🦋💐
💐
🍃🏵🦋#چکامهٔ #مناجات«#العارفین»🦋🏵🍃
🌻حمد بیحد خدای عَزّ وجَلّ
در نگنجد بهنظم و نثر و جُمل
🌻هست بیرون ز قیل وقال ومقال
نیست در منطق و کلام و جدل
🌻نیست در چنبر قیاس وگمان
برتر است از خیال و مِثل و مَثل
🌻نرسد مرغ تیز بال خیال
بر ستیغ صفات او به عمل
🌻در نیاید به چشم اهل نظر
در نیابد ورا قلوب بدل(۱)
🌻نسزد نام کبریائش برد
هم تراز بتان وَدّ و هُبل
🌻لات و عزّا، منات و وَدّ و هبل؛(۲)
در کجا و خدای عَزّ وجَلّ!؟
🌻خالق ما کجا و صنع بشر!؟
بت بیجان کجا و جان علل!؟
🌻اوست سرچشمه تمام وجود
دولت اوست سر پناه دول
🌻پاک از عین و اتحاد و حلول
دور از وصف اَلملل و نحل
🌻عارفان پیش ذات اقدس او
همگی سرفکندهاند وخجل
🌻«ماعَرفناک َحَق مَعرفَتِک»(۳)
کرده اذعان زعیم علم وعمل
🌻مینگنجد به هیچ آینهای
درنیفتد به دام فکر و حیل
🌻بی نشان را نشان که گوید باز!؟
خود نشان داده خویش را به دلل
🌻کرده خود وصف خویش در توحید
«قُلْ هُوَ الله» اوست ، قَلَّ و دَلّ
🌻ظاهر و باطن، اوّل و آخر
لَمْ یَلِد یُولَد است و کُفو و بدل(۴)
🌻خالق «کلّ مَن عَلیهان فان»(۵)
باقی و خود برون ز حدّ و اَجل
🌻کرده برپا به عشق دار وجود
تا رساند ز نقصشان به کُمل
🌻خوان احسان بیکرانهٔ او
از ابد باز و هست تا به اَزل
🌻نیست در رحمتش تفاوت وکم
هرکه را میدهد به قدر اَمل(۶)
🌻کرده برپا به عدل کاخ وجود
کرده میزان به حق سبُک وَ ثقل
🌻 آن خدایی که کشتی خورشید
بگذراند به برج حُوت و حَمل(۷)
🌻جاعل نور وظلمت وشب و روز
فاطر عشق در اناث و فَحَل
🌻هرکه عبرت ز آیتش نگرفت
دل او تار و دیدهاش احول
🌻حمد وتسبیح او کند همه چیز
عاقل و آنچه هست«لایَعقَل»(۸)
🌻دامن کوه وسینهٔ صحرا
عمق دریا ودر دل جنگل
🌻چشمه و رود وساحل ودریا
جلگهٔ پست و ارتفاع قُلَل
🌻نقش کرده هزار نقش شگفت
بر سراپردهٔ اَبد ز اَزل
🌻زده با گل به سینهٔ صحرا
علَمی صد هزار رنگ و کُتل
🌻مینوازد به ساز بلبل و باد
میسماعد به زهره و به زُحل
🌻میخرامد به ناز درهمه جا
همچنان کبک و آهوان گُزل
🌻نحل را کرده وحی تا سازد
از گل هر گیاه، شهد عسل
🌻کیست جز او ز مار وعقرب ونحل؛
شهد و زهری کشد شفای علل!؟
🌻نیش را نوش و زهر را چون شهد
گه شفایش عسل، گهی حنظل
🌻بین سرگین وخون درآرد پاک
شیر شیرین و شربتی اسهل
🌻کرده نازل به خاطر شعرا
شعر تر از حماسه تا به غزل
🌻با عصایی چنان کند اعجاز
که نیاید ز جادو و جنبل
🌻نیست چیزی نهان ز دانش او
بیش وکمتر ز دانهای خَردَل
🌻نیست معلول، تا نیاز کند
هست سرمنشأ تمام علل
🌻باز با این همه بزرگی وناز
میکشد ناز بندگان فَشل
🌻میکند با دعای بنده خویش
حکم پیشین خویش را منحل
🌻ای خداوند پاک ازهمه چیز
دل زنگاریم بده صیقل
🌻سختها با تو میشود آسان
زشت گردد به عشق تو اَجمل
🌻«اَفلا یَنظروا اِلی الابِلی!؟»(۹)
مانده در گل ز کاروان جَمل
🌻پیش دارم هزار ویک منزل
من هنوزم به منزل اوّل
🌻دستمان گیر و راهمان بنما
سخت افتادهام به چاه هچل
🌻مانعی نیست چون اراده کنی
تا بخواهی همان شود به عمل
🌻مشکلی نیست تا که حل نکنی
حل کنی هرچه هست«لاینحل»
🌻رحم کن بندهٔ ذلیل وحقیر
ای خدای بزرگ«عَزَّ وجَلّ»
🍀صلوات
🦋التماس دعا
♥️ ابوالفضل فیروزی(نینوا)
🔻تذکر؛
۱-«بَدل»جمع آن« ابدال»است وتعدادی از آنان درهرزمان ومکان وجود دارند وبراساس روایات آنها حضرات ائمه معصومین(ع) ویا از یارانخاص حضرتحجت اند(عج)وتعدادشان را درهر زمان بین ۴۰ تا۳۶۰ نفر دانستهاند وآنان مانند ابراهیم خلیل با چشم دل ملکوت را مینگرند وخداوند بلاها را بخاطرشان از اهل زمین دور میکند، چنانکه دراین روایت نبوی(ص)بدان اشاره شده؛
«لایزال أربعون رجلاً من امّتی قلوبهم علی قلب ابراهیم یدفع الله بهمعن أهلالأرض یقاللهم الأبدال»
(المعجمالکبیر، ج ۱۰،ص۲۲۴)
۲-اسامی برخی از بتهای مشهور دوران جاهلیت عرب که درخانه کعبه ویاحوالی شهرمکه بودند ومورد پرستش واقع میشدند.
۳-اشاره به مرتبه اعلای توحید ذاتی،که حقیقت آن برای غیرحق مجهول است ودراین حدیث نبوی(ص)بدان اذعان شده
«ما عبدناک حق عبادتک وما عرفناک حق معرفتک»
(بحارالأنوار؛ ج ۶۸ص۲۳)
۴-مقتبس ازسوره توحید ونیز آیات نخستین حدید
۵-مقتبس ازآیات«کل من علیها فان ویبقی وجه ربک...»
(الرحمن؛۲۶-۲۷)
۶-اشاره به مسالهٔ اعیان ثابته ونفس الرحمن ومقتبس ازاین آیه«...ماتری فی خلقالرحمن من تفاوت...»
(ملک/۳)
۷-براساس علم نجوم وهیات قدیم«حُوت وحَمَل» به ترتیب نام آخرین واولین ماه رومی است که در دائرة البروج واقع است وخورشید در سیر خود معادل اسفند واردیبهشت در مقابل آن قرارمیگیرد.
۸-اشاره به تسبیح حالی وقالی تمام موجودات وآیهٔ «تسبیح له...وان من شیءالاّیسبح بحمده ولاکن لاتفقهون تسبیحهم...» (اسراء/۴۴)
۹-با اضافهٔ ی ضمیرمفرد،مقتبس است از آیه
«افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت»(غاشیه/۷)
🗓۱۴۰۲/۳/۱۸
🆔@banavayeneynava