یا نور
گذاشت دست خدا را امیر در دستت
بلندمرتبهتر شد غدیر در دستت
و دستهای خدا بود "فوقَ أیدیکُم!"
که شد زمان و زمین، سر به زیر در دستت
هزار مرتبه سوگند میخورد قرآن
به دستهای کبیر و صغیر در دستت
همین که "مدرسهی عشق" را بنا کردی
هجاهجای غزل شد اسیر در دستت
چنان به وقت و به اندازه عاشقی کردی
که زد جوانه زمستان پیر در دستت
چقدر سینه سپر کردی و بلا رد شد
به پشتوانهی جوشنکبیر در دستت
سلاح، دست چپت بود و دست قرآن، راست
کلیدِ هر درِ در این مسیر در دستت
درست رأس همان ساعتِ به وقتِ حضور
گذاشت جام مِی اش را بشیر در دستت
به حلقههای طلایی که "صالحین" دارند
بیا و دست مرا هم بگیر در دستت
بسیج کن همه دریا و آسمانها را
که آشیانه کند هر کویر در دستت
#شکیبا_غفاریان
#هفته_بسیج_گرامی_باد
🆔 @shakiba_ghaffarian
#بانو_محله 👈عضوشوید
@banoo_mahaleh
هوالاول
به هم آمد زمین و آسمان بین در و دیوار
که بر پا شد قیامت ناگهان بین در و دیوار
میان خون و دود و آتش، اینگونه تصور شد
که شاید کرده کوه، آتشفشان بین در و دیوار
یقینا خون محسن آیهای از خون اصغر بود
چنین فواره میزد بیامان بین در و دیوار
همان خونی که ثارالله نامش بود و میجوشید
چنین از عمق رگهای اذان بین در و دیوار
گلی با غنچهاش آماج طوفان تطاول بود
پریشان بود موی باغبان بین در و دیوار
که هجدهساله شمعی آب شد وقتی پیمبر رفت
گل و پروانه ماند و شمعدان بین در و دیوار
پس از داغ پدر داغ پسر آمد بسوزاند
دل یاسی که میشد ارغوان بین در و دیوار
نباید آیهای از سورهی کوثر جدا میشد
جدا گردید از جسمش دو جان بین در و دیوار
فقط یک مادر فرزند از کف داده میداند
چه حالی داشت زهرا آن زمان بین در و دیوار
تمام آسمانها و زمین سنگ مزارش شد
و بیدارست حالا یک جهان بین در و دیوار
#شکیبا_غفاریان
#دهه_فاطمیه