💐🦋
🦋
🍃🌸«یا رفیق من لارفیق له»🌸🍃
🔻قصیدهٔ«اخوانیهٔ» ذیل جوابیه
است، که فی البداهه گل کرد به رسم معمول در پاسخ چند بیت شعر بی وزن و قافیه! ولی بی شیله پیله! دوست صمیم و رفیق قدیمم جانباز عزیز دوران دفاع مقدّس جناب مستطاب؛
🌷 «حاج محمد آقا احسانی سمنانی»
💐 (سلمه الله تعالی)
☘ تا که قبول افتد وکه در نظر آید!
🍃#قصیدهٔ«#اخوانیّه»
💚 السَّلام ای رفیق سمنانی!
«حاج محمّد آقای احسانی!»
🧡 زادهٔ پاک «انتم الفقرا»
از تبار شهیر احسانی
❤️ از تبار شهادت و ایثار
روستا زادهٔ مسلمانی
🖤 حیفم آمد بگویمت هستی؛
ز آب و خاک دُکی روحانی
🤍 تو کجا و کجا بوَد او تو
تو چو جانی! اوست جسمانی!
❤️🩹 بگذرم زین سخن، که لغوی بود
رانده شد بر زبان من آنی
💚 خب! خوبی رفیق خوب شفیق!
چه خبر!؟ ز آن دیار سرخانی!
💞 خوب هستند جمله اهل وعیال!؟
جمعتان ایمن از پریشانی
💖 در کجایی!؟ چه کار مشغولی!؟
کیف حالک!؟ رفیق ایمانی!
💝 بنده هم خوبم و دعا گویم
حاج ممد آقای احسانی!
💜 همدم روزهای سختی من
نروی از دلم به آسانی
💚 ای که یادت همیشه سبز وجوان
مانده باقی بر این دل فانی
🧡 در خزان گرفتهٔ پیری
یاد تو نو بهار بارانی
❤️🔥 گرمی یاد تو مرا باشد
مثل پوستین در زمستانی
❤️ ای رفیق شفیق دانشگاه
یار گرمابه و گلستانی!
💘 ای رفیق نفیس جبهه وجنگ!
هم نفس! هم قران قرآنی!
💚 ای عزیز همیشه سبز گلم!
عشق من آشکار و پنهانی!
🖤 یاد باد! آن شبان نورانی
یاد آن روزهای توفانی!
💜 آه! رفتند روزهای خدا
یادشان خیر باد و نورانی!
🧡 یاد آن جبهه باد! و دانشگاه
ساده بودیم و بیپریشانی
💙 روشن از اشکمان سحرگاهان
صبحمان داشت بوی قرآنی
💛 زندگی غرق نور بود و صفا
سختیش می گذشت آسانی
🤎 رفت اما چه زود آن ایّام
چون شد آن روزگار انسانی!؟
🤍 آه! طی شد به سرعت آن ایام
رفت نفحات صبح سبحانی
❤️ لیک از خاطر دلم نرود
آن همه خاطرات عرفانی
💛 نرود خاطرات خوب شما
از دل سخت من به آسانی
💗 ز آن همه خاطرات دفتر دل
برگ سبز تو مانده احسانی
💚 عطر یادت همیشه می ماند
مثل لیمو خوب عمانی
💔 بعد مرگم مکن فراموشم
ای رفیق عزیز سمنانی!
☘ صلوات!
🦋 ملتمس دعا ؛ ارادتمند
♥️#ابوالفضلفیروزی(#نینوا)
🗒۱۴۰۳/۲/۲۳
🆔 @banavayeneynava
🦋🌸🍃
🏵🍃
🦋
🍃🌻#قصیدهٔ«#زیارتعشق»🌻🍃
🦋آمدم یک شب بسوی روضه رضوان رضا
میوزیدم نرم ونازک یک نسیمی جانفزا
🌻آسمان گویی درآن شب بود نزدیک زمین
یاکه من بودم سوار ابرهای بادپا؟
🦋ماه هم آن شب میان هالهای از نوربود
از فروغ آن اهورا فرّه فرّخ لقا
🌻آسمان میریخت گاهی دُرّ وگوهر برسرم
پیشوازم هر قدم میخاست هر سرو سها
🦋حوض لبریز وفروزان بود از فوارهها
شب معطر بود و روشن از چراغ لالهها
🌻بر من تردامن آلوده چشم روسیاه
اذن آمد از حرم داخل شود این بینوا
🦋از در ودیوار میآمد سلام و تهنیت
چون شدم وارد بر آن دارالسّلام با صفا
🌻«یشهدون فی مقامی ویرُدُّون سلام»
از کرامات رضا مکشوف شد بر این گدا
🦋چون ضریحش راگرفتم سخت درآغوشگرم
گریه کردم مثل طفلی مرده مادر از جفا
🌻متصل شد قطره جانم چو با دریای عشق
پاک شد از رجس خود در کوثر آل عبا
🦋شستشوشد جانم از آلودگیهای گناه
هرچه شیطان وشرارت بود شد از من جدا
🌻مست شد جانم ز جام آن«سقاهمربّهم»
در سماع آمد وجودم، زآن ندای دلربا
🦋لرزهای از شوق افتادم بهتن چونان درخت؛
کز نسیم سرد پاییزی بریزد برگها
🌻از تنم میریخت بار معصیت با هر سلام
میشد از نفحات اُنسش غنچههای عشق وا
🦋میشکفتی در دلم باغ بلور معرفت
میشدی خاموش در من آتشحرصوهوا
🌻شد تهی مشکم ز باد بادهٔ کبر وریا
گشت لبریز از شراب آفتاب ربّنانا
🦋مستگشتم بیتناول از شراببیخودی
سیرکردم بیتکلّف از تبتل تا فنا
🌻درگذشتم مثل برق از هفت وادیسلوک
درربودم مثل کاهی که رباید کهربا
🦋خورد افسون جهان راآن عصای موسوی
برد مغناطیس عشقش جان مارا تا خدا
🌻از قیود بندگی جستم، شدم اربابخویش
گشتم از هرچه بجز ذات خدا ناگه رها
🦋هفت جنت را نهادم زیر پا از شوق دوست
تارسیدم هشتمین فردوس سدرالمنتهیٰ
🌻جارزد سیمرغ جانم برسر قاف وجود
بال زد عنقای عقلم تا به اوج ماسویٰ
🦋خواندم اسرار کتاب چهار اسفار سلوک
لیلة اسراء من شد لیلةالقدر قضا
🌻من نبودم لایق اینلطف واحسان وفضول
هرچه بود از لطف حق بود و ولای مرتضیٰ
🦋کاش میشد همچنان باشمکه بودم در حرم
در بقا باشم چو آن حال خوش وقت فنا
🌻لیک دنیا میفریبد هردمی غافل شویم
از خدا واز ولای آل پاک مصطفی
🦋«لاتَکلنی»بندگان را ایخدای«لاشریک»
«لاتَذرنی» بنده را یک ذرّه درحال هوا
🌻السّلام ای مشهد تو هشتمین باغ بهشت
السلام ای بارگاهت روضه رضوان ما
🦋السلام ای پادشاه خطهٔ ایران زمین
پرچم سبز ولایت برسر ایرانسرا
🌻السلام ای ملجاء اهل زمین وآسمان
رایت عشق تو برپا فیالسموات العُلیٰ
🦋روی تو آئینهدار حُسن اسماء حَسن
ای جمال وای جلالت در مَثَل مِثْل خدا
🌻کیل ما را پرنما! ای یوسف مصر وجود
اَحسن احوال کن! این حال نااحوال ما
🦋جانمان مجنون نما از علم وایمان وعمل
قسمتم کن کسب و روزی حلالاً طیبا
🌻ده پناهم از حسودان و «نفثات العقد»
ظلمت نفسم منوّر کن به شمسوالضحیٰ
🦋حفظ کن ما را ز شر فتنهٔ آخرالزمان
کن میسّر عسرت عیشم! تویی مشکلگشا
🌻ایکه شمساَلشموسی! وانیسی بانفوس!
