💐💐 💐 🏵«لا هو الّا هو»🏵 🍃🌼#قصیدهٔ«مناجات العارفین»🌼🍃 «فی مناجات الهیًه و معرفة الحقیقة المُحَمَّدیّه» 💐صلی الله علیه وآله💐 🌼 ای شاهد ومشهود تو! ای شاکر و مشکور تو! ای عاشق و معشوق تو! ای ناظر و منظور تو! 🌼 ای حامدومحمود تو! ای مادح وممدوح تو! ای لوح و نون والقلم! ای دفتر مسطور تو! 🌼 ای ظاهری که باطنی! ای باطنی که ظاهری! ای عابد و معبود تو! ای ذاکر و مذکور تو! 🌼 «یا نور قبل نور» تو! «یا نور بعد نور» تو! «یا نور فوق نور» تو! «یا نور کلّ نور» تو! 🌼 فرزند دور نوح من! «فار التَّنور» نوح تو! آن آیهٔ منسوخ من ، شهنامهٔ منشور تو! 🌼 در آتش ابراهیم تو! آن آتش بی دود تو! یعقوب درسوز فراق ، آن یوسف مهجور تو 🌼 آن موسی و آن طور تو، آن وادی دیجور تو! آن شعله و شاخ وشجر! آن نطق زیت طور تو! 🌼 یحیی، سلیمان ومسیح ، ذالکفل ولوط وألیسع ادریس و هود و صالح واصحاب کهف گور تو! 🌼 آن خاتَم خَتم رُسل، آن أعظم أسما کلّ یعنی که؛ أعلای مثل، مستأثر مستور تو! 🌼 مولای عشق وعارفان، شمس الشموس کهکشان یعنی؛ «امیر المؤمنان» تا نفخهٔ ناقور تو! ! 🌼 آن فاتح خیبر گشا ، یعنی؛ علی مرتضی آن حاکم روز جزا، درگور و حشرو صور تو! 🌼 آن «فاطرأرض و سما» ، زهرای کلّ ماسوا آن«لیلة القدر» صفا «کَنْز خَفی» حور تو! 🌼 اُمّ ابیهای بتول ، کُفو علی، دخت رسول روح نبی ، عشق ولی ،آن حوری مهجور تو! 🌼 آن مجتبای خون جگر! مسموم زهر خیر ه سر مصلوب بر تابوت خود ، مقتول ضرب و زور تو! 🌼 سرچشمهٔ آب بقا، شاه شهید کربلا یعنی؛ حسین سرجدا ، آن تشنهٔ منحور تو! 🌼 آن انجم برج وَلا ، نُه زادهٔ آل عبا مقتول جورجائران ، مسموم زهر و زور تو! 🌼 هم عابدیّ و باقری ، هم صادقیّ و کاظمی هم آن علی موسی الرضا در مشهد مشهور تو! 🌼 در کاظمینی آن «تقی» در سامرایی آن «نقی» در سُرّ مَن را» «عسکری» در دورهٔ دیجور تو! 🌼 آن «مهدی اثنی عشر» آن هادی جنّ و بشر آن مهر غایب از نظر ، آن «وتر والموتور» تو! 🌼 آن مهدی صاحب قران ، آن صاحب اَمر وزمان یعنی که ؛ جان جان جان ،آن نور نور نور تو! 🌼 آن خیر باقی خدا ، فرمانده کلّ قوا آن دُرّ پنهان از جفا ، آن ناصر منصور تو! 🌼 آن ختم جمله اولیا ، موعود کلّ انبیا سلطان این ارض وسما، آن کوکب مستور تو! 🌼 مشتاق دیدار مَهَش ، چشم تمام ماسوا حیران طاووس رخش! چشمان پاک حور تو!! 🌼 آن طالع منحوس من ، آن طلعت مسعود تو! آن بخت بد اقبال من ، آن سرنوشت شور تو! 🌼 ای شهد زنبور عسل! وی عطر گلهای جَبَل! آهوی زیبای گزل! ای برّ و بحر و هور تو! 🌼 من عبد بی نام ونشان! تو آن نشان بی نشان! معبود فرش وعرشیان! روزی رسان مور تو! 🌼 آن ظالم مظلوم من ، آن بنده ی مغموم من آن مظهر عدل و سخا ، آن سرو مسرور تو! 🌼 آن بندهٔ مردود من ، زیبندهٔ مقبول تو! درماندهٔ مغلول من ، آزاده مبرور تو! 🌼 واحد تویی! محدود من ، مغنی تویی! محتاج من جابر تویی! مجبور من ، مختار بی محذور تو! 🌼 جاهل من ومجهول تو! عالم تو ومعلوم من رسوا من و ستار تو! فاسق من و مستور تو! 🌼 معروف نا معروف تو! مطلوب نامطلوب تو! معذور لا معذور من ، قهّار لا مقهور تو! 