✅🔰 برای نماز مغرب و عشا دو تا روحانی اومدن تا نماز جماعت توی پارک کنار موکب برگزار شه
تعداد زیاد نبود ولی همینکه صدای اذان بلند شه و نماز برگزار شه جزو اهدافمون بود
من ایستاده بودم حواسم باشه نمیشد موکب رو رها کرد
خانمی که باعجله داشت رد میشد
اومد سمتم و گفت
ببخشید اینجا نماز میخونید حکم شرعیشو بلدین؟؟؟
در محل رفت و آمد نماز قبول نیست
گفتم اون برای جایی هست که وسط راه مردم باشه مانع عبور و مرور شه
نه اینجا که یک گوشه دارن نماز میخونن
گفت به هر حال اینجا رفت وآمد زیاده و نماز باطله
اشاره کردم به دو تا روحانی و گفتم ببینید اینها بهتر از منو شما میدونن
اگه اینطور بود اینجا نماز نمیخوندند.
حرص و خشم تو چهرش مشخص بود
زیر لب غرغر کنان ازم دور شد.
برام جالب بود که نماز خوندن اونجا یه عده رو اذیت میکنه تا حدی که میان عکس العمل نشون میدن.
.
.
.
دیشب دو تا پسر نوجوان موقع نماز کنار میز شربت منتظر بودن
یکیشون به اون یکی گفت اینا دارن چکار میکنن😐🙄😩
یعنی واقعا احساسمو نمیدونم چطوری بیان کنم
یعنی این بچه تو عمرش نماز خوندن ندیده؟
مگه میشه؟ مگه داریم...
.
.
.
.
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
12.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیدن این کلیپ رو از دست ندین
هدیه ی از طرف خدا ☺️💚
35.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
با توکل به نام اعظمش شروع کردیم
محفلی ساده ولی پر از نور و آرامش و یاد خدا
ما قرار است گرد هم جمع شویم و پویش زیارت عاشورا، رادر بوستان ها رقم بزنیم
چون به عینه دیدیم وعده ی خدا را که جاءالحق و زهق الباطل
ما میخواهیم نور را به فضای شهرمان تزریق کنیم.
🤍 پس اگر اهل دلی یاعلی بگو و به ما بپیوند
آی دی جهت ثبت نام در پویش
👇👇👇👇
@Shahed36
@Modafeaharem9
🔹 فقط شیراز🔹
خاطرات یک بانوی آمر🌷
بسم الله الرحمن الرحیم با توکل به نام اعظمش شروع کردیم محفلی ساده ولی پر از نور و آرامش و یاد خدا
منتظر بچه ها بودم
کنار مزار مطهر شهید گمنام
دوتا دختر خانم که یکی حجاب خوبی نداشت و اون یکی بدون شال بود اومدن اونجا
یه بطری آب معدنی کوچیک دستشون بود پاشیدن روی قبر شهید.
گفتم دخترای قشنگم شما که اینقدر خوبین که شهید طلبیدتتون به شهدا اعتقاد دارین حجاب هم وصیت شهداست به دخترم که شال نداشت نگاه کردم و گفتم بیرون میایی شال بپوش مامان جان
معذب شد خودش رو جمع وجور کرد و گفت چشم.
وادامه داد من گاهی با حجابم
گفتم چقدر خوب الان به شهید قول بده همیشه حجاب داشته باشی
اون یکی گفت ما نماز میخونیم روزه هم میگیریم
گفتم پس خیلی منو دعا کنیدا
گفت ببخشید شما گشت ارشادین؟
سرم و تکون دادم گفتم نه
گفت آها امر به معروف و نهی از منکر؟
تو چشمای معصومش نگاه کردم وگفتم منم اگه اشتباهی کردم شما باید منو امر به معروف کنید.
خیلی خوشحال شد
چشماش پر از ذوق و محبت شد
از دور برام بوس فرستاد و دستاش وتکون داد و گفت خدا حافظ...
🤍💚🤍
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
#ارسالی
سلام توی باغ جنت پویش زیارت عاشورا
جای همه عزیزان سبز بود ..چند تا خاطره بگم
یه پسر نوجوان با تیپ امروزی اومد دست گذاشت روی مزارشهید ویه لیوان شربت برداشت وگفت غم آخرتون باشه😁
یه نفر دیگه گفت تسلیت میگم 🤦🏻♀
ی خانمی گفت ازاقوامتون بوده،گفتم ..ایشون شهید گمنامن اقوام هممون هستن 💚
یه نفر گفت تازه آوردن خاک کردن گفتم خیر گفت چند روز پیش که من اومدم که نبود😐🤦🏻♀
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
7.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ارسالی
چند مدت بود که دیگه قصد نداشتم فعالیت کنم.
