🍂🍂 داستان شب یلدا 🍂🍂
🌟 شب سردی بود ….
🌟 پیرزنی بیرون میوه فروشی ،
🌟 زل زده بود به مردمی که ،
👈 میوه میخریدن …
🌟 شاگرد میوه فروش تند تند ،
🌟 پاکت های میوه رو ،
🌟 توی ماشین مشتری ها میذاشت .
🌟 پیرزن با خودش فکر می کرد
🌟 چی می شد اونم می تونست
🌟 میوه بخره و به خونه ببره …
🌟 رفت نزدیک تر …
🌟 چشمش به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب و گندیده داخلش بود ، افتاد …
🌟 با خودش گفت :
🌷 چه خوب می شد از میون اون میوه های خراب ، سالم ترهاشو ببره خونه …
🌷 میشه قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنم و بقیه رو بدم به بچه ها ...
🌷 تا اونا هم شاد بشن …
🌟 برق خوشحالی توی چشماش دوید
🌟 دیگه سردش نبود !
🌟 پیرزن ، جلو رفت
🌟 پای جعبه میوه نشست …
🌟 تا دستش رو برد داخل جعبه ،
🌟 شاگرد میوه فروش ، که می دونست پیرزنه پول نداره ، گفت :
🔥 دست نزن ننه ! برو دُنبال کارت !
🌟 پیرزن زود بلند شد …
🌟 خیلی خجالت کشید !
🌟 چند تا از مشتریها نگاهش کردند !
🌟 سرش رو پایین انداخت …
🌟 دوباره سردش شد !
🌟 دستاش رو روی شونه هاش گذاشت
🌟 راهش رو کشید و رفت …
🌟 چند قدم دور شده بود
🌟 که یه خانمی صداش زد :
🌸 مادر جان …مادر جان !
🌟 پیرزن ایستاد …
🌟 برگشت و به آن زن نگاه کرد !
🌟 خانمی با چادری مشکی ، لبخندی زد
🌟 و بهش گفت :
🌸 اینارو برای شما گرفتم مادر !
🌟 پیرزن به دست خانم نگاه کرد
🌟 سه تا پلاستیک دستش بود
🌟 پر از میوه ، موز و پرتغال و انار
🌟 پیرزن گفت :
🌹 دستِت دَرد نکنه ننه
🌹 ولی من مستحق نیستم !
🌟 خانم چادری گفت :
🌸 اما من مستحقم مادر جان …
🌸 مستحق دعای خیر …
🌸 اگه اینارو نگیری دلمو شکستی !
🌸 جون بچه هات بگیر !
🌟 خانم منتظر جواب پیرزن نموند …
🌟 میوه هارو داد دست پیرزن
🌟 و سریع از اونجا دور شد …
🌟 پیرزن هنوز ایستاده بود
🌟 و رفتن خانم رو نگاه می کرد …
🌟 قطره اشکی که تو چشمش جمع شده بود ، روی صورتش غلتید …
🌟 دوباره گرمش شد …
🌟 با صدای لرزانی گفت :
🌷 پیر شی ننه …. پیر شی !
🌷 الهی خیر ببینی مادر
🌷 انشالله در این شب چله ،
🌷 حاجت بگیری دخترم .
#فیلم_ماست_خامه_ای_خانگی
مواد لازم:
ماست سفت یک قاشق
شیر باز یک لیتر
خامه یک قاشق
طرز تهیه:
شیر رو رشو خاموش کنید و بذارید ولرم بشه.انگشتتونو داخل شیر بزنید باید دماش به گونه ای باشه که دستتونو نسوزونه و در عین حال گرمم باشه .ماستتونو با خامه و کمی شیر مخلوط کنید و داخل شیرتون بریزید و هم بزنید.دورش پارچه بپیچید و روی ظرف رو هم بپوشونید و بذارید چهار ساعت بمونه.بعد بذارید یخچال و دوازده الی بیست و چهار ساعت بعد مصرف کنید.
نکته:
اگه تابستون باشه و ماستتون بیشتر از چهار ساعت بیرون بمونه ترش میشه.
اگه تا جوش اومدن شیر مدام هم بزنید دیگه بعد از اون نیازی به هم زدن نداره و قند و نشاسته کف ظرف ته نشین نمیشه.
اگر شیرتون داغ یا سرد باشه و مایه تونو اضافه کنید ممکنه ماست خوبی بهتون نده.
بهتره مایه ماستتون از ماستی باشه که خودتون قبلا زدین که سفت و خوب بشه.
حتما از شیر باز استفاده کنید اگر دسترسی نداشتید شیر اورگانیک پرچرب رو میتونید جایگزین کنید.
اگر مایه ماستتون رو زیادتر کنید باعث میشه ماستتون آب بندازه و ترش بشه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماست خامه ای خانگی
#فیلم_روغن_دنبه
توضیحات:
روغن دنبه برای انواع خورش و پلو
بخصوص قرمه سبزی، قیمه، لوبیاپلو و ماکارونی.
پیشنهاد میکنم حتما یکبار امتحان کنید
من برای ۵ کیلو دنبه چرخشده (می تونید خرد هم کنید) ۱ لیوان ماست برای سفید شدن روغن، ۱ لیوان سرکه برای اینکه بوی تندی دنبه روی بگیره و ۳ عدد پیاز برای طعم روغن استفاده کردم و روی شعله ملایم گاز قرار دادم. تقریبا ۳ ساعت طول کشید تا روغن آماده شد.
یکی از مزایای خوب روغن دنبه اینه که در رگها رسوب نمیکنه و کاملا سالم هست
نکته:
پیاز حتما باید سالم باشه. به هیچ عنوان خردش نکنید چون سرخ میشه و روغن رو تیره میکنه.
نکته:
پنج کیلو دنبه چهار ونیم روغنداد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرز تهیه روغن دنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی استاد عالی
🔰 راهکاری برای برکت در کار و زندگی
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
📚📿🕌
#احکام_به_بیان_طنز
🚥🚦تقلید و علائم بلوغ
🙍♂تقصیر من چیه⁉️ وقتی معلم درست و شفاف نمی پرسه یا خوب درس نمی ده، خوب معلومه، هرکی هم جای من باشه متوجه نمی شه
من از همون اول دبستان تا الان که کلاس پنجم هستم و بيست سالمه شانس نداشتم. 🤦♂
معلمام یا تند حرف می زدن یا آهسته، بعضی هاشون هم کم حوصله بودن. 💆♂
یه مطلب رو برام بیشتر از بیست بار توضیح نمی دادن و زود خسته می شدن بعضی هاشون هم که یا زبونشون لکنت داشت.💁♂
یا بلد نبودن شفاف حرف بزنن. ❌
مثلا روز اولی که رفتم مدرسه مدیر مدرسه بلد نبود شفاف بپرسه و گفت :
مشخصات📝
گفتم :آقا اجازه؟ یعنی ما الان نامشخصیم؟ 🙇♂
نمی دونم چرا عصبانی شد. گفت هرچی می پرسم جواب بده
گفتم :چشم
مدیر گفت: اسمت
گفتم :آقا اجازه؟ عصمت خانم خیاط رو میگین یا عصمت خانم آشپز 😀
مدیر داد زد پدرت توی خونه چی صدات می زنه :
گفتم :آقا اجازه؟
بستگی داره. وقتی خیلی غذا می خورم میگه الاغ! 🐎
اگه الاغ نصف تو خورده بود دل درد می گرفت.
وقتی زیاد می خوابم بابام میگه : آقا خرسه!🐻 پاشو زمستون تموم شده. وقتی پام به چیزی می خوره و میشکنه بابام میگه :شتر جان! 🐫پیش پاتو هم نگاه کن
وقتی هم بابام درسامو می پرسه به احترام بابام سکوت میکنم آخه بد ابهتی داره.😁
بابام میگه :گوساله! 🐂بشین درساتو بخون. اصلا پدرم با زبان کلیله و دمنه📙 باهام حرف می زند یه جوری میگه که من بهم بر نخوره
مدیر دوسه تا قرص خورد 💊و یک نفس عمیق کشید و گفت :تبریک می گم پدر فهمیده ای داری
و ادامه داد :شناسنامه ات همراهته؟ 🔖
گفتم : آقا اجازه همراهم ایرانسله 📱
مدیر فریاد زد :شناسنامه ات توی جیبته؟ ترسیدم گفتم: آقا مگه حرف بدی زدم ناراحت شدید
شناسنامه ام توی کیفمه آقا. 💼
مدیر دست روی پیشونیش گذاشت و مکثی کرد و گفت :خوب کیفت کجاست 🤦♂
گفتم :کیفم توی جیبمه جاش امنه آقا اصلا جوش نزنید
مدیر دلش به حالم سوخت و با گریه داد زد شناسنامه ات رو بده بده بده
قند توی دلم آب شد مدیری که برای شناسنامه ی من اینجور بی تابی کنه😇 حتما برای من می میره
شناسنامه ام رو خیلی سریع به مدیر دادم تا نگاهش به شناسنامه ی من افتاد اینقدر از شناسنامه ام خوشش اومده بود که مطالبش رو برای خودش روی برگه ای یادداشت کرد. 📝
گفتم :
آقای مدیر دلسوز عزیز مهربان! گریه نکنید من هیچگاه از شما جدا نخواهم شد 😘
مدیر هم به احترام من از جاش بلند شد شلاق رو دور دستاش پیچید نمی دونم چی شد که بابای مدرسه سریع دستم رو گرفت و با احترام از دفتر پرتم کرد بیرون🤨
🤓 خداییش همش هم تقصیر معلما نبود یه ذره هم تقصیر خودم بود نه به اندازه ای که هر سه سال یک کلاس باشم و با معدل 10😨 قبول بشم یه کم حواس پرت بودم و یه کم فراموش کار و یه کم تنبل و یه کم خوش خواب و یه کم خوش خوراک و دو سه کم😬😲 بازیگوش، خداییش وقتم پر بود. بازی کامپیوتری 💻و بازی های موبایل 📲و تماشای فیلم و سریال و کارتون و غذا خوردن و خوابیدن و گل به روتون دستشویی رفتن آدمو خسته می کنه و وقتی هم برای استراحت و رفع خستگی نمی مونه😜
باور کنید اگه معلمای خوبی داشتم قول می دادم هر سه سال یک کلاس رو با معدل 12 قبول بشم اون موقع بود که بابام بهم افتخار کنه😏🤣😃
ادامه دارد........
😁😂👨🏫🙋♂
#احکام_به_بیان_طنز
#قسمت_اول
#نویسنده_جناب_مسعوداسدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فریادنهاوند
گروه سرودی که بعد سالها دور هم جمع شدن😍
مادر برام قصه بگو...قصه بابارو بگو...
گروه سرود آباده
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ_تفریح
📝رفتیم از کتاب پنجمابتدایی به مردم دیکته گفتیم؛ واکنشها و نمره هارو ببینید...! 😉
➕ چرا واقعا ...!؟😳
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
#شاد_کردن_دل_مؤمن
✍ آیت الله بهجت(رضوان الله تعالی علیه):
وقتی دل مؤمنی را شاد كنید، خدا از لطف مَلکی را خلق میکند که آن ملک، شما را از بلاها و تصادفات و ... حفظ میكند.
این که میبینید در برخی تصادفات بعضیها محفوظ میمانند در حالی که به نفر کناری آنها آسیب وارد میشود به سبب این است که آن شخص محفوظ مانده، در مسرّت اهل ایمان نقش داشته است.
📚 برگی از دفتر آفتاب، ص ١٨۴
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
🍀بهار مومن از #شب_یلدا آغاز می شود.
🌴🌴🌴پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - :
💥زمستان بهار مؤمن است،
💥از شب های طولانی اش برای شب زنده داری،
💥 و از روزهای کوتاهش برای روزه داری بهره می گیرد.
📚 وسائل الشیعه،ج7،ص302
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
#پندانه
نظر یک ریاضیدان را درباره #انسانیت پرسیدند، درجواب گفت:
اگر زن یا مردی دارای اخلاق باشد نمره «یک» میدهم!
اگر دارای زیبایی هم باشد یک صفر جلوی عدد یک میگذارم؟ 👈🏻۱۰
اگر پول هم داشته باشد یک صفر دیگر جلوی عدد ۱۰ میگذارم! 👈🏻 ۱۰۰
اصل و نسب هم باشد یک صفر دیگر جلوی عدد ۱۰۰ میگذارم! 👈🏻۱۰۰۰
ولی اگر زمانی عدد «یک» رفت، (اخلاق رفت)
چیزی به جز [ صفر ] باقی نمیماند...!
و [ صفر ] هم به تنهایی هیچ است و آن انسان هیچ ارزشی ندارد...
مواظب " یِڪ " خودتون باشید!
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دو_نوع_روحیه مورد نیاز در خانواده
#استاد_عباسی
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
اعتراف یک مهندس عجیب و غریب:
به عنوان 1 مهندس می خواستم دیوار رو سوراخ کنم، شک داشتم که از زیر جایی که می خوام سوراخ کنم سیم برق رد شده باشه،
واسه اینکه برق نگیرتم فیوز رو قطع کردم، تازه وقتی دیدم دریل کار نمیکنه کلی غصه خوردم که دریل سوخت!!😳
به نظرتون کدوم دانشگاه رفته؟😱😃😂
بانوان فرهیخته ی فلارد
🌻 @banovan_farhikhte_felard 🌻
#زن_خوب☺️
زن خوب، زن بی خیال است!😳🧐🤔
در سالهای اخیر یکی از مهمترین تمرینهای من در زندگی تمرین