4_6042033354902078552.apk
4.94M
📗نرم افزار قلم هوشمند قرآن کریم
🍀(با صوت ۶تن از قاریان برجسته)
💕👈آنلاین
🎁 هدیه ویژه ماه مبارک رمضان
☘(کاملاً رایگان)
💐@banavayeneynava
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🌞گزیدهٔ #قصیدهٔ «#ماه مهر» 🌙🌞
🌸 رمضان ، نو بهار قرآن است
🍃 رمز آن، رشد و رویشجان است
🏵 موسم جوشش و شکفتن دل؛
🍃 در مصاف نسیم رحماناست
🌞گر بخوانی دعای هر روزش؛
💚 روزیت بزم لطف و احسان است
🔥«جوشنش» دِرع اهل محرابست
❤️🔥 سپر از شعلههای نیران است
🌹ذکر و فکرش مفاتح الغیب است
💛 «اِفتتاحش» کلید رضوان است
⛈ در «ابوحمزهٔ ثمالی» او؛
💙 آبشاری ز عرش رحمان است
🍀 آن که خالی نمود سفرهٔ دل؛
💛 بر سر خوان دوست مهمان است
💐 چشم پوشی اگر کنی ز حرام؛
💝 قرةالعیْنْت حور و غلمان است
🌴 با دعای سحر مرا حالیست؛
💓که ورای بیان و تبیان است
🌻به!به! ازعطر شام و افطارش؛
💜 که به از بوی روح و ریحان است
💧 نمنم اشک نیمههای شبش؛
🧡 برکویر دلم ، چو باران است
🍂 درسحرگه نسیم استغفار؛
🤍 موجب ریزش گناهان است
🌼 شب قدرش اگر بداری قدر؛
🦋 قدرش از «اَلْفْ شَهر» رجحان است
🌙 رمضان عید عاشقان خداست
👿 لیک ماه عزای شیطان است
🥀 مکتب درس سرخ عاشوراست
📗 فصل سبز کتاب ایمان است
🌓 ماه شبهای روشن از احیا
🌜ماه رجعت به اصل انسان است
🌟روزهایش پر از گُل مهر است
💫 هر شب او ستاره باران است
💚 ماه روشنتر از هزاران مهر
🌛ماه مهر است و ماه ماهان است...
🍀 صلوات!
🦋 التماس دعا
❤️#ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۳۶۷
🆔@banavayeneynava
🦋🌼🍃
🥀بمناسبت سالروز ارتحال حضرت خدیجه کبری(س)
🍃#قصیدهٔ«#کبرویّه»
🌷السَّلام ای خدیجهٔ کبری
🦋بهترین زوجهٔ رسول خدا
🌷السَّلام علیک مولاتی!
🦋اولین مؤمن، پس از مولا
🌷کیست جز تو ز جمله زنها
🦋همسر عشق ومادر طوبیٰ؟
🌷کیست جز تو انیس پیغمبر
🦋در دل شب ستارهٔ شعرا؟
🌷اوّلی در جمال وجود ودهش
🦋آخری در کمال و حجب وحیا
🌷کردهای جان ومال خود ایثار
🦋تا کنی دین مصطفیٰ احیا
🌷قبل اسلام و بعثت و قرآن
🦋بودهای اهل جود ولطف وسخا
🌷معنی اسم نازنینت هست
🦋ابر رحمت، سحاب باران زا
🌷از تو آید شمیم سیب بهشت
🦋از تو جوشیده کوثر زهرا
🌷مادر هفت وچهار خورشیدی
🦋ای مه مهر آسمان پیما
🌷دامن پاک دخت تو پرورد
🦋آن گل سرخ سیّد الشّهدا
🌷آنکه افراخت رایت توحید
🦋بر ستیغ بلند «اَوْ اَدْنی»
🌷آنکه تا روز حشر،گریه کند؛
🦋در عزایش تمام ارض و سما
🌷مادر آب و مهر و مهتابی
🦋یعنی آن دخت سیّد بطحیٰ
🌷آنکه بوده است مادر پدرش
🦋آنکه عالم به او شده برپا
🌷یعنی اُم الائمه، زوج علی
🦋سرور بانوان هردو سرا
🌷حوریانی که دُرّ مکنونند
🦋ذرّهای از غبار آن حورا
🌷یعنی آن فاطمه فروغ بهشت
🦋شافع روز محشر کبریٰ
🌷گر نبودی، نبود هم کفوی
🦋چو تو شایستهٔ رسول خدا(ص)
🌷صلوات وسلام و روح خدا
🦋بر تو هردم ز جنت المأوا
🌷تا دمد مهر در بهار و خزان
🦋بر تو ونسل تو سلام وسنا
🌷بر جمال جمیل زوجهٔ عشق
🦋حضرت حق خدیجهٔ کبری
🌷نظری کن که سخت محتاجیم
🦋روز محشر شفیع اهل ولا
🌷تویی آن آیهٔ غنی وحمید
🦋«ایّها النّاس انتم الفقرا»
🌷«نی نوا» را به لطف خود بنواز
🦋گر نوایش تو را نبوده سزا
❤️#ابوالفضل فیروزی (نی نوا)
🗓۱۳۹۸/۲/۲۶
🆔@banavayeneynava
4_5764980433569711175.pdf
101.3K
👆به مناسبت گرامیداشت؛
«روز #جمهوری اسلامی» ایران عزیز
🍀#شعر منثور(نثر ادبی)
🌷این #انقلاب اسلامی
واین نظام مقدّس جمهوری اسلامی را
آسان به کف نیآوردهایم!