یکم خسته بودم. از خیلی چیزها
نیاز بود ذهنم آرام شه.
داشت محرم میرسید
توی دلم غوغایی بپا بود. خدایا چکار کنم راه درست کدومه؟ تکلیف چیه؟
.
.
.
اونشب یه رویایی دیدم که خواب را چشمم گرفت از شوق تا صبح چشم بر هم نگذاشتم 🥺
خواب دیدم موکب رو بپا کردیم
اطراف موکب تمیز شسته شده بود.
تمیز تمیز، یه ذره خاک روی زمین نبود.
حضرت آقا آستین هاشون رو بالا زده بودند خوشحال ومنتظر جلو موکب قدم میزدند.
از خواب پریدم تا صبح بیدار موندم از شوق، منتظر بودم دوستم از خواب بیدار شه
ساعت از هشت گذشته بود زنگ زدم بهش گفتم خوابی؟
پاشو که حضرت آقا اذن دادن باید موکب و بر پا کنیم
😭😭😭💚💚💚
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
جلو ضریح آقا امام رضا(ع) توی صف زیارت ایستاده بودم.
دو سه نفر از وسط دو تا صف اومدن جلو با اینکه صف خلوت بود و نیاز نبود مدت زمان زیادی بایستن
چند نفر بهشون اعتراض کردن از جمله یه دختر خانم جوان.
یک نفر شروع کرد به صحبت که چکارشون دارید بگذرید اینا روی سادگی خودشون رفتن جلو و از این حرفها
اونایی که اعتراض کرده بودن کوتاه نمی اومدن و محکم پای حرفشون ایستاده بودن.
خلاصه منم نطقم گل کرد و گفتم
بحث گذشت من نوعی نیست
این کارشون حق الناسه و خوبه که بهشون گوشزد کنیم
وادامه دادم امر به معروف ونهی از منکر که فقط حجاب نیست
اون دختر جوان یه دفعه گفت اتفاقا من با امر به معروف برا حجاب مخالفم، خیلی جاها باید سکوت کرد
نباید مردم رو زده کنیم باید جذب کنیم و...
منم شروع کردم از واجب بودن امر به معروف گفتم، از مراحل تاثیر
از اینکه اگه سکوت کنیم تو گناه گناهکار شریکیم از نحوه ی تذکر
و چندتایی هم حدیث که به خاطر داشتم رو براش گفتم.
گفت من قبول ندارم اختلاف نظر در این زمینه زیاده گفتم چه اختلافی گفت همینکه من مخالفم یعنی نظرات مختلفن
گفتم ببین نظر منو شما مهم نیست
حرف آخر نظر مراجع هست
آیات و روایات هست
مثلا شما مریض شدی رفتی دکتر
پزشک میگه باید چرک خشک کن بخوری و مسکن
هیچ وقت میگی نه من تشخیص میدم دیفین هیدرامین بخورم؟
دیدم قانع نمیشه
گفتم ببین تا الان حرجی برتو نبوده
ولی الان اینجا خدمت آقا امام رضا من بهت گفتم و دیگه گردنته که بری و در موردش مطالعه کنی.
یکم رفت تو فکر دیدم دختر خانم جلویی خیلی دلش آماده تره
شروع کردم با اون صحبت کردن
متاسفانه گوشیم همراهم نبود
و شماره پیامک موسسه موعود رو هم بخاطر نمی آوردم
ولی بهش گفتم ایتا مرکز تخصصی رو سرچ کن کانال استاد تقوی رو پیدا کن
بهش گفتم مطمئن باش خدا انتخابت کرده
که اینجا جلو آقا امام رضا متوجه شدی که واجبی گردنت هست
صدای قشنگ دلشو شنیدم
حس خوبی بود
الحمدالله ☺️
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
44.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴💚 پویش مردمی زیارت عاشورا در پارک ها
یکشنبه پنج مرداد۱۴٠۴ باغ جنت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖤 امروز گرد هم جمع شدیم تا سوگوار کودک غزه باشیم...
تا کودکی را آگاه کنیم
تا دلی بلرزد
تا دعا کنیم
تا...
خداوند صدایمان زد، لبیک گفتیم شاید ادای دین کرده باشیم
فقط برای خدا ان شاءالله...
🇯🇴🇮🇷🇯🇴🇮🇷🇯🇴🇮🇷
جهت عضویت در پویش
به آی دی زیر پیام دهید
👇👇👇
@Shahed36
دیشب توی باغ جنت
وسط مراسم زیارت عاشورا
دیدم چهار پنج تا دختر خانم سیزده چهارده ساله
با ظاهر بسیار افتضاح و بدون شال ایستادن جلو جایگاه
یه نگاهی بهشون انداختم تو دلم گفتم ای داد 🧐😩 اینا از اونایین که الان اگه برم تذکر بدم شروع میکنن به جیغ و داد و پرخاش 😲
توی جمعمون هم افراد تازه وارد تقریبا زیاد بود
که ممکنه چیزی از امربه معروف ونهی از منکر ندونن و این برخورد اذیتشون کنه.
