eitaa logo
«با نوای نی نوا» گزیدهٔ آثار قلمی، بیانی وهنری ابوالفضل فیروزی(نی نوا)دکترای عرفان وتصوف است. ‌
528 دنبال‌کننده
935 عکس
1هزار ویدیو
247 فایل
این کانال حاوی منتخبی ازآثار قلمی، هنری و بیانی ونیز برخی از خاطرات و عکسهای یادگاری دکتر ابوالفضل فیروزی(نی نوا)است. ودر۱۷ ربیع الاول۱۴۴۳ه.ق =۱۴۰۰ه.ش، مصادف باطلوع سبز محمّد(صلی الله علیه‌وآله) ومیلاد خجسته امام صادق(علیه السلام)افتتاح گردید. @A_Firoozi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏵🦋 🦋 🔻 «» 🦋باز دیشب پر زدم بی بال و پر در هوای دوست تا وقت سحر 🌻درخیال خویش هنگام سجود سِیْرکردم باز در جام وجود 🦋بر براق عقل و بر بال خیال رفتم از ناسوت تا مرز مثال  🌻در مسیر نفخهٔ نفحات دوست رفتم آنجایی ‌که خاطرخواه اوست 🦋«مثل پَرّ کاهی اندر تند باد خود ندانستم کجا خواهم فتاد»(۱) 🌻اوفتادم برسر کوهی بلند بازشد در منظرم دشتی خجند 🦋حق تجلّی کرد ودیدم یک نظر آنچنانکه«ماطغی زاغ‌البصر»(۲) 🌻پرده‌ای دیدم پراز نقش ونگار عقل شد مبهوت واز دل شد ‌قرار 🦋پرده‌ای دیدم ز آیات جلال  حالتی رفتم برون از قیل وقال 🌻موسی جانم به‌رقص آمد چو طور چون تجلیّ کرد آن مستور حور 🦋برکه‌ای دیدم زلال اشک ماه مملو از نیلوفر و ماهی و آه 🌻برکه‌ای دیدم پراز ماهی و نور بر لبش داوود می‌خواندی زبور 🦋برکه‌ای لبریز از ماهی وآب من لبالب گشتم از اشعار ناب 🌻برکه پر ماهی و من لبریز ماه شب پر از ماه و دلم لبریز آه 🦋ماهیان غرق سماع وتاب وآب بود هر نیلوفری در رقص وتاب 🌻شب منوّر از جمال ماهتاب من شدم روشن ز مهر آن جناب 🦋برکه با نیلوفران در آب وتاب  من ز شوق وشور او مست وخراب 🌻من خموش وبرکه پر غوغای غوک ساز من ناساز و ساز دوست کوک 🦋سوختم در شعله آواز او سِیْرکردم در جهان راز او 🌻خویش را با نفس دیدم در نزاع مثل شمعی با نسیمی در سماع 🦋تا رسیدم مرز سِدرالمنتهیٰ وارهیدم از قیود ماسوا 🌻«از تبتل تا مقامات فنا پله پله تا ملاقات خدا»(۳) 🦋تاختم تا قاف «اَوْ اَدنیٰ» به پیش باختم خود در قمار یار خویش 🌻سیر کردم در مکان ولامکان فارغ از قید تن و بند زمان 🦋تارسیدم بر در دارالسّلام بارگاه آنکه شاهانش غلام 🌻کوبه‌ یاقوت آن درب ثمین «یاعلی! و یاعلی!» بودش طنین 🦋یاعلی گفتیم و آن در بازشد با طنینش سازم هم آواز شد 🌻درمیان کاخ آن باغ بلور سفره‌ای دیدم پر از «اللهُ نور» 🦋بود غلمانی چو دُرّ آبدار هریکی بر گرد او پروانه‌وار 🌻حوریان مستانه با غنج و دلال مات ومبهوت جمال ذوالجلال 🦋بود بر