eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
55 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا من اینجام و زیارتنامه میخونم💔 محرم🏴 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
📚 حضور در عزاداری هنگام شیوع بیماری 💠 سؤال: حضور در مجلس و مراسم عزاداری سالار شهیدان (علیه السلام) هنگام شیوع بیماری مانند کرونا چه حکمی دارد؟ ✅ جواب: با رعایت نکات بهداشتی و دستورالعمل های مرتبط، اشکال ندارد؛ بلکه از بهترین کارها و جزء مستحبات موکّد است. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡ツ اعتماد به خداوند متعال...... ــــــــ🌱ــــــــ 🌈 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✨🌒✨ 💠یک وقتی خدمت بودیم. فرمود: 🍀 «همان اندازه که تصمیم گرفتی کار خوب انجام بدهی، خداوند، یک حسنه برای آن نوشت. 🌿 اگر آن کار را انجام دادی، ده برابر برای تو می نویسد و اگر انجام ندادی، آن یک دانه را هم قلم نمی زند». 🍀اگر تصمیم بگیری قشنگی بخوانی، او فوراً برای تو می نویسد؛ ولو خيلی بدون آداب هم خواندی، او دیگر قلم نمی زند. 🌿 اگر حال نداری نماز شب بخوانی، وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان. 🍀 حال آن را هم نداشتی، باز هم سر خود را بگذار روی مهر و بگو: «خدایا! من آمدم؛ کمکم کن.» خداوند، تو را محروم نمی کند. 💟 کسی که خدای به این مهربانی را دارد، سزاوار است که کوتاه بیاید؟ 👈 منظور اينكه ما می توانیم پرونده های چندین ساله خودمان را با نیم ساعت یا یک ربع ساعت، يا ده دقیقه كه صادقانه به در خانه خدا برویم، همه آن‌ها را اصلاح بکنیم.👌 نمازشب😍😍 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🥀🖤 💚 •💔🌱• پاییـن پـای ضریحـت شیشــم مــاه محــرم روضه قاسـم ای کاش که بخونیم همه باهم 🏴 🥀 🖤 اے مجانینِ حسینے،حسنے گریہ ڪنید ‌‌روضہ امشب ز یتیم است،شبِ ششم شد •┈••✾❀🕊🌸🕊❀✾••┈• ‌‌‎‌‎‌‎ تعجیل‌درظهور‌و‌سلامتی‌مولا،شفابیماران 📿 بخوانیم ✅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت46 آبرو چرا؟ آخر هفته که اومدن ،دیگه میشه مایه افتخار نرگس: باز چه دیونه بازی تو درآوردی دختر - هیچی نرگس: من برم تا باز با خبرای داغت خودکشی نکردم - برو بابا،راستی واسه آخر هفته چی بپوشم خوبه ؟ نرگس: رهاااااااا کارامو انجام دادم رفتم سمت اتاقم درو باز کردم خشکم زده بود نگار بود - وااییی نگار تو اینجا چیکار میکنی؟ نگار: سلام به دوست بی معرفت ،منو باش فکر کردم گم و گور شدی رفتی ( بغلش کردم) وایی که چقدر دلم برات تنگ شده بود ( دستمو نیشگون گرفت): آییی چته دیونه؟ نگار: تو الان باید زیر مشت و لگدم له بشی ،این که چیزی نبود یعنی نباید میگفتی،برگشتی، واااییی از اون بدتر ،زلیل شده نباید میگفتی شوهر کردی؟ ( خندم گرفته بود از حرفاش یه نفس داشت میگفت) :شرمندتم نگار جون نگار : کوفت و شرمندم ، بشین تعریف کن برام کل ماجرا رو - چشم (همه ماجرا رو واسه نگار تعریف کردم) نگار: خوب احیانا یه برادر شوهر نداری بیاد مارو بگیره - شرمنده ،یه خواهر شوهر دارم ،اونم واسه یه نفر دیگه است.. نگار: ولی خدا خیلی بهت رحم کرد،حقش بود اون نوید عوضی - بیخیال ،از خودت بگو ،چیکارا میکنی ؟ نگار: هیچی از وقتی تو غیب شدی ،منم زیاد دانشگاه نمیرفتم ،البته بیشتر از ترس نوید بود ،احتمالن همه درسارو ترم بعد با هم برمیداریم - من دیگه نمیخوام ادامه بدم نگار:چرا؟ - دلم میخواد اینجا باشم،پیش بچه ها،اینقدر شیرینن که نگو نگار: دیونه ای به خدا - خواهر شوهرمم میگه نگار: حالا عروسیت دعوتم میکنی دیگه ؟ - عروسی نمیخوام بگیرم ،ولی اگه یه مهمونی ساده گرفتیم حتمن خبرت میکنم نگار: چقدر این شاه دوماد تغییرت داده، مهره مار داره حتمن - اره خیلییییی نگار: باشه ،من دیگه برم ،دیدمت خیالم راحت شد - قربونت برم،بازم شرمندم که خبر ندادم نگار: باشه ،تلافی میکنم این کارتو - بازم بیا اینجا ببینمت نگار: شعور نداری دیگه،یه دعوت نمیکنی بیام خونت ،میگی بیا اینجا.. - وای از دست تو نگار: فعلن خداحافظ - به سلامت 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت 47 نزدیکای ظهر بود که گوشیم زنگ خورد ،رضا بود - جانم رضا: جانت سلامت بانو ؟ خوبی؟ - با شنیدن صدای شما عالی رضا: باش ،خودم میام دنبالت بریم خونه - رضا جان میخوام برم خونه ،با مامان و بابا صحبت کنم واسه عروسیمون رضا: رها جان ،جدی جدی بود حرفای صبح؟ - نه گلوم خشک شده بود ،گفتم یه کم حرف بزنم خوب بشه رضا: آخه تو اینقدر خوابت میاومد گفتم حتمن ،داری ادامه خوابت و تعریف میکنی برام - ععع یعنی تا اینقدر خل و چلم رضا: دور از جونت خانوم،باشه بمون خودم میرسونمت خونتون - باشه منتظرت میمونم رضا: فعلن ،یا علی - علی یارت وسیله هامو جمع کردم رفتم سمت دفتر نرگس درو باز کردم نرگس: بابا مثلا ما مدیریماااا ،یه در بزن بیا تو -چشم خواهر شوهر عزیز نرگس: خوب کاری داشتی؟ -میخواستم بگم ،رضا داره میاد دنبالم ،میتونم زودتر برم نرگس: صبر کن با هم بریم خونه دیگه - من میخوام برم خونه مامانم نرگس: آها باشه،رفتی زود بیا - ببینم چی میشه نرگس: لوووس ،برو رفتم تو حیاط منتظر رضا شدم دیدم بچه ها یه گوشه از حیاط دارن بازی میکنن رفتم نزدیکشون - بچه ها منم بازی؟ ! بچه ها: ببببلله زهرا خانم: خوب بچه ها دستای دوستاتونو بگیرین - آفرین بچه ها زهرا خانم: حالا بچرخیم ،میخوایم عمو زنجیر بافت بازی کنیم - عمو زنجیر بافت بچها: بهههله - زنجیر منو بافتی بچه ها: بهههله ( یه دفعه رضا اومد دست یکی از بچه ها رو گرفت) رضا: پشت کوه انداختی؟ بچه ها و من : بههههله رضا: بابا اومده بچه ها: چی چی آورده ؟ رضا: نخود ،لوبیا بچه ها: بخور و بیا بعد یه کم بازی کردن رفتیم رضا منو رسوند خونمون رضا: رها جان غروب بیام دنبالت - تو دوست داری بیام ؟ رضا: از من بپرسی که میگم همینجا میمونم تا تو بری صحبتاتو بکنی بیای بریم خونه - الهی فدات شم ،غروب بیا دنبالم رضا: چشم - چشمت بی بلا رضا: فعلن ،یاعلی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
✍انسان سه گونه میمیرد: 🔴مرگ روح 🔴مرگ وجدان 🔴مرگ جسم 👈مرگ روح یعنی : شکستن وقار و غرور یک انسان به دست دیگری... 👈مرگ وجدان : یعنی استفاده از انسانها برای مقاصد شخصی بدون هیچ گونه پشیمانی و ترحمی... 👈مرگ جسم : یعنی ایستادن نفس و تپش قلب... دردناکترین مرگ ها، مرگ روح است وحشتناک ترین مرگ ها، مرگ وجدان و آسان ترین مرگ ها مرگ جسم! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
‌درخـونہ‌آقـٰابـراۍهـمـہ‌بـٰازه یہ‌وقـت‌نـگـۍچـون‌گنـاهڪارم‌خجـالـت‌ مـیڪشمـا پـسـرفـاطمہ‌خوب‌وبدُبـاهم‌میخره💔..! ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━