🦋🍁
🍇
🍁🍇#قصیدهٔ«#صادقیّه»🍇🍁
🍇السَّلام ای صادق حق ای امامالمتّقین
ای رئیس ملّت اسلام ناب وراستین
🍇السلام ای بانی فقه ثمین«جعفری»
تالی وحی نبیّ وشارع شرع مَهین
🍇حافظ سرِّ نبیّ وحامل علم علی
مظهر قرآن ناطق،جلوه «روحالامین»
🍇مخزن علم خدا وناشر علم هدیٰ
چشمه سارحکمت وسرچشمه«عینالیقین»
🍇کاشف اَسرارخلقت، راسخ آیات حق
ترجمان وحی «احمد»حافظ«اَسرار دین»
🍇معدن رحمت، سراج معرفت، دریای علم
کوه حلم ونهر نور و روضهٔ خلدبرین
🍇تائبون وعابدون وحامدون وسائحون
َراکعون وساجدون وجاهدین را برترین
🍇آمرمعروف وَالنَّاهون عن المنکر توئی
ای حدوداللَّه را حافظ! بشیرالْمُؤمنین
🍇کرده در جانت تجلّی جملهٔ اسماء حق
طور سنین از تو رقصان گشت والزّیتون وتین
🍇ای نوای بینوایان در شب دلواپسی
یوسفان چاه را مصداق آن حبلالمتین
🍇ای غیاث المستغیثین! در هجوم بیکسی
بیپناهان را پناهی!همچنان کهف الحصین
🍇آفتاب ملک ایمان،صادق صبح وَلا
از فروغ او مُنوّر،چشم وقلب مؤمنین
🍇شیعه شد مشهور،بعد از نهضت آن ممتحن
گشت احیاء از دم تو مذهب حق مبین
🍇گر نبودی،نی فقط حرفی نبود از شیعیان
بلکه از اسلام هم،نامی نماندی در زمین
🍇کوثر علم تو جاری،هرکجا وهر زمان
تاشود سیراب هر لب تشنه زآن«ماءِ معین»
🍇بانیان چهار مذهب،خوشه چین علم وی
فقه گشته از تو جاری در رگ شرع شهین
🍇«حنفیّ»و«حنبلیّ»و«مالکیّ»و«شافعی»
آنچه حق است،از تو دارد ای امام صادقین
🍇از تلاش وسعی تو اسلام عالمگیرشد
درحجاز وهند وایران وعراق و مرز چین
🍇صیت آوازت به اَفواه عوام افتاده است
در زمین وآسمان افکنده نام تو طنین
🍇درعبادت بیبدیل ودرسماحت بینظیر
درمقام زهد هستی زاهدی خلوت گزین
🍇در فتوّت لافَتیٰ ودر مروّت بی مِراء
صادق الوعدی به قولو دراطاعت سابقین
🍇هرچه تاریکی زدود وهرچه ظلمت کشف کرد
از فروغ فَرهیّش آن امام مه جبین
🍇درشگفتم زین همه فضلی که دارد آن فضول
بازهم مظلوم ومهجور اوفتاده اینچنین
🍇کردهاند پنهان خصال پاک آن نیکوسرشت
دوستان از ترس وخصمانت زجور وکیدوکین
🍇زهر نوشید ازخودی، باآن همه لطف وکرم
آه ازآن نامرد مردم! ناسپاسان لعین
🍇چون ندارد قبر پاکش گنبد وصحن وسرا
گنبدش هفت آسمان وصحن او خلدبرین
🍇«لن تنال الشافعینامستخفاً بالصلاة»(۱)
در دم آخر حدیثی طرفه گفته اینچنین
🍇پس شفاعت کن قصور وکاهلیهای مرا
ای شفیع عاشقانت روز سخت واپسین
🍇شیعه گرچه نیستم، اما تو خود دانی، بهحق
دوستدار اهل بیت است، این محبّ کمترین
🍇دست گیر این سائل درماندهٔ ابن سبیل
«انتم الاعلون وانّی کنت أدنی المذنبین»
🍇راه تاریکست وباریکست ومقصد ناپدید
وحشت از هرسو ورهزن پیش وپس اندر کمین
🍇دست من خالی وانبانم تهی از توشه زاد
بیبضاعتتر ز من کس نیست بین سالکین
🍇«ارذل العمرم»رسید و«واشتعل رأسم»دمید
