🏵🍃🦋🌸🍃🦋
🍃
🦋 🌻«هوالسَّلام»🌻🦋
🌼«قالَ النَبی(صلی الله علیه وآله و سلم)
مَنِ قالَ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، اَعطاهُ اللهُ اَجرَ اَثنینِ وَ سَبعینَ شَهیداً
وَ خُرِجَ مِنَ ذُنُوبِهِ کَیومٍ وَلَدَتهُ اُمُّهُ؛
-پیامبراکرم(که درودخدا براو وخاندانش باد)
«کسی که (از روی معرفت واخلاص )
بگوید؛اللّهُم َصلّ علیٰ محمّد و آل محمّد. خداوندتعالی ثواب ۷۲ شهید را به او عطا فرموده و از گناهانش خارج شده است مثل روزی که از مادر متولد شده بود.»
📒 مجلسی؛ بحارالانوار/ج۹۴ص۶۴ح ۵۲
🍃🏵#قصیدهٔ «#صَلواتیَّه»🏵🍃
🌼 با نام خدا به جَدّ ما صَلّیاللّٰه!
یعنی؛ به صَفیّ اَنبیا صَلَّیاللّٰه!
🌸 بر شیخ رسل، نوحهگر کرببلا؛
آن نوح نبیّ ناخدا صَلَّی اللّٰه!
🌺 سِیُّم به پدیدآور این دین حَنیف؛
یعنیکه؛ خلیل انبیا صَلَّیاللّه!
🌳 چارم به رسول طور سینا موسی؛
موسای کلیم کبریا صَلَّیالله!
🌲پنجم به مسیح، اِبن عذرا مریم؛
احیاگر و آن روح خدا صَلَّیاللّٰه!
💐 بیمرّ وعدد، الیاَلابد، بیکم وکاست؛
بر روح تمام اولیا صَلَّیاللّه!
🌴 هم اوّل وهم آخر وهرلحظه وآن؛
بر وارث و ختم الانبیا صَلَّیاللّٰه!
💐 آن روح گل و عصارهٔ خوبیها؛
عطر خوش فردوس علا صَلَّیاللّٰه!
☀️آن نور تمام ماسوا، مهر خدا؛
آن شمس ضحیٰ، بدر دُجیٰ صلَّیالله!
🌻یعنی؛ که نبیّ حق ، اوّل مخلوق
بر جمله خلق، مصطفیٰ صَلَّیالله!
🌼 بر شیر خدا ، نفس نبیّ امّی؛
آن سَیّد جمله اوصیا صَلَّیاللّٰه!
💥بر مظهر مهر و قاصم جبّارین؛
آن آئینهٔ خدا نما صَلَّیاللّٰه!
✋آن دست خدا، قاسم دوزخ و بهشت
بر حاکم حق روز جزا صلَّیاللّه!
🏵 مظلومترین بندهٔ حق در عالم
یعنی؛ به علیِّ مرتضیٰ صلَّیالله!
🍎 بر دخت نبیّ، کفو علی، ام اَبی
تفاحهٔ فردوس علا صَلَّی الله!
🌗 آن لیل اِذا سَجیٰ و آن لیلهٔ قدر
بر روح بلند کبریا صَلَّی الله!
🌻آن فاطمه فاطرالسموات والارض
آن سَیّده و خیر نسا صَلّیالله!
🌷بر حُسن دلاویز حَسن، سبِط رسول؛
مسموم به زهر اَشقیا صَلَّیاللّٰه!
🥀 بر سَیّد و سالار شهیدان خدا؛
مظلوم وغریب سرجدا صَلَّیاللّٰه!
🌻 بر آئینهٔ علی و زهرا ، زینب
افشاگر سِرِّ نی نوا صَلَّیاللّٰه!
🌼 بر زینت عُبّاد، امام سَجّاد؛
پیغمبر دشت کربلا صَلَّیاللّٰه!
📗 بر حافظ اَسرار خدا، بحر علوم؛
آن باقر علم اَنبیا صَلَّیاللّٰه!
📒 بر جعفر صادق، آن امام ناطق؛
احیاگر دین مصطفیٰ صَلَّیاللّٰه!
🏵 بر روح سترگ وپاک موسَیالْکٰاظم؛
آن شیر به زنجیر جفا صَلَّیاللّٰه!
🍇 در طوس به ثامن الحُجَج شاه وَلا؛
داده به قضای حق رضا صَلَّیاللّٰه!
🌸 بر جان رضا، روح صفا، مهر جواد؛
بحر کرم و کان سخا صَلَّیاللّٰه!
🌺 برجان نقی ، پور تقی ، نور علی؛
آن اُسوهٔ تام اَزکیا صَلَّی اللّٰه!
🍀 بر روح بلند عسکری، حُسن حَسن؛
مظلوم و غریب سامِرا صَلَّیاللّٰه!
🌼 هردَم به نوای«نی نوا» تا دم حشر؛
بر قائم آل مصطفیٰ صَلَّیاللّٰه!
🌞 مهریکه جهان منتظرطلعت اوست؛
آن منتقم خون خدا صَلَّیاللّه!
🗡آن نافی شرک وظلم و بیداد وستم؛
ویرانگر بنیاد جفا صلّیاللّه
💥آن محی الدّین و ماحی کفر ونفاق
رسواگر تزویر و ریا صَلَّی الله
🌺 یعنی به جمال بیمثال مهدی؛
آن وارث و ختم الاولیا صَلَّیاللّٰه!
🍀بر روح بلند حضرت روحالله؛
آن خمینی روح خدا صلّیاللّه!
🪴بر نایب بر حق امام غائب؛
آن خامنهای سیّدنا صلًیاللّه!
🌷تا صبح ظهور دولت آل علی؛
بر روح جمیع شهدا صلّیاللّه
🌿 بر روح تمام مؤمنان و صلحا؛
تا صور دمد در همه جا صلّیاللّه!!
⚔ بر دشمن دون آل احمد، لعنت!
بر آل علی ومصطفیٰ صَلَّیاللّٰه!
💓هرآن به محمّد وبه آل پاکش
با صوت عَلن صبح ومَسا صَلَّیاللّٰه!
🌱 هرکس بفرستد به محمّد صلوات
از حق به لسان ماسوا صَلَّیاللّه!
🖌 بر شاعر این قصیدهٔ صلواتی
هر دم به نوای «نینوا» صلّیالله!
💐«الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ واَهلک عدوّهم
وَالْعَنْ أعْداءَهُم مِنَالجنَّة والنّاسأجْمَعِینَ!
آمین یا ربّ العالمین!»
🦋 ملمتس دعا
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓 ۱۳۹۹/۵/۱۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🍃🌸🦋🌺🍃
20.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆قصیده خوانی بهمناسبت طلوع سبز محمّد
(صلیاللّه علیهوآله)
واحیاگر اسلام ناب امام جعفر صادق
(علیه السلام)
در محفل گرامیداشت هیأت محبّان الزّهرا(سلام الله علیها) - ۱۴۰۲/۷/۱۰
🔻#قصیدهٔ🌛☀️«#مهر و ماه»☀️🌜
🦋 بوی بهشت است این! یا گل احمد!؟
💐 سرزده یا صادق آل محمّد!؟
🦋 یا که دمید از افق، مهرصداقت؟
💐 یا که تبسّم نمود، غنچهٔ احمد؟
🦋 یا زده مشک تتار ، برگل شب بو؟
💐 دست نسیم سحر، در شب اسعد؟
🦋 ماه مشاعل فروز، احمدمحمود
💐 کوکب برج ولا ، صادق سرمد
🦋 شافع روزجزا ، خاتمِ خاتَم
💐 جان همه کائنات، روح مجرّد
🦋 اَخیر خیرالوَری، سیّد عالم
💐 مهبط وحی خدا، عبد مؤید
🦋 شهر علوم اِلٰه ، معدن رحمت
💐 هادی و مهدی راه، مرشد ارشد
🦋 ناشر علمش شده جعفر صادق
💐 صادق صبح وَلا ، پرتو ایزد
🦋 عالم و آدم بشد یکسره از هوش
💐 باد سحر چون نقاب از گل او زد
🦋 کرده پریشان شب تار جهان را
💐 چون گره افکند بر زلف مجعّد
🦋 از نفس آتش آن گل سوری؛
💐 مُهر خموشی زده، آتش معبد
🦋 عقل چو میخواست ز آن شعله فروزد
💐 برق جهانتاب او چشم حسد زد
🦋 خشک بشد برکهٔ ساوه چو افتاد
💐 شبنم داغ از گل سرخ محمّد
🦋 آنکه به یک غمزه شد مسأله آموز
💐 یعنی ابوالقاسم آن اُمیِّ امجد
💐 شاهد ما چون نقاب از رُخش افکند
🦋 جمله عالم همه گفتند؛ «اشهد»
🦋 شکر که توفیق شد، باشیم این شب
💐 در کنف حضرت شاهد مشهد
☘«الّلهُمَّ صَلِّ علی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعجِّلْ فَرَجَهُم و الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمعین بهم اَتولّیٰ ومِن آعدائهم اَتبَرّاء االی الله!