حالما بهتر زما دانی، چه گویم من تو را؟
🦋دورم از تو گرچه مثل این زمین از آسمان
تو به من نزدیکتر باشی ز من بعد خدا
🌻ای ولایت شرط توحید وصراط المسقیم
سایه سبزت سر ما سایه فرّ هما
🦋بارگاهت را نباشد حاجب وهمواره باز
خوان انعامت کشیده از کجا تا ناکجا
🌻تیغ قهرت در غلافش برده جان کافران
چتر مهرت گستریده برسر اهل ولا
🦋میزند گلبانگ عزّت برفراز آسمان
هرکسی برآستانت بوسهای زد بیریا
🌻سرفرازی میکند بر ماسوالله هرکسی
سر فرو آورد برآن قبلهٔ عالم رضا
🦋تا هوایم را بگیرد ضامن آهوی آه
آمدم از راه دور وبا دلی پر از هوا
🌻گرگ نفسم درپس و درپیش صیادمکمین
خود هوایم را بگیر ای ضامن آهوی ما
🦋زائران روسیه را مثل من داری قبول
سائلان بارگاهت بیگمان حاجت روا
🌻در حدیث آمد ثواب زائر تو برتراست
از ثواب زائر حتی شهیدکربلا
🦋آن شهیدی که کند هرکس زیارت مرقدش
افضل آمد از هزاران حج ختمالانبیا
🌻این چه سری هست یارب! من نمیدانم ولی؛
من یقین دارم به قول صدق جدّت مصطفی
🦋یارحیم ویاکریم ویاحلیم ویارئوف
ای امام هشتمینم یاعلی موسیالرضا
🌻ای که هستی ضامن این آهوان بیپناه
ایکه سازی زنده یکدم نقش شیرپرده را
🦋خاکسار وخسته واُفتان وخیزان آمدم
ایکه سازی با نظر خاک رهت را کیمیا
🌻خسته وافسردهام از فتنههای روزگار
با مسیحایی دمت یکدم بدم در«نینوا»
🦋تا شود خالی ز های وهوی انفاس هوا
تا ز نای جان او آید نوای نینوا
🌻تا ببینم قبل مرگم آن جمال عشق را
آنکه خواهد کرد برپا دولت عشق شما
🦋وحشت وهولم نباشد وقت مرگ ورستخیز
مرگ من باشد شهادت در ره دین خدا
🌻با برات عشقتان خیزم ز گورم رستخیز
با حسین آیم به محشر سرجدا یوم الجزا
🦋شافعم باشی بهوقت مرگ ومیزان وحساب
ای تمام هستی من یاعلی موسیالرضا
💐صلوات
♥️#ابوالفضلفیروزی(#نینوا)
🗒۱۴۰۳/۱/۴
🆔@banavayeneynava
🌻🦋
🦋
🍃 #قصیدهٔ«#جوادالائمه»
🦋دیشب از کوی سحرخیزان نسیمی آشنا
میوزیدم نرم ونازک مثل نفحات خدا
🌻میوزید از کوی جانان عنبر سارای دوست
نفحهای چون بوی یوسف روشنای چشمها
🦋نفحهای بر مریم دل بهتر از روحالامین
بِه ز گلهای بهاری، خوشتر از مشک ختا
🌻نفحهای مستانه مثل باد گلبیز بهار
روح افزا ودل انگیز ولطیف وباصفا
🦋نفحهای در سینه اندازد هوای دیگری
دلبرانه، دلگشا ودلپذیر ودلربا
🌻بهتر ازباد بهاری نرمنرمک میوزید
با صفاتر ز آب جاری، دلگشاتر از صبا
🦋گشت جمعخاطرم چون موی آندلبر پریش
تا وزید آن نفحهٔ روح خدا در نینوا
🌻یارب! این نفحات از کوی کدامین دلبر است؟
کاینچنین بیتاب گشته از نسیمش جان ما؟
🦋میوزد این نفحهٔ از کوی زلیخای کجا
میدراند یوسف گل را گریبان از قفا؟
🌻این نسیم گل فشان کاکل مشکین کیست
کاینچنین بیدار سازد غنچههای خفته را؟
🦋از سرکوی کدامین دلبر مینو سرشت
میوزد این نفحهٔ خوش بر دل این بینوا؟
🌻از چه این نفحات ربّانی وزان گردیده است
کاینچنین آشوب گشته در همه ارض وسما؟
🦋یاربّ! این نفحات روح انگیز وگل بیز ازکجاست؟
از که و از چه چنین آید مرا بوی رضا؟
🌻آنچنان نفحات اُنسش میربودی جان ودل
گفتم این بوی بهشتی از کجا آید مرا؟
🦋ما کجا وبوی انفاس سحرخیزان کجا
در جهنم میوزد نفحات رحمانی چرا؟
🌻این همه الطاف شاهی از چه گردیدم نصیب؟
کاین همه انعام میریزد به دامان گدا؟
🦋من نبودم بیگمان شایستهٔ اینلطف دوست
لیک از دست کریمیان دور نبود این سخا
🌻گرچه احسان وکرم یعنی که بیدخل وحساب
خلق را بخشی فراتر از گمان و از دعا
🦋کیست جز الله وآل الله باشد اینچنین؟
کیست باشد جز خدا وخاندان مصطفیٰ؟
🌻میوزد این نفحهٔ رحمان ز ایوان نجف
بوی خاکیّ بقیع وکاظمین و سامرا
🦋نفحهای آبستن صد قافله باغ بهار
داشت باخود عطریاس وبوی طوس وکربلا
🌻آری دیشب بابی از خلدبرین بگشوده شد
یعنی آن باب الجواد و روضهٔ مهرالرضا
🦋یاد خوب خاطرش در خاطرم انداخت دوش
یاد یار مهربانم آن نسیم دلگشا
🌻این نسیم جانفزای کوی مهر دلبراست
یعنی از گلزار جانبخش علی مرتضیٰ
🦋پاره قلب رسول ونورچشم اولیاء
شاخهٔ طوبیٰ،گل زهرا جواد ابن الرضا
🌻گلبن باغ بتول وگلشن آل رسول
مقبل اهل فضول ومرشد اهل وفا
🦋السَّلام ای کوه حلم ومخزن علمخدا
ای جواد اهل جود و ای «زَکیّ اَلأزکیا»
🌻السَّلام ای از تبار نور وفرزند رئوف
قرةالعین پدر، آقا«علی موسی الرِّضا»
🦋حلقهٔ اهل نظر را، خاتم دُرِّ ثَمین
شمع جمع اولیا و کوکب برج وَلا
🌻عالمان مبهوت علمش،چون درآید در سخن
حاکمان منکوب حکمش،در مقامات قضا
🦋ثانی زین العبادو تالی قرآن مدار
همقطار سابقون و هم عنان لافتیٰ
🌻حاتمان نزدش خسیس وعالمان عندش جهول
عارفان در سبحهٔ او معترف بر شیخنا!