🌼 ای که سبوی عشق را ، با مُشک خود مختوم تو! یک جرعه نوشانم از آن! ای مستی و مخمور تو! 🌼 ای رحمت بی منتها! رحمی نما! این مانده را ای راحم و مرحوم تو ، ای غافر و مغفور تو! 🌼 آن مردهٔ در گور من ، آن زندهٔ مستور تو! آن ماندهٔ مهجور من ، آن مقصد بس دور تو! 🌼 «یا عُدُِتی فی شدّتی!» «یاصاحبی فی غُربتی» «یا ملجأئی فی کُربتی!» ای شافی مصدور تو! 🌼 یا کاشف الکرب وبلا! «إکشف کُروبی کلّها» یا صاحب عِزّ وبهاء! دریاب این مغرور تو! 🌼 ای غافر ذنب وخطا! «إغفر ذنوبی کلّها» بگذر از این شرمندهٔ وامانده مهجور تو! 🌼 بر قامت موزون تو! این نعت ناموزون کجا!؟ مقبول کن از لطف خود ، این وصله ناجور تو! 🌼 برتر ز قیل و قال ما ، پاکی ز هر حمد وثنا مصداق «قول زور» من! عین «کلام نور» تو! 🌼 ای قبلهٔ جمله ملل! ای فوق هر قول وغزل! ای برتراز مِثل ومَثل! ای«نور فوق نور» تو! 🌼 آهنگ ناقوس و اذان ،گلبانگ «هل من ناصران» آواز شور بلبلان ،هم آن «أمت! مَنصور!» تو! 🌼 فریاد رود وغرّش توفان و رعد و برق تو! آهنگ نای و بربط و طنبور و هم سنتور تو! 🌼 یک دم بدم ، بر«نی نوا» این آشنای بی نوا «یاراحم الشیخ الکبیر!» ای نَفخة المَصدور تو! 🌼 این «نی نوای» بی نوا ، افتاده در دام بلا دریاب این دلخسته را! ای ناجی در تور تو! ❤️ ابوالفضل فیروزی (نی نوا) #حقیقت محمّدیّه #مستأثر #توحید 🗓۱۳۹۷ /۸/۱ 💐 @banavayeneynava 💐💐

🌼بنام خدا ✍#مقاله 🔻قسمت اول 🔴 #مرز #توحید و#کفر؛ چنانکه میدانیم؛ همه پيامبران الهی دردعوت به اصول دین اختلافي نداشته اند، ولی هرگاه پيامبري دعوت خود را با دلايلي آشکارمیساخت، معمولا قوم او به دو گروه مؤمن و کافر تقسيم میشدند. وحتی ازمومنان به آن پیامبر باز عده‌ای پس مدتی ایمانشان آمیخته به نوعی کفر وشرک میگردید. طبق آموزههای دينی، معيار ودرجه بندی و ارتقاء وجودی مؤمنان،علاوه بر اصول اعتقادات انجام فرایض عبادی ومناسک وشعایر دینی بوده يعني از نظر اسلام ايمان و عمل صالح، تؤامان ومکمّل يکديگرند.صلاح و شايستگي فعل و حُسن فاعلي علاوه بر معرفت بستگی به مرتبه ايمان شخص دارد ودر مقابل نقش عمل نيز در ايمان، درجات و مراتب آن را تعیین میکند. وایمان ومعرفت وعمل صالح رابطه اجتناب ناپذیری دارند. واژه«کفر» ومشتقات آن درقرآن کریم بیش از ۵۰۰ بار تکرار شده است. تعريف جامع کفر عبارت از انکار الوهيّت، توحيد، رسالت و ضروري دين با التفات به ضروري بودن آن است. کُفْر نپذیرفتنِ دین حق وباور نداشتن اصول دین است که‌موجب‌عذاب الهی می‌شود.برای کفر اقسامی از جمله کفر انکار، جحود، عناد ونفاق ومراتبی مانند کفر قالب، کفر نفس و کفر قلب تصویر کرده‌اند. در منظراسلام وفلاسفه وعرفا ومتکلمین، اسلام ، کفر و شرک مصادیق وسیع وانواع ومراتب مختلف دارد که پرداختن مفصل به آن درحوصله این مقوله نیست. ولی بطورکلی درمنطق اسلام فقط دهریون (ماتریالیست ها)کافر نیستند واگر به آیات قرآن کریم مراجعه کنیم، هرکسی که حقی را منکر شود ،کافر است حتی اگر به ظاهر مسلمان باشد. ضمن اینکه واژه«کفر» به معنی پوشاندن است چه پوشاندن حق ویا پوشاندن باطل! واصولا به کسی که چیزی را بپوشاند کافر می گویند چنانکه یکی از معانی اصطلاحی کافر در لسان عرب ،به معنی کشاورز است،چون دانه را زیر خاک پنهان میکند. بنابراین خود واژه کافر اعم از حق یا باطل است چنانکه در آیة الکرسی از نشانه های ایمان را ابتدا کافر شدن به طاغوت می داند، مثلا در این فراز از آیة الکرسی بدان اشاره شده؛ « فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی...‌‌» ولی به معنی منفی کافر ،که مورد رد وطعن ولعن قرار گرفته ، کافر انواع دارد وکافر فقط به منکران مبدا و معاد اطلاق نمی‌شود. پس پیروان ‌هردینی ازجمله اسلام و مسلمان نيز همواره بين مراتب کفرو ايمان قراردارند. وچنانکه دراین مقوله بدان اشاره خواهیم کرد ،ممکن است همان کسی که روزی علی الظاهر مسلم است ودرحقیقت کافر باشد ‌وزمانی این کفرش برملا شود. چنانکه مثلاخداوندتعالی اهل کتاب( یهودو نصارا)را هم کافر ومشرک میداند واصولا از منظر اسلام هرکس حق با مصادیق ازحق و یا یکی از مصادیق حق واصول اعتقادات ویاحتی فروغ الدین را انکار نماید ویا حتی یکی از فرامین حق تعالی ورسول وائمهٔ اطهار(ع)را استخفاف ویا انکار کند ویا بر رد آنها تا اصرار بورزد،ویا حتی بر امری به ناحق تعصب ورزد،کافر ومشرک است. ویا مثلا شیطان از نخستین کافران به حق است، با آنکه از جنیان ظاهراً متدین بود به مبدا و معاد اعتقاد داشت و قبل ازاینکه ازدرگاه خدا مردود شود،چندین هزار سال خدا را عبادت کرده بود وحتی به عالم ملکوت ودر جمع فرشتگان راه پیدا کرده بود، ولی بخاطر عدم اطاعت امر حق تعالی در یک مورد یعنی از سجده به آدم تمرد کرد، خدا در باره اش تعبیر به کفر میفرماید «اباواستکبر وکان من الکافرین» هرچند دراین آیه نکات ظریفی است ازجمله اینکه خدا که عالم به خفیات است،شیطان از ابتدا کافر بود یعنی علیرغم توحید درعبادتش ،کفر دراطاعت حق داشت ولی این کفرش پنهان بود تا اینکه پس از خلقت آدم، برملا گردیدو آن روی پنهانش فاش شد‌! اززمان خلقت بشرتاکنون، ازاین شیطان صفتان بسیار بوده اند که ابتدا ظاهرا مومن وموحد بوده‌اندولی بعد در آزمونهای الهی مردود شده‌اند وآخرالامرعلیرغم ادعایشان سر از کفر وشرک در آورده‌اند وعاقبت بخیر نشده اند. ‌چنانکه کفار که باپیامبر جنگ کردند ودر قرآن از آنان به «مشرکین نجس»تعبیر شده، بسیاریشان اهل کتاب بودند ومنتظر ظهور پیامبر اسلام بودند، ولی بعد که رسول خاتم آمد بااو مبارزه کردند. 🔹بنابراین کافرمختص به منکرمبدا ومعاد نیست! واگرهرکس علیرغم اعتقاد به ربوبیت تکوینی حق، ربوبیت تشریعی حق را انکار کند ویا یکی از رسولان الهی را منکر شود.اگر پیرو یکی از ادیان الهی باشد،ولی رسول خاتم ویا یکی ازاوصیا دوازدگانه اورا منکر شود ویا با انهامخالفت ویا محاربه نماید، کافر است. وحتی اگرکسی، به همه دستورات اسلام عمل کند، ولی یکی ازضروریات دین مانند اصول وفروع دین را انکار کند ،کافر است. چنانکه درفرازی اززیارت جامعه خطاب به پیامبر اکرم و اهل بیتش(ع)میخوانیم؛ «من جحدكم كافر ومن حاربكم مشرك؛ هركس شما را انكار كند،كافر وهركس با شما بستيزد مشرك است. ❤️#ابوالفضل فیروزی(نی نوا) ⏪... ✍️@banavayeneynava 🍀ص(۱)