و آسانش از کف نخواهیم داد!»
❤️#ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۳۹۷/۱۱/۱۷
🆔 @banavayeneynava
9.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃گزیدهٔ#غزل، مثنوی«ضیافت نور»
باز دیشب پر زدم بی بال وپر
درهوای دوست تا وقت سحر
در خیال خویش هنگام سجود
سیرکردم باز در جام وجود
بر براق عقل وبر بال خیال
رفتم از ناسوت تا مرز مثال
در مسیر نفخهٔ نفحات دوست
رفتم آنجایی که خاطرخواه اوست
اوفتادم بر سر کویی بلند
بازشد در منظرم دشتی خجند
حق تجلّی کرد و دیدم یک نظر
آنچنانکه «ما طَغی زاغ البَصر»(۱)
پردهای دیدم پر از نقش ونگار
عقل شد مبهوت واز دل شد قرار
پردهای دیدم ز آیات جلال
حالتی رفتم برون از قیل وقال
موسی جانم به رقص آمد چو طور
چون تجلیّ کرد آن مستور حور
برکهای دیدم زلال اشک ماه
مملو از نیلوفر و ماهی و آه
برکهای دیدم پر از ماهی ونور
هرطرف داوود میخواندی زبور
برکهای لبریز از ماهی وآب
من لبالب گشتم از اشعار ناب
برکه پر ماهی ومن لبریز ماه
شب پر از ماه ودلم لبریز آه
ماهیان غرق سماع وتاب وآب
بود هر نیلوفری در رقص وتاب
شب منوّر از جمال ماهتاب
من شدم روشن ز مهر آن جناب
برکه با نیلوفران در آب و تاب
من ز شوق وشور او در پیچ وتاب
من خموش وبرکه پر غوغای غوک
ساز من ناساز وساز دوست کوک
چون خریدم ناز، هر نازی که کرد
خوب رقصدیم به هر سازی که زد
خویش را با نفس دیدم در نزاع
مثل شمعی با نسیمی در سماع
تارسیدم من به سدرالمنتهیٰ
وارهیدم از قیود ماسوا
«از تبتل تا مقامات فنا
پله پله تا ملاقات خدا»(۲)
تاختم تا قاف«او ادنیٰ»به پیش
باختم خود به حد قدر خویش
سیرکردم در مکان ولامکان
فارغ از قید تن وبند زمان ...
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🔻تذکر؛
۱-تحریفی است از آیه ۱۷نجم
۲-این بیت وامیست از مولوی
🗓۱۴۰۲/۱/۱۲
🆔@banavayeneynava
🏵🦋
🦋
🍃#غزل،مثنوی«#ضیافت نور»
🦋باز دیشب پر زدم بی بال و پر
درهوای دوست تا وقت سحر
🦋درخیال خویش هنگام سجود
سیرکردم باز در جام وجود
🦋بر براق عقل وبر بال خیال
رفتم از ناسوت تا مرز مثال
🦋در مسیر نفخهٔ نفحات دوست
رفتم آنجایی که خاطرخواه اوست
🦋«پَرّ کاهو در مسیر تند باد
خود ندانستم کجا خواهم فتاد»(۲)
🦋اوفتادم برسر کویی بلند
بازشد در منظرم دشتی خجند
🦋حق تجلّی کرد ودیدم یک نظر
آنچنانکه«ماطغی زاغ البصر»(۲)
🦋پردهای دیدم پراز نقش ونگار
عقل شد مبهوت واز دل شد قرار
🦋پردهای دیدم ز آیات جلال
حالتی رفتم برون از قیل وقال
🦋موسی جانم به رقص آمد چو طور
چون تجلیّ کرد آن مستور حور
🦋برکهای دیدم زلال اشک ماه
مملو از نیلوفر وماهی وآه
🦋برکهای دیدم پراز ماهی ونور
هرطرف داوود میخواندی زبور
🦋برکهای لبریز از ماهی وآب
من لبالب گشتم از اشعارناب
🦋برکه پر ماهی ومن لبریزماه
شب پراز ماه ودلم لبریز آه
🦋ماهیان غرق سماع وتاب وآب
بود هر نیلوفری در رقص وتاب
🦋شب منوّر از جمال ماهتاب
من شدم روشن زمهر آن جناب
🦋برکه با نیلوفران در آب وتاب
من ز شوق وشور او در پیچ وتاب
🦋من خموش وبرکه پر غوغای غوک
ساز من ناساز وساز دوست کوک
🦋چون خریدم ناز،هر نازی که کرد
خوب رقصدیم به هر سازی که زد
🦋خویش را با نفس دیدم در نزاع
مثل شمعی با نسیمی در سماع
🦋تارسیدم من به سِدرالمنتهیٰ
وارهیدم از قیود ماسوا
🦋«از تبتل تا مقامات فنا
پله پله تا ملاقات خدا»(۳)
🦋تاختم تا قاف «او ادنیٰ»به پیش
باختم خود به حد قدر خویش
🦋سیرکردم درمکان ولامکان
فارغ از قید تن و بند زمان
🦋تارسیدم بر در دارالسّلام
بارگاه آنکه شاهانش غلام
🦋کوبه یاقوت آن درب ثمین
«یاعلی ویاعلی»بودش طنین
🦋یاعلی گفتیم وآن دربازشد
با طنینش سازم هم آواز شد
🦋درمیان کاخ آن باغ بلور
سفرهای دیدم پر از«اللهُ نور»
🦋بود غلمانی چو دُرّ آبدار
هریکی بر گرد او پروانهوار
🦋حوریان مستانه با غنج ودلال
مات ومبهوت جمال ذوالجلال
🦋بود بر لبهایشان ذکرکریم
مهر«بسمالله الرّحمن الرّحیم»
🦋مشکتر میریخت از گیسویشان
میچکیدی عطر گل از بویشان
🦋رایحهٔ تسنیم وعطر سلسبیل
داشت طعمی سرد وگرم و بیبدیل
🦋نهرها جاری ز شیر وانگبین
ماء مسکوب وگهی ماء معین
🦋میزبانش بود رحمان رحیم
ایمنی بخش از شیاطین رجیم
🦋بود آنجا حلقه پیغمبران
خاتم آنها نشسته در میان
🦋اوصیای او به دورش حلقهوار
مبتهج بودند از دیدار یار
🦋آن نگار امّی عالی تبار
مخزن علم و امین کردگار
🦋سید ومولا وجان جان ما
شمع جمع انبیا واولیا
🦋احمد محمود، نور نورها
شاهد ومشهود، آن«شمس الضحیٰ»
🦋حامدش مأجور فی یوم الحساب
شاهدش«من ذالذی عندالکتاب»
🦋ساقی حوضش شهنشاه جهان
قبلهٔ عالم، امیرالمؤمنان
🦋همسر وهمتای زهرای بتول
نامه اعمال، با مهرش قبول
🦋آفتاب عشق، لیلای وجود
مادر مهتاب، دریای شهود
🦋در دلم افتاد شور و ولوله
چون شدم یاد علی و فاطمه
🦋با دم مولا دمد نفخات صور
از گل زهرا دمد «آیات نور»
🦋«لیلة القدر»خدای بی مثال
مهر وقهرش، مهر وقهر ذوالجلال
🦋هفت دوزخ یک شرار آه اوست
روشنای هشت جنّت ماه اوست
🦋قرّة العین رسول سرمدی
فرّه بشکوه ذات ایزدی
🦋وارث ملک تمام ماسوا
کز فدک محروم کردندش عدا
🦋دختر خیرالورا«شمس الضحیٰ»
کاشف ظلمات ما«بدر الدّجی»
🦋یعنی آن مولاتنا، خیرالنسا
مظهر جاه و جلال کبریا
🦋فاطر ارض وسماوات العلیٰ
نازل اندر شأن جودش«هل اتیٰ»
🦋فاطرجان و جهانها فاطمه
نام نامیش مجلّای همه
🦋فاطمه! ای شافع روز جزا
سرّالأسرار خدا، گنج خفا
🦋ای جمالت! طلعت الله حمید
ای که نامت! قفل هر در را کلید
🦋ای دلیل ما دراین دار غرور
ای«صراط الله»را رمز عبور
🦋دخترخورشید ملک ماسوا
همسر ماه علی مرتضیٰ
🦋جفت وجان حضرت شیرخدا
مادر شاه شهید کربلا
🦋من چه گویم زان نشان بینشان
«کنز مخفی»را که جوید در عیان؟
🦋با زبان الکن وعقل سفیه
عذر تقصیرم پذیرا! ای فقیه!