🦋دست رد بر سینهٔ سایل ولو دشمن نزد
دادهاش حرز امان وکردهاش حاجت روا
🌻میرسد لبیک از حق در مقامات دعاش
پایههای عرش لرزان،چون برآرد«ربَّنا»
🦋یکشبه طیکرده روحش قوس سُلّاک صعود
از«مقامات تَبتّل» تا«مقامات فنا»
🌻ماهحسن ومهرجان و بحرجوشان کرَم
رود جود وچشمهٔ مهر وسحاب پر سخا
🦋روشنای چشم ما درخلوت تاریک گور
سایه لطفش مدام وشافع روز جزا
🌻سبزشد از آب رویش آندرخت سِدر خشک
میدهد براو شهادت چون بخواهد آن عصا
🦋در رحِم با مام پاکش در سلام وگفتگو
در طفولیّت امام ودر جوانی پارسا
🌻در شگفتم باچنین فضل وکمالات شگفت
کرده«امّالفضل»مسمومش بهحکم اشقیا
🦋یاربّ! این جور وجفا تاچند بر آلرسول
تا به کی غایب بماند آن امام مه لقا؟
🌻تا به کی با ندبه هر جمعه بخوانم آنجناب؛
«أَینَ؟ أَینَ!؟...»چندگویند؟ اوصیاء واولیا؟
🦋کیشود؟ آید بگیرد انتقامخون تو
طالب خون شهیدان و ذحول انبیا
🌻کیبیاید؟از تبارش مهدیصاحبقران
وارث خون خدا، یعنی شهیدکربلا
🦋کیدمد؟ از غرب عالم مشرق نورخدا
کیرسد؟ در فصل غربت، آن سفیر آشنا
🌻کی رسد آن غوث عالم؟ تا بجوید حال ما
کی دمد در ظلمت ما؟ نور«والشمسُ الضُّحیٰ»
🦋تا شود عالم قیامت وقت آن قد قامتش
عالم آید در نمازش چون برآید «اَلصَّلا»
🌻چون به محراب عبادت خاست آن قدقامتش
میکند اشیای عالم بر نمازش اقتدا
🦋بحر هستی در تلاطم در تظلّم خواهیش
باد وباران، مویهگر از ندبهاش وقت دعا
🌻وقت تسبیحات زهرایی آن تسبیحگوی
«سَبّح لِلّه» گوید جان جمله «ماسوا»
🦋مثل داوود پیامبر،کوه ودریا ودرخت
میشود با او همآوا چو دمد در«نینوا»
🌻سایهٔ سرو روانش، سبز بر سرهای ما
خوان احسان عَمیمَش باز تا هر ناکجا
🦋ای الهی من فدای خاک پاک آن عزیز
رنجه سازی کی قدم بر چشم نابینای ما؟
🌻آن شتر در خواب بیند پنبه دانه، من تو را
کی شود بیپرده آیی تا عیان بینم تو را؟
🦋صبح نزدیک است برخیزید از خواب گران!
بردمد شاید همین فردا گل«روح خدا»
🔸برای تعجیل درامر فرج محمّدوآلمحمّد(ص)
💐صلوات
🦋ملتمس دعا
♥️#ابوالفضلفیروزی(#نینوا)
🗒۱۴۰۲/۳/۳۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🌸🍃
8.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻#قصیده«عیدانه»
🏵زیر چتر ولایت وقرآن
خانهت آباد وجانت آبادان
🏵فارغ از غصّه وغم دنیا
دورباشی همیشه از شیطان
🏵عاشق وعارف حقیقت وحق
فاتح وسربلند هر میدان
🏵باشی آسوده از بلا وگزند
در پناه ولیّعصر جهان
🏵دورباشی ز فتنههای جهان
زیر بال وپر امام زمان
🏵دلت از نور معرفت لبریز
خانهات خالی از دَم شیطان
🏵باد آئینه دلت روشن
پاک از گرد ذلّت وخذلان
🏵باغ رخسار وگلشن جانت
سبز وشاداب وخرّم وخندان
🏵باغ جان وبهار روحت باد
دور از صولت خریف وخزان
🏵گلرخت دلفروز از نفحات
موی تو مشکبیز وسنبل سان
🏵چشم تو برجمال حق روشن
منظرت پاک و پرگل وریحان
🏵نرگس چشمتان خمار از عشق
غنچه وپستهٔ لبت خندان
🏵در خموشیت رای تو روشن
سخنت پر ز حکمت لقمان
🏵قدمت خیر هرکجا باشی
مقدمت سبزباد وگلباران
🏵در نگاه تو عبرت وتوحید
از عیان هرچه بینی و ز نهان
🏵مهر وقهرت برمدار خدا
دورباد از هواجس شیطان
🏵سرد با دشمنان چو باد خزان
گرم با دوستان چو تابستان
🏵سختی این دو روزه دنیا
باخدا بگذرد به تو آسان
🏵هرچه را عهد بستهای بهخدا
برسر عهد مانی وپیمان
🏵در شجاعت چو مالک اشتر
در سخاوت چو ابر پر باران
🏵در قناعت چو بوذر وعمّار
درطهارت به پاکی سلمان
🏵عملت خالص از گناه و ریا
شهره باشی بخوبی واحسان
🏵مالت افزون،حلال و پربرکت
جاهت ارفع ز رفعت کیوان
🏵آرزویت ز دل برآورده
حال و روزت همیشه بر میزان
🏵عیش تو سبز بانگاه خدا
مرگ تو سرخ در ره ایمان
🏵نَفَسَت گرم و نَفْسِ تو آزاد
عمرت آباد وعید تو قربان
🏵راه تو مستقیم و رایت نور
زندگیّت به ساز وبر سامان
♥️ابوالفضلفیروزی(نینوا)
🗒۱۴۰۳/۳/۲۷
🆔@banavayeneynava
🌻🦋
🔻تقدیم بساحت مقدّس حضراتمعصومین بالاخصقائلزیارتجامعهکبیره الامامهمام علیالنقی(علیهمالسلام)
🍃گزیدهٔ#قصیده«#گنجپنهان»
🌻السََلام ای جان عالم،بسته برجان شما
جان ما وعالمی هردم به قربان شما
🌻السلام ای باغها آبستن انفاستان
غنچهها خندان ز نفحات بهاران شما
🌻عنبر وعطر وگلاب ونافهٔ مشک ختن
شبنمی باشد ز رخسار گلستان شما
🌻هشت جنّت نفحهای از روضهٔ رخسارتان
هفت دوزخ شعلهای از آه سوزان شما
🌻کلبهٔ احزان شود دلها ز داغ رویتان
هر دلی گریان زچشم گوهرافشان شما
🌻نالههای سوزناک ونغمههای آتشین
یکدمی باشد ز نایی از نیستان شما
🌻درشگفت آمدجهان وقتی شنید این قصّه را
از سر برنیزه آمد صوت قرآن شما
🌻السلام ای ماهتان روشنگر شام وجود
مست، هستی از شراب مهرپنهان شما
🌻السلام ای روحتان شد راحت الارواح مان
میشویم آرام زیر چتر باران شما
🌻جانتان با جانمان وجسمتان با جسم ما
این کجا وآن کجا جانم به قربان شما
🌻آب وخاک پاکتان از آب وخاکی دیگراست
نیست در هستی کسی همجنس وهمسان شما
🌻سالکان حیران آن رخسار مهرماهتان
عاشقان شیدای گیسوی پریشان شما
🌻ای لقاالله،دیدار رخ مینویتان
عارفان مبهوت ومات روی جانان شما
🌻کی کشد مرغ خیالم پر به اوج قافتان
یا رسد غواص عقلم عمق عرفان شما؟
🌻علم جمله انبیا یک قطره از دریایتان
سِرّ هرچه اولیا رمزی ز ایقان شما
🌻علم وایمان تمام مؤمنین ومؤمنات
ذرّهای باشد ز کوه علم وایمان شما
🌻آخر حلمید واوّل در علوم وحکمتید
عالمانند خوشه چین خرمنستان شما
🌻حلقهٔ هستی به یک انگشتتان دارد قرار
جملهٔ ذرّات عالم تحت فرمان شما
🌻شب سیه گردد چو رخ پوشد جمال ماهتان
صبح، طالع گردد از باغ گریبان شما
🌻قرنها را عالمی سر درگریبان مانده است
تا دمد خورشید دیگر از گریبان شما
🌻گشت آغاز این جهان از مشرق جانهایتان
هم شود انجام عالم،روز پایان شما
🌻مهر ومه آیینه گردان جمال ماهتان
کهکشانها چلچراغ سقف ایوان شما
🌻روشنای گور تاریک ودل تنگ منید
صبح محشر خیزم از شیپور اعلان شما
🌻وای! برما مفلسان هنگامهٔ یوم الحساب
چون شود سنجش کتاب ما به میزان شما
🌻وقت مرگ وشام قبر و روزسخت واپسین
چشم دارد این گدا بر دست احسان شما
🌻دست ماگیرید وآنی را به خود نگذاریَم
که بلا گیرد مرا یک لحظه فرقان شما
🌻زندگیم مثل چرتی خواب،در رؤیا گذشت
در قماری باختم دل،شام هجران شما
