فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥این پست برای کسانی که خجالت میکشند از مردم مظلوم غزه دفاع کنند و حرف حق رو بزنند و سکوت میکنند .
💥سکوت شما یعنی رضایت شما به رژیم نامشروع و حرام زاده
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
دلانه✨
صبر مؤمن به معنای بیخیال شدن نیست ..
سکوت ظاهری مذهبیون یعنی منتظر اذن فرمانده هستن!
دلمون داغ داره🥀 آره ...
ولی عزممون راسخ تر و عمیقا آماده ایم
به قول حضرت آقا؛ آرام باشید🌿💔:)
•
•
دیروز در پشت دیوارههای بصره بودیم؛
امروز در پشتدیوارهای بیتالمقدسایم.
نابودی اسرائیل بسیار نزدیک است!
+حاج حسین یکتا
#دلانه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
❣حماسه غزه
💠 ما که عادت داریم از پشت پرده اشک و دریای خون، حماسه را ببینیم. قدرت را ببینیم. فتح را ببینیم. ما که کربلا را دیده ایم. فتح را ما در زدن تانک های مرکاوا و ساختمانهای شهرکهای شبه نظامیان نمیبینیم. فتح وقتی است که خون انسانها به جوش میآید و چشمشان میبیند. این فتح انسانها است. فتح تاریخ است.
💢 ما مدتها است با مظلومیت کودکان امام معصوممان در وسط میدان جنگ با سنگدلترین گرگها گریه میکنیم و میبینیم فتح الفتوح کودکانش را حتی شش ماهه شیرخواره، که حراره فی قلوب المومنین ساخته که لن تبرد ابدا. جنگ حماس و جهاد و دیگران اعجاب آور بود، فروپاشی قدرت اسراییل نه فقط در عالم خارج بلکه مهمتر از آن در ذهن همه حاکمان، فوق العاده بود.
🔘 نشانه این پیروزی را اتفاقا در همین جنایت کودک کشی ببینید. حیوان درنده وقتی هیچ راهی ندارد جلوی چشم همه خود را مفتضح میکند. تا شاید همه فراموش کنند، زبونی اش را. مثل عمروعاص در میدان مقابله با حیدر ع. حیوان غرب دیسیپلین و باکلاسی اش را جلوی چشم همه کنار میگذارد چرا؟ چون خفت افتاده. راهی ندارد. بله بله اقتدار عملیات محمدالضیف را با «چشم راهبردی» به خوبی میتوانید رصد کنید. این منطقه بعد از آن عملیات دیگر مثل قبل نمیشود. اما و صد اما
➖ فتح کودکان تشنه و محصور غزه با آن قابل مقایسه نیست. برای رصد این پیروزی، «چشم عمیق بین» لازم دارید. دلها را حالا رصد کنید. قدرت اسلام را قیام و انقلاب شکل میدهد نه ابزار. قدرت اسلام را صبر و مقاومت و مظلومیت میسازد این را پسر رسول الله یادمان داد. چند موشک باید میزدیم که چرت مردم پاره شود و بیدار شوند. چند موشک باید میزدیم تا باطن کثیف تمدن غرب را به این وسعت به دنیا نشان دهیم. این کار خون است. خون مظلوم.
▪️و حاکمانشان را مجبور کنند دست از لالمونی و خفه خون گرفتن بردارند. حالا دیگر کانادا و فرانسه هم صدا را میشنوند. خدا رحمت کند عارفی تهرانی داشتیم(حاج آقا حق شناس) میگفت روضه حضرت علی اصغر ع از بین روضههای کربلا بیشتر ازش کار بر میآید و اتصالت میدهد به صاحب الزمان عج یعنی به آن افق پر امید و پر از پیروزی. راست میگفت.
🔯 در ماجرای موسی ع و فرعون هم اهل معرفت میگویند کودکان سر بریده شده به دست فرعون روحشان به مدد موسی ع آمدند. چگونه؟ آنها دلها را زیر و رو میکنند. پیامبر ها بدون یک جبهه برخاسته و قیام کرده کاری نمیتوانند بکنند. این فتح الفتوح است
🔖 بله من هم منتظرم که جبهه مقاومت خانه های شیطانها را بر سرشان خراب کند. و این چنین خواهد شد شک ندارم. اما نمیتوانم از این ابهت فتح خون های مظلوم هم چشم بپوشم. لا اله الا الله. چه کرده اند معصومهای غزه. چه قیامتی شده. هم در عالم هم در جان خودمان. ظاهر این بود که شما منتظر کمک ما و امثال مایید ولی واقع این که شما به کل عالم کمک داده اید. تا قیامت مدیون شماییم.
🖌#علی_مهدیان
#طوفان_الاقصی
#مقاومت
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعلام آمادگی میثم مطیعی برای جنگ با صهیونیستها
🔹روی ما حساب کن، ما منتظر یک اشاره تو هستیم تا مثل یک صاعقه بر سر دشمن آوار شویم.
رهبر عزیزتر از جان ما هم آماده ایم تا هرچه سریعتر شر این غده سرطانی را کم کنیم .
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
مقاومت کنید.mp3
11.73M
شیعهها، اندکی دگر مقاومت کنید، لشکر امام نزدیک است،
میرسد با سیصد و سیزده نفر، مقاومت کنید،
سپیدهدم امام میرسد، تا دم سحر مقاومت کنید.
#طوفان_الاقصی
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
بعد از گذشت یک سال دوباره نوای سلام فرمانده در جهان پیچید
توی تیتک تاک مردم با آهنگ سلام فرمانده ۱ دارن از مردم فلسطین حمایت میکنن
برانداز ، سلطنت طلب و اصلاحطلب و...
نگاه کن و از شدت فشار گسسته شو 😆
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ | #استاد_شجاعی
«فرمولی برای روا شدن حاجتها»
(هدیهای بزرگ از حضرت عبدالعظیم علیهالسلام در روز تولدشون)
🌱دعـاے فـرج بہ عشـق آقـا صاحبالزمان یادت نره رفیق
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
پروردگارا
گاهی غفلت و عادت به ظلمهای کوچک آدم را به ظامهای بزرگ و سکوت دربرابر آن آلوده میکند.
یاریمان کن که ازظلم تبری بجوییم و
راه نشانمان بده که در گرفتن داد مظلومان از ظالمان قدمی برداریم و نقشی بپذیریم.🤲🏻♥️
#طوفانالاقصی
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثروتمندترین انسان!
درسی که یک پسر بیسواد دستفروش به یک پزشک فوق تخصص داد و محال است تا عمر دارد یادش برود!
این سه دقیقه از آنچه که فکرش را بکنید آموزنده تر است..❤️
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | #شروع_تازه 🌱
• آدم امیدوار زود خودشو می بخشه،
و تلاشش رو برای جبران شروع میکنه!
•امروز میتونه شروع تازه من و تو باشه.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🤲 دعای حضرت زهرا سلام الله علیها در روز شنبه
💎 اللّهُمَّ افتَح لَنا خَزائِنَ رَحمَتِک، وهَب لَنَا اللّهُمَّ رَحمَةً لا تُعَذِّبُنا بَعدَها فِی الدُّنیا وَالآخِرَةِ، وَارزُقنا مِن فَضلِک الواسِعِ رِزقاً حَلالاً طَیباً، ولا تُحوِجنا ولا تُفقِرنا إلی أحَدٍ سِواک، وزِدنا لَک شُکراً، وإلَیک فَقراً وفاقَةً، وبِک عَمَّن سِواک غِنی وتَعَفُّفاً.
💎 اللّهُمَّ وَسِّع عَلَینا فِی الدُّنیا،
💎 اللّهُمَّ إنّا نَعوذُ بِک أن تَزوِی وَجهَک عَنّا فی حالٍ ونَحنُ نَرغَبُ إلَیک فیهِ،
💎 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأعطِنا ما تُحِبُّ وَاجعَلهُ لَنا قُوَّةً فیما تُحِبُّ، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ.
✅ خدایا! گنجینههای رحمتت را برای ما بگشای و به ما ای خدا رحمتی ارزانی دار که از آن پس، ما را در دنیا و آخرت، عذاب نکنی، و از نعمت گستردهات ما را رزق حلال و پاکیزه روزی کن و ما را محتاج و نیازمند کسی جز خودت مگردان و سپاسگزاری ما را از خودت و نیازمندی و درویشی ما را به درگاهت زیاده کن و با تو، بی نیازی و کفایت از غیر تو است.
✅ بار خدایا! در دنیا، برای ما گشایش قرار ده.
✅ خدایا! به تو پناه می بریم از این که در هیچ حالی، روی خویش را از ما بگردانی بلکه همواره توجّه تو را خواهانیم.
✅ بار خدایا! بر محمّد و آل محمّد، درود فرست و آنچه را تو خود دوست داری به ما عطا کن و آن را نیروی ما برای آنچه تو دوست داری، قرار ده، ای رحم کنندهترین رحم کنندگان!
📚 بحار الأنوار، ج ۹۰، ص ۳۳۸، ح ۴۸۵.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غوغای استاد پناهیان دیروز👆
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
دلانه✨
من به چشمهای بیقرار
قول میدهم🥺
نه اینکه این میثاق از خودم باشد..