لبهایشان ذکر کریم مهر«بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» 🌻مشک‌تر می‌ریخت از گیسویشان می‌چکیدی عطر گل از بویشان 🦋رایحهٔ تسنیم و عطر سلسبیل داشت طعمی سرد وگرم و بی‌بدیل 🌻نهرها جاری ز شیر و انگبین ماء مسکوب وگهی ماءِ مَعین 🦋میزبانش بود الله کریم ایمنی بخشم ز شیطان رجیم 🌻بود آنجا حلقه پیغمبران خاتم آنها نشسته در میان 🦋اوصیای او‌ به دورش حلقه‌وار مبتهج بودند از دیدار یار 🌻آن نگار امّی عالی تبار مخزن علم و امین کردگار 🦋سید ومولا وجان جان ما شمع جمع انبیا واولیا  🌻احمد محمود، نور نورها شاهد ومشهود، آن«شمس الضحیٰ» 🦋حامدش مأجور «فی یوم الحساب» شاهدش«مَن ذالَّذی عندالکتاب»(۴) 🌻ساقی حوضش شهنشاه جهان قبلهٔ عالم، امیرالمؤمنان 🦋همسر وهمتای زهرای بتول نامه اعمال، با مهرش قبول 🌻آفتاب عشق، لیلای وجود مادر مهتاب، دریای شهود 🦋در دلم افتاد شور و ولوله چون شدم یاد علی وفاطمه 🌻با دم مولا دمد نفخات صور از گل زهرا دمد «آیات نور» 🦋«لیلة القدر»خدای بی‌مثال مهر وقهرش، مهر وقهر ذوالجلال 🌻هفت دوزخ یک شرار آه اوست روشنای هشت جنّت ماه اوست 🦋قرّة العین رسول سرمدی فرّه بشکوه ذات ایزدی 🌻وارث ملک تمام ماسوا کز فدک محروم کردندش عدا 🦋دختر خیرالوریٰ «شمس‌الضّحیٰ» کاشف ظلمات ما، «بدر‌الدّجی» 🌻یعنی آن مولاتنا، خیرالنسا مظهر جاه وجلال کبریا 🦋فاطر ارض وسماوات العلیٰ نازل اندر شأن جودش«هل اتیٰ» 🌻فاطرجان وجهانها فاطمه نام نامیش مجلّای همه 🦋فاطمه! آن شافع روز جزا سرّالأسرار خدا «کنز خفیٰ» 🌻ای جمالت! طلعتُ‌الله حمید ای که نامت! قفل هردر را کلید 🦋ای دلیل ما دراین دارالغرور ای«صراط الله»را رمز عبور  🌻دختر خورشید ملک ماسوا همسر ماه علی مرتضیٰ 🦋جفت وجان حضرت شیرخدا مادر شاه شهیدکربلا 🌻من چه گویم زان نشان بی‌نشان «کنز مخفی»را که جوید در عیان؟ 🦋با زبان الکن وعقل سفیه عذر تقصیرم پذیرا! ای فقیه! 🌻در فنون شعر گرچه فائقم مدحت خورشید را نالایقم 🦋«مادح خورشید مداح خوداست که دو چشمم سالم و نامردودست»(۵) 🌻پس ببخشا مادحت را روز حشر مرحمت فرما بر این درویش دهر 🦋در به روی سائل مسکین مبند رو مگردان! از چنین زار نژند 🌻کو به عشقت آمده این راه را دست گیر این«نی نوای» بینوا 🦋خامُشیم ودر دلم غوغای توست مهر بر لب، سینه‌‌ام سینای توست 🌻«خامشیم و نعرهٔ تکرارمان  میرود تا پایتخت یارمان»(۶) 🦋خاک ما با شبنم عشقت عجین گشته از صبح ازل تا یوم دین 🌻گر خرابم، گنج مهرت در دلم مشتعل از عشق تو آب و گِلم 🦋جز فراقت «حاکم یوم الحساب!» هرچه خواهی کن! که اعلم بالصواب! 🍀صلوات! ❤️ 🔻تذکرات؛ ۱-با اندکی تغییر وامیست از مولوی بلخی ۲-تحریفی از آیه۱۷ نجم«مازاغ‌البصر وماطغى‌» ۳-وامیست از مولوی ۴-اشاره به آیه مبارکه ۴۳ رعد ۶و۵ وامیست از مولوی 🗓۱۴۰۲/۱/۱۲ 🆔 @banavayeneynava 🦋🏵🍃
