'عــــاشِــــقانـــﮩ اے بــــا خُـــــــدا'
قایقها به گل نشسته بود و دشمن یک نفس روی آن ها آتش می ریخت...رحمان رفت توی آب...
قایق اول را که آزاد کرد،عقب عقب توی آب شروع کرد به سمت قایق دوم راه رفتن...
گفتم چرا این جوری؟
گفت:میخوام قیامت اسمم جزء کسایی باشه که به دشمن پشت کردن!
#شهید_عبدالرحمن_رحمانیان