eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
2.6هزار دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
8.4هزار ویدیو
47 فایل
خوش آمدید〰️مهمان شهداهستید🌱 کپی آزاد🔑 به شرط صلوات🔮 به نیت ظهور امام زمان عجل‌الله و دعا برای شهادت خادمین کانال ❤ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان فتاح نفس عمیق می کشم و زمزمه می کنم: _ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم یا فتاح از خانه بیرون می آیم و سمت دفتر وکالت به راه می افتم کار نسبتاً خوبی است... وارد دفتر می شوم و جلسه های امروز را بررسی می کنم .. صدای قدم هایی به گوشم می رسد که هر لحظه نزدیک می شود.. زنی که پاشنه بلند پوشیده و از آسانسور تا جلوی میز من پاهایش را بر زمین می کوبد‌‌.. سرم را بالا می گیرم تا او را ببینم‌ : _ سلام با من و من جواب سلامش را میدهم. +س..سلام توقع نداشتم او را اینجا ببینم از کجا مرا ، اینجا را پیدا کرده.... _ خوبی؟ با لحن بدی حالم را می پرسد. + ممنون _میبینم که پاتو از گلیمت دراز تر کردی؟؟ با چشمان متعجب نگاهش میکنم.. صدایش را بلندتر می کند : _ دختر من این راه هایی که میخای بری رو رفتم ؛ این کارهایی که میخوای بکنی رو فوت آبم.... +چی؟ _الکی نشون نده که از هیچی خبر نداری دختره ی چشم سفید _برو این بازی ها رو سر کسی در بیار که بلد نباشه نه من که خودم اینکاره ام.. +سیمین خانم احترام تون رو نگه دارید! صدایش را بلند می کند : _ نگه ندارم میخای چیکار بکنی هااااا.. با برنامه ی قبلی اومدی تو خونه ی ما الان هم میگی احترام نگه دارم؟ + سیمین خانم مگه من چیکار کردم میشه بگین خودمم بدونم _ هر غلطی کردی دیگه کردی از الان به بعد پاتو از زندگی من و پسرم میکشی بیرون فکرکردی نمیدونم نشستی زیر پاش میخای مال اش رو بکشی بالا... اعصابم را با حرف هایش به بازی گرفته الان است که .... استغفرالله... آقای صولتی وارد دفتر می شود و سلام میکند. از روی صندلی بر می خیزم و سلام می دهم 🚫❌ پیگرد‌الهی‌دارد ❌🚫 https://eitaa.com/joinchat/1864302729C23f7e5327f