هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
لبخندی که روی لب‌هایش قبلاً ندیده‌ام، نرم نرمک نقش لب‌هایش می‌شود و می‌گوید: پاک شد که!
#سر به زیر می‌پرسم: چی؟
- همونی که زدی روی لبات و از اولم نصفه بود!
دستم را ناخودآگاه روی #لب‌هایم می‌گذارم. دلم می‌خواهد زمین باز شود! مگر رژ را کاملاً پاک نکرده بودم؟! یعنی از اول که همراهش بودم، دیده بود و هیچ نگفت!
نگاهم نمی‌کند و همین باعث می‌شود تا دستم را درون آب ببرم و روی لب‌هایم بکشم. بار دیگر که دستم را درون آب می‌برم، حس می‌کنم سعی دارد #لبخندش را مهار کند. به آرامی دستم را بیرون می‌آورم و می‌گویم:
http://eitaa.com/joinchat/3102605334Cfac7bc2cf1
#قبل‌ازچاپ‌اینجابخونید👆😍
رقابت #عشق بین خان زاده و رعیت💕