🦋التماس دعا
♥️ #ابوالفضلفیروزی_نینوا
📅 #مشهد۱۷ربیع الاول۱۴۲۰
🆔 @banavayeneynava
🦋💐🦋💐🦋💐🦋
🦋💐
💐
🍃🏵«هو الصادق »🏵🍃
🦋 فینعت سیّدنا و مولانا اباعبداللّه
🏵 جعفر ابن محمّد الصادق البارّالامین
🍃 علیهم افضل الصلوات المصلیٌن
🔻#قصیدهٔ «#صادقیّه»
🦋دوش بگشودند یکدم درب فردوس برین
پر شد از عطر محمّد آسمانها و زمین
🌼پرتویی تابید از آن معدن نور و بها
آسمان شد نور باران، مشتعل شد این زمین
🦋چون نقاب افتاد از باغ گل رخسار دوست
شعلهور شد مهر از شرم گل آن مه جبین
🌼غلغله افتاد در عالم، به رقص آمد ملک
گشت پر گوش فلک از ذکر رب العالمین
🦋هرچه بت شد سرنگون وهرچه ریمن درفرار
چون بتابید آن فروغ فرّه مهر آفرین
🌼کیست اینکز طلعتش گردیده روشن آسمان
کیست این کز مقدمش شد نور باران این زمین؟
🦋خون گُل را در رگ و عطر علی دارد بهجان
داغ آن صدیقه دارد، مهر احمد در جبین!؟
🌼اوست جعفر! ابن وخلف باقر علم نبی!
اوست صادق، ماحی کذب و مُحیّ علم دین
🦋السَّلامُ ای صادق حق! فرّه ایزد نشان
ای رئیس ملت اسلام ناب و راستین
🌼السَّلام ای حافظ اسرار گنج سرمدی
ای کلید مخزن علم امام العارفین
🦋السَّلام ای باغبان گلشن راز خدا
ای که پرکرده حدیثت مشرق ومغرب زمین
🌼السَّلام ای بانی فقه ثمین«جعفری»
تالی وحی نبیّ و شارع «شرع مبین»
🦋حافظ سرِّ نبیّ و حامل علم علی
مظهر قرآن ناطق ، جلوه «روح الامین»
🌼مخزن علمالهی ، ناشر علم نبیّ
چشمهسار حکمت وسرچشمهٔ عینالیقین
🦋کاشف اسرار خلقت، راسخ آیات حق
ترجمان وحی «احمد» حافظ اسرار دین
🌼در جدل احسن تر ازو نیست در اهل جدال
کس ندارد همچو او اینگونه برهانی متین
🦋آنچنان در بحث واستدلال دارد سلطنت
که هماوردش به هر میدان شدی خاک زمین
🌼جمله استادان، تلامیذند اندر مکتبش
عالمان بر آستانش جمله سایندی جبین
🦋در بیان حق نعتش هرچه شاعر بیشعور
الکن از شرح کمالاتش زبان مادحین
🌼روی زیبا را چه حاجت از بیان ونعت ومدح!؟
حور عریانتر بود به!؟ یا به رخت و پوستین!؟
🦋ای نوای بینوایان! در شب دلواپسی
یوسفان چاه را مصداق آن«حبلالمتین»
🌼ای غیاث المستغیثین! در هجوم بیکسی
بیپناهان را پناهی! همچنان«کهف الحصین»
🦋آفتاب ملک ایمان، صادق صبح ولا
از فروغ تو مُنوّر آسمانهای برین
🌼شیعه شد مشهور، بعد از نهضت آن ممتحن
شد چنین احیا ز تو، این مذهب و دین مبین
🦋گر نبودی، نی فقط حرفی نبود از شیعیان
بلکه از اسلام هم ، نامی نبودی در زمین
🌼کوثر علم تو جاری، هرکجا و هر زمان
تا شود سیراب هر لب تشنه زآن «ماءِ معین»
🦋بانیان چهار مذهب، خوشه چین علم وی
فقه از او گشت جاری در رگ«شرع مبین»
🌼«حنفیّ» و«حنبلیّ» و«مالکیّ» و«شافعی»؛
آنچه حق است از تو دارد ، ای امام راستین
🦋از تلاش وسعی تو اسلام عالمگیر شد
در حجاز و هند و ایران و عراق و مرز چین
🌼صیت آوازش به اَفواه عوام افتاده است
زیر هر هفت آسمان افکنده نام او طنین
🦋در عبادت بیبدیل ودر سخاوت چون خلیل
در مقام زهد گویی زاهدی خلوت نشین
🌼در مروّت لافَتیٰ و در سماحت بینظیر
صادق الوعداست در قول و به طاعت قانتین
🦋هرچه تاریکی زدود وهرچه ظلمت کشفکرد
از فروغ فَرهیّیِ ، آن امام مه جبین
🌼درشگفتم زین همه فضلیکهدارد آنفضول
باز هم مظلوم ومهجور اوفتاده اینچنین!
🦋زهر نوشید از خودی، باآن همه فضل وکرم
آه! از آن نامرد مردم! ناسپاسان لعین
🌼چون ندارد قبر پاکش گنبد وصحن وسرا
گنبدش هفت آسمان وصحن او کلّ زمین
🦋«لنتَنالالشافعینا مُستخفاً بالصلاة»(۱)
در دم آخر حدیثی طرفه گفتی اینچنین
🌼پس شفاعتکن قصور وکاهلیهای مرا
ای شفیع عاشقانت، روز سخت واپسین!
🦋شیعه گرچه نیستیم ما در عمل، امّا بحق
دوستدار اهلبیت است،این مُحبِّکمترین
🌼سیّد ومولا تویی وبنده هستم روسیاه
یااَبا عَبداللهَ! ای مصداق «ربّ العالمین»
🦋گرچه برطبع روانم آفرینی، کس نگفت؛
از ملائک میرسد بر من هزاران آفرین
🌼صله شعر من این بس، کز محبّان توام
این حسودان میندانند، کیمیایی اینچنین!
🦋«قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری»
خر چه داند قیمت نقل ونبات عنبرین
🌼شبنم عشق تو برخاک من افتاد از ازل
تا ابد هم عشق تو با جان من باشد عجین
🦋آتش دوزخ ندارد تاب سوز نارعشق
گر به دوزخ اوفتم با نار عشقت نازنین
🌼آتش عشقت نموده اندرونم شعلهور
آتش بیرون ندارد، هیچ تاثیری چنین
🦋حُقّهٔ قلبم بهمسک مُهر مِهرت ختم کن
حق مِهرمادرت، آن دخت«ختم المرسلین!»
🍃صلوات!