🦋در فنون شعر گرچه فائقم
مدحت خورشید را نالایقم
🦋«مادح خورشید مداح خوداست
که دو چشمم سالم و نامردودست»(۴)
🦋پس ببخشا مادحت را روز حشر
مرحمت فرما بر این درویش شهر
🦋 در به روی سائل مسکین مبند
رو مگردان! از چنین زار نژند
🦋کو به عشقت آمده این راه را
دست گیر این«نی نوای»بی نوا
🦋خامُشیم ودر دلم غوغای توست
مهر بر لب، سینهام سینای توست
🦋«خامشیم ونعرهٔ تکرارمان
میرود تا پایتخت یارمان»(۵)
🦋خاک ما با شبنم عشقت عجین
گشته از صبح ازل تا یوم دین
🦋گر خرابم، گنج مهرت در دلم
مشتعل از عشق تو آب وگِلم
🦋جز فراقت«حاکم یوم الحساب!»
هرچه خواهی کن! که اعلم بالصواب
🍀صلوات
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🔻تذکرات؛
۱-با اندکی تغییر وامیست از مولوی جلال الدین بلخی
۲-اشاره وتحریفی است از آیه ۱۷ نجم معراج نبوی(ص)
«مازاغ البصر وماطغى»
۳-وامیست از مولوی
۴و۵ -همان
🗓۱۴۰۲/۱/۱۲
🆔@banavayeneynava
🦋🏵🍃
🍇☘
☘
☘🍇#قصیدهٔ«حسنیه»🍇☘
🏵السَّلام ای باب ایمان، ای امام مجتبیٰ!
🍃ای شهید راه قرآن، کشتهٔ زهر جفا!
🏵السَّلام ای جان جانان، روح ختم المرسلین
🍃ای ولی اللّه اعظم! نورصلب انبیا!
🏵السَّلام ای ماه تابان، مهر رخشان خدا
🍃کوکب برج ولا، ای صاحب حُسن وبها!
🏵السّلام ای دومیّن مظلوم آل آفتاب
🍃ای که صبرت، کرده حیران حضرت ایوب را
🏵وارث آیینه و آب و گل و نور و نسیم
🍃ای مسیحایی دمت بر مردگان دل، شفا
🏵تالی قرآن احمد، ترجمان وحی او
🍃ثانی مهر امامت، آن وصیّ مرتضیٰ!
🏵دوّمین مظلوم عالم،کوه حلم و بحرعلم
🍃چشمه سار نور و کان حکمت و ابر سخا
🏵سبط پاک احمدی، نور جمال سرمدی
🍃شیر اژدر، ابن حیدر، شافع روز جزا
🏵غنچهٔ باغ محمّد، عطر پاک فاطمه
🍃میوهٔ جان علی- آن حیدرخیبر گشا-
🏵زادهٔ زهرای اطهر، قُرّة العَین بتول
🍃دوحهٔ طوبیٰ، عزیز فاطمه -خیر النسا-
🏵حجت الحق، ناصرالدین«سِرّ ربّ العالمین»
🍃نجم لائح، نور ساطع، آن جمال کبریا
🏵«عروة الوثقیٰ»ی یزدان، از زمین تا آسمان
🍃در بیابان ضلالت، همچو«مصباح الهدیٰ»
🏵کاظمُ الغَیظ و شَدیدُالصَّبر و اَوّاهٌ الْحَلیم
🍃خازن علم اله و حافظ سرّ خدا
🏵 گر تویی تنهاترین سردار در تاریخ، لیک
🍃سر فرو ناوردهای در عرصهٔ تنگ غزا
🏵آنکه با صلحش-اگر چه باب میل او نبود-
🍃نقش دشمن محو کردی، از چنین کرب و بلا!