🌻گرچه دور روزگاران برمدار مانرفت
میکشم من انتظارسبز دوران شما
🌻قرنها بر قرنها رفت ونشد سر انتظار
بس گنه کردیم وبد کردیم وکفران شما
🌻صدهزاران لاله پرپرشد به راه سرختان
سوخت صدها قافله اندر بیابان شما
🌻مثل قوم موسوی در تیه سرگردانیش
قرنها شد امت اسلام ویلان شما
🌻خفّت وخوف وخرابی ونزاع وگیرودار
شد نصیب مردم عالم ز حرمان شما
🌻گرچه شیعه قرنها در سایهسار سبزتان
کمتر از دیگر امم کرده است عصیان شما
🌻از قضا بااین همه دل دادن وجان باختن
لیک بیش از سایرین دادهاست تاوان شما
🌻راهتان را آب اشک وجاروی مژگان زدیم
با چراغ لاله روشن هرخیابان شما
🌻هست برپا روضه عشق شما در هرکجا
از عراق وتا یمن،ایران و لبنان شما
🌻گرچه بیشک میدمد آن طلعت مهرشما
میرسد روزی به پایان شام هجران شما
🌻«میرسد مردی که زنجیر غلامان بشکند
بشکند زنجیر وقفل درب زندان شما»(۱)
🌻میرسد آن عصر رویایی که دیگر ظلم نیست
میش وگرگان میخورند ز آبشخور وخوان شما
🌻دوستی وصلح میگردد به دنیا برقرار
زیر چتر مهر عالمگیر وتابان شما
🌻میرود این برهه وهنگامهای دیگر شود
میشود دنیا گلستان از گلستان شما
🌻ظلمت فقر وفساد وجوروفحشا میرود
میشود روشن جهان از مهر رخشان شما
🌻خرّمی وشادمانی بازمیگردد به ما
صد بهاران درشود بعد زمستان شما
🌻من همه شب تا سحر دارم چراغ اشک را
روشن اندر ساحل دریای توفان شما
🌻بر ضریح چشمهاتان«نی نوا»آرد دخیل
تاکه آهویش خورد تیری ز مژگان شما
🌻غم ندارد کنج فقر وخلوت شبهای تار
تا خورد قرصی ز ماه خوان احسان شما
🌻اینک از دل آمده تا خویش را پیدا کند
زیر چتر فرّه مهرخراسان شما
🌻دست خالی آمدم،با کوله باری از گناه
عهدنشکستم چو خوردم از نمکدان شما
🌻گرچه نا اهلان شکستند عهد دیرین شما
تا به کی دنیا دهد، اینگونه تاوان شما
🌻روزهامان مثل عاشوراست اندر سوگتان
کربلای ما شده هرجای ایران شما
🌻هرکجا آهی است آنجا روضه عشق شماست
هردل عاشق مزاری هست وگلدان شما
🌻آمدم بااین همه،ای خاندان فضل وجود
تا کنم تجدید اینک عهد وپیمان شما
🌻عهد میبندم فداسازم تمام خویش را
در ره قول وقرار وعهد جانان شما
🌻کاش جانم بود قابل،تا کنم قربانتان
نیستم جز جان ناشایست،شایان شما
🌻جان ومال وخان ومانم،هرچه باشدازشماست
من چه دارم تا کنم آنرا بقربان شما
🌻تا بتابد آفتاب وتا بجوشد گل بهار
دم بدم صلوات حق برجسم وبر جان شما
♥️ابوالفضلفیروزی(نینوا)
🔻۱-این بیت با اندکی تغییر وامیست از«#اقباللاهوری»
🗓۱۴۰۲/۳/۳۰
🆔@banavayeneynava
🦋
♥️
🍃#قصیده #غدیریّه»
دیشب شرار آه من از سینه برشد
از اشک دامانم پراز لعل ودُرر شد
چشمان نرگس ارغوان میریخت برخاک
خاک از سرشک آسمان چو مشک تر شد
جام شقایق پرشد از خون سیاوش
دربیستون، فرهاد درخون غوطهورشد
هرگل گریبان میدرید از باد شبگیر
هرغنچهای از شوق فردا پردهدر شد
زلفش بنفشه تاب داد وگل برافروخت
درسجده سرو از نفحهٔ بادسحر شد
میریخت زلف ابر گاهی بر رخ ماه
میسوخت باغ لاله تا خورشید درشد
صحرا به صحرا کاروان شبروان بود
بانگ جرس بر آسمان از هرگذر
شدناگه صباحالنور برزد قرص خورشید کآنجا غدیر عشق بود وماه برشد یاد غدیر افتادم وآن عهد معهود یاد علی افتادم وآهم شررشد عیدی که شد از نقض عهد ناکثان سوگ صدیقه مصلوب غدر در پشت در شد صد کربلا درخاک ودرخون مویه کردیم ققنوس حق در آتش وخون خاکسترشد برنیزه شد قرآن وسُمکوب ستوران گلهای زهرا در بیابان تشنه پر شد یاد غدیر آمد، زجانم آه برخاست صدکهکشان خورشید در من شعلهورشد وقتیکه مهر وماه آنجا جمع گشتند گفتی قیامت گشت وهنگام حذرشد مردم زیکدیگر بپرسیدند چون شد هرچند ازاین حادثه عالم خبرشد گفتند برگردد، هرآنکو پیش رفته آنکس که پس مانده، بباید در مقر شد آمد ندا از عرش«بلغّ اَیّهاالعشق» باید بگویی آنچه را جانت خبرشد باید بگویی آنچه نازل گشته از حق آنرا که از پروردگارت درنظرشد گر آن نگویی که به تو شد وحی، ای دوست گویی تمام آن رسالاتت هدرشد حتما خدا دارد تو را محفوظ از ناس خنّاسها گرچه نخواهد آنچه سرشد تا دین حق تکمیل ونعمت گردد اتمام آن حجّتالحق بر همه معلومترشد وقتی که بر سرپنجه خورشید گل کرد آن ماه مهرمصطفایی ماهترشد شد جانشین مصطفی آن میرکرّار یعنی وصی خاتم آن خیرالبشرشد یعنی علی منصوب شد از جانب حق هرکس نخواهد این، بسر اندر سقر شد یاد علی آمد خدا آمد به یادم غیراز خدا هرچیز از ذهنم بدرشد نام علی بردم، خدایم گفت لبیک یعنی خدا بر جان جانم جلوهگر شد تسبیح با من کرد ذرّات وجودم عالم بذکر هوعلی زیر وزبرشد نام علی بردم، حسین آمد به یادم در سینهام صد بحرتوفان شعلهورشد از ذرّه مهرش گل خورشید جوشید یک شبنم شوقش چو دریای خززشد هفت آسمان چون حلقهای شد در کف من وقتی علی در منظر من جلوهگرشد نام علی بردم خدا خندید برمن از خنده او قلب من آرامترشد یک پرتوی مهرش تجلّی کرد بر طور مدهوش موسی وجبل زیر وزبرشد موسی بذکر یاعلی از بحر بگذشت دریا برای قوم او راه گذرشد عیسی به رمز یاعلی میکرد احیا با یاعلی مصطفی شقالقمرشد گل کرد در باغ دلم عطر محمّد آنسان که از بویش همه عالم خبرشد نام علی بردم دلم افروخت از آه ازآه من خورشید عالم شعلهورشد از نفخه کویش شکوفا شد دل من این مزرع بیحاصل من پرثمرشد نام علی بردم دهانم شد معطّر خاک سیه در مقدم من مُشک ترشد نام علی بردم وجودم گشت پرنور هرچه سیاهی بود از جانم بدرشد نام علی بردم خدا بر من نظرکرد از کیمیای نام او خاکم چو زرشد نام علی بردم به هنگام خطرها خط امان آمد خطرها بیخطرشد نام علی بردم، بشد ابلیس برخاک از خشم خود آتش گرفت وخاکسترشد نام علی بردم، جهنّم گشت خاموش آتش گلستان گشت وبر من بی اثرشد گر یاعلی را ابنملجم سر نمیداد بیاذن حق کی اینچنین شقالقمرشد؟ هرکس نظراندازد از مهرومحبّت برنام پاک مرتضی صاحب نظرشد نام علی آن«علّم الاسماء»باشد این را نداند کس، مگر اهل خبرشد چون صاحب الامروالزَّمان اهل قضاشد نی اهل تفویض ونه از اهل قدَرشد نام علی بردم ضررها شد به نفعم هر نفع بی عشق علی عین ضررشد در تیر باران بلا، حرز حصینش برجمله اهل وَلا دِرع وسپرشد بی نام او و یاد او وبی وَلایش خوبی، بدی گردید وهر خیری چو شرّشد بینام مولا هر هنر بیقدرگردد بانام او هر بیهنر چون باهنرشد هرکس که بینام علی یادخداکرد یادش بشد بر باد و پاداشش هدرشد هرکس که حقد حضرتش در سینه دارد درمنظر حق، پستتر از گاو وخرشد آنکس که شد غافل ازاو نابودگردد هرجا نباشد یاد او آنجا دمرشد آنکس که بیعت بشکند از عهد ورایش مردود حق گردید وبوبکر وعمر شد هرکس که برعهدش بماند صادقانه باکاروان کربلایی همسفر شد آنکه بگوید یاعلی! باعشق واز دل ازشوق دامانش پراز لعل وگهرشد هرجا فراموشم بشد آن نام سامی آنجا جهنم گشت وبرمن چو سقرشد هرجا که گفتم یاعلی! شد دیو، حوری حنظل عسل در کام وزهرم چون شکرشد نام علی بردم، دلم خالی شد از غم لبریز از شادی، پراز شور وشررشد نام علی بردم،چه توفانی بپاخاست با یاعلی هم باز توفان بیخطرشد درخلوت خورشید او جبریْل حتّی گر بند انگشتی پرد بی بال وپرشد یادعلی کردیم وشعرم بازگل کرد اشعار خشک نینوایی شعر ترشد آن راز مکتومی که در جان بودم، آخر افتاد در افواه ودر عالم سمرشد چون«نینوا»نام علی از دل برآرد آنکس که اهل دل بوَد خونینجگرشد ♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا 🆔@banavayeneynava
🌻🦋
🦋
🔻#قصیده #شهودّیه
تورا در عمق باور دیده بودم
برون از دیده سر دیده بودم
اگرچه دادیم چشم ودل وگوش
ترا از چشم دلبر دیده بودم
اگر چه عمر من در خواب بگذشت
ترا در خواب بهتر دیده بودم
ترا صبح ازل«فی مقعدٍ صدق»
ترا در شام آخر دیده بودم
ترا پیش از حجاب جسم وجانم
بدون رنگ وپیکر دیده بودم
به شادی وغم ودر خواب وبیدار
ترا چون صبح اسفر دیده بودم
اگرچه هرکجا ودر همه چیز
ترا بیچون وبیمر دیده بودم
ترا یومالحساب وجای میزان
به پاداش وبه کیفر دیده بودم
ترا درآن زمان بیزمانی
ز حدّ وجا فراتر دیده بودم
نه بااین دیده آلوده منظر
ترا با چشم دیگر دیده بودم
ترا در عطر گل، آواز بلبل
ترا در سنگ وگوهر دیده بودم
ترا عریان به خلوت پر ز آزرم
تهی از زیب و زیور دیده بودم
ترا پیش از شکفتن در بهاران
مثال غنچهٔ تر دیده بودم
ترا پیش از گلاب وعطر بازار
به باغ ودشت قمصر دیده بودم
ترا در عصمت گلهای وحشی
خوش وبکر ومعطّر دیده بودم
ترا در بال پرواز پرنده
ترا در نقش هر پر دیده بودم
ترا در دانههای هراناری
به هربرگ صنوبر دیده بودم
ترا در نغمه مرغ شباویز
به آهنگ کبوتر دیده بودم
ترا در کوی وبرزن، جا وبیجا
به محراب وبه سنگر دیده بودم
ترا در شعر باران با ترانه
ترا در برق وتندر دیده بودم
ترا در هر نسیمی در سحرگاه
ترا با باد صرصر دیده بودم
ترا در کوه وجنگل، چشمه و رود
به دریا وبه بندر دیده بودم
ترا در کوه ودشت وباغ وصحرا
ترا در بحر ودر برّ دیده بودم
ترا در درّههای دور وحشی
ترا در مشک وعنبر دیده بودم
تو را در قهقه کبک خرامان
به هوهوی قلندر دیده بودم
ترا در خنده ناز شکوفه
ترا در برگ شبدر دیده بودم
ندیدم چیزکی با چشم تحقیر
اگر برگ چغندر دیده بودم
ترا در عقل وتدبیر پدرها
به قهر ومهر مادر دیده بودم
ترا در کعبه ودر زمزم وطور
در اسماعیل وهاجر دیده بودم
ترا در چهره مهر پیمبر
تو را با آل اطهر دیده بودم
ترا در پرده اسرار زهرا
ترا در چاه حیدر دیده بودم
ترا زیر سمّ اسبان وحشی
چنان گلهای پرپر دیده بودم
ترا عطشان کنار مهر زهرا
بروی خاک بیسر دیده بودم
ترا در چهره گریان زینب
پریشان موی ومضطر دیده بودم
ترا از چشم زینب، سخت زیبا
میان خون وآذر دیده بودم
غبارآلوده در میدان پیکار
به روی نعش اکبر دیده بودم
ترا بر دست سالار شهیدان
شکفته مثل اصغر دیده بودم
کنار علقمه بیدست وبازو
ترا آغوش مادر دیده بودم
ترا بر نیزه وبرخاک ودر خون
به طشت ولب به خیزر دیده بودم
گهی درمطبخ وخورجین خولی
بهخاک وخون منوّر دیده بودم
ترا چون گنج در ویرانه شام
درآن دامان دختر دیده بودم
میان حلقه منظومه عشق
ترا بشکوه وبا فرّ دیده بودم
ترا در آسمان وکهکشانها
به ماه ومهر واختر دیده بودم
ترا با حور وغلمان بهشتی
کنار حوض کوثر دیده بودم
ترا با نوح وابراهیم وموسی
چو عیسیٰ روح پرور دیده بودم
ترا در چهره انسان کامل
به هستی شاه وسرور دیده بودم
ترا آن حجت الله مهدی راه
ولی عصر ورهبر دیده بودم
ترا در چهره عمّاریاسر
ترا در زهد بوذر دیده بودم
ترا در سیره سلمان ومقداد
ترا چون حمزه اژدر دیدم بودم
ترا در شورش صحن گهرشاد
چو بهلولان، دلاور دیده بودم
ترا در نطق غرّای مدرّس
ترا نوّاب نوبر دیده بودم
ترا در خطبههای طالقانی
چنان شمشیر أشتر دیده بودم
ترا در هیبت پیر خمینی
به زنجیر وبه منبر دیده بودم
ترا «سیّدعلیّ اَلحسینی»
چنین فرزانه رهبر دیده بودم
ترا در چهره چمران عارف
ستم سوز وهنرور دیده بودم
بهمظلومیّت و داغ بهشتی
ترا بیدست وبیسر دیده بودم
چنانکه قاسم ملک سلیمان
ترا عمری به سنگر دیده بودم
ترا در پانزده خردادخورشید
به شهرقم مکدّر دیده بودم
ترا در هفده شهریور سرخ
به شهرلاله پرپر دیده بود
هزار وسیصدو پنجاه هفت بود
ترا روح مصوّر دیده بودم
ترا در فتح خرمشهر وپاوه
ترا فاتح به خیبر دیده بودم
ترا در هر نبیّ و هر وصیّ
به مؤمن یا به کافر دیده بودم
ترا در هرکس وهرچیز وهرجا
منزّه از مقرّر دیده بودم
ترا همراه وقبل وبعد هرچیز
به هر مِرآ ومنظر دیده بودم
یکی را مظهر اضلال واغوا
یکی را هاد ورهبر دیده بودم
یکی را جلوه نور وهدایت
یکی را ظلمت وشرّ دیده بودم
اگرچه دم بدم رخ مینمایی
ترا من نامکرر دیده بودم
ندیدم سیر، هر بارت همیشه
ولی از پیش بهتر دیده بودم
نه در دنیا، ورای هرچه هستی
ترا در عالم«ذَرّ» دیده بودم
ز قبل گفتن«قالوا بلیٰ»یم
بلایت رامکرر دیده بودم
چنان آئینههای روبرویی
ترا اندر برابر دیده بودم
ترا در خلوت آئینه دل
مثال روی دلبر دیده بودم
ترا عاری ز عیب وپاک از نقص
بری از شرک وهر شرّ دیده بودم
ترا درهر سحر من میکشم آه
اگر صدبار ایدر دیده بودم
کجا وکی؟ نمیدانم! ولی من
ترا یکبار دیگر دیده بودم
ورای آنچه گفتیم ونگفتیم
ترا در عمق باور دیده بودم
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗒۱۴۰۳/۵/۴
🆔@banavayeneynava
🦋🏵
🍇
🦋🌷«هوالرّضا»🌷🦋
🍃🏵#قصیدهٔ«#رَضَویّه»🏵🍃
🍇ای حرمت روضهٔ رضوان رضا
موجب آرامش ایران ما!
