مهمان بانوی دو عالم
چند روز قبل از شهادت علیرضا ، من كه در خارج از كشور به سر میبردم ، خواب عجیبی دیدم.
درخواب دیدم كه تمام كوچهمان را چراغانی كرده و دیوارهایش را از پرچم پوشاندهاند .
خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها جلوی در خانه ایستادهاند و مردم بین خودشان نُقل پخش میكنند .
دریافتم كه شاید برای علیرضا اتفاقی افتاده است و همینطور هم بود .
چند روز بعد همسرم از ایران تماس گرفتند و خبر شهادت او را به من رساند.
سیزدهم مرداد سال 1362 و عملیات والفجر 2 بود ، علیرضا كه زخمی شده بود ، در آخرین لحظات به سختی ، خودش را به بیسیم عراقیها رسانده، سیم آن را با دندان جوید تا مانع ارتباط آنان با عقبه گردد . پس از قطع سیم كه دشمن متوجه این كار علی شد ، او را به رگبار بسته ، راهی دیار بهشت گرداند. پیكر مطهرش بهشت زهرای تهران به خاك سپرده شد.
راوی: مادر شهید
"سردار شهید علیرضا موحد دانش"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🌹شهید شهروز مظفری نیا محافظ سپهبد قاسم سلیمانی:
در ایام سیل خوزستان و سفر حاج قاسم به مناطق سیل زده ما طبق شرایط کاری خود نگران حضور حاج قاسم بوده و می بایستی اصول حفاظتی و امنیتی را دقیقا رعایت کنیم. اما در جایی حاج قاسم به من گفت:
من با این مردم سالها زندگی کرده ام، مراقب باش کاری نکنید که مردم ناراحت شوند.
🌹 ما که عاشق و فدایی حاج قاسم بودیم و از طرفی نیز با جَذَبه ی تذکر او در شرایط بسیار سختی قرار می گرفتیم.
حفظ و رعایت حفاظت یک شخصیت و از طرفی دقت در برخورد با مردم از سخت ترین شرایط کاری ما بود که ما آن را انجام می دادیم.
#حاج_قاسم بارها مارا می بوسید و می گفت از اینکه مراعات مردم را می کنید ممنونم...
"شهید شهروز مظفری نیا"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم