچ کس نیومد کمکمون ولی شما اومدی و نذاشتی آب به خونه هامون برسه خیلی مردی حاجی!》 گفتم: اقا هنوز رکوردر رو روشن نکرده بودم یبار دیگه میگید بلند خندید و جلوی رکوردر امد؛ 《وقتی سیل داشت ما و زندگیمونو میبرد تو اومدی ولی بقیه نه کاش همه مثل تو بودن ... مرد! 》 دوتا پسر بچه با صدای بلند میخواندند؛ قاسم هنوز زنده است ، قاسم هنوز در شهر حواسم پرت بچه ها شد و نفهمیدم مرد عرب کی رفت دنبال بچه ها رفتم و گفتم؛ با قاسم حرف میزنید؟ لبخند شیطنت امیزی زدند: حتما! یکی اشان رکوردر را دست گرفت و گفت؛ ببخشید شما حرفی با حاج قاسم سلیمانی دارید؟ و رو به ان یکی گرفت ان یکی که بعدا فهمیدم اسمش قاسم است صدایش را کلفت کرد و گفت: 《منم مثل شما میشم ، هم قاسم ام هم شجاع ، پس قاسم هنوز زنده است》 ان یکی زد زیر خنده و گفت: اره حتما محکم خواباند پس کله اش و در رفت قاسم هم دنبالش همین که این جمله را گفت یعنی واقعا شجاع بود کاش میتوانستم ده سال دیگر قاسم را ببینم! چند دقیقه بعد زن و شوهری که چهره‌ی اروپایی داشتند و از لباس هایشان می شد حدس زد خبرنگار اند وارد موکب شدند مقابل عکس حاج قاسم ایستادند سریع رکوردر را روشن کردم و نزدیک رفتم به انگلیسی گفتند:《شما مثل شیشه‌ی عطری بودین که راحیه تان همه جا را پر کرده!》 با انگشتشان علامت پیروزی را نشان دادند و رفتند عجیب بود ، هم جمله اشان هم کارشان! مرد جوانی خسته به موکب رسید روی کوله‌اش پر از پیکسل بود از حاج قاسم و پرچم ایران گرفته تا پرچم حزب الله و لبنان. به عربی گفت:《حاج قاسم شما حامی و الگوی تمام مردم مظلوم و شجاع مقاومت بودید و هستید. 》 نمیدانست اما صدایش ضبط شد و ماند یادگادی... نشستم و به عکسش خیره شدم نمیدانم به چه فکر میکردم یکی انگار زد پشت کمرم؛ خداقت جوون و لیوان چایی را دستم داد گفتم: دستتون درد نکنه هوای سرد و چایی داغ یکجا سر کشیدم ، بدون قند آخ که چقدر چسپید! تا آخر شب افراد زیادی آمدند و با حاج قاسم حرف زدند. افرادی که لهجه و زبانشان، تفکر و ملیتشان باهم متفاوت بود اما نوای قلب هایشان حاج قاسم بود. مسیر تقریبا خلوت شد ، همه جمع شده بودند سر مزار برای شروع مراسم .. وسایل را جمع کردم به عنوان آخرین نفر دکمه ضبط را زدم و گفتم:《شما حلقه‌ی وصل تمام این مردمید! الحق که سردار دلهایید!》 ✍ بزرگ نویسندگانِ جزیره نویسندگی❤️، قلم تون پُربرکت... ♾ @binahayat_ir
هیئت‌بنات‌الزهراء (س)
دلا بسوز که سوزِ تو کارها بکند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 دنیا برای پیدا شدن به او نیاز دارد! ✳️ حالا دیگر باید قهرمانمان را نشانشان بدهیم. نشان همه جهان؛ دنیا به درک و تکیه دادن به پدر ما نیاز دارد؛ به او برای پیدا شدن، برای ... 💟 ؛ مجموعه آثار منتخب با موضوع ، برای شناخت بهتر یک ابَرقهرمان... 🔸 مستند قاسم 🔹 مستند پرواز یک و بیست دقیقه 🔸 مستند از حبیب 🔹 مستند 72 ساعت 🔸 مستند حبیب نخلستان 🔹 چند قدم آن طرف‌تر 🔸 شهید زنده 🔹 داستانی توکل 🔸 داستانی نامه و ... 🎥 تماشای آثار با اینترنت نیم‌بها در لینک زیر🔻 🌐 b2n.ir/hjq3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما عادت کردیم فقط جمع های خودمون رو داشته باشیم ... به شدت پیشنهادی‼️ @Banatozzahra