🦋آئینه عشق، امام الرئُوف
حجت ثامن ،گل هشتم رضا
🏵شاخهٔ طوبای بلند بتول
چشم و چراغ همهٔ اولیا
🦋در شب کابوس انیسالنُّفوس
ای حرمت ملجاء و کهفالوریٰ
🍇گاه بلا، سنگر امن وامان
وقت خطر، حصن حصین خدا
🦋همره جان ، درسفر و درحضر
همدم دل، شافع روز جزا
🏵تا که برم نام تو را هرزمان
بوی خدا میوزد از هرکجا
🦋مشهد تو تالی کوی حسین
زائر تو ، زائر کرب وبلا
🍇روضهٔ تو بِه! ز بهشت برین
هست چو ایوان نجف باصفا
🦋گشته به محنت ز مدینه بهطوس
کشتهٔ غربت به ید اشقیا
🏵در غم تنهایی تو، تا به حشر
گریه کند دیده و دل زین عزا
🦋ای که مزارت شده هرصبح وشام
قبلهٔ حاجات زمین وسما
🍇بارقه نور خدا ساطعست
ازپس آن گنبد زرد طلا
🦋ای دژ تو شرط امان از عذاب
مهر تو محراب نماز ودعا
🏵شبنم عشق تو عجین با گِلم
مهر تو باشد حرم أمن ما
🦋آتش دوزخ چو گلستان شود
چون به چکد شبنم عشق شما
🍇آنکه به یمنش برسد هر نفس
برکت وخیرات به ایرانسرا
🦋آنکه زخاکش برسد تا به عرش
زمزم فوارهٔ نور و ضیا
🏵آنکه بود بارگه کبریاش
نورعلی نور و بهاء در بها
🦋ماه شب افروز همه عاشقان
شمع دلفروز شبستان ما
🍇کیست که«خٓرّٓ صَعقا»یش نشد
کیست که حیران نکند مه لقا؟
🦋موسی وعیسی شده مدهوش او
کوه ز نورش شده دکاً دکا
🏵یعنی آن نور علی نورها
جان علی، نوردل مصطفیٰ
🦋مطلع فجر شب احیاگران
شمس شموس همهٔ ماسوا
🍇 از حرم مهر ولایت وزد
نفحهٔ فردوس، صباح ومسا
🏵با دم نفحات مسیحائیت
مرده شود زنده ،به ذکر ودعا
🦋دیده به بد، هیچ نیالودهاست
شهرهٔ عشقی تو، به شهر وَلا
🏵چشم جهان خیرهور از طلعتِ
آن ید بیضایی موسیَ الرّضا
🍇تاجوران تاج بینداخته
زآن همه بشکوه وجلال وسنا
🦋سجده کنان یوسف کنعان رود
درحرمت، زآن همه فرّ وبها
🏵رانده زهرجا به تو رو آورد
گرچه غریبست ویا آشنا
🦋حصن حصین تو پناه همه
ای حرمت عرش برین خدا
🍇ملجاء دلسوختگان جهان
ای حرمت مرجع شاه وگدا
🦋زد عَلَم عشق -علیهالسلام-
برسر کوی تو، شدیدالقویٰ
🏵ای نفس سبز تو در بادها
داد رس ناله و فریادها
🍇خانه خرابیم وتو دارالسّلام
ما همه دردیم و تو دارالشّفا
🦋با نظری خسته دلان را نواز
ای نظرت، خاک مرا کیمیا
🏵گر ننوازی، به که رو آورم
چون تو برانی، بروم پس کجا؟
🦋از حرمت دور نخواهم شدن
گرچه برانی تو ،مرا بارها
🍇باز بده! آنچه زدستم برفت
بار بده! بندهٔ ناچیز را
🦋ای همه مهر وهمه لطف وکرم
ای همه فضل وهمه جود وعطا
🏵عین معین الضُعفایی علی
قرب غریب الغُربایی رضا!
