eitaa logo
کانال محدثه بانکی
4.5هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
710 ویدیو
5 فایل
﷽ ☀️ساکن نجف‌‌اشرف ✒️ارشدتفسیراثری 📖حافظِ کلامش‌ گشتم‌ تا اوحافظم‌ شود 💚#تفسیر_صدای_حرم را دنبال کن رفیق. 🎗تهیه/پشتیبانی دوره‌های تفسیر: @Bent_alhod 🔺️ارتباط مستقیم با من: @om_aye 🔺️مجموعه‌ بنت‌الهدی: @bentolhoda_quran
مشاهده در ایتا
دانلود
او رفته بود آب بیاورد😭 ‼️‼️ 🔌من که صبح گوشی ام را از شارژ می کشیدم و تا غروب یا وقت خواب شارژ داشت، من که هفته ای یک بسته  اینترنت می خریدم و کفافم را می داد از دیروز حوالی ساعت4 تا الان سه بار گوشی شارژ کرده ام و دو بار بسته اینترنت خریده ام... ذره های شارژم... ذره های اینترنتم... ذره های وجودم دیروز تحلیل می رفت و تمام می شد در پی پیدا کردنش. در طول این چند ساعتی که بالگرد آقای رئیس جمهور گم شده بود من گیج و منگ بودم، هرچه کانال خبری بود عضو شدم، به هرکس می شناختم زنگ زدم و هیچ. دقیقا هیچ. یک مرضی دارم که وقتی اتفاقی مهیب این گونه و از این دست رخ می دهد توی کله ام می جورم می گردم ببینم کجای قصه حاضر با کدام کاشی تاریخ هم گُل است و انطباقی کم و بیش دارد و حیرتا که در این رفتن با این حجم مهابت و غریبی چند انطباق عجیب یافتم و این گزاره هزار بار در ذهنم تداعی شد که تاریخ تکرار می شود هر باری تازه تر و عجیب تر، آقای رئیس جمهور در جنگل خاطره شد، در سرما و باران و این خاطره شدن در جنگل من را یاد میرزا یونس سوخته سرایی یا همان میرزا کوچک خان انداخت که غریب و خسته و تنها لحظات آخرش را با خدای خویش تنها بود و به آغوشش پر کشید. 🤝قدر دیدن و شکر دیدن محرک عجیبی است ، وقتی لیوان آب خنکی دست تشنه ای می دهی اگر تشکر کند و خداپدربیامرزی برایت بخواهد جگر تو هم خنک خواهد شد و اگر لیوان آب را که سر کشید طعن و لغز و لیچار بارت کند دلت می شکند و ممکن است اگر دوباره خواست، درنگ و تعلل کنی... درست عین امیرکبیر که رفاه و آسایش و کمال می خواست و طعنه می شنید و برایش حرف می ساختند. سید ابراهیم رئیسی را با طعنه زخم آجین کردند و انگار این زخم ها مصمم ترش می کرد برای خدمت. هر پنجشنبه و جمعه سفر استانی و رویارویی نفس به نفسش با مردم دور افتاده ترین نقاط کشور را تا پیش از این در کمتر رئیس جمهوری دیده بودیم. مردمی که تا قبل از دیدنش حتی یک بخشدار هم سرسراغی ازشان نگرفته بود، درددل با رئیس جمهور برایشان یک رؤیا بود. اینکه تقریبا هر روز در بمباران تهمت و طعنه و تکه باشی و باز از پا نیفتی و همه حرف ها را ندیده بگیری و کارت را بکنی. باد حرف ها را می برد و این ذات عمل است که می ماند و مثل خورشید جاودان است، خیلی دوست دارم در قیامت رویارویی آن هایی که شش کلاسه بودنش را، تهمت جلاد بودنش را و طعنه ناکارآمدی اش را در دهان آشنا و بیگانه انداختند با او ببینم و نظاره گر باشم.😑 آقای رئیس جمهور رفته بود روی نقطه صفر مرزی سد افتتاح کند و برای مردمانش آب بیاورد. رفته بود آب بیاورد و غبار شد. حالا شما خودتان می فهمید اینجای متنم با کدام کاشی سرخ از تاریخ انطباق دارد. خودتان روضه سقا بخوانید من رمقی برای روضه خواندن ندارم💚🖤 ✍️ / مجله شهرآرا نیوز https://eitaa.com/banki_mohadeseh
