⏰ #مدیریت_زمان4
💠 حاج احمد آقا فرزند عزیز حضرت #امام_خمینی رحمت الله علیه تازه داماد شده بودند.
❇️ وقتی که آقا سید احمد برای اولین بار با خانمشون میان نجف، منزل امام، نصف شب میرسن و امام هم ازشون پذیرایی میکنه و مشغول صحبت میشن.
🔺 بعد یه مقدار که با هم صحبت میکنند امام میرن داخل یه اتاقی و چند دقیقه بعد برمیگردن. بعد از چند دقیقه صحبت، بازم این کار تکرار میشه.
🔹 عروس خانواده میپرسه پس حاج آقا خمینی کجا میرن و میان؟ چرا این جلسه شیرین رو هی ترک میکنند؟
🔶 بعد خانم حضرت امام میفرماید: امام همیشه مقید به "نماز شب" هستند و اگرچه شما مهمان هستید ولی خب نماز شبشون رو باید سر وقتش به جا بیارند...
@banoohayybash
برشهایی از زندگی #امام_خمینی 👇🏻👇🏻
امام مقید بودند تا آنجا که امکان دارد کار خود را بر دیگری تحمیل نکنند و کار خودشان را خودشان انجام بدهند.
🌸در نجف گاهی اتفاق می افتاد که امام روی پشت بام متوجه می شدند که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده؛ به خانم و دیگران که طبقه بالا بودند دستور نمی دادند که بروند چراغ را خاموش کنند.
خود راه می افتادند و سه طبقه را در تاریکی پایین می آمدند و چراغ را خاموش می کردند و بازمی گشتند.
🌸گاهی قلم و کاغذ می خواستند که در اتاق طبقه دوم منزل بود؛ به هیچ کس، حتی به فرزندان مرحوم حاج آقا مصطفی دستور نمی دادند که برای او بیاورند.
خودشان برمی خاستند از پله ها بالا می رفتند و کاغذ و قلم برمی داشتند و بازمی گشتند.
🌸خانم میگفتند چون بچه ها شبها خیلی گریه میکردند و تا صبح بیدار میماندند.
امام شبها را تقسیم میکردند. یعنی مثلا دو ساعت خودشان بیدار میماندند و از بچهها مراقبت میکردند تا خانم بخوابد. دوساعت هم امام میخوابیدند و خانم بچهها را نگه میداشتند.
🌸ندیدم در طول زندگی آقا به خانم بگوید در را ببندید. بارها میشد خانم وارد اتاق میشدند و کنار آقا مینشستند اما آقا خودشان بلند میشدند و در را میبستند. یک روز به آقا گفتم خانم که وارد اتاق میشود. همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند تا خودتان آنقدر بلند نشوید! آقا گفتند:« من حق ندارم به ایشان امر کنم!»
🌸عروس امام میگوید: «مادر اگر سر سفره نمینشست، آقا لب به غذا نمیزدند. اگر همه سر سفره حاضر بودند ایشان منتظر مادر میماندند. تا اواخر عمرشان هم همینطور بودند. گاهی که دست به غذا میبردیم. نمیگفتند چرا صبر نمیکنید. میپرسیدند:«خانم نیامد؟!» آنوقت چندبار ایشان را صدا میکردند.
@banoohayybash