🦋 ملتمس دعا
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
📌 تذکر؛
۱- بهاقتضای رعایت وزن بحرعروضی
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
(رمل مثمن محذوف) دراین شعر با اندکی تحریف لفظی در حدیث، اشاره دارد به حدیث شریفی که آن امام همام درهنگام شهادت همهٔ خویشان خودرا جمع کرد و درآخرین لحظات عمر شریفشان خطاب به آنان وهمهٔ محبّان و شیعیان فرمودند؛
«لَنْ تَنالَ شَفاعَتُنا مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاةِ -
شفاعت ما شاملکسیکه نماز را سبک بشمارد، نمیشود»
#جعفرصادق #شیعه #علم #دین
🗓۱۳۹۸ /۴ / ۸
🆔 @banavayeneynava
🦋
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺زیارتامامینشریفینعسکریینعلیهمالسلام
🔻گزیده#قصیده«آیهنور»
السلام ای هادی اِحدی عشر ای عسکری
سبط احمد، زاده زهرا، تبارحیدری
در شجاعت چون حسین ودر مهابت چون حسن
هرچه فضل آن تو باشد، یاامام عسکری
السلام ای متّقی وای نقی وای زکّی
ای همه خوبی وخیر و ای ز هر شرّی بری
کیست چون تو مظهر مهر ومهابت در جهان؟
کس ندارد چون تو در آل علی این برتری
ای همه فرّ وشکوه وای همه نور وبها
عطر گلهای محمد ای گلاب قمصری
دوحهٔ طوبای حُسنی چشمه تسنیم عشق
سلسبیل باغ جانی! نهر پاککوثری
از حَسن حُسن وجمال واز حسین جاه وجلال
عصمت صدیقه داری! صولتی چون صفدری
جلوه نورٌ علیٰ نورٌ و یهدی مَن یشاء
از تو گردد جلوهگر آن باطن پیغبری
«قائم آل محمد»نورکلّ نورها
زاده پاک تو باشد حجّت ابنالعسکری
آنکه در صبح وصالش، میشود خرّم جهان
با ظهورش مینماید انس وجانّ را رهبری
از نسیم بوی کویش باغ دلها خرّم است
هست روشن از فروغش گنبد نیلوفری
آنکه از تیغش برآرد ریشه مستکبران
با ظهورش میرسد مستضعفان را سروری
میشود روشن زمین با مهر آن پروردگار
رخت بربندد ز عالم شرّ شرک وکافری
آنکه برچیند بساط ظلمت وجور وفساد
طرح نو اندازد وچیند بساط دلبری
یوسف زندان غیبت مالک مصر وجود
وارث ملک سلیمان کی نمایی داوری
وقت معلوم آید وابلیس را سازد هلاک
محوگردد باطل ومهدی نماید مهتری
میشود احیاء زمین از پرتو مهررخش
زنده گردد دین حق وسنّت پیغبری
گرچه در کوران فقروفاقه میسوزد جهان
عاشقان را بدتر از فرقت نباشد کیفری
وعده حق است ونزدیکست«کلمحالبصر»
شک نکن ای«نینوا»گراهل حق وباوری
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🆔@banavayeneynava
🪴🦋
🦋
🔻بمناسبت #بیستمآبان سالروز تولدم
🍃#قصیدهٔ«#آبانیابله»
❤️🔥من آن آوارهٔ بیخانمانم
که خسته از خود و دور زمانم
💘منم جامانده از خیل شهیدان
همان وامانده بیخان ومانم
🖤چنان آن«یوسف»افتاده در چاه
چونان«یعقوب»در آه و فغانم
🧡همان تبعیدی مصر وجودم
همان زندانی مکر زنانم
💔همان«ذالنّون» بطن حوت نونم(۱)
که مغضوب از خود وحُسن گمانم
💙همان«ایوب»امواج بلایم
همان مصلوب دار جاهلانم
❤️همه روزم چو عاشورا سرآید
بپا کرب وبلایی هرکرانم
💛منم آن«نینوا» شیدای شاعر
به شور شعر برتر از حسانم
💜همان آبانیِّ آبادِ خرابم
همان عاصی ز خویش و از جهانم
💗همان آبانی حساس و ساده
که عین سادگی اهل فطانم
❤️گلم؟یا خار؟ یا خر؟یا که آدم؟
هرآن چیزی که پنداری، چنانم
🤍تو در آیینهام عکست نمودی
من آن جام جم وجان جهانم
💓همان که در ازل شد قسمت من
شود فاش آخر آن سِرّ نهانم
💚«نشان عاشقی رخسار زرد است»
ببین که سبز برگم یا خزانم؟
🧡اگر توفیق دیدارم نداری
شنو این ناله وآه و فغانم!
💔اگر آه وفغانم نشنوی باز
بیا بشنو شمیم داغ جانم!
🖤مبین که در شمار عاصیانم
من از ایل وتبار عاشقانم
💖بهغیر عشق و مهر خوبرویان
ز هرچیزی و هرکس سرگرانم
💓اگر دل بستهام بگسل تو پیوند
به جز تو گر دهم دل، جان ستانم
❤️ز کید و کینه بیزارم همیشه
بهجز نفسم، به هرکس خوش گمانم
🤎گمانم آنکه گر نفعی ندارم
برای دیگران هم بیزیانم
🧡منم آن قلّه قاف قرابت
که عنقا کرده بر سر آشیانم
💛واینک آشیانی گشته متروک
غبار غم گرفته آسمانم
💘به تیر فتنه افتادم به محبس
وگرنه طائر جنّت مکانم
💜اگرخواهی که بیش ازاین بدانی
بدان که من فلان ابن فلانم
💙به فیروزی شدم مشهور زیرا
بود«فیروز» جدّ اردلانم
🧡ز خاک روستای چشمه وگل
که مقلوبش بود«گلچشمه»جانم
💚«رضا»نام پدر، مادر هم«اقدس»
همان «بوفضلِ فیروزی»نشانم
💛پدر دیری بیاسودست از رنج
ولی مادر هنوزه سایهبانم
💝اگرچه مادرم طفلی مریضه
بحمدالله! که بااو همچنانم
💓بهدنیا آمدم در«بیست آبان»
گل حسرت به ایّام خزانم
💖ز حالم چون بپرسی باتو گویم؛
بحمدالله! چون سرو روانم
🤎ندارم غصّه روزی اگرچه؛
شب وروزان، پی یک لقمه نانم
💝به هرکس دل بدادم، خوب یا بد؟
برآن عهدی که بستم، برهمانم
💖اگرچه سعی من بوده همه عمر
دلی را نشکنم، تا میتوانم
💔دلی را نشکنم هرچند هرکس
شکسته گوهرجان گرانم
🖤برای دشمنم هم بد نخواهم
دعاگوی تمام دوستانم
❤️همیشه ناصحی دلسوز هستم
اگرچه ظاهراً فلفل زبانم
💛خدا داند که باشد نیّت من
صلاح وخیر وخوبی در نهانم
💚امیدم هست براین رسم وآئین
بحول الله والمنّه بمانم
💜نه محزونم برآنچه رفته از دست
نه برآنچه که دارم شادمانم
🤍نشسته برف پیری برسر من
شکسته قامت سرو چمانم
🖤سیه ازآن کنم موی سر و روی
که گویم من عزادار جوانم
🧡جوانی دادهام از دست واینک
به پیری مویهگر ازاین زیانم
💛خدایا اینک آمد فصل پیری
بهارم رفت وآغاز خزانم
🤎دلم را با تباهی سخت کردم
ولی رحم آر بر طبع روانم
💙اگرچه سردگشته طبعم ای دوست
بهدل چون چشمهٔ آتش فشانم
❤️دم تو گر دمد یکدم بجانم
ز عشقت کورهٔ آهنگرانم
🖤خدایا پیش ازآنکه در جهنّم
بسوزد این دل خلد آشیانم
💓نما باقی به عشقت قبل ازآنکه
نماند یک نشانی از نشانم
💛مرا با آتش عشقت بسوزان
که عشقت میزند آتش بجانم
💚تو را من شاکرم که باز دادی
مجال دیگری برامتحانم
💜اگر چه من شدم مردود هرسال
ولی از لطف خود دادی امانم
🖤کتاب عمر من هردم ورق خورد
اگرچه خطی از برگش نخوانم
💓دگر چیزی نمانده تا ختامش
ولی من غافل وگویی جوانم
🧡کتاب نفس خود ناخواندهام من
هنوز از خوانش خود ناتوانم
💙مرا قبل از دم«اقراءکتابک»(۲)
بده توفیق تا نیکو بخوانم
🤍اگرچه دیدهام صدبار خودرا
در آئینه ولی خود را ندانم
💛ندیدم خویش را یکبار حتّی
چنانکه در حقیقت آنچنانم
🧡خدایا خود تو میدانی که بنده؛
نباشد مالک سود وزیانم
💚نه خودکردم نه بیخود، هرچه هستم
چونان طوطی پس آینه دانم
🤎الهی پیش ازآنکه من بمیرم
ببینم خویش را آنسان که مانم
💔مرنجان خاطراین شاعرک را
تو خود دانی که از نازک دلانم
🤍شنیدم ابلهان اهل بهشتند
ببخشایم که من از ابلهانم(۳)
💖مرا دربند خود ساز وبمیران
رهایم کن ز قید این وآنم
💜کفایت کن مرا از جور جائر
مصون سازم ز شرّ حاسدانم
💚پناهم ده! به کهف آل یاسین
امانم ده ز بیم دشمنانم
💗ز شرّ فتنهٔ آخر زمانی
سلامت دار جان وخان ومانم
💜به جز حصن ولایت بارالها
نباشد سرپناهی در جهانم
🤍بحق غوث اعظم کهف ایمان!
