بعد نماز صبح بود یکی از دوستای جامعة‌القرآن را اتفاقی در حرم دیدم. حوالی قبر ابراهیم بن مجاب. علاوه بر ذوق زدگی همیشگی‌ام برای دیدن یک دوست و آشنا ایرانی در حرم دلم یهو کلییییی‌ تنگ شد برای اون روزا که کنارهم‌ می‌نشستیم و ساعت‌ها قرآن تحویل می‌دادیم حتی دلم تنگ شد برای اون خستگی‌هاش یا اون خشک شدن دهان بعد از خواندن یک جزء یا اون سخت گیری‌‌های استاد برای تحویل دادن کامل ... میون اون حال‌.. ازش خواهش کردم جزء ۲۵ را تحویل بدیم. و خدا میدونه چقدر شیرین‌ بود. بعد از این همه وقت تحویل و مباحثه‌های مجازی،حالا حضوری اونم در محضر امام حسین از حفظ، قرآن تحویل می‌دادیم. از این شیرینی‌ها زیاااااد براتون از ارباب خواستم💚 #قرآن_بخوانیم #قرار_روزانه_قرآنی‌ #حفظ_قرآن #شیرینی_های_حفظ_قرآن https://eitaa.com/banki_mohadeseh