🏵درعیار عاشقی ، کمتر نباشد ذرّهای
🍃صلح زهر آگین او ، با جنگ دشت کربلا
🏵صلح او خنثی نموده ، فتنههای نابغه
🍃صبر او رسوا نموده ، حیله آل دغا
🏵در ره إحیای دین وحفظ اسلام عزیز؛
🍃زخم خورده ازخودی و زهر خورده ز آشنا
🏵خم نیآوردی به ابرو، با تمام بیکسی
🍃گرچه نوشانید دشمن بر تو، آن جام بلا
🏵زد شرر بر آسمان ، آهی که برشد از دلت
🍃خون جگر گشتی ازآن دلهای چرکین وسیا
🏵ایستاده همچو کوهی استوار وسربلند
🍃بر بلندِ روزگاران، در مصاف بادها
🏵تا که تاریخ است، یادت سبز ماند بیگمان
🍃هرگز از ذهن جهان یادت نمیگردد جدا
🏵در مرام عشق وعاشق مهر وقهر وزهر وشهد
🍃جمله شیرین است، هرچه پیش آید با خدا
🏵گرچه بر تابوتت از کین، جسم پاکت دوختند
🍃تا مباد، آرام گیری، در جوار مصطفیٰ
🏵لیک اینک درجوار مصطفی ساکن شدی
🍃در بهشت برترین«فیٖ مَقعدِ صدقِ» صفا
🏵بر شباب اهل جنّت، کس ندارد سروری
🍃جز تو ای صدپاره جیگر! وان شهید سرجدا!
🏵گرچه بر قبرت نباشد گنبدی و بارگاه
🍃گنبد قبرتو باشد، گنبد سبز سما
🏵قُبّهٔ قبر تو باشد گنبد هفت آسمان
🍃نیست حاجت مرقدت را، گنبد زردطلا
🏵زیر هر گنبد نگنجد جسم متروح شهید
🍃بارگاه وگنبدت باشد سماوات عُلا
🏵بر مزارت گر نداری شمع و دهها چلچراغ
🍃مهر و مه شمع وهزاران کهکشان، مشکاتها
🏵گر نداری خادم و حاحب به ظاهر، در خفا؛
🍃پاسبانت جبرئیل وخادمانت اولیا
🏵گرنداری زائری، تا طوف آن مرقد کنند
🍃دائما در گردشند خیل مَلَک، صبح ومسا
🏵لعنت حق باد بر قومی که از روی عناد
🍃ظلم کردند برتو وآل وتبار مصطفیٰ
🏵ای کریم اهل بیت و قبلهٔ اهل کرم!
🍃سفرهٔ احسان توگسترده در ارض وسما
🏵ما همه پروردهٔ خوان کریم آن شهیم
🍃هست مهمان تو هر کس، هرزمان وهرکجا
🏵پس مران این بنده را از سفره احسان خود
🍃بنده مسکین ودر بند وغریب و بینوا
🏵سائلان را گرچه دشمن، رو نگرداند کریم
🍃ما که مادر زاد بودیم از محبّان شما
🏵گرچه کوته دستمان گردیده از دامانتان
🍃لنگ لنگان میکشم خود را به درگاه ولا
🏵فصل پیری آمد و بازم جوانی میکنیم
🍃دستگیر این جاهلان خسته را، دست خدا
🏵پیش از آنکه «لَیتنی کُنتُ تُرابا» سردهد
🍃یک نظرکن خاک ره را، ای نگاهت کیمیا
🏵خون چکد از چشم من، چون یادآن دلبر شود
🍃ناله بر خیزد ز دل، با هردم این«نی نوا»
🏵خون بگرید ابر ونالد سنگ و مُوید باد وآب
🍃گر بگویم شمهای، از شرح دلخون تو را
🏵 بیکسی تو همین بس، ای غریب در وطن!