به حصن محکم صاحبزمانم
🖤مرا از ظلمت شیطان درآور
به نور طلعت صاحب قرانم
💛ببخشایم اگر واماندهام من
امانم ده! امانم ده! امانم!
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🔻تذکر؛
۱-۲.اشاره به آیات ۲۱ انبیا و۱۴ اسرا
۳.کنایه به حدیث«اکثر من اهلالجنّه البله»
واهل معنا معادل «ابله» را «سادهدل»گویند.
🗓۱۴۰۲/۸/۲۰
🆔@banavayeneynava
🦋🔥
🔥
🦋🔥#قصیدهٔ #لعنتنامه🔥🥀
«تَبَتْ یَدا» آنکس که زد سیلی به مادر
کوبید بر پهلوی کوثر میخ آن در
لعنت برآنانی که درب خانه وحی
آتش زدند وحملهورگشتند یکسر
آن منزلی که جبرئیل بیاذن نگشود
آن خانهای که کرد دربانیش قنبر
آتش گرفت آن آشیان مرغ عنقا
با حیله اوباش مشتی پست گوهر
لعنت برآن نامرد کاین منکر بپاکرد
نفرین برآنانی که اجرا کرده ایدر
آنان که محسن را بناحق سقط کردند
برسینهٔ مادر زدند مسمار آن در
لعنت برآنانی که آن صدّیقه کشتند
بین در ودیوار شد آن یاس پرپر
باآنکه پیامبر چنین دستور داده؛
سیلی نزن حتی به روی اسب واستر
زیرا کند تسبیح حق، اما به قرآن
یک سبحه زهرا ز هستی هست برتر
با اینهمه زد دست سنگین سیهروی
برآن رخ گلکونه زاهری اطهر
خشم خدا را تا ابد بر خود خریدند
آزرده شد از کارشان روح پیمبر
لعنت برآنانکه علی را دست بستند
بردند تا بیعت کند با زور ویا زر
هرچند او بیعت نکرد و روی برتافت
از بانیان ظلم وجور آل اطهر
هرچند بهر حفظ دین واصل اسلام
شد ذوالفقارش در غلاف ودست برسر
یاللعجب! ازآن همه حلم ومروّت
ازاین همه صبر وشکیبایی صفدر
بااینکه از تیغش شدی منکوب جبّار
مغلوب شد آن فاتح احزاب وخیبر
اما بشد اسلام ومسلم پاره پاره
حق منزوی گردید وباطل شد مدوّر
با کودتای شوم اصحاب سقیفه
اسلام شد وارونه وسنّت مغیّر
با بدعت و تغییر در امر خلافت
تحریف شد اسلام چون ادیان دیگر
قرآن نشد تحریف، اما با تأسف
مردم همه گمراه گشتند وز حق در
اسلام شد منفور ومسلم گشت مغضوب
منکر بشد معروف وشد معروف منکر
هفتاد وسه فرقه شدی اسلام کمکم
زآنها یکی حق ماند وباقی گشت کافر
زین فرقهها تنها یکیشان هست ناجی
باقی همه طاغی و یاغی هست یکسر
لعنت برآنانی که بیعت را شکستند
غاصب شدند تخت خلافت را مکرر
لعنت برآنانی که بدعت پیشه کردند
غصب از غضب کردند میراث پیمبر
آن غاصبان امرعظمای ولایت
آن ناکثان عهد اندر عالم ذَر
آنانکه در روز غدیرخم گرفتند
سبقت به بیعت با علی،ساقی کوثر
امّا شکستند از ره حقد وحسادت
عهد عتیق و هم جدیدش را مکرر
شد از خلافت منزوی مولای برحق
بنشست برجای علی، میمون وعنتر
بنشست جای حق،چنین ابلیس وطاغوت
اسلام شد تحریف ومسلم شد مسخّر
اوصاف حقّ مرتضی هم غصب گردید
صدیق شد بوبکر وفاروق گشت عمَّر
آواره شد هرکس که نام مرتضی برد
مغضوب شد سلمان وشد معدوم قنبر
عمّار شد مطرود ومیثم گشت مصلوب
مولاعلی شد بیکس وبییار ویاور
مغضوب شد هرکس که بر غاصب برآشفت
مقداد شد منکوب وشد تبعید بوذر
آل علی شد منزوی درخانهٔ خویش
کافر عزیز وگشت مسلم خاک برسر
ابلیس حاکم گشت وآدم گشت محکوم
بر سفرهٔ اسلام شد ظالم مخیرّ
خوردند میراث علی وحق زهرا
انداختند در ساحل اسلام لنگر
شد دیو منصوب وسلیمان گشت مجرور
بد شد به خوبان غالب ودون گشت برتر
دیوان به دیوان قضا ناحق نشستند
برکرسی تعلیم شد جاهل مقرّر
فاسق امام وفاجر آمد مصدرکار
بر امّت اسلام شد طاغوت رهبر
جولانگه رجالههای بی صفت شد
بیت خدا ومسجد ومحراب وسنگر
بوزینگان زانیه بالا پریدند
از شانههای خسته آل مطهر
خوردند از کید وحسد حق علی را
کشتند یک یک پاک اولاد پیمبر
مقتول یا مسموم یا زندان نمودند
مرد و زن ،پیر وجوان،اصغر واکبر
خوردند حق آلاحمد را بناحق
کردند برآنها ستمهای مکرر
با اسم اسلام وبناحق سر بریدند
مرغان بستان خدا را تشنه لب، سر
در پیش چشم زینب وآل محمد
اکبر بشد صدپاره، پرپرگشت اصغر
آه از دمی که واحسینا سربرآورد
عالم شد از فریاد زهرا مثل محشر
وقتی حسین افتاد از مرکب بهرخسار
در گودی میدان به تیر آن ستمگر
آه از دمی که شعلهورشد خیمهگاهش
تشنه بریدند از قفا رأسش به خنجر
آتش گرفت آن خیمه وخرگاه خورشید
افتاد بر سجّاده وسجّاد،اخگر
زینب پریشان شد برون از خیمهگاهش
افتاد از رخساره مهتاب معجر
اهل حرم هرسو هراسان وگریزان
بردامن آن نو گلان افتاد آذر
شدگوشوار وگوش دخترها به یغما
اصغر ز تیر وتشنگی گردیدپرپر
«امن یجیب»ازخاک تا افلاک برخاست
وقتیکه دید آن حال آل الله مضطر
سرهای سردارانشان بر نیزه گل کرد
محرابشان میدان شد وسرنیزه منبر
اجسادشان شدتکهتکه در صحاری
شد مشرق ومغرب زخونهاشان معطّر
هرروز عاشورا وهرجا کربلا شد
برشیعیان وخاندان آل اطهر
نفرینشان باد از زبان جن والانس
لعنت برآنان از لسان هر پیمبر
یارب بحق اولین مظلومه زهرا
تعجیلکن در نهضت مظلوم آخر
آن آخرین منجی عالم حجّتالحق
آن غوث مظلومان،امام حیّ داور
آن طالب خون شهیدان خدایی
آن قرةالعین رسول آن دادگستر
آنکس که میگیرد تقاص خون مادر
بر جبت وبر طاغوت خواهدداد کیفر
آنکس که از بادخزانی سخت گیرد
حق تمام لالههای سرخ پرپر
کی میشود آید برون از مغرب آن مهر
آن وارث خون خدا با فرّ ولشکر
آنروز نزدیکست میبینم بتحقیق
صبح طلوع آن بلند نیک اختر
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🆔 @banavayeneynava
47.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆خوانش #قصیدهٔ «#لعنتنامه»
توسط شاعر معاصر استاد دکتر
❤️🔥#ابوالفضلفیروزی_نینوا
پس از سخنرانی خود در شب شهادت سرّاللهالاعظم صدیقةالشّهیده حضرت
🥀فاطمه زهرا (سلامالله علیها)
در محفل سوگواری و عزاداری؛
🏵هیاتمحبان الزّهرا(س)غربتهران
🗓۱۴۰۲/۹/۲۶
💚https://eitaa.com/mohebanealzahra
🆔 @banavayeneynava
🦋🥀
🌷🦋
🦋
«بسم اللّه القاصم الجبّارین مبیرالظّالمین و یرفع المستضعفین و یضع المستکبرین و یُهلک ملوکاً و یستخلف آخرین»
📒(فرازی از دعای افتتاح)
🔻بهمناسبت هفتهٔ بزرگداشت؛
🌷«بسیج مستضعفان»🦋
🍀تقدیم به بسیجیان پابرهنه
ولشکریان مخلص خدا
پیربسیجیان دیروزکه هنوز گَردحماسه و اخلاص، از رزمجامهٔ خود نتکانیدهاند
وغنچههای معطرامروز شجرهٔ طیبهٔ بسیج که در تندباد سَموم فتنههای آخرالزَّمان پژمرده نگشتهاند ومفتون زرق و برق دنیا نشده ویا مغلوب شیطان واسیرنفسشان نگردیدهاند.
راستقامتانی که باطراوت وشادابتر از پیش باتمام وجود در مقابل تمامی جبهه باطل وکفر ونفاق ایستادهاند.
🌷بسیجیان عزیزی که وارث وعصارهٔ همهٔ گلهای معطری هستندکه بیت بیت این قصیده را (که سروده سالهای دفاع مقدّس وروزهای معطر دوران شبابند)
بهبوی بهشتیشان،معطّر ومزیّن ساختهام.
💐هم آنانکه علیرغم همهٔ سختیها وتهاجم سنگین جبههٔ تبلیغاتی، فرهنگی،سیاسی، اقتصادی و...استکبار جهانی و دشمنان خارجی وداخلی وعمّال نفوذی آنان و ناکارآمدی ونامهربانیها برخی از مسوؤلان نالایق!
🌷همچنان صائبتر از پیش، تحت لوای اسلام ناب محمّدی(صلیالله علیه وآله)و رهبری پیامبرگونهٔ رهبر فرزانه انقلاب اسلامی امامخامنهای(مدّظلّهالعالی) درصراط مستقیم حضرت روح اللّه(قدّس سرّه) وآرمانهای مقدّس او، برای فتح سنگرهای کلیدی جهان،گام بر میدارندو ازملامت ملامتگران نمی هراسند!
و برای رزمی بیامان! علیه کفر وشرک ونفاق جهانی در رکاب فرمانروای هستی، صاحب الامر والزَّمان(عج)لحظه شماری میکنند!
واین وعده ازلی وتخلف ناپذیر حق تعالی را باور دارندکه؛
🌼«ونريدُ أن نمُنَّ على الذينَ استُضعفوا فِي الارض
ِونجعلهم أَئمَّة و نجعلهم الوارثين
📗(قرآن؛ قصص/۵)
🌷🦋#قصیدهٔ «#بویبسیجی»🦋🌹
🌦بوی ابر و باد و باران میدهی
بوی رعد و برق وطوفان میدهی
💐بوی عود وعنبر و مشک وگلاب
بوی شببوهای گلدان میدهی
🦋بوی بی پروائی پروانهها
در طواف شمع رخشان میدهی
🕊بوی انفاس خوش مرغ سحر
بوی اشک و آه وافغان میدهی
🌼بوی گَرد بوریائی بی ریا
بوی درد وبوی درمان میدهی
🌱 بوی مَرغ مَرغزاران غریب
بوی مُرغ دام و زندان میدهی
❤️بوی وحشی اسب سرگردان به دشت
بوی نفی وشک وایقان میدهی
🌕بوی سوز سینهٔ داغ کویر
بوی جنگل وقت باران میدهی
🌞بوی غسل شمس در دریای خون
چون دهد یک روز، پایان میدهی
☄بوی خشم و هیبت آتشفشان
بوی دریای خروشان میدهی
🏔بوی دشت و درّه ودریا وکوه
بوی مهر وماه وکیهان میدهی
🌏بوی«کرخهنور»و«اروند»و«فرات»
بوی«کارون» بوی«عمان»میدهی
🌴بوی«تنگستان»و«دلواران لار»
بوی«میزرا» بوی«گیلان»میدهی
💐بوی«نوّاب»و«مدرّس»بوی عشق
بوی«ستّارخان» و یاران میدهی
🌹بوی«دستغیب»و«بهشتی»«باهنر»
چون«رجایی»بوی جانان میدهی
🌸بوی عطر بید مشک نو بهار
بوی«اندیمشک»و«بستان»میدهی
🌾بوی«خرّمشهر»و«شوش»و«دانیال»
بوی«آبادان» ویران میدهی
🌺بوی«سوسنگرد»وگمنامان عشق
بوی خاک پاک«مهران»میدهی
🌹بوی«دزفول»و«هویزه»شهرخون
بوی تک تازان ایمان میدهی
🌲بوی«دهلاویه» و«بازی دراز»
بوی سرو سرخ«چمران»میدهی
🎋بوی سرداران بینام ونشان
بوی درد سربداران میدهی
🥀بوی«مجنون»سرزمین خاک وخون
بوی گلزار شهیدان میدهی
🌷بوی«فاو» آن شهر زهرای بتول
بوی عیّاران ایران میدهی
🔥بوی نخل بی سر دشت جنوب
بوی آتش در نیستان میدهی
🌼بوی های وهوی مستان أَلست
بوی ساز وسوز عرفان میدهی
🌲بوی جنگ و رزم صلح وآشتی
بوی عدل وقسط ومیزان میدهی
🕌بوی«قدس»و«کعبه»ودیر وکنشت
بوی محراب شبستان میدهی
🕋 بوی«زمزم»،«مشعر»و«رکن»و«مقام»
بوی«اسمعیل»قربان میدهی
🌳بوی نور وطور و وادی وشجر
بوی آن«موسیٖ عمران»میدهی
🌴بوی«یحیی»«نوح»«یعقوب»و«شعیب»
بوی«یوسف»ماه کنعان میدهی
💧چون مسیحادم، دَم انفاس توست
بوی چشمهیْ، آب حَیوان میدهی
🌻بوی صبر وحلم ایّوب نبّی
بوی حکمتهای«لقمان»میدهی
🏝بوی«مالک»«میثم»،«عمّار»و«بلال»
بوی«بوذر»بوی«سلمان»میدهی
🍎بوی عطر آن شهیدکربلا
بوی«سلطانخراسان»میدهی
🌿بوی«حلاج»«بوسعید»«عینالقضاة»
بوی«شمس»و«شیخ خرقان»میدهی
🌷کاش«مولانا»به سنگر آمدی؛
تا ببیند بوی انسان میدهی(۱)
📗تاشدی تو پیرو اسلام ناب؛
ای بسیجی بوی «قرآن»میدهی!
💫بوی تو پیچیده در ارض وسماء
تا که جان در راه جانان میدهی!
🌼«من چه گویم!؟ یک رگم هشیار نیست!»