🦋«باب جوادت» دَرِ بخشندگی
پنجره فولاد تو مشکل گشا
🍇پنجره فولاد تو هرکس گرفت
دید از آن پنجره روی خدا
🦋حلقه به بابت نزند هیچ کس
جز که کنی ،حاجت او را روا
🏵از کرمت حاجت خود را گرفت
هرکه بیامد دَرِ «باب الرِّضا»
🦋هرکه سرحلقه زلفت گرفت
گشت رها از همهٔ ماسوا
🍇سلسلهٔ دوزخیان بگسلد
بسته شود هرکه به زلف شما
🦋هرکه دراین حلقه بیامد به عشق
فارغ از اندوه شد وهر بلا
🏵اینک من آمدهام، خسته دل
رانده و درمانده به شور ونوا
🦋آمده ام دست تهی، سر به زیر
دیده پرآب و به خوف و رجا
🍇خوف من ازکردهٔ نا کردهام
هست رجائم به جواد شما
🦋ضامن آهوی! هوایم بگیر
تا نفسم هست، ز گرگ هوا
🏵گر تو نگیری،که بگیرد مرا؟
زین همه صیاد ودَد و دامها
🦋چون تو نخواهی که بخواهد مرا؟
ای همه خواهان تو از هرکجا
🍇گر تو برانی که گذارد محل
برمن شرمندهٔ بی دست وپا؟
🦋رد مکن این بنده ناچیز را
هیچتر از هیچ وتهی از نوا
🏵شاعرکی خسته و آزردهام
خستهٔ از خویشم وجور وجفا
🦋از همه ودست خودم عاصیم
هرکه کند جور، ولی تو چرا؟
🍇هرکه کند جور، تو جورم بکش
چونکه فتادم، تو بلندم نما
🦋نازمکن! گرچه کشم ناز تو
بیش میازار! منِ بینوا
🏵دست قضا از کرم کردگار
زد رقم مهر تو بر چهر ما
🦋دانهٔ مهر تو مرا صیدکرد
کفتر جَلدت شدهام سالها
🍇قلب مرا مشکن و راهم بده
لیک مران از درت این آشنا
🦋آمدهام دست تهی، روسیاه
با دل پرخون وسری پر هوا
🏵نیست بجز آه مرا در بساط
زاد ندارم مگر عشق شما
🦋قطرهٔ عشقت بنماید خموش
آتش جانسوز گناهان ما
🍇شعلهور از دوزخ خودگشتهام
سردکن این آتش بی دود را
🦋دوزخ ما را ،به دمی سردکن
ای دم تو نفحهٔ روح خدا
🏵ای که بود خاک درت کیمیا
خاک وجودم به نظر زر نما
🦋از دم خود جان مرا جان بده
ای دم تو، دبدبهٔ«نی نوا»
🍇من چه بگویم به مدیحت سخن
عرصه سیمرغ ،چه دخلی مرا؟
🦋مادح خورشید کند مدح خود
شب پره را تاب نباشد ضُحیٰ
🏵شعرم اگر نیست سزاوارتان
میرسد از عرش مرا، مرحبا
🦋صله این مدحت ناچیز را
برکفنم بند به داربقا
🍇حق جوادت تو به آنی مگیر
از سرما، سایهٔ فرّ هما
🏵مشرق خورشید خراسانیان
مطلع وبیت الغزل نینوا
🦋قبلهٔ حاجات، امام رئوف
بحرسخا، مهرخدا، یارضا
🍃صلوات
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓۱۳۹۸/۴/۲۳
🏵@banavayeneynava
👆برآستانجانان علیابنموسیالرضاعلیهالسّلام
🔻#گزیدهٔ #قصیدهٔ«#سلطانعشق»
🏵 السَّلام ای آستانت سقف عرش کبریا
السَّلام ای جان جانان! یا«علیموسیالرضا»
🦋 السّلام ای بارگاهت، باب جنّات النَّعیم
چتر مهرت بر سرما، مهر تابان خدا
🏵 السَّلام ای تربت پاک تو روضاتالجنان
سایه مهرت کشیده بر سماوات عُلا
🦋 السَّلام! ای شمعها سوزان ز داغت تا ابد
چشمهها جوشان به شوق گلشنت از هر کجا
🏵 سنگها درّ میشود با شبنمی از عشقتان
خاک زر گردد به یُمن آن نگاه کیمیا
🦋 آهوان آهمان را یک نگاهت ضامن است
هست صیّاد زمانه صید ایثار شما
🏵 نور فوقالنّور را با ظلمت مطلق چکار!؟
شاه عالم را چه باشد! نسبتی با این گدا؟!
🦋 دستگیر از این گدای بی نوای روسیاه
ای که شاهان جهان پابوس آن دولت سرا
🏵 میوزد در خاطر من هر پگاه و شامگاه
عطر روحانگیز نفحات خوش روح خدا!
🦋 آمدم با کوله باری پر ز اندوه وگناه
تا غمم را چاره سازی، دردهایم را دوا
🏵 آمدم با دست خالی، پای لنگ وسر به زیر
ای امیر ملک دلها، پادشاه ماسوا
🦋 آمدم با چشم پر آب و دلی آتشگداز
یکه و تنها، غریب و خسته، بیتوش ونوا
🏵 مشکلی دارم که حلّش بستهٔ امر شماست
ایکه باشد یک اشارات شما مشکل گشا
🦋 از دم گرم شما هر روزم عاشوراستی
بانوای کربلاتان مینوازد «نینوا»
☘ صلوات!
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓۱۴۰۲/۵/۲۷
🆔 @banavayeneynava
🦋🌷🦋🌹🦋🥀
36.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆#صلواتابوالحسنضرّاب
باصدای دلنواز #استادفرهمند
🔻گزیدهٔ #قصیدهٔ «بهارمحمّد»
🌸ربیع اوّل آمد بهار محمّد(ص)
خزان شد ازآن گلشن آل احمد(س)
🌸بهاری که هردَم به نفحات اُنسش
زند شانه هر شب به زلف مجعّد
🌸به شکرانهاش بلبل جان نوازد
به گوش شکوفه غزلهای ممتد
🌸به شکرانهاش گشت واجب فرستی
به هرروزش از دل صلوات یکصد(۱)
🌸به شکرانه آنکه از لطف ایزد
دو مهر فروزان دراین ماه سرزد
🌸یکی مهر منظومهٔ حق محمّد
دگر جفعر صادق آن مهر امجد
🌸یکی آن که آورد این دین برحق
دگر آن که دین شد به درسش مخلّد
🌸خدایا تو بفرست هرآن، برآنان
سلام و درود وتحیّات بیحدّ
🌸ز لطفت بنمای تعجیل وتسهیل
به صبح ظهور همان مهر سرمد
🌸همان مهر موعود(عج) آن ماه ماهان
همان نجم ثافب، همان فرّ ایزد
🌸همان مهر پنهان همان حجّتالحق
که از طلعتش هرچه ظلمت گریزد
🌸مسمّا به اسم شریف محمّد
معلّا به خط علی، جان احمد
🌸گل ختمی«شرح مجموعهٔ گل»
به روح القدس نفحهٔ او مؤیَّد
🌸ز دادش شود کاخ بیداد ویران
به مهرش شود کوخ مسکین مُشیَّد
🌸چنان که برآید به شیدایی وشور
ز دلهای چون سنگ گلبانگ اَشهَد
🌸مسیحا دمش آتش«نینوا» را
چنان آن خلیلت نماید مُبرَّد
🦋التماس دعا
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🔻تذکر؛
۱-صلوات بر محمد وآل پاکش، آثار زیاد دنیوی واخروی دارد، بالاخص صلوات فوق وذیل که ثوابش معادل ده هزارصلوات است؛
«اللّهمّ صلّ علی سیِّدنا محمّد وآله
ما اخْتَلفَ الْمَلَوانِ وتَعاقَبَ الْعَصْران
و کرَّ الْجَدیدانِ واسْتَــقْــبَلَ الْفَرْقَدانِ
وبلِّغْ روحهُ و اَرْواحَ اهلبَـیْـتِهِ منّا التّحیّهََ والسّلام»
🗒۱۴۰۲/۶/۲۹
🆔 @banavayeneynava
🦋
👆حرمشریفینامامینعسکریین(ع)-۱۴۰۳/۶/۱
🔻گزیده#قصیدهٔ«آیهٔ نور»
السلام ای هادی اِحدی عشر ای عسکری
سبط احمد، زادهٔ زهرا، تبارحیدری
در شجاعت چون حسین ودر مهابت چون حسن
هرچه فضل آن تو باشد، یاامام عسکری
السلام ای متقی وای نقی وای زکّی
ای همه خوبی وخیر وای ز هر شرّی بری
کیست چون تو مظهر مهر ومهابت در جهان؟
کس ندارد چون تو در آل علی این برتری
ای همه فرّ وشکوه وای همه نور وبها
عطر گلهای محمد ای گلاب قمصری
دوحهٔ طوبای حُسنی چشمه تسنیم عشق
سلسبیل باغ جانی! نهر پاککوثری
از حَسن حُسن وجمال واز حسین جاه وجلال
عصمت صدیقه داری! صولت چون صفدری
جلوهٔ نورٌ علیٰ نورٌ ویهدی مَن یشاء
از تو گردد جلوهگر آن باطن پیغبری
«قائم آل محمد» نورکلّ نورها
زاده پاک تو باشد حجّت ابنالعسکری
آنکه در صبح وصالش، میشود خرّم جهان
با ظهورش مینماید انس وجانّ را رهبری
از نسیم بوی کویش باغ دلها خرّم است
هست روشن از فروغش گنبد نیلوفری
آنکه از تیغش برآرد ریشه مستکبران
با ظهورش میرسد مستضعفان را سروری
میشود روشن زمین با مهر آن پروردگار
رخت بربندد ز عالم شرّ شرک وکافری
آنکه برچیند بساط ظلمت وجور وفساد
طرح نو اندازد وچیند بساط دلبری
یوسف زندان غیبت مالک مصر وجود
وارث ملک سلیمان کی نمایی داوری
وقت معلوم آید وابلیس را سازد هلاک
محوگردد باطل ومهدی نماید مهتری
میشود احیاء زمین از پرتو مهررخش
زنده گردد دین حق وسنّت پیغبری
گرچه در کوران فقر وفاقه میسوزدجهان
عاشقان را بدتر از فُرقت نباشد کیفری
وعده حق است ونزدیکست«کلمح البصر»
شک نکن ای«نینوا»گراهل حق وباوری
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🆔@banavayeneynava
🌸🍃🦋
🍃
🍃🏵🦋«هوالسَّلام»🦋🏵🍃
☘ «اللَّهُمَّ أَنت السَّلام
و مِنْك السَّلامُ
و لكَ السّلام
و إِليكَ يعودُ السَّلام...»
