eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
11.9هزار دنبال‌کننده
17هزار عکس
1هزار ویدیو
55 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
✍من هستم حدود یکساله با ازدواج کردم... از همون ابتدا متوجه نگاه های مخفی شوهرم به خودم میشدم...پدر شوهرم از حق نگذریم از شوهرم جذابتر و خشگلتر مونده بود😳 👈یه وقتایی تعجب میکردم اما به روی خودم نمیاوردم... یه روز پدرام برای ماموریت به عسلویه رفت...یکی زنگ در را زد آیفون را برداشتم دیدم پدر شوهرمه خیلی ترسیدم در را باز کردم و سریع کنار تلفن نشستم و به مادرم زنگ زدم تا خودش را به منزلمان برساند❗️ پدر شوهرم در خانه را باز کرد و‌ وارد شد دو تا نون سنگک دستش بود و گفت چطوری دخترم آمده ام باهات صبحانه بخورم چه خبر و مشغول صحبت شد از کارهایش سر در نمیاوردم... گفتم من صبحانه خورده ام اگر میخواهید برای شما بیاورم...ناگهان.😳😱 داستان در لینک زیر بخوانید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
✍من هستم حدود یکساله با ازدواج کردم... از همون ابتدا متوجه نگاه های مخفی شوهرم به خودم میشدم...پدر شوهرم از حق نگذریم از شوهرم جذابتر و خشگلتر مونده بود😳 👈یه وقتایی تعجب میکردم اما به روی خودم نمیاوردم... یه روز پدرام برای ماموریت به عسلویه رفت...یکی زنگ در را زد آیفون را برداشتم دیدم پدر شوهرمه خیلی ترسیدم در را باز کردم و سریع کنار تلفن نشستم و به مادرم زنگ زدم تا خودش را به منزلمان برساند❗️ پدر شوهرم در خانه را باز کرد و‌ وارد شد دو تا نون سنگک دستش بود و گفت چطوری دخترم آمده ام باهات صبحانه بخورم چه خبر و مشغول صحبت شد از کارهایش سر در نمیاوردم... گفتم من صبحانه خورده ام اگر میخواهید برای شما بیاورم...ناگهان.😳😱 داستان در لینک زیر بخوانید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
‼️ ✍من هستم حدود یکساله با ازدواج کردم‼️ از همون ابتدا متوجه نگاه های مخفی شوهرم به خودم میشدم...پدر شوهرم از حق نگذریم از شوهرم جذابتر و خوشگل تر مونده بود😳 👈یه وقتایی تعجب میکردم اما به روی خودم نمیاوردم... یه روز پدرام برای ماموریت به عسلویه رفت‼️یکی زنگ در را زد آیفون را برداشتم دیدم پدر شوهرمه خیلی ترسیدم در را باز کردم و سریع کنار تلفن نشستم و به مادرم زنگ زدم تا خودش را به منزلمان برساند‼️ پدر شوهرم در خانه را باز کرد و‌ وارد شد دو تا نون سنگک دستش بود و گفت چطوری دخترم آمده ام باهات صبحانه بخورم چه خبر و مشغول صحبت شد از کارهایش سر در نمیاوردم... گفتم من صبحانه خورده ام اگر میخواهید برای شما بیاورم...ناگهان⁉️😳😱 داستان در لینک زیر بخوانید👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1213988872C808500f015
بااین‌ کانال عکساتو‌ با عِشقت سِت‌ کُن😌💗 😍 💜 😍 💙 😍 💚 😍 ♥️ 😍 💜 😍 😍 💛 😍 ❤️ 😍 💜 😍 تو سه سوت اسمتو پیدا کن🙂♥️📝 http://eitaa.com/joinchat/540737557C331619997a http://eitaa.com/joinchat/540737557C331619997a