🏵🦋 🦋 🔻«» 🦋باز دیشب پر زدم بی بال وپر در هوای دوست تا وقت سحر 🌻درخیال خویش هنگام سجود سِیْرکردم باز در جام وجود 🦋بر براق عقل و بر بال خیال رفتم از ناسوت تا مرز مثال  🌻در مسیر نفخهٔ نفحات دوست رفتم آنجایی ‌که خاطرخواه اوست 🦋«مثل پَرّ کاهی اندر تند باد خود ندانستم کجا خواهم فتاد»(۱) 🌻اوفتادم برسر کوهی بلند بازشد در منظرم دشتی خجند 🦋حق تجلّی کرد ودیدم یک نظر آنچنانکه«ماطغی زاغ‌البصر»(۲) 🌻پرده‌ای دیدم پراز نقش ونگار عقل شد مبهوت واز دل شد ‌قرار 🦋پرده‌ای دیدم ز آیات جلال  حالتی رفتم برون از قیل وقال 🌻موسی جانم به‌رقص آمد چو طور چون تجلیّ کرد آن مستور حور 🦋برکه‌ای دیدم زلال اشک ماه مملو از نیلوفر ونوری سیاه 🌻برکه‌ای دیدم پراز ماهی ونور بر لبش داوود میخواندی زبور 🦋برکه‌ای لبریز از ماهی وآب من لبالب گشتم از اشعارناب 🌻برکه پر ماهی و من لبریز ماه شب پر از ماه و دلم لبریز آه 🦋ماهیان غرق سماع وتاب وآب بود هر نیلوفری در رقص وتاب 🌻شب منوّر از جمال ماهتاب من شدم روشن ز مهر آن جناب 🦋برکه با نیلوفران در آب وتاب  من ز شوق وشور او مست وخراب 🌻من خموش وبرکه پر غوغای غوک ساز من ناساز وساز دوست کوک 🦋سوختم در شعله آواز او سِیْرکردم در جهان راز او 🌻خویش را با نفس دیدم در نزاع مثل شمعی با نسیمی در سماع 🦋تا رسیدم مرز سِدرالمنتهیٰ وارهیدم از قیود ماسوا 🌻«از تبتل تا مقامات فنا پله پله تا ملاقات خدا»(۳) 🦋تاختم تا قاف «اَوْ اَدنیٰ»به پیش باختم خود، در قمار یارخویش 🌻سیر کردم در مکان ولامکان فارغ از قید تن وبند زمان 🦋تارسیدم بر در دارالسّلام بارگاه آنکه شاهانش غلام 🌻کوبه‌ یاقوت آن درب ثمین «یاعلی ویاعلی!»بودش طنین 🦋یاعلی گفتیم وآن در بازشد با طنینش سازم هم آواز شد 🌻درمیان کاخ آن باغ بلور سفره‌ای دیدم پر از«اللهُ نور» 🦋بود غلمانی چو دُرّ آبدار هریکی بر گرد او پروانه‌وار 🌻حوریان مستانه با غنج ودلال مات ومبهوت جمال ذوالجلال 🦋بود بر لبهایشان ذکر کریم مهر«بسم‌الله الرّحمن الرّحیم» 🌻مشک‌تر می‌ریخت از گیسویشان میچکیدی عطر گل از بویشان 🦋رایحهٔ تسنیم وعطرسلسبیل داشت طعمی سرد وگرم وبی‌بدیل 🌻نهرها جاری ز شیر وانگبین ماءمسکوب و گهی ماءِ مَعین 🦋میزبانش بود مولای کریم آن