شهید احمد متوسلیان🌹
#استراحتبعدشهادت
شهر آزاد شده بود، رزمنده حسابی خسته شده بود و از بیخوابی گلایه میکرد، حاج احمد از سینهکش خاکریز او را بالا برد و جایی را روبرو در آسمان سمت غروب، نشان داد و گفت: «ببینم بسیجی میدانی آنجا کجاست؟ خوب نگاه کن آنجای انتهای افق است! من و تو باید پرچم خودمان را آنجا بزنیم، هر وقت آنجا رسیدی و پرچم خود را کوبیدی بگیر بخواب، ولی الان نه!
@banatozzahra