🍃تشنه لب خوردی ز دست همسرت زهر جفا
🏵من چه گویم در رثای آن عزیز فاطمه
🍃وقتی از سوگش بسوزد، خامس آلعبا
🏵آنکه در صبرومصیبت گوی سبقت را ربود
🍃از جمیع انبیاء واز تمام اوصیا
🏵آنکه در سوگش از آن روزی که عالم شد پدید
🍃خون بگرید صبح وشب، چشم تمام ماسوا
🏵آنکه او را با لب تشنه کنار علقمه
🍃همچو کبشی سربریده زانیان اشقیا
🏵آری! از درد توگرید، نورعین اولیا
🍃یعنی آن شاه شهیدان، شهسوارکربلا
🏵 آسمان خون گرید، ودشت ودمن شد لالهگون
🍃زانهمه جور وجفاهایی که رفته بر شما
🏵وامصیبت! زان مصائب برعلی وفاطمه
🍃آه! ازآن نامردمیها، بر تبار مصطفیٰ
🏵در پناهم گیر ودر دِرع حصین آن حسن
🍃یا مجیرم! از هوا وجور وجهل وهر بلا
🏵الامان از فتنه آخرزمانم، الامان!
🍃ای حفیظ مومنان«فاللّه خیرٌحافظا»
🏵العجل!دریاب ما را با ظهورحُجَّتَت
🍃حق مولانا حسن، آقا امام مجتبی
💐 صلوات!
❤️ ابوالفضل فیروزی(نینوا)
🗓۲۹صفر۱۳۴۰ه.ش
🆔@banavayeneynava
☘🍇☘🍇☘🍇☘
🍀برای تنهاترین سردار حضرت ابا محمّد
امام حسن مجتبیٰ- علیه آلاف التحیة والثنا-
🍁#شعر #سپید «#تنهاترین سردار»
🔸 تنهاییت
را گریه می کنم
و کرامتت
را تنها
به سفره آب و نانت
نمیدانم
هرچند محبّانت
بیشتر
تنها تو را بدین کرامت می شناسند!
🔹کرامت سترگ تو
سفرهٔ دلت بود
که هرگز
بر کسی نگشودی!
🔸کرامت بزرگ تو
تحمل شکست ناپذیری بود
که صبر را طاقت
وحلم را تحمل آن نبود
🔹«یاحافظ سرّاللّه»
شاید تنهایی
تنها واژهای باشد
که بتواند
اندکی از غربتت را تفسیر کند.
🔸آنجا که
دوستان غریبه هستند
وحتی
همسر
دشمنت میشود!
و زهر به جای شهد می نشیند!
و دوست
گرگیست
در پوست میش!
ناگزیر باید؛
جام شهادت را نوشید
وشوکران مرگ را
لاجرعه سرکشید!
🔹و این
تنها چارهٔ مردان فتوت و سجاده وشمشیر است.
وتنهایی وغربتشان را تبیین میکند!
که «اِنَّه وَحدَهُ لٰاشَریکَ لَه!»
🍀صلوات
💔 ابوالفضل فیروزی (نی نوا)
🗓۱۳۷۳
🌷@banavayeneynava
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀#چهارپاره«#بوی بهار»
🍀باز آمد شمیم سبزه و عید
گل بهجوش آمد و شکوفه دمید
در دل کوچههای سرد وسیاه
میوزد باز بوی عشق وامید!
🌸از نسیم مسیح باد بهار
زنده شد جان مرده هرچیز
باچراغ شکوفه و لاله
گشت صحرا و باغ روح انگیز
🌳وطنم! ای شکوه شعر وشعور!
خطهٔ لالههای سرخ حضور!
خاستگاه سترگ علم و هنر!
ملک آب وگل و پرنده ونور!
🌺ساکنان عزیز خطهٔ عشق!
عید نوروزتان مبارکباد!
دفترخاطرات سبز شما؛
پاک باد! از سیاهی بیداد
🌼از نسیم حیات بخش بهار
سرتان سبز وجانتان آباد!
کامتان شهد! جامتان لبریز!
خصمتان بند! خانهتان آزاد!
🌿سفرهٔ هفت سین سینهاِتان
سادهتر از بهار آیینه
تا همیشه پر از صلاح و سِداد
و تهی باد! از بد و کینه!
🌳دور باد! از گزند چشم حسود
این همه سبزی وجود شما
تُنگ قلب بلورتان لبریز
از سماع وسرود ماهیها
📗پر ز انوار عترت و قرآن
کلبهٔ ساده یکایکتان
تا ابد ازحضور سبز خدا
بادتان! این بهار جاویدان
🍎دوستان همیشه یکرنگم
رنگتان تا ابد بهاری باد!
تا رسیدن به ساحل مقصود
زندگیتان چو رود جاری باد!