بدیع‌اللطف احسان‌القدیم 🌻بود آنجا حلقه پیغمبران خاتم آنها نشسته در میان 🦋اوصیای او‌ بدورش حلقه‌وار مبتهج بودند از دیدار یار 🌻آن نگار امّی عالی تبار مخزن علم وامین کردگار 🦋سید ومولا وجان جان ما شمع جمع انبیا واولیا  🌻احمدمحمود، نور نورها شاهد ومشهود، آن«شمس‌الضحیٰ» 🦋حامدش مأجور«فی یوم‌الحساب» شاهدش«مَن ذالَّذی عندالکتاب»(۴) 🌻ساقی حوضش شهنشاه جهان قبلهٔ عالم، امیرالمؤمنان 🦋همسر وهمتای زهرای بتول نامه اعمال، با مهرش قبول 🌻آفتاب عشق، لیلای وجود مادر مهتاب، دریای شهود 🦋در دلم افتاد شور و ولوله باز با یاد علی وفاطمه 🌻از دم مولا دمد نفخات صور با علی برخیزم از اعماق گور 🦋از گل زهرا دمد آیات نور پرتو رویش بود حور وقصور 🌻لیلة‌القدر خدای بی‌مثال مهر وقهرش، مهر وقهر ذوالجلال 🦋هفت دوزخ یک شرار آه اوست روشنای هشت جنّت ماه اوست 🌻قرّة العین رسول سرمدی فرّه بشکوه ذات ایزدی 🦋وارث ملک تمام ماسوا کز فدک محروم کردندش عدا 🌻دختر خیرالوریٰ «شمس‌الضّحیٰ» کاشف ظلمات ما «بدر‌الدّجی» 🦋یعنی آن مولاتنا، خیرالنسا مظهر جاه وجلال کبریا 🌻فاطرالارض وسماوات العلیٰ نازل اندر شأن جودش«هل اتیٰ» 🦋فاطرجان و جهانها فاطمه نام نامیش معلّای همه 🌻فاطمه! آن شافع روزجزا سرّالاسرار خدا«کنز خفیٰ» 🦋فاطمه! ای طلعت‌الله‌الرشید ای که نامت! قفل هردر را کلید 🌻ای دلیل ما دراین دارالغرور ای«صراط الله»را رمز عبور  🦋دختر خورشید ملک ماسوا همسر ماه علی مرتضیٰ 🌻جفت وجان حضرت شیرخدا مادر شاه شهیدکربلا 🦋من چه گویم زان نشان بی‌نشان «کنز مخفی»را کجا جویم عیان؟ 🌻با زبان الکن وعقل سفیه عذر تقصیرم پذیرا ای فقیه 🦋در فنون شعر گرچه فائقم مدحت خورشید را نالایقم 🌻«مادح خورشید مداح خوداست که دو چشمم سالم ونامردودست»(۵) 🦋پس ببخشا مادحت را روز حشر مرحمت فرما براین درویش دهر 🌻در به روی سائل مسکین مبند رو مگردان! از چنین زار نژند 🦋کو به عشقت آمده این راه را دستگیر! این«نی‌نوای»بینوا 🌻خامُشیم ودر دلم غوغای توست مهر بر لب، سینه‌‌ام سینای توست 🦋«خامشیم ونعرهٔ تکرارمان  میرود تا پایتخت یارمان»(۶) 🌻خاک ما با شبنم عشقت عجین گشته از صبح ازل تا یوم دین 🦋گر خرابم، گنج مهرت در دلم مشتعل از عشق تو آب و گِلم 🌻جز فراقت«حاکم یوم‌الحساب!» هرچه خواهی کن! که اعلم بالصواب! 🍀صلوات ❤️ 🔻تذکرات؛ ۱-با اندکی تغییر وامیست از مولوی بلخی ۲-تحریفی ازآیه۱۷ نجم«مازاغ‌البصر وماطغى‌» ۳-وامیست از مولوی ۴-اشاره به‌آیه مبارکه۴۳رعد ۶و۵ وامیست از مولوی 🗓۱۴۰۲/۱/۱۲ 🆔 @banavayeneynava