رحم کن مولا! براین عبدذلیل مستکین
🍇سیّدومولا تویی ومن غلامی روسیاه
یا اَبا عَبداللهَ! ای مصداق خیرالمنزلین
🍇گرچه مدح من نباشد قدر آن عالیجناب
از ملائک آیدم هردَم هزاران آفرین
🍇مدح خود گوید هرآنکس مادح خورشید شد
پس ببخشا ژاژخواهی مرا ای نازنین
🍇«رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار»(۲)
شیخنا ای مظهرومصداق خیرالغافرین
🍇خود تو دانی جز مودّت نیست این هذیان عشق
در نگنجد در بحور شعر، بحرالعارفین
🍇صله شعرم تو دادی کیمیای عشق را
چون نباشد در دو عالم کیمیایی به ازاین
🍇«قدر زر زرگر شناسد قدرگوهر گوهری»
خر چه داند قیمت نقل و نبات عنبرین!؟
🍇شبنم عشق تو بر خاک من افتاد از ازل
تا ابد هم عشق تو با جان من باشد عجین
🍇زین سبب ازشادی روح شما شادان شویم
با غم واندوهتان گردیم ما اندوهگین
🍇آتش دوزخ ندارد تاب سوز نارعشق
گر به دوزخ اوفتم باسوز عشق عاشقین
🍇آتش عشق تو کرده اندرونم شعلهور
آتش بیرون ندارد هیچ تأثیری چنین
🍇یارب! این شیدای مفلس را پریشانتر مکن
گرنباشد درخور عشق شما این کمترین
🍇درج قلبم را به مسک مُهر مِهرت ختم کن
حق مِهر مادرش،آن دخت ختم المرسلین
🍇حق«اُمُّ الفَروه»آن بانوی بافضل وکمال
زوجهٔ آن باقرالعلم تمام اعلمین
🍇حق اجداد وهمه اولاد پاکش تا به حشر
بالاخص سِرّ خدا، کنزخفی، دُرّ ثمین
🍇نزهة الارواح آن چشم وچراغ اولیاء
نضرة الایّام آن رَوح ورحیق مؤمنین
🍇حاضر غایب،همان مهدی موعود امم
قائم آل محمّد،آن امام آخرین
🍇یعنی آنکه خواهدآمد تا برافروزد عَلَم
برفراز گنبدگیتی درآن فتح المبین
🍇آنکه جانهاشد نثارخاک پاک مقدمش
آنکه بردارد ز دنیا راه ورسم ظالمین
🍇قرنها درانتظارش سوخت جان شیعیان
دیدهامان شد سپید ودرنیامد مهردین
🍇کی شود از مغرب جانها دمدآن مهربان
روشن از مهرش بگردد چشم رب العالمین
♥️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🔻تذکر؛
۱-با اندکی تحریف مقتضی رعایت وزن شعر،اشارهاست به حدیثحضرتش که گاهشهادت فرمود
لن تنال شفاعتنامستخفّاً بِالصَّلاة
۲-این مصرع وامیست از حافظ
🗓۱۳۹۸ /۴/۸
🆔@banavayeneynava
🦋🍁🍇
🦋🍁
🍇
🍁🍇#قصیدهٔ«#صادقیّه»🍇🍁
🍇السَّلام ای صادق حق ای امامالمتّقین
ای رئیس ملّت اسلام ناب و راستین
🍇السّلام ای بانی فقه ثمین«جعفری»
تالی وحی نبیّ و شارع شرع مَهین
🍇حافظ سرِّ نبیّ وحامل علم علی
مظهر قرآن ناطق،جلوه «روحالامین»
🍇مخزن علم خدا وناشر علمهدیٰ
چشمهسارحکمت وسرچشمه«عینالیقین»
🍇کاشف اَسرارخلقت، راسخ آیات حق
ترجمان وحی«احمد»حافظ«اَسرار دین»
🍇معدنرحمت، سراج معرفت، دریایعلم
کوه حلم ونهر نور و روضهٔ خلدبرین
🍇تائبون وعابدون وحامدون وسائحون
َراکعون وساجدون وجاهدین را برترین
🍇آمرمعروف وَالنَّاهون عن المنکر توئی