🌻مهر همواره در نگاه شما
اَسعدَ اللّه! سال و ماه شما
تا طلوع ستارهٔ مهدی(عج)
نور باران شب سیاه شما
💐 برای تعجیل در امر مبارک فرج محمّد وآل محمّد
🍀صلوات
❤️ ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
💐@banavayeneynava
🌸💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 #شعر #صلواتی (۱۶)
🌸در بهاران که وزد نفخهٔ جانبخش حیات
🍃و زمین زنده شود باز پس از فصل ممات
🌺میشود زنده هر آن کس که ز دل بفرستد؛
🍃بر جمال گل رخسار محمّد ، صلوات!
🌼الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم
وأهلک أعدائهم مِنَ الجِنّة والنّاس أجمَعین
❤️ #ابوالفضل فیروزی (نی نوا)
🗓۱۴۰۰/۱//۱۲
🆔@banavayeneynava
🌻🦋🌻🦋🌻🦋🌻🦋🌻🦋
🦋
🍀به بهانهٔ شب هفدهم ماه مبارک رمضان
🦋و معراج حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی
💐(صلی الله علیه وآله )
🦋🌻#قصیدهٔ «#معراجیَّه»🌻🦋
🖤دیشب چه شبی خوش بود! آزاد و رها بودم
خالی ز خود و لبریز از عطر خدا بودم
🦋غرق گل و نور وشور، لبریز ز هور و حور
مست می گلگون آن ماه لقا بودم
💖ماهی که هزاران مهر میتافت ز پیشانیش
مهری که ز عشق او، در بهت و بها بودم
🦋با آنکه تهی از حرف، آن خلوت رازش بود
از«مُسک ختام»او، سرمست دعا بودم
💛از شعشعهٔ کویش «لاحول ولا...»گویان
از هیمنهٔ رویش، در هول و وَلا بودم
💙برخاک ره کویش، میبیخت گل از بویش
در لجّهٔ چشمانش، مشعوف شنا بودم
🦋با آنکه به روی من، آغوش رضا بگشود؛
از سَطوت ولطف او، درخوف و رجا بودم
💚از رایحهٔ رَوحش، یکجا دل ودین دادم
مفتون گلِ روی آن مهرگیا بودم
🦋آن سیب زنخدانش «تفّاحَةُ الْفِردوس»
در سینهٔ سینایش، موسی وعصا بودم
🧡آن باغ گریبانش، عطرگل حوری داشت
در چین کمند او، آهوی ختا بودم
🦋انفاس مسیحایش، نفخات الهی داشت
در معرض نَفحات آن باد صبا بودم
❣میریخت گل وگوهر، از باغ دهان او
مشعوف عطای آن، سلطان سخا بودم
🦋حنّانه هجران آن نخل ولاء گشتم
دیوانهٔ در بند آن زلف دوتا بودم
❤️🔥هنگام سماع او، هستی به سماع آمد
با نغمهٔ جانسوزش، در شور ونوا بودم
🦋از خنجر مژگانش، خون شهدا میریخت
من کشتهٔ چشم او، مثل شهدا بودم
💖از برق سرشک من، مهتاب به تاب افتاد
خورشید بجوش آمد، بی درد ودوا بودم
🦋سرمست می عشق آن ساقی سیمین ساق
مفتون گل روی آن سبز قبا بودم
🖤آسان سفری خوش بود، بیزحمت تن دیشب
بر توسن دل با او، فارغ ز هوا بودم
🦋مانند پر کاهی، در معبر توفانی؛
تسلیم قَدَر گشتم، راضی به قضا بودم
💞گشتم همه هستی از برزخ و تا محشر
هم دوزخُ هم جنّت، یکجا همه را بودم
🦋بر بام فلک رفتم، از عرش فرا رفتم
بر ذروهٔ«أو أدنیٰ» در اوج خدا بودم
💚«ما زاغَ بَصر»دیدم؛ یک وحدت نامحدود
در «منظر اعلای» عالی علا بودم
🦋آه! این دل بیتابم، از شوق نمیگنجید
گر در قفسه سینه، یا اوج سما بودم
💛آرام تراز باران، توفندهتر از توفان
رخشندهتر از خورشید، با فرّ وهما بودم
🦋گه مرده و گه زنده، گه دوزخ وگه جنت
گه«لا سِنةٌ لا نَوم» خالی ز خطا بودم