بوی خورشید جماران میدهی!(۲)
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🔻تذکر؛
۱- تلمیحی است به سخن حکیم«دیوژن»یونانی که دراین بیت از غزلیات«شمس تبریزی»
مولوی محمّد جلالالدین بلخی بدان اشارتشده؛
«دی شیخ باچراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دَد ملولم وانسانم آرزوست»
۲- با اندکی تغییر وامی است از
«مثنوی مولوی محمد جلالالدّین بلخی»
«من چه گویم!؟ یک رگم هوشیار نیست
شرح آن یاری که او را یار نیست»
🗒۱۳۶۴/۹/۵
🆔@banavayeneynava
🦋🌷
🔻بمناسبت ۱۱ آذر(۱۱/۹/ ۱۳۰۰ه.ش)
🥀 سالروزشهادت مظلومانه وغریبانه
🌳سردار جنگل، مجاهد نستوه
🌷#میرزاکوچکخانجنگلی(یونس)
🦋(اعلیالله درجته)
🔸بهدستور«رضاخان ملعون»
🍀 #قصیده«#سردارجنگل»
🌹شهید سرجدا «میرزا کوچک خان»
گل سرخ خدا «میرزا کوچک خان»
🌳شده در راه حق و سربلندی
سرش از تن جدا «میرزا کوچک خان»
🥀سرش بر نیزه دارد این گواهی
شهید کربلا «میرزا کوچک خان»
🌲برای عزّت اسلام و ایران؛
نموده جان فدا «میرزا کوچک خان»
🌷طبیب خستگان و دردمندان
دوای دردها «میرزا کوچک خان»
🌳به فصل شدّت سنگین غربت
غریب آشنا «میرزا کوچک خان»
🌹دراین پائیز بعد ازظهر تاریخ
بهار باصفا «میرزا کوچک خان»
🌲شباویزان جنگلهای گیلان
نواشان یکصدا؛ «میرزا کوچک خان»
🥀به شام تیره بخت روزگاران
چو گوهر شب نما «میرزا کوچک خان»
🌳«رضاخان» را به خونش کرده رسوا
به امرحق رضا «میرزا کوچک خان»
🌷نشد خونت هدر سردارجنگل!
خدایت خون بها «میرزا کوچک خان»
🌲نشوید باد وباران عطر یادِ
گل سرخ تو را «میرزا کوچک خان»
🌹به هر برگی ز جنگلهای گیلان
نوشته عشق ما «میرزا کوچک خان»
🌳به یادت در خزان و در بهاران
دلم دارد عزا «میرزا کوچک خان»
🥀همیشه یاد سبزت بر سر ما
چنان فرّ هما «میرزا کوچک خان
🌲شفیعت باد در صحرا محشر
شهیدکربلا «میرزا کوچک خان
🌷سلام و روح وریحان الهی
برآن روح خدا «میرزا کوچک خان»
🌳نثار روح پاکت مهر ایزد
به هر صبح ومسا «میرزا کوچک خان»
🌹خدا محشورسازد با شهیدان
تو و یار تو را «میرزا کوچک خان»
🌲طنین نعرهٔ«اللّه اکبر»
نوای «نینوا»«میرزا کوچک خان»
☘صلوات
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓۱۴۰۰/۹/۱۱
🆔@banavayeneynava
🦋🥀
🔥🦋
🥀
🥀#قصیده«#یاسکبود»
دیشب صدای نالهای جانسوز ومضطر
برگوشجانم میرسید ازکوی دلبر
درخاطرم گلکرد آن یاس کبودی
کز نفخهٔ کویش شده جانم معنبر
عطر گلش پرکرد دشت خاطرم را
مهر رخش درباغ جانم شد مصوّر
جوری که حالم منقلب شد زآن تصوّر
مرغ خیالم پرزد وهم خوابم از سر
مرغ خیالم رفت تاشهر مدینه
در روزگارغربت آل پیامبر
ازآن همه ظلم وستم بر آلاحمد
خون میچکید از آسمان وماه واختر
تاصبح میبارید برمن بارش عشق
صحرا بشد از اشک خون، بحرمسجّر
آوخ! ازآن اندوه وآه ازآن همه درد
فریاد! ازآن بیداد برآل پیمبر
از زاری زهرا شرر برجانم افتاد
شد طاقتم طاق از ستم برآن مخدّر
تاصبح من از غصهوغم مویه کردم
سعی وصفا کردم میان آب وآذر
میسوختم از سوزعشقش مثل شمعی
میساختم باسوزوساز آن صنمبر
از درد او میسوخت مغز استخوانم
بردامنم میریخت خوشهخوشه گوهر
مانند آن کشتی که پهلویش شکسته
در لجّهٔ توفان زدم تاصبح لنگر
باموج وتوفان مویه کردم تاسحرگاه
درخلوت لیلی شب، مجنون و مضطر
درچشمم آمد صحنه شوم سقیفه
آن سیلی وگوشواره ومسمار وآذر
تنهایی مولا وشبهای مدینه
در کوچه ها آن مویهٔ دخت پیمبر
نامردمیهایی که آن امت نمودند
بیدادهاشان برسر آل پیامبر
نفرین بر آن نامرد مردمهای مرتد
لعنت برآن قوم جفاکاروستمگر!
آنانکه از آن کودتاشان در سقیفه
آتش زدند برآشیان آلأطهر
بر منبر پیمبری با زور و تزویر
بالا شدند بوزینگان زشت منظر
نفرین برآن تزویر وبرآن کودتاشان
لعنت برآن بوزینگان روی منبر
عهدألست خویش با مولا شکستند
بستند باطاغوت وجبتش عهد دیگر
مشتی ریاست جو اُوباش مدینه
بستند دست فاتح احزاب وخیبر
آن ناکثین ناسپاس ناجوانمرد
بیحرمتی کردند بر زهرا وحیدر
حتی در باغ رسالت راشکستند
آتش زدند از کینه بیت اللّهاکبر
باضرب وزور وتازیانه گشت حاکم
آن دشمن غدّار وپست و رذل وابتر
آن تازیان از کین درحق راشکستند
با آتش وضرب لگدهای مکرر
ریحانة الفردوس بین در ودیوار
با محسن مظلوم خودگردید پرپر
پهلوی کشتی نجات ما شکستند
با منجنیق فتنه آن قوم ستمگر
مشکات انوار الهدیٰگردید تاریک
محروم شد عالم ز مهرماهمنظر
چشم وچراغ مصطفی را تارکردند
با منجنیق فتنه خنّاسان کافر
با سنگ فتنه چشمهها را گِل نمودند
یک مشت اُوباش دغل باز مزوّر
راه فلاح ورستگاری گشت مسدود
رجّاله ها کردند اینسان سدّ معبر
کژ راهه شد راه هدیٰ ورستگاری
بیراهه شد آن راه ورهزن گشت رهبر
یالَلعجب! از این همه صبروصبوری
من در شگفتم از شکیب وصبرحیدر!
از شرم زهرا آب شد آن کوه توحید
اما نداد آن ناکثین را باز کیفر
من درشگفتم زین همه صبرخدایی
ازاین همه صبر علی، اللّه اکبر!
یارب! بگو حیدر چگونه صبر ورزید؟
وقتی که دید افتاده زهرا پشت آن در
مردی که روحش برنمی تابید حتّی؛
خلخال برگیرند از ناموس کافر!
اما چگونه صبر کرد وحلم ورزید
از دیدن آن صحنه جان سوز حیدر!؟
«تبت یدا»بر دست سنگینی که بنواخت؛
با سیلی سنگین به روی ماه مادر!
بر ماه رویی کز فروغ مهر رویش
شد آسمانها وزمین از او منّور
فتح الفتوح جملهٔ ابوّاب جنّت
آن فاطر ارض وسما،زهرایازهر
بنت الهدیٰ، خیرالنسا، امّ ابیها
هم کفو مولا، مرتضی را یاروهمسر
اوّل شهید وحامی اصل ولایت
آن لیلة القدری که درکش نیست ایسر
آن لیلة القدری که از دامان پاکش
صاعد شده قرآن هفت وچهار اختر
آن سورهٔ شمس وضحی، یاسین وطه
هم هَل اتیٰ وقدر وتوحیداست وکوثر
نفس نبیّ،جان علی، روحولایت
تُفاحَة الفردوس وباغ لاله پرور
تنها امید شیعیان،در بیکسی ها
آن شافعهٔ روزجزا ،صحرای محشر
طوبای جنّت،گلبن باغ محمّد
نور الدّجیٰ، مهرخدا،کبریت احمر
ریحانه وروح رسولاللّه اعظم
یاسی که زلف شب شد از بویش معطّر
یعنی مفاتیح الغیوب وسرّالاسرار
کنزخفی، گنجینة الاسرار دلبر
آن لیلة القدر وشب روشنتر از روز
آن سرّ مکتوم خدا،تا روزمحشر
نشنیدمگر آن ناکس نامرد ناکث؛
این نهی را از شارع این دین انور؟
حتی مزن برصورت حیوان، تو سیلی
چونمیکند تسبیح حق حیداور
«تَبَّتْ یَدا»آنکس که سیلی زد به زهرا
بشکست با مسمار در، آیات کوثر
زد بر رخ آنکس که هر تسبیح وذکرش
باذکروتسبیح جهان باشد برابر
آنگونه زد برآن رخ گلگون زهرا
کز ضربتش برخاک شد آن حور منظر
از ضربت سنگین او برخاک افتاد
از گوش عرش کبربایی،زیب وزیور
من شرم دارم بازگویم این خبر را
حتی به نزد کافران، این کار عُمّر
کافر نبیند این عمل را ومسلمان؛
طاقت ندارد بشنود این قصّه یکسر
لعنت برآنکس که دل زهرا بیازرد
نفربن برآن قوم جفاکار ستمگر!