ای حدوداللَّه را حافظ! بشیرالْمُؤمنین
🍇کرده در جانت تجلّی جملهٔ اسماء حق
طور سنین از تو رقصان گشت والزّیتون وتین
🍇ای نوای بینوایان در شب دلواپسی
یوسفان چاه را مصداق آن حبلالمتین
🍇ای غیاثالمستغیثین! در هجوم بیکسی
بیپناهان را پناهی!همچنان کهف الحصین
🍇آفتاب ملک ایمان،صادق صبح وَلا
از فروغ او مُنوّر،چشم وقلب مؤمنین
🍇شیعه شدمشهور،بعداز نهضت آن ممتحن
گشت احیاء از دم تو مذهب حق مبین
🍇گر نبودی،نی فقط حرفینبود از شیعیان
بلکه از اسلام هم،نامی نماندی در زمین
🍇کوثر علم تو جاری،هرکجا وهر زمان
تاشود سیراب هرلب تشنه زآن«ماءِ معین»
🍇بانیان چهار مذهب،خوشهچین علم وی
فقه گشته از تو جاری در رگ شرع شهین
🍇«حنفیّ»و«حنبلیّ»و«مالکیّ»و«شافعی»
آنچه حق است،از تو دارد ای امام صادقین
🍇از تلاش وسعی تو اسلام عالمگیر شد
درحجاز وهند وایران وعراق و مرز چین
🍇صیت آوازت به اَفواه عوام افتادهاست
در زمین و آسمان افکنده نام تو طنین
🍇درعبادت بیبدیل ودر سماحت بینظیر
درمقام زهد هستی زاهدی خلوت گزین
🍇در فتوّت لافَتیٰ ودر مروّت بی مِراء
صادق الوعدی بهقولو دراطاعت سابقین
🍇هرچه تاریکی زدود وهرچه ظلمت کشفکرد
از فروغ فَرهیّش آن امام مه جبین
🍇درشگفتم زینهمه فضلی که دارد آن فضول
بازهم مظلوم ومهجور اوفتاده اینچنین
🍇کردهاند پنهان خصال پاک آن نیکوسرشت
دوستان از ترس وخصمانت زجور وکیدوکین
🍇زهر نوشید ازخودی، باآن همه لطف وکرم
آه از آن نامرد مردم! ناسپاسان لعین
🍇چون ندارد قبرپاکش گنبد وصحن وسرا
گنبدش هفت آسمان وصحن او خلدبرین
🍇«لن تنال الشافعینامستخفاً بالصلاة»(۱)
در دم آخر حدیثی طرفه گفته اینچنین
🍇پس شفاعت کن قصور وکاهلیهای مرا
ای شفیع عاشقانت روز سخت واپسین
🍇شیعه گرچه نیستم، اما تو خود دانی، بحق
دوستدار اهل بیتاست،این محبّ کمترین
🍇دست گیر این سائل درماندهٔ ابنسبیل
«انتم الاعلون وانّی کنت أدنیالمذنبین»
🍇راه تاریکست وباریکست ومقصد ناپدید
وحشت از هرسو ورهزن پیش وپس اندر کمین
🍇دست من خالی وانبانم تهی از توشه زاد
بیبضاعتتر ز من کسنیست بین سالکین
🍇«ارذلالعمرم»رسیدو«واشتعلرأسم»دمید
رحم کن مولا! براین عبدذلیل مستکین
🍇سیّدومولا تویی ومن غلامی روسیاه
یا اَبا عَبداللهَ! ای مصداق خیرالمنزلین
🍇گرچه مدح مننباشد قدر آن عالیجناب
از ملائک آیدم هردَم هزاران آفرین
🍇مدح خودگوید هرآنکس مادح خورشید شد
پس ببخشا ژاژخواهی مرا ای نازنین
🍇«رشتهٔتسبیح اگربگسست معذورم بدار»(۲)
شیخنا ای مظهرومصداق خیرالغافرین
🍇خود تو دانی جز مودّت نیست این هذیان عشق
درنگنجد در بحور شعر، بحرالعارفین
🍇صله شعرم تو دادی کیمیای عشق را
چون نباشد در دو عالم کیمیایی به ازاین
🍇«قدر زر زرگرشناسد قدرگوهر گوهری»
خر چه داند قیمت نقل ونبات عنبرین!