💜گه باقی وگه فانی، گه دانی گه عالی
گه تشنه و گه ساقی، سر مست وَلا بودم
🦋گه علت وگه معلوم، گه اول وگه آخر
گه غایب وگه حاضر، بی جانب وجا بودم
💔گه بنده، خدا بنده، گه بندهٔ شرمنده
در فرش چو یک بنده، در عرش خدا بودم
🦋گه گوشه این خانه، افتاده به سجاده
چون فرش سلیمانی، گه اوج هوا بودم
💓در فوق زمان بودم! برتر ز مکان بودم
هرلحظه به هر مشهد، گویا همه را بودم
🦋گه باغ بقیع و گه در روضهٔ پیغمبر
گه در نجف اشرف، گه کرب وبلا بودم
❤️هم مشهد قالی وگه توس، دمشق و ری
گه در حرم کاظم، گه سامّرا بودم
🦋گاهی به قم و شیراز و تهران وگهی کرمان
برتربت هر لاله، در وااَسَفا بودم
💜گه مسجد و میخانه، گه با بت وبتخانه
گه معتکف کعبه، گه دیر و حرا بودم
🦋هر سوی نظر کردم، گل بود وگیاه وآب
هرجا که گذرکردم، مشمول عطا بودم
💙هر سو که نگه کردم، یک چیز فقط دیدم؛
یک وجه خودم بودم، یک وجه خدا بودم
🦋آن سوکه خودم بودم، ظلمت پی ظلمت بود
آن سو که خدا بودم، پر نور و بها بودم
💚آنسوی که خود بودم، محکوم فنا بودم
آن سو که خدا بودم، باقی به بقا بودم
🦋آنسو که خدا بودم، مستغنی وهم باقی
آن سوکه خودم بودم، در فقر وفنا بودم
💛این سو که خودم بودم، در رنگ ومِرا بودم
آنسو که خدا بودم، بیرنگ و ریا بودم
🦋درخلوت ماه او، با زمزمهٔ «یاهو»
تا صبح به گفت وگو، مشغول صفا بودم
💕اینها که شنیدی تو، نه شطح، نه طامات است
یک لحظه منم گم شد، یک لمحه رها بودم
🦋من شطح نمیگویم! طامات نمیبافم
یک آن عنایت شد، با آنکه گدا بودم!
💔یک لحظه عنایت شد از«عین خدا»آنشب
مایی و منی برخاست، مَذبوح مِنا بودم
🦋من شد ز منی منفک، خود شد بهخدا ملحق
چو روح مجرّد من، ازجسم جدا بودم
🤍نه اینجا و آنجا ونه حال نه فردا بود
نه ماضی ومستقبل، بیرون فضا بودم
🦋در آئینه گل کردم، تکثیر شدم از خود
من سایه خود دیدم؟ یااینکه سوا بودم؟
💞من او شده؟ یا او من؟ یا من نه! همه هوهو
یاهردو یکی بودیم!؟ یا اینکه دوتا بودم!؟
🦋یک سوی خودمبودم، یک سوی دیگر منبود
این هردو یکی بودند! با اینکه دوتا بودم!
💗دل یکدله کردم من؟ یا اینکه شدم بیدل؟
یاآنکه چونان غنچه صد لایه ولا بودم؟
🦋سیر وسفرم گفتم؟ یا عارف خود گشتم؟
این فکر وخیالم بود؟ یا خواب نما بودم؟
🤍هرچیزکه بودم من، خوش بود دمی دیشب
ای کاش! همیشه من، آزاد و رها بودم
🍀اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمد
❤️ ابوالفضل فیروزی(نینوا)
🔻تذکر؛غالب مفاد این قصیده مُلهم است از آیات، روایات، ادعیه و زیارات مربوط به معراج نبوی(صلی الله علیهوآله)
🗓۱۳۹۷ /۱۰ /۱۹
🆔@banavayeneynava
🦋🌻🦋🌻🦋🌻🦋🌻🦋
29.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆فرازی از جلسه اوّل درس؛ «اخلاق اسلامی»
✅ موضوع؛
- وسوسه های شیطان
- رخنه کردن شیطان در وجود انسان
- تفاوت مهم بین کافر و منافق با مومن
♥️استاد دکتر«#ابوالفضلفیروزی»
🏫 دانشگاه «علم وفرهنگ»
📸 ساخت وارسال «سودا بدری»
🧕 دانشجوی کارشناسی«حقوق»
🗓 ۱۴۰۱/۱۲/۱۲
🆔 @banavayeneynava