نـــــه!
به پشتوانۀ وعدۀ الهی که خود فرموده:
"والله مع الصابرین")
•••
ریشههای ما به آب
شاخههای ما به آفتاب میرسد؛
ما دوباره سبز میشویم🌱...
#دلانه
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
نماز سکوی پرواز 13.mp3
3.67M
#نماز ۱۳
🎧آنچه خواهید شنید؛👇
❣صدای خدا رو می شنوی؟
داره عاشقانه و بیقرار، دعوتت می کنه!
📣حی علی الصلاه
بدووو...من منتظرم!
💓گوش کن... صدای خدا میاد.
🌷اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الفَرَجَ وَ العافِیَةَ وَ النَّصرَ بِحَقِّ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ وَ اجعَلنا مِنَ المُستَشهَدِینَ بَینَ یَدَیهِ.🌷
https://eitaa.com/Roghaye_nurzade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیرآرشام حقگو...
یوتیوبر محبوب من❤️
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
@hosein_darabi
رمان 🌸 دمشق شهر عشق 🌸
رمان دمشق شهر عشق بر اساس حوادث حقیقی
زمستان ۸۹تا پاییز ۹۵ درسوریه و با اشاره به گوشه ای
از رشادتهای مدافعان حرم بهویژه سپهبد شهید حاج
قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین همدانی در
بستر داستانی عاشقانه روایت شد.
هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان
حرم حاج قاسم سلیمانی و همه مردم مقاوم سوریه
برای خواندن رمان به ما بپیوندید
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
http://eitaa.com/joinchat/3714646071Ce723146efb
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هفتم 💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم، سعد ناباورانه نگاه
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هشتم
💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمیدانستم اینهمه ساز و برگ #جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که #آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
💠 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بیهوشی روی همان بستر سپید افتادم.
در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت و همین حال خرابم #خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی #جنگ به این شهر آمدهایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟»
صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست #مهمانداری کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!»
💠 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو #مسجد بود...» و مصطفی منتظر همین #اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟»
برادرش اهل #درعا بود و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیهاش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش #عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش #وهابیها خودشون رو از مرز #اردن رسونده بودن درعا و اسلحهها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!»
💠 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از #حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو #سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!»
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو #دمشق و #حمص و #حلب تظاهرات میکنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش میکشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«میدونی کی به زنت #شلیک کرده؟»
💠 سعد نگاهش بین جمع میچرخید، دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی #ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.»
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ خدا کند از خود راضی نباشیم.
اگر از خود راضی باشیم، هرگز نمیتوانیم حق ربوبیت را در عبودیت و بندگی ادا کنیم.
آیتالله بهجت (ره)
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
♨️ اجرای طولانیترین نقاشی دیواری در ایوان انتظار
"سلام یا غزه"
به منظور محکوم نمودن جنایات رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی و ابراز همدردی با مردم غزه، به ویژه کودکان شهید بيمارستان المعمدانی، ویژه برنامه نقاشی دیواری برگزار میگردد.
زمان: دوشنبه اول آبان ماه ۱۴۰۲
مکان: ایوان انتظار میدان حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه
ساعت: ۱۰ الی ۱۸
از تمامی هنرمندان علاقه مند به نابودی اسرائیل دعوت می شود در این رویداد شرکت کنند!
منتظر حضور گرمتان هستیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن شیعه ایرانی این شکلی است👌😍
درود بر شیرزنان جهان اسلام
#خانم_دکتر_سارا_فلاحی
#زن_ایرانی
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
رمان 🌸 دمشق شهر عشق 🌸
رمان دمشق شهر عشق بر اساس حوادث حقیقی
زمستان ۸۹تا پاییز ۹۵ درسوریه و با اشاره به گوشه ای
از رشادتهای مدافعان حرم بهویژه سپهبد شهید حاج
قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین همدانی در
بستر داستانی عاشقانه روایت شد.
هدیه به روح مطهر همه شهدا، سیدالشهدای مدافعان
حرم حاج قاسم سلیمانی و همه مردم مقاوم سوریه
برای خواندن رمان به ما بپیوندید
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
http://eitaa.com/joinchat/3714646071Ce723146efb
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هشتم 💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_نهم
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که می-خواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه¬خرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی¬برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وضعیت آشفته حجاب در جمهوری اسلامی
از کشف حجاب تا بیرون انداختن ناف .
مسئولین به غیرتتون بر نمیخوره ؟
جواب امام زمان رو چی میخواید بدید ؟
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━