❇️ اصطلاحات و لغات نهاوندی 🔵 قسمت صدوهشتم🌹 🔸خَررَه 🔸خَررَه وِسَر 🔸خَررره سیا 🔸خَررره خَس 🔸 خرررَه چُکِسَه 🔸گیروَه 🔸گُروَه 🔸گِر 🔸گیس اسبی 🔸ریش اسبی 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 #زبان_شیرین_مادری 🌺بانوی_نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔹بمناسبت چهل و چهارمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر، بیست و هشتمین دوره مسابقات قرآنی روستائیان و عشایر استان همدان باحضور فعالان قرآنی روستائیان وعشایر از نه شهرستان و در رشته های حفظ یک جز، پنج جز، ده جز، ترتیل و قرائت برگزار شد. 🔸در پایان مسابقات خانم مریم زمانیان در رشته ترتیل ضمن کسب مقام اول به مرحله کشوری راه پیدا کردند. ............................................................ 🌾 مدیریت جهادکشاورزی شهرستان نهاوند 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

تبریک به خانم زمانیان عزیز 💐

🔥 رمان فرار از جهنم 👣🔥 اولین نماز . چند هفته، حفظ کردن نماز و تمرینش طول کشید ... تک تک جملات عربی رو با ترجمه اش حفظ کرده بودم ... کلی تمرین کردم ... سخت تر از همه تلفظ بود ... گاهی از تلفظ هام خنده ام می گرفت ... خودم که می خندیدم بقیه هم منفجر می شدن ... . می خواستم اولین نماز رو توی خونه خودم بخونم ... تنها ... . . از لحظه ای که قصد کردم ... فشار سنگینی شروع شد ... فشاری که لحظه لحظه روی قفسه سینه ام بیشتر می شد ... . وضو گرفتم ... سجاده رو پهن کردم ... مهر رو گذاشتم ... دستم رو بالا آوردم ... نیت کردم و ... الله اکبر گفتم ... . . هر بخش رو که انجام می دادم همه گذشته ام جلوی چشمم می اومد ... صحنه های گناه و ناپاک ... هر لحظه فشار توی قلبم سنگین تر می شد ... تا جایی که حس می کردم الان روح از بدنم خارج میشه ... تک تک سلول هام داشت متلاشی می شد ... بین دو قطب مغناطیسی گیر کرده بودم و از دو طرف به شدت بهم فشار می اومد ... انگار دو نفر از زمین و آسمان، من رو می کشیدند ... . . چند بار تصمیم گرفتم، نماز رو بشکنم و رها کنم ... اما بعد گفتم ... نه استنلی ... تو قوی تر از اینی ... می تونی طاقت بیاری ... ادامه بده ... تو می تونی ... . . وقتی نماز به سلام رسیده بود ... همه چیز آرام شد ... آرام آرام ... الله اکبرهای آخر رو گفتم اما دیگه جانی در بدن نداشتم ... همون جا کنار مهر و سجاده ام افتادم ... خیس عرق، از شدت فشار و خستگی خوابم برد ... . . از اون به بعد، هرگز نمازم ترک نشد ... در هر شرایطی اول از همه نمازم رو می خوندم ...پ.ن: من از نویسنده داستان پرسیدم ک چرا برای استنلی خواندن نماز اینقدر سخت بود ایشون فرمودن ب خاطر اینکه استنلی حرامزاده بوده و شیطان مستقیما در بسته شدن نطفه ش نقش داشته. وقتی چنین افرادی از صف شیطون جدا میشن و میخوان کار خوبی انجام بدن براشون خیلی خیلی سخته ، چون براشون یه جنگ محسوب میشه با شیطان .. به هر میزان که قدرت روحی شون قوی تر باشه و عمق مسیر توبه بیشتر باشه فشار بیشتری رو تجربه می کنن چون کل صفوف شیطان برای برگشت اونها تجهیز میشن... ادامه دارد... #قسمت_چهل_و_نهم #رمان_فرار_از_جهنم 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔰میدونستی رفیق داشتن حرز کبیر امام جواد(ع) میتونه به تو قوت قلب بده...❤️ چون باعث میشه 👇👇👇 ✅ از بلا دور بشی ✅ رزق و روزیت زیاد بشه ✅از چشم و نظر دور بمونی ✅و در نظر مردم محترم عزیز باشی فقط کافیه حرز امام جواد(ع) رو ازجای معتبر تهیه کنی و اون رو به بازوی راستت ببندی✅👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1956446472C86ca759d41 🔰بستن حرز توصیه علمایی مانند آیت الله بهجت(ره) و آیت الله مجتهدی تهرانی است. 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣برنامه های ستاد دهه فجر شهرستان نهاوند برای روز ۱۲ بهمن. 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔴 دل مهمان را با کباب، کباب نکنیم! ✍ ما گاهی وقت‌ها پذیرایی می‌كنيم، روح مهمان را بر هم می‌زنيم. اين سفره را می‌بيند، انواع مربا، انواع ترشی، انواع غذا ها و پیش غذاها و میوه ها، اين وقتی از خانه بيرون می‌رود، با بغض خدا می‌رود. می‌گويد: خدايا اگر اين زندگی است، پس اين زندگی من چه زندگی است؟ 🔺 فاميل‌ها خانه‌ همديگر كه می‌روند، همه‌جا با لباس شيک و با تجملات نروند. نمی‌گويم: لباس شيک حرام است. ولی اين لباس شيک را خانه‌ همه‌ فاميل‌ها نپوش. خانه مراعات كن. 🍃لازم نیست ظروف جدید یا لباس ها یا طلاها و... رو به همه نشون بدیم... مبادا با نمایش بریز و بپاش و هزینه های زیاد، دل دیگری را بشکنیم... #سبک_زندگی 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavandd

🔴نان پهلوی!!! 🔹 در زمان #شاه وضعیت اقتصادی کشور به حدی خراب بوده که جان فوران آمریکایی در کتابش نوشته: در پاییز 1321 نانواها آرد را الک میکردند و با آرد الک شده برای ثروتمندان نان میپختند، و برای بقیه مردم آرد را با خاک اره، ماسه، خاکستر و خاک مخلوط میکردند. 📚 منبع:کتاب مقاومت شکننده/نوشته جان فوران(استاد دانشگاه کالیفرنیا) /ترجمه احمد تدین /صفحه400 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

⚠️هرگز کیسه صفرا رو از بدن خارج نکنیم ❌ ⏬ نکته ⏬ در صورت برداشتن کیسه صفرا، صفرا از مجاری صفراوی خارج میشه و به روده میریزه و دوباره توسط کبد جذب خون میشه ... ❌ و عوارضی مثل : فشار خون ، گرگرفتگی ، صدای گوش ، عصبانیت ، آ سم ، بی‌ اشتهایی و کم خوابی و... ایجاد می‌کنه❗️ 👈بنابراین تا جایی که ممکنِ نباید کیسه صفرا را خارج کرد بلکه باید درمانش کرد ✔️ #طب سنتی 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣 ارسالی از امیرحسین رستمی #تاریخ_شفاهی_قبل_از_انقلاب 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣جشنواره آش ها و غذاهای سنتی نهاوند 🔮ویژه بانوان🔮 💠 تاریخ: ۱۷ بهمن. ساعت ۱۰ و نیم صبح 🔅مکان: خیابان شهرداری، کانون بانوان کوثر 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣📣مسابقه، مسابقه😍😍 🍃نهضت مردمی پیشرفت بانوان نهاوند با همکاری ستاد اکران مردمی جشنواره عمار نهاوند برگزارمیکند : "ثبت تاریخ شفاهی قبل از انقلاب" 💠 یه مسابقه جذاب برای اعضای کانال بانوی نهاوند 🔮از مادربزرگ و یا پدر بزرگ هاتون یا کسانی که دوران قبل از انقلاب رو دیدن، بخواید درباره یکی از موضوعات زیر براتون صحبت کنن و صدای اون ها رو در قالب یه فیلم یا صوت "کمتر از سه دقیقه ای" ضبط کنید و برای ادمین کانال ارسال کنید. خوشحال میشیم لهجه شیرین بزرگترهامونو بشنویم.😍 🌐محورهای اثرهای ارسالی: ✅وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه قبل از انقلاب ✅وضعیت خوراک و پوشاک قبل از انقلاب ✅وضعیت مسکن قبل از انقلاب ✅وضعیت بهداشت و درمان قبل از انقلاب 👈از بین فیلم ها و صوت های ارسالی، به سه تا از بهترین ها، جایزه داده میشه. 🎁جایزه این مسابقه: ۳ عدد کارت هدیه ۲۰۰ هزار تومانی🤩 🔮زمان ارسال آثار: تا پایان روز ۲۳ بهمن ادمین کانال @Banooyenahavand #تاریخ_شفاهی_قبل_از_انقلاب 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