🍇شبنم عشق تو برخاک من افتاد از ازل
تا ابد هم عشق تو با جان من باشد عجین
🍇زین سبب از شادی روحشما شادان شویم
با غم واندوهتان گردیم ما اندوهگین
🍇آتش دوزخ ندارد تاب سوز نارعشق
گر به دوزخ اوفتم باسوز عشق عاشقین
🍇آتش عشق تو کرده اندرونم شعلهور
آتش بیرون ندارد هیچ تأثیری چنین
🍇یارب!این شیدای مفلس را پریشانتر مکن
گرنباشد درخور عشق شما این کمترین
🍇درج قلبم را بهمسک مُهر مِهرت ختم کن
حق مِهر مادرش،آن دخت ختمالمرسلین
🍇حق«اُمُّ الفَروه»آن بانوی بافضل وکمال
زوجهٔ آن باقرالعلم تمام اعلمین
🍇حق اجداد وهمه اولاد پاکش تا به حشر
بالاخص سِرّ خدا، کنزخفی، دُرّ ثمین
🍇نزهة الارواح آن چشم وچراغ اولیاء
نضرة الایّام آن رَوح و رحیق مؤمنین
🍇حاضرغایب،همان مهدی موعود امم
قائم آل محمّد،آن امام آخرین
🍇یعنی آنکه خواهدآمد تا برافروزد عَلَم
برفراز گنبد گیتی در آن فتح المبین
🍇آنکه جانها شد نثار خاک پاک مقدمش
آنکه بردارد ز دنیا راه و رسم ظالمین
🍇قرنها درانتظارش سوخت جان شیعیان
دیدهامان شد سپید ودرنیامد مهردین
🍇کی شود از مغرب جانها دمدآن مهربان
روشن از مهرش بگردد چشم رب العالمین
♥️#ابوالفضلفیروزی(#نینوا)
🔻تذکر؛
۱-با اندکی تحریف مقتضی رعایت وزن شعر،اشارهاست به حدیثحضرتش که گاهشهادت فرمود
لن تنال شفاعتنامستخفّاً بِالصَّلاة
۲-این مصرع وامیست از حافظ
🗓۱۳۹۸ /۴/۸
🆔@banavayeneynava
🦋🍁🍇
🦋💐
💐
🍃🏵«هو الصادق »🏵🍃
🦋 فینعت سیّدنا و مولانا اباعبداللّه
🏵 جعفر ابن محمّد الصادق البارّالامین
🍃 علیهم افضل الصلوات المصلیٌن
🔻#قصیدهٔ «#صادقیّه»
🦋دوش بگشودند یکدم درب فردوس برین
پر شد از عطر محمّد آسمانها و زمین
🌼پرتویی تابید از آن معدن نور و بها
آسمان شد نور باران، مشتعل شد این زمین
🦋چون نقاب افتاد از باغ گل رخسار دوست
شعلهور شد مهر از شرم گل آن مه جبین
🌼غلغله افتاد در عالم، به رقص آمد ملک
گشت پر گوش فلک از ذکر رب العالمین
🦋هرچه بت شد سرنگون وهرچه ریمن درفرار
چون بتابید آن فروغ فرّه مهر آفرین
🌼کیست اینکز طلعتش گردیده روشن آسمان
کیست این کز مقدمش شد نور باران این زمین؟
🦋خون گُل را در رگ و عطر علی دارد بهجان
داغ آن صدیقه دارد، مهر احمد در جبین!؟
🌼اوست جعفر! ابن وخلف باقر علم نبی!
اوست صادق، ماحی کذب و مُحیّ علم دین
🦋السَّلامُ ای صادق حق! فرّه ایزد نشان
ای رئیس ملت اسلام ناب و راستین
🌼السَّلام ای حافظ اسرار گنج سرمدی
ای کلید مخزن علم امام العارفین
🦋السَّلام ای باغبان گلشن راز خدا
ای که پرکرده حدیثت مشرق ومغرب زمین
🌼السَّلام ای بانی فقه ثمین«جعفری»
تالی وحی نبیّ و شارع «شرع مبین»
🦋حافظ سرِّ نبیّ و حامل علم علی
مظهر قرآن ناطق ، جلوه «روح الامین»
🌼مخزن علمالهی ، ناشر علم نبیّ
چشمهسار حکمت وسرچشمهٔ عینالیقین
🦋کاشف اسرار خلقت، راسخ آیات حق
ترجمان وحی «احمد» حافظ اسرار دین
🌼در جدل احسن تر ازو نیست در اهل جدال
کس ندارد همچو او اینگونه برهانی متین
🦋آنچنان در بحث واستدلال دارد سلطنت
که هماوردش به هر میدان شدی خاک زمین
🌼جمله استادان، تلامیذند اندر مکتبش
عالمان بر آستانش جمله سایندی جبین
🦋در بیان حق نعتش هرچه شاعر بیشعور
الکن از شرح کمالاتش زبان مادحین