آن غاصبان مسند ومهرخلافت
آن بانیان ظلم برآل پیمبر
یارب! بحق آه عالم سوز زهرا
تعجیلکن در نهضت مظلوم آخر
آن طالب خون شهیدان خدایی
آن منتقم با تیغ آتشبار حیدر
یعنی امام حیّ ناطق،حجة الحق
«طاووس اهلالجنّه»مهدیجهانفر
یارب!بحق زینب کبرای مضطر
ازما محبانش بهلطفخویش بگذر
❤️🔥#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🆔@banavayeneynava
🦋🔥🥀
🌳🦋
🦋
🔻گزیدهٔ «#قصیدهٔ #فاطمیّه»
🌳ای فاطمه دختر پیامبر!
ای همسر باوفای حیدر!
🌴ای«لیله قدر و مطلع فجر»
ای مادر هفت وچهار اختر!
🌳ای گلبُن پر گل محمّد
کز بوی خوشت جهان معطّر
🌴ای دامن عصمت توتطهیر
ای غیرت حق تو راست معجر!
🌳ای مادر پاک آسمانی
پروردهٔ تو شَبیر و شُبر
🌴ای مادر دختری چو زینب
برزیگر دشت خون و آذر
🌳ای باعث حادثات عالم
ای مایهٔ حسن و زیب وزیور!
🌴عنقای ابد به«قاب قوسین»
سیمرغ ازل به عالم ذر
🌳دیباچه سِفر آفرینش
در دفتر عشق حرف آخر
🌴مقصود تویی دگر بهانه است
منظور تویی ز لوح و دفتر
🌳هم مبدأ فطرتی ومقصد
هم چشمهٔ فیض حی داور
🌴در شأن تو «هَل اتیٰ»است مُنزل
هم سوره شمس و قدر وکوثر
🌳از خطبهٔ داد خواهی تو؛
مبهوت خطیب وهر سخنور
🌴ای کرده فدا وجود خود را
در راه ولای وعشق رهبر
🌳از هجر تو این جهان مُکدّر
از مهر تو آن جهان منوّر
🌴حورای بهشت گیسوان را
با خاک تو میکند معنبر
🌳گر فضّه تو نظر نماید؛
برخاک سیه، نمایدش زر
🌴هستند کنیز آستانت
آسیه و مریم مطهّر
🌳حوران جنان مات رویت
مستان بهشت مست کوثر
🌴تو پاکتر از فرشتگانی
تطهیر ز رجس ودَنْسی وشرّ
🌳همتای تو، گر علی نمیبود
شایستهٔ تو نبود همسر
🌴بـاللَّه که حقیقت تو باشد
از وهم و گمان و فکر برتر
🌳یافاطمه فاتح الفتوحات
بااسم تو فاتحین مظفّر
🌴شوی تو گرهگشای عالم
نام تو کلید قفل هر در
🌳یافاطمةُ اِشفَعَی عِندالْ-
لٰه به حساب یوم محشر
🌴آن را که شفاعت تو باشد
باکش نبود ز فَزْع اکبر
🌳بیبی دو عالمین زهرا
ای سرّ خدای! ای مخدَّر
🌴ای کَنز خفیّ و دُرّ مکنون
مستورهٔ پاک حور منظر
🌳ای آینهٔ جمال مطلق
شد جلوهٔ حق به تو میسّر
🌴هر آینهای شکست از غم
وقتی که دلت شکست مادر
🌳دیگر نتوان شکست آن دل
از بس که شکسته شد مکرر
🌴کس طاقت دیدنش ندارد
نقش تو اگر شود مصوّر
🌳همسنگ زمین و آسمانها
غمهای دل تو بود مادر
🌴سوز دلت ار به بحر میخورد؛
میگشت کویر خشک و بیبر
🌳روز از غم تو سیاه میشد
شب را نشدی صبح دیگر
🌴آن قوم چگونه ظلم کردند
درحق تو ای یگانه گوهر؟!
🌳دردا! ز قساوت و ز پستی
چون کرد ستم به تو ستمگر؟!
🌴فریاد! ز ناکثین محراب
میمون صفتان روی منبر
🌳نفرین خدا همیشه بر آن
ملعون شجر خبیثه ثمَّر
🌴در حق تو بس ستم نمودند
آن بوالهوسان پست گوهر
🌳ای باغ پر از شکوفهٔ غم
ای دامن کوه لاله پرور
🌴آکنده ز بوی توست عالم
آن دشمن دون توست ابتر
🌳آل تو هنوز در رثایت؛
دستار سیاه میکند سر
🌴هرجا که دمیده لاله سرخ
آن رایت عشق توست مادر
🌳هرجا که بنفشه سر به زانوست
درسوگ تو سرکشیده در بر
🌴هرجا علمی ز آه برپاست
سوزی ز دل تو کرده سر بر
🌳مفعول مفاعلن فعولن
دلتنگ بود برای دلبر
🌴ما نیز دلی شکسته داریم
برحال من شکسته بنگر
🌳یاربّ! به تو میبرم شکایت
از فقد نبیّ و آل اطهر
🌴آوخ! زخزان و دور بیداد
فریاد! ز فسق و فقر ومنکر
🌳از شدّت فتنهٔ پیاپی
از غیبت آن امام آخر
🌴از دوری روی بیمثالِ
طاووس بهشت ایزدی فَرّ
🌳یعنی که جمال حضرت عشق
آن طلعت مهر ماه منظر
🌴آن جان جهان وجان جانان
آن جام جهان نمای دلبر
🌳آن عطر محمّدی که عطرش
آکنده کند جهان سراسر
🌴وقتیکه شود جهان چو گنداب
از شدّت ظلم و فسق و منکر
🌳از پرده برون شود چو خورشید
عالم شود از رخش معطّر
🌴با معجزهٔ مسیح وموسیٰ
عمامهٔ مصطفاش بر سر
🌳حُسنش حسن ودلش حسینی
با بوی بهشتی پیمبر
🌴بر باره ذوالجناح جدّش
آهیخته ذوالفقار حیدر
🌳با سیصد وسیزده نفر مرد
هریک چو شیر شرزهٔ نر
🌴آزاد کند جهان دربند
آباد شود جهان سراسر
🌳داد دل ما ز خصم گیرد
سلطان سریر داد گستر
🌴از بخشش وعلم وعدل و دادش
مردم همه عالم وتوانگر
🌳گرگی نشود به میش، خیره
موری نکشد بار بی بر
🌴تاکی ز فراق یار سوزیم؟
با ندبه کنیم خاک بر سر!؟
🌳کی میشود؟ آن امام مضطر
باشوکت وعزّ و لشگر وفرّ
🌴آید ز تتق برون، چو خورشید
بر مرکب باد پای صرصر
🌳با بیرق«نصرهُ من اللّه»
از پرده برون زند چو قیصر
🌴کی میشود آن ندا برآید
فی الصبح اذا طلعت اَسفر؟!