مثل همیشه یه یازهرا گفتم و رفتم جلو👌💚
گفتم سلام دخترا 😍
با تعجب نگاهم میکردن تردید داشتن جواب سلاممو بدن 😳
ادامه دادم بیاین شربت بخورید دخترا
مات ومبهوت نگاهم میکردن 😳
گفتم شربت برا شهید هست
بعد با خنده ادامه دادم شربت شهادت نیستا نترسید شربت تبرکی شهید هست.
دیدم یخشون باز شد و لبخند زدن و گفتن نه ممنون دستتون درد نکنه
دیگه اینجا زمان امر به معروف ونهی از منکر بود
گفتم ان شاءالله سری بعد از خونه خواستین بیاین بیرون شال بپوشید دخترای قشنگ
لباس مناسب بپوشید مامان جان باشه؟
خندیدن و سری تکون دادن و رفتن. 😊🤍
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
من چون مسئول رسانه ی پویش هستم
مدام چشمم اینطرف واونطرفه که سوژه ها رو از دست ندم و دست به دوربین میدوم سمت سوژه تا خاطرات تصویری رو ثبت کنم.
دیدم دوستم دوتا آقا پسر رو داره میبره سمت پوستر های غزه و براشون توضیح میده
گل پسرمون یه چیزی گفت
گفتم وایسا وایسا من دوربینمو روشن کنم دوباره بگو
گوشیمو گذاشتم رو حالت فیلمبرداری گفتم چی گفتی دوباره بگو
اشاره کرد به پوستری که محصولات اسرائیلی رو نشون میداد وگفت من اینا رو میخرم
اون آخری رو هم میخورم
منو ومامان پسره زدیم زیر خنده
رو کردم سمتش
خانم جوان مانتویی بود با خنده گفتم پسرت عابرو و حیثیتمون و به باد داد
مامانه خندش بند نمی اومد بریده بریده گفت آخه این محصولات خارجی میخره کوکا کولا هم جزوشه
نگاهم رفت سمت پسره دیدم با تمام وجودش داره حرفای دوستمو گوش میده
لبخندی زدم وگفتم الان دیگه یاد میگیره☺️
حرفای دوستم تمام شد گل پسر برگشت سمت ما دقت کردم به چهرش
لبخند میزد چهرش مث کسی بود که به یک آگاهی بزرگ رسیده
حال خوبی داشت
توی دلم گفتم خدایا شکرت☺️💚
.
.
.
.
صبح داشتم با دوستم صحبت میکردم
بهش گفتم ببین کار ما هیچ تاثیری هم که نداشته باشه همینکه دو تا بچه متوجه شن و دیگه چیزای اسرائیلی نخرن برای دنیا و آخرت ما کافیه
ما که بنا نیست کل دنیا رو متحول کنیم
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8
دختر کوچولو برگه ی نقاشیشو گذاشته بود کنار مزار مطهر شهید
داشت نقاشی میکشید.
ازش عکس گرفتم
مادرش گفت اون دخترمم هست اشاره کرد به سمت دیگه
دختر کوچولوی نازنینی نشسته بود یه سری چیزایی رو جلوش گذاشته بود
مامان دختر خانم ادامه داد
از دیشب اینا رو درست کرده که بیاره اینجا بفروشه
دستم و به نشانه عشق زدم توی سینم و گفتم الهی عزیز دلم 😍
گفت برید ازش بردارید الکی
بگین پولشو میزنم به کارت مامانت
با یکی از دوستان رفتیم سمتش گفتم چی داری
چیزایی که درست کرده بود رو بهم نشون داد
دوستم یکیشو براشت گفت من پول همراهم نیست
میزنم به کارت مامانت
با جدیت گفت نه فقط نقدی
خندم گرفت 😂 دوستم گفت آخه من پول همراهم نیست
گفت باشه ببر سری بعد که دیدمت ازت میگرم
😂😂😂😂😂
دیدیم نخیر این نسل ونمیشه گول زد
چهره ی دوستم خیلی جالب بود
اون کاغذی رو که برداشته بود وتکون داد وگفت حالا من اینو چکار کنم
بهمم گفته هشتاد تومن
😂😂😂😂😂👏👏👏👏👏
💚اینجا عشق به یادگار میماند💚
👇👇👇
@banoaamer8