کانال محدثه بانکی
او رفته بود آب بیاورد😭 ‼️‼️ 🔌من که صبح گوشی ام را از شارژ می کشیدم و تا غروب یا وقت خواب شارژ داشت،
طلا از برکت گنبد شما طلاست 🤑🤩 🎥من یک دوره ای که خوره آوینی خوانی افتاده بود به جانم، سعی می کردم همه چیزم هم آقامرتضی گونه باشد؛ از اورکت روی دوش انداختنم تا عینکم و شکل حرف زدنم. آن موقع هم از تکنیک های نثری و نوشتاری اش گرفته تا ظاهر و باطن می خواستم آقامرتضی شوم. مادرم هم این قصه را می دانست و  یک بار یک فریم عینک خیلی شبیه به عینک آقامرتضی برایم خرید و دادم نمره چشم هایم کردم و استفاده اش می کردم. 👓عینک را هرازگاهی می‌زدم و یک بار عزیزی که خیلی خیلی دوستش می دارم و رفیق جان است، گفت این عینکت را بده به من. رفیقم عینکی نبود، ولی عینک را می خواست.  سخت بود ولی گفتم: نه، چون مادرم داده بود و قصه ای پشتش بود که با دادن عینک ممکن بود قصه هم کم رنگ یا فراموش شود. بماند که بعدش خیلی ناراحت و پشیمان شدم که دلش را شکستم و  عینک را ندادم و  قصد دارم وقتی دیدمش، حتما تقدیمش کنم. الغرض این مقدمه مبسوط را نوشتم که عرض کنم این چند روز بحبوحه المپیک چندتایی از قهرمان هایمان گفتند که مدالشان را به شما تقدیم می کنند آقاجان... 🏅🏅 شما امام رضای عزیز... شنیدم از دهانشان و حیرت کردم، بهت زده شدم. از اینکه هنوز عرق میدان مسابقه بر تنشان بود، هنوز کلماتشان بریده بریده و نفس نفس زنان همراه هرم هوای سالن از ریه ها خارج می شد، هنوز چهارتا سلفی و عکس داغاداغ با مدالشان نگرفته بودند، سفت و محکم گفتند: تقدیم می کنیم به امام رضا(ع) و من حسرت خوردم به این دل گندگی. مدال المپیک چهارسال یک بار آن هم از بین چندده هزار ورزشکار به حدود هزارنفرشان اهدا می شود. خود عکس داشتن در المپیک و چایی خوردن گندگی دارد، چه برسد به اینکه طلا و نقره و برنزش را هم بگیری و روی سکو بایستی و دوربین های جهان زنده نشانت دهند و وقت مسابقه ات خیابان های شهر خلوت شوند و بعد از مسابقه ات شلوغ... ⁉️⁉️با دل های این جوان ها چه کردید  آقاجان! در آن عرق ریزان 3سال و 364روز و 23ساعت در کدام آن و کدام لحظه به دلشان انداختید که این نیت را کنند؟ شما خودتان وجودتان طلاست... به این مدال ها نیازی ندارید و مثقالی اعتبار به شما نمی افزاید، اما این ران ملخ نزد سلیمان بردن و کلاف به دست در صف خریداران یوسف ایستادن، خود ماجرایی است وصف نشدنی! نوش جانشان آن مدال ها و نوش جانمان که آقای بزرگ تری مثل شما داریم.  ما را وسط میدان های عرق ریز زندگی هم کمک کنید آقاجان... مدالی به کار نیست، ولی مدد کنید کسی در این خاک از زن و فرزند خجالت نکشد و شرمنده سفره و معاش نباشد. هشتمین هستید، اما طلای جهانید و طلا از برکت گنبد شماست اگر عزیز است و گران بها... راستی دلمان تنگ است، اربعینمان هم گره خورده است. مددی برسانید. راستی به دلم بیندازید دل از آن عینک بکنم، رفیق عزیزتر از عینک است.🫂 ✍️ / مجله شهرآرا نیوز https://eitaa.com/banki_mohadeseh