🔻#قصیدهٔ «#سلامیّه»🔻
🍃در مدح و نعت ؛
«سرّالاسرار الهیّه صاحب لوای محمّدیهٔ
سیّدنا ومولانا الامامالمهدی الحجّة ابنالحسن العسکری؛
(روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه
وعجّلالله تعالی فرجه وسهّلالله له مخرجه)
🤍السَّلامُ ای عزیز مصر وجود
آشنای غریب شهر شهود!
🖤السَّلام ای رموز گنج خفیّ
سرّالاسرار حضرت معبود!
🧡تویی آن میوه درخت وجود
اوّل و آخری و غیب و شهود!
💙السَّلام جان جملهٔ هستی
خیمهٔ عالَمین را چو عمود!
💗السَّلام ای امام کون ومکان
آسمان و زمین تو راست جنود!
💛ای همه هستی از تو شد پیدا
خلق اول! ختام حسن وجود!
💚السَّلام ای صراط سلم خدا
وجه پاک ترا جهان مقصود!
🤎السَّلام ای بهار جاری جان
سبزی وخرّمی ملک وجود!
💜السَّلام ای قسیم نار وجنان
ای همان مهدی اُمَم! موعود!
🧡السَّلامُ علیک یا«مهدی!»
صاحب الامر احمد محمود
♥️السَّلام حین تسبّح و قنوت
السَّلامُ حین ترکع و سجود!
🤍السَّلام حین تشهد و سلام
السَّلام حین تقرأ و قعود!
💗السَّلام با جوامع کلمات
بر تو آئینه دار کلّ وجود!
💜ای خلاصهٔ تمام خوبیها
ای وجود هرآنچه بود و نبود!
❤️ای گل سرخ احمد مختار!
عطر نرگس! شمیم یاس کبود!
💙تالی وحی وترجمان کتاب
مجری تام هرچه حکم حدود!
💛فیض حق از تو شد به«قوس نزول»
هم برآید به حق ز «قوس صعود»
🤎ای وحید وطرید و رانده شده!
همچو اصحاب کهف به غار غنود
💖«یا غیاث المغیث! ادرکنی!»
زین همه ظلم و جور و جهل و جحود!
💛ای«ابالغیث!» جمله را دریاب!
از هجوم جنود جهل و عنود!
💚بستهایم با ضریح چشمانت
عقد خون ای عزیز مصر وجود!
💜حلقهٔ چشم، بر رهت داریم
تا به کی اشکبار باید بود!؟
💙هر کجا، ناله میرسد بر گوش
هرزمان الامان! ز دست یهود!
❤️🔥آتش فتنه هر طرف برپاست
عَلم آه و بانگ «رودا رود!»
🤎هرکجا حقپرست وحقجویست
اوفتاده به چاه دیو عنود
❤️🩹در فلسطین ودر حجاز ویمن
کرده بیداد قوم جهل و جهود
❤️🔥در میانمار و غزّه، مُسلِم را
سوخته چون صحابه اُخدود
❤️تا به کی، شاهد ستم باشیم
تا کجا، زیر ظلم ، باید بود؟
🖤ظلمت ظلم وصولت بیداد
خواب از دیدگانمان بربود
🧡خار شد گلشن خدا، برخیز!
تار شد چشم مهر ومه زین دود
💙کی شود مژدهٔ ظهور آید؟
خلق و خالق از آن شود خشنود
💚کی شود، دولت شما آید!؟
طی شود دور نحس عاد و ثمود
❤️به سرآید حکومت طاغوت
به درآید جهان ز کفر وجحود؟
🖤«وقت معلوم» سررسد با تو
به سرآید مجال دیو عنود
🧡برکنی از زمین سعد حجاز
تیرهٔ ظلم و نحس آل سعود
💛برکنی ریشهٔ ستم ز جهان
پرکنی این جهان ز عدل وَدود؟
💖کی شود!؟ طلعت رشید شما
فاش گردد «کَطَلحها مَنضُود؟»
💛کی شود ماه مهر روی تو را
فاش بینم برغم میل حسود؟
💗وارث آدمی و ختم رسل
نوح وموسی وعیسی و داوود
🤎از سلیمان و یوسف و ادریس
بردهای ارث علم و حکمت وجود
💙وارث دین پاک ابراهیم
برکش اینک دمار از نمرود!
❤️وارث ذوالفقار و عدل علی!
مجری قسط و اهل بخشش وجود!
🧡وارث هر چه خوبی ونیکی
باعث هرچه خیر وخوبی و سود!
💚صاحب الامر والزّمان مهدی!
فَرّه ایزدی! نشان ودود!
💜الغیاث! الغیاث! ادرکنی!
العجل! العجل! هلا موعود!
🤍صلح کل با تو میشود برپا
ای اباصالح! ای امام و دود!
💛ای همه خوبی و صفا و سنا
شمس تابان قوس غیب و شهود!
❤️🩹رحم کن بر فقیر و خسته راه
خسته از ظلم وجور نفس عنود
🖤عاشقم من، اگر چه ناچیزم
فارغم از حدیث عاد و ثمود
💝روسیاهم اگر ، ولی آنی؛
ارتباط مرا ، مکن مسدود!
💔آمدم! دل شکسته و مغبون
زخمی دست ظلم وچشم حسود
🧡«مسَّنا اَهلنا بضرُّ شرور»
یوسف مصر! آفتاب وجود!
💚«برگ سبزیست تحفه درویش»
بشنو از «نی نوا» نوای درود!
❤️🩹در عمل گرچه پای او لنگست
گوی سبقت ز شاعری بربود!
🤍گر بخواند سرود شوق تو را
ناله خیزد ز نای بربط و عود
❤️🔥گرچه زد شعله آه او به جهان
در تو نگرفت این سلام و سرود
🖤بینیازی ز عشق بازی من
دلخوش امّا منم ز گفت و شنود
💔گفتهاند این نشان عشق بود؛
هرکسی باب گفتگو به گشود
❤️🔥اینک این شد نشان عشق و فراق
ای همه عشق وشوق وشور و سرود!
💗معدن مهر و اصل جود وکرم!
سائلت را مکن ز در مردود!
💜گرچه اخوان تو را ز حقد و حسد
بخس کرده به درهمی معدود
💙به خدا! ذرّهای رضا ندهیم؛
آن ستمها که بر شما بنمود
❤️کس نگفته چنین مدیح تو را
همچو من شاعری، تو را نستود
🤎گرچه مستغی آن جمالت باد
از چنین مدح ونعت سست و خمود
🧡گرچه لایق نبود مدحت من
واجب آمد علیک تو، به درود
💚با سلامی، بس است صله تو
پس نوازم به پاسخی محمود
💛دور باشد ز خاندان خدا
نشنوم پاسخ سلام و درود
🤲اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمد
وعجّل فرجهم و اهلک اعدائهم
🦋التماس دعا
❤️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗒۷ /۹ /۱۳۹۶= ۹ربیعالاوّل۱۴۳۹
🆔@banavayeneynava