❇️ اصطلاحات و لغات نهاوندی 🔵 قسمت صدوهشتم🌹 🔸خَررَه : گِل 🔸خَررَه وِسَر : خصوصیتی برای کسی که دچار گرفتاری سختی شده، نوعی نفرین، درقدیم اگر کسی به مصیبتی دچار میشد بر سر و شانه های خود گل می‌گرفت 🔸خَررره سیا : کنایه از مشکل بزرگ 🔸خَررره خَس : کنایه از گرفتاری بزرگ 🔸 خرررَه چُکِسَه : کسی که به گرفتاری بزرگی دچار شده است 🔸گیروَه : گریه 🔸گُروَه : گربه 🔸گِر : آتش 🔸گیس اسبی : پیرزن 🔸ریش اسبی : پیرمرد 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 #زبان_شیرین_مادری 🌺بانوی_نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔥 رمان فرار از جهنم 👣🔥 وسوسه . حدود هفت ماه از مسلمان شدنم می گذشت ... صبح عین همیشه رفتم سر کار ... ولی مشتری اون روز خیلی خاص بود ... آدمی که در بخش بزرگی از خاطرات قبلم شریک بود... . . - اوه ... مرد ... باورم نمیشه ... خودتی استنلی؟ ... چقدر عوض شدی ... . کین بود ... اومد سمتم ... نمی دونستم باید از دیدن یه دوست قدیمی بعد از سیزده، چهارده خوشحال باشم یا نه؟... . . بعد از کار با هم رفتیم کافه ... شروع کرد از زندگی و دزدی های مسلحانه و بزرگش، دلالی و قاچاق اجناس مسروقه تعریف کردن ... خیلی خودش رو بالا کشیده بود ... . . - هی استنلی، شنیده بودم رفتی توی کار مواد و خوب خودت رو کشیدی بالا اما فکرش رو هم نمی کردم یه روزی استنلی بزرگ رو گوشه یه تعمیرگاه ببینم که داره ماشین بقیه رو درست می کنه ... همیشه فکر می کردم تو زودتر از من به پول و ثروت میرسی ... شایدم من یه روز ماشین تو رو درست می کردم ... . . نفس عمیقی کشیدم ... ولی من از این زندگی راضیم ... . - دروغ میگی ... تو استنلی هستی ... یادته چطور نقشه می کشیدی؟ ... تو مغز خلاف بودی ... هیچ کدوم به گرد پات هم نمی رسیدیم ... شنیده بودم بعد از ورود به اون باند، خیلی زود خودت رو بالا کشیده بودی و با بزرگ ترها می پریدی ... حالا می خوای باور کنم پاک شدی و کشیدی کنار؟ ... اصلا از پس زندگیت برمیای؟ ... . . . - هی گارسن ... دو تا دام پریگنون ... . نگاه عمیقی بهش کردم و به طعنه گفتم ... پولدار شدی ... ماشین خریدی ... شامپاین 300 دلاری می خوری ... بعد رو کردم به گارسن ... من فقط لیموناد می خورم ... . . - لیموناد چیه ؟ ... مهمون منی ... نیم خیز شد سمتم ... برگرد پیش ما ... تو برای این زندگی ساخته نشدی استنلی... . . کلافه شده بودم ... یه حسی بهم می گفت دیدن کین بعد از این همه سال اصلا جالب نیست ... . شروع کرد از کار بزرگش تعریف کردن ... پول و ثروت ... و نقشه دقیق و حساب شده ای که کشیده بود ... نقشه ای که واقعا وسوسه انگیز بود ... ادامه دارد... #قسمت_پنجاهم #رمان_فرار_از_جهنم 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣📣بانوان انقلابی نهاوند خانومای عزیز نهاوندی، سلام🌹 🎊دهه فجر رو خدمت همه ی شما عزیزان تبریک عرض می کنیم.🎊 کانال بانوی نهاوند با افتخار، تصمیم داره در دهه ی فجر، هر روز یکی از بانوان فعال زمان انقلاب در نهاوند رو معرفی کنه. 🔮 در اولین روز از دهه فجر انقلاب، پای صحبت سرکار خانم شمس اعظم شهبازی می نشینیم. 🔅این بزرگوار، از شیر دختران فعال و شجاع زمان انقلاب در نهاوند بودن و امروز هم در عرصه جهاد فرهنگی در نهاوند فعال هستن... در این کلیپ، ایشون از حال و هوای پیش از انقلاب و فعالیت های خودشون در اوایل انقلاب برامون صحبت می کنن... قسمت اول ادامه دارد... #بانوان_انقلابی_نهاوند 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

میدونی خود ده سال دیگه‌ت الان اگه میتونست باهات حرف بزنه بهت چی میگفت؟ - به خاطر تمام امیدهایی که بهم دادی به خاطر تمام تلاش هایی که کردی و به خاطر تسلیم نشدن و جا نزدنت امروز من به اینجا رسیدم ازت ممنونم و خیلی دوستت دارم 🔆 صبح روز پنجشنبه تون بخیر... 🌺 بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

#دیرین_دیرین #تک_فرزندی این داستان: تک فرزندی و معضلات آن 🌸🧡🌸🧡🌸🧡🌸🧡🌸🧡🌸🧡 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔵برای زیبایی پوست تان اینگونه کرم بزنید. 🍃بسیاری از خانم‌ها و حتی برخی آقایان عادت دارند به پوست دست و صورت خود کرم بمالند. این راهی مفید برای حفظ لطافت پوست است؛ به‌ویژه برای محافظت از آن در شرایطی که در برابر آفتاب یا سرمای خشک پاییز و زمستان هستید. 🔅 با این حال، مالیدن کرم به پوست، علاوه بر مزیت، اگر به‌درستی نکات آن در نظر گرفته نشود، مضراتی هم دارد؛ مثلا کرمی که بیش از نیم ساعت روی پوست مانده است سبب بسته شدن منافذ پوستی شده، آلودگی‌هایی چون غبار خاک و دوده را با قدرت بیشتری جذب می‌کند. 🔰به همین خاطر، وقتی کرم می‌زنید، آرام و ملایم و دایره‌وار پوست خود را ماساژ دهید و پس از گذشت 20 تا نهایتا 30 دقیقه با استفاده از تکه‌ای پنبه بهداشتی که کمی هم مرطوب شده باشد چربی کرم را پاک کنید. 💠افزون بر این، هیچ وقت نباید با پوستی که روی آن کرم زده شده به رختخواب بروید و حتما پیش از آن پوست را از بقایای کرم پاک کنید. #سلامتی 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣📣بانوان انقلابی نهاوند خانومای عزیز نهاوندی، سلام🌹 🔮 در ادامه معرفی بانوان انقلابی نهاوند، امروز پای قسمت دوم صحبت های سرکار خانم شمس اعظم شهبازی می نشینیم. 🔅این بزرگوار، از شیر دختران فعال و شجاع زمان انقلاب در نهاوند بودن و امروز هم در عرصه جهاد فرهنگی در نهاوند فعال هستن... در این کلیپ، ایشون از حال و هوای پیش از انقلاب و فعالیت های خودشون در اوایل انقلاب برامون صحبت می کنن... قسمت دوم #بانوان_انقلابی_نهاوند #جهاد_تبیین 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

📣📣مسابقه، مسابقه😍😍 🍃نهضت مردمی پیشرفت بانوان نهاوند با همکاری ستاد اکران مردمی جشنواره عمار نهاوند برگزارمیکند : "ثبت تاریخ شفاهی قبل از انقلاب" 💠 یه مسابقه جذاب برای اعضای کانال بانوی نهاوند 🔮از مادربزرگ و یا پدر بزرگ هاتون یا کسانی که دوران قبل از انقلاب رو دیدن، بخواید درباره یکی از موضوعات زیر براتون صحبت کنن و صدای اون ها رو در قالب یه فیلم یا صوت "کمتر از سه دقیقه ای" ضبط کنید و برای ادمین کانال ارسال کنید. خوشحال میشیم لهجه شیرین بزرگترهامونو بشنویم.😍 🌐محورهای اثرهای ارسالی: ✅وضعیت اقتصادی و رفاه جامعه قبل از انقلاب ✅وضعیت خوراک و پوشاک قبل از انقلاب ✅وضعیت مسکن قبل از انقلاب ✅وضعیت بهداشت و درمان قبل از انقلاب 👈از بین فیلم ها و صوت های ارسالی، به سه تا از بهترین ها، جایزه داده میشه. 🎁جایزه این مسابقه: ۳ عدد کارت هدیه ۲۰۰ هزار تومانی🤩 🔮زمان ارسال آثار: تا پایان روز ۲۳ بهمن ادمین کانال @Banooyenahavand #تاریخ_شفاهی_قبل_از_انقلاب 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🛑اصطلاحات وضرب المثل های نهاوندی 🔵 قسمت صدونهم🌹 ✳️ضرب المثل امروز: ❇️خدا نجار نی، اما در و تختَنَه خو وا هم منازه ❇️معنای ضرب المثل : خدا نجار نیست اما در و تخته رو باهم جور می کنه. 🔆شرح وتوضیح : این ضرب المثل به منظور شکر گزاری از خداوند که دو چیز با یکدیگر همسو و متناسب با یکدیگر در آیند، بکار می روند. یا اگر ازدواجی متناسب بین دو زوج صورت گیرد ویا بین دوشریک تناسب وهماهنگی ایجاد گردد، این ضرب المثل بکاربرده می‌شود. 🔆دراین ضرب المثل اجمالا به صفات الهی حکمت ولطف ورحمت الهی اشاره دارد 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 #زبان_شیرین_مادری 🌺بانوی_نهاوند 🌺@banooye_nahavand

🔥 رمان فرار از جهنم 👣🔥 من ترسو نیستم  . برای لحظاتی واقعا وسوسه شده بودم ... اما یه لحظه به خودم اومدم ... حواست کجاست استنلی؟ ... این یه انتخابه... یه انتخاب غلط ... نزار وسوسه ات کنه ... تو مرد سختی ها هستی ... نباید شکست بخوری و به خدا خیانت کنی... . . حالا جای ما عوض شده بود ... من سعی می کردم کین رو متقاعد کنم که اون کار درست نیست و باید دزدی رو بزاره کنار ... و بعد از ساعت ها ... . . - باورم نمیشه ... تو اینقدر عوض شدی ... دیگه بعید می دونم بتونی به یه گربه هم لگد بزنی ... تو یه ترسو شدی استنلی ... یه ترسو ... . . - به من نگو ترسو ... اون زمان که تو شب به شب، مادرت برات غذای گرم درست می کرد ... من توی آشغال ها سر یه تیکه همبرگر مونده دعوا می کردم ... اون زمان که پدرت توی کارخونه تا آخر شب، کارگری می کرد تا یه سقف بالای سرتون باشه، من زیر پل و کنار خیابون می خوابیدم ... و هنوز زنده ام ... تو درست رو ول کردی و برای هیجان اومدی سراغ این کار ... من، برای زنده موندن جنگیدم ... . - فکر کردی با یه نقشه و بررسی موقعیت ... و پیدا کردن یکی که برات پول شون کنه؛ می تونی از اونجا دزدی کنی ... اون مغازه طلا فروشی بالای شهره ... قیمت ارزون ترین طلاش بالای 500 هزار دلاره ... فکر کردی می خوای سوپر مارکت محله مون رو بزنی که پلیس ده دقیقه بعد بیاد جنازه ها رو ببره؟ ... . - محاله یکی تون زنده برگردید ... می دونی چرا؟... چون اونهان که حقوق پلیس ها رو میدن ... چک های رنگارنگ اونها به شهردار و فرمانداره که دولت فدرال می چرخه ... پس به هر قیمتی، سیستم ازشون دفاع می کنه ... فکر کردی مثل قاچاق مواده که رئیس پلیس ولستون، خودش مدیریت قاچاق توی دستش باشه و سهم هر کدوم از اون گنده ها برسه ... تازه اونجا هم هر چند وقت یه بار برای میتینگ های تبلیغاتی یه عده رو میدن دم تیغ ... . . - احمق نشو کین ... دست گذاشتن روی گنده ها یعنی اعلام جنگ به شهردار و فرماندار ... فکر کردی بی خیالت میشن... حتی اگر بتونی فرار کنی که محاله ... پیدات می کنن و چنان بلایی سرت میارن که دیگه کسی به دست گذاشتن روی اشراف فکر نکنه ... . . . اما فایده نداشت ... اون هیچ کدوم از حرف های من رو قبول نمی کرد ... اون هم انتخاب کرده بود ... . وقتی از کافه اومدم بیرون ... تازه می فهمیدم که خدا هرگز کسی رو رها نمی کنه ... حنیف واسطه من بود ... من واسطه کین ... مهم انتخاب ما بود ... . . آنچه در آینده خواهید خواند ... و من عاشق شدم ... حسنا، دانشجوی پرستاری بود . ادامه دارد... #قسمت_پنجاه_و_یک #رمان_فرار_از_جهنم 🌺بانوی نهاوند 🌺@banooye_nahavand