🌼روی زیبا را چه حاجت از بیان ونعت ومدح!؟
حور عریانتر بود به!؟ یا به رخت و پوستین!؟
🦋ای نوای بینوایان! در شب دلواپسی
یوسفان چاه را مصداق آن«حبلالمتین»
🌼ای غیاث المستغیثین! در هجوم بیکسی
بیپناهان را پناهی! همچنان«کهف الحصین»
🦋آفتاب ملک ایمان، صادق صبح ولا
از فروغ تو مُنوّر آسمانهای برین
🌼شیعه شد مشهور، بعد از نهضت آن ممتحن
شد چنین احیا ز تو، این مذهب و دین مبین
🦋گر نبودی، نی فقط حرفی نبود از شیعیان
بلکه از اسلام هم ، نامی نبودی در زمین
🌼کوثر علم تو جاری، هرکجا و هر زمان
تا شود سیراب هر لب تشنه زآن «ماءِ معین»
🦋بانیان چهار مذهب، خوشه چین علم وی
فقه از او گشت جاری در رگ«شرع مبین»
🌼«حنفیّ» و«حنبلیّ» و«مالکیّ» و«شافعی»؛
آنچه حق است از تو دارد ، ای امام راستین
🦋از تلاش وسعی تو اسلام عالمگیر شد
در حجاز و هند و ایران و عراق و مرز چین
🌼صیت آوازش به اَفواه عوام افتاده است
زیر هر هفت آسمان افکنده نام او طنین
🦋در عبادت بیبدیل ودر سخاوت چون خلیل
در مقام زهد گویی زاهدی خلوت نشین
🌼در مروّت لافَتیٰ و در سماحت بینظیر
صادق الوعداست در قول و به طاعت قانتین
🦋هرچه تاریکی زدود وهرچه ظلمت کشفکرد
از فروغ فَرهیّیِ ، آن امام مه جبین
🌼درشگفتم زین همه فضلیکهدارد آنفضول
باز هم مظلوم ومهجور اوفتاده اینچنین!
🦋زهر نوشید از خودی، باآن همه فضل وکرم
آه! از آن نامرد مردم! ناسپاسان لعین
🌼چون ندارد قبر پاکش گنبد وصحن وسرا
گنبدش هفت آسمان وصحن او کلّ زمین
🦋«لنتَنالالشافعینا مُستخفاً بالصلاة»(۱)
در دم آخر حدیثی طرفه گفتی اینچنین
🌼پس شفاعتکن قصور وکاهلیهای مرا
ای شفیع عاشقانت، روز سخت واپسین!
🦋شیعه گرچه نیستیم ما در عمل، امّا بحق
دوستدار اهلبیت است،این مُحبِّکمترین
🌼سیّد ومولا تویی وبنده هستم روسیاه
یااَبا عَبداللهَ! ای مصداق «ربّ العالمین»
🦋گرچه برطبع روانم آفرینی، کس نگفت؛
از ملائک میرسد بر من هزاران آفرین
🌼صله شعر من این بس، کز محبّان توام
این حسودان میندانند، کیمیایی اینچنین!
🦋«قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری»
خر چه داند قیمت نقل ونبات عنبرین
🌼شبنم عشق تو برخاک من افتاد از ازل
تا ابد هم عشق تو با جان من باشد عجین
🦋آتش دوزخ ندارد تاب سوز نارعشق
گر به دوزخ اوفتم با نار عشقت نازنین
🌼آتش عشقت نموده اندرونم شعلهور
آتش بیرون ندارد، هیچ تاثیری چنین
🦋حُقّهٔ قلبم بهمسک مُهر مِهرت ختم کن
حق مِهرمادرت، آن دخت«ختم المرسلین!»
🍃صلوات!
🦋 ملتمس دعا
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
📌 تذکر؛
۱- بهاقتضای رعایت وزن بحرعروضی
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
(رمل مثمن محذوف) دراین شعر با اندکی تحریف لفظی در حدیث، اشاره دارد به حدیث شریفی که آن امام همام درهنگام شهادت همهٔ خویشان خودرا جمع کرد و درآخرین لحظات عمر شریفشان خطاب به آنان وهمهٔ محبّان و شیعیان فرمودند؛
«لَنْ تَنالَ شَفاعَتُنا مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ -
شفاعت ما شاملکسیکه نماز را سبک بشمارد، نمیشود»
#جعفرصادق #شیعه #علم #دین
🗓۱۳۹۸ /۴ / ۸
🆔 @banavayeneynava
🦋