🌳گلبانک خوش انَا ابنُ طه
من هستم آن امام آخر
🌴گوید به علن به اهل عالم
با لحن خوش صفیر صفدر
🌳من وارث کلّ انبیائم
آن حافظ سرّ وثقل اکبر
🌴من طالب خون اولیائم
ازصفدر تا امام عسکر
🌳من هستم آن بقیةاللّه
آن خیر کثیر و صلّ وانحر
🌴از تیره سیّد شهیدان
صاحبدَم لالههای پرپر
🌳صاحبدَم آن کسی که عطشان
شدکشته کنار مهر مادر
🌴یاربّ! به دَم حسین مظلوم
یکدم تو مرا مران از این در
🌳ما را به شفاعت شهیدان
دریاب! به گاه مرگ و محشر
🌴بنواز به گوشهٔ نگاهت
این خستهٔ روزگار خودسر
🌳یاربّ! بهحیا وحجب زهرا
ازهرچه نمودهایم بگذر
🌴تقدیم نمودم این قصیده
برمادر خویش روز مادر
🌳باشد صلهٔ قصیدهام را
بدهدبه شفاعتش به محشر
🌴بادا به إزای بیت بیتش
بیتی بدهیش کنار کوثر
🍀صلوات!
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗓۱۳۶۹
🆔@banavayeneynava
🦋🌳
🦋🌷
🌹
🔻#قصیدهٔ «#جوادالائمه»(علیهالسلام)
دیشب از کوی سحرخیزان نسیمی آشنا
میوزیدم نرم ونازک مثل نفحات خدا
میوزید از کوی جانان عنبر سارای دوست
نفحهای چون بوییوسف روشنای این عمیٰ
نفحهای بر مریم دل بهتر از روحالامین
بِه ز گلهای بهاری، خوشتر از مشک ختا
نفحهای مستانه مثل باد گلبیز بهار
روح افزا و دل انگیز ولطیف و باصفا
نفحهای در سینه اندازد هوای دیگری
دلبرانه، دلگشا ودلپذیر ودلربا
بهتر ازباد بهاری نرمنرمک می وزید
با صفاتر ز آب جاری، دلگشاتر از صبا
خاطرجمعم بشدچون موی آندلبر پریش
تا وزید آن نفحهٔ روح خدا در نینوا!
یارب این نفحات از کویکدامین دلبراست
کاینچنین بیتابگشته از نسیمش جانما؟
میوزد این نفحهٔ از کوی زلیخای کجا
میدراند یوسف گل را گریبان از قفا؟!
این نسیمگلفشان کاکل مشکین کیست
کاینچنین بیدار سازد غنچههای خفته را؟
از سرکوی کدامین دلبر مینو سرشت
میوزد این نفحهٔ خوش بر دل این بینوا!؟
از چه این نفحات ربّانی وزان گردیدهاست
کاینچنین آشوبگشته درهمه ارضو سما؟
یاربّ این نفحاتروحانگیز وگلبیز کجاست
از که و از چه چنین آید مرا بوی رضا؟
آنچنان نفحات اُنسش میربودی جان ودل
گفتم این بوی بهشتی از کجا آید مرا؟
ما کجا و بوی انفاس سحرخیزان کجا؟!
در جهنم میوزد نفحات رحمانی چرا؟!
اینهمه الطاف شاهی ازچه گردیدم نصیب
کاین همه انعام میریزد به دامان گدا؟!
مننبودم بیگمان شایستهٔاینلطف دوست
لیک از دست کریمیان دور نبود این سخا
گرچهاحسانوکرم یعنیکهبیدخلوحساب
خلق را بخشی فراتر از گمان بی ادّعا
کیست جز الله وآل الله باشد اینچنین؟
کیست باشد جز خدا وخاندان مصطفیٰ؟
میوزد این نفحهٔ رحمان ز ایوان نجف
بوی خاکیّ بقیع وکاظمین و سامرا
نفحهای آبستن صد قافله باغ بهار
داشت باخود عطریاس وبویطوس وکربلا
آری دیشب بابی از خلدبرین بگشوده شد
یعنی آن باب الجواد و روضهٔ رضوان ما
یادخوب خاطرش درخاطرم انداختگل
یاد یار مهربانم آن نسیم دلگشا
این نسیم جانفزای کوی مهر دلبراست
یعنی از گلزار جانبخش علی مرتضیٰ
پاره قلب رسول ونورچشم اولیاء
شاخهٔ طوبیٰ، گل زهرا جواد ابنالرضا
گلبن باغ بتول وگلشن آل رسول
مقبل اهل فضول و مرشد اهل وفا
السَّلام ای کوه حلم ومخزن علم خدا
ای جواد اهل جود و ای «زَکیّاَلأزکیا»
السَّلام ای از تبار نور و فرزند رئوف
قرةالعین پدر، آقا«علی موسیالرِّضا»
حلقهٔ اهل نظر را، خاتم دُرِّ ثَمین
شمع جمع اولیا و کوکب برج وَلا
عالمانمبهوتعلمش،چون درآید درسخن
حاکمان منکوب حکمش، در مقاماتقضا
ثانی زین العباد و تالی قرآن مدار
همقطار سابقون و هم عنان لافتیٰ
حاتمان نزدشخسیسو عالمان عندش جهول
عارفان در سبحهٔ او معترف بر شیخنا!
دست رد بر سینهٔ سایل ولو دشمن، نزد
دادهاش حرز امان وکردهاش حاجت روا
میرسد لبیک از حق در مقامات دعاش
پایههای عرش لرزان، چون برآرد «ربَّنا»
یکشبه طیکرده روحش قوس سُلّاک صعود
از«مقامات تَبتّل» تا «مقامات فنا»
ماهحسن ومهرجان و بحر جوشان کرَم
رود جود وچشمهٔ مهر وسحاب پر سخا
روشنای چشم ما درخلوت تاریک گور
سایه لطفش مدام وشافع روز جزا
سبزشد از آب رویش آندرخت سِدرخشک
میدهد براو شهادت چون بخواهد آن عصا
در رحِم با مام پاکش در سلام وگفتگو
در طفولیّت امام ودر جوانی پارسا
در شگفتم باچنین فضل وکمالات شگفت
کرده«امّالفضل»مسمومش بهحکم اشقیا
یاربّ! این جور وجفا تاچند بر آلرسول
تا به کی غایب بماند آن امام مه لقا؟
تا بهکی با ندبه هرجمعه بخوانم آنجناب
«أَینَ؟ أَینَ!؟...»چندگویند اوصیاء واولیا؟
کیشود؟ آید بگیرد انتقامخون تو
طالب خون شهیدان و ذحول انبیا
کیبیاید؟ از تبارش مهدیصاحبقران
وارث خون خدا، یعنی شهید کربلا
کیدمد؟ از غرب عالم مشرق نورخدا
کیرسد؟ در فصل غربت، آن سفیر آشنا
کی رسد آن غوث عالم؟ تا بجوید حال ما
کیدمد درظلمت ما نور«والشمسُالضُّحیٰ
تا شود عالم قیامت وقت آن قد قامتش
عالم آید در نمازش چون برآید «اَلصَّلا»
چونبهمحرابعبادت خاستآنقدقامتش
میکند اشیای عالم بر نمازش اقتدا
بحر هستی در تلاطم در تظلّم خواهیش
باد وباران، مویهگر از ندبهاش آدینهها
وقت تسبیحات زهرایی آن تسبیحگوی
«سَبّح لِلّه» گوید جان جمله «ماسوا»
مثل داوود پیامبر،کوه ودریا ودرخت
میشود با او همآوا در مناجات و دعا
سایهٔ سرو روانش، سبز بر سرهای ما
خوان احسان عَمیمَش باز تا هر ناکجا
ای الهی من فدای خاک پاک آن عزیز
رنجه سازی کی قدم بر چشم نابینایما؟
گر شتر در خواب بیند پنبه دانه، من تو را
کی شود بیپرده آیی تا عیان بینم تو را؟
صبح نزدیکاست برخیزید از خوابگران!
بردمد شاید همین فردا گل«روح خدا»
میرسد مردی که زنجیر از دل ما بگسلد
آنکه میآید به زودی با نوای «نینوا»
♥️#ابوالفضلفیروزی_نینوا
🗒۱۴۰۲/۳/۳۰
🆔 @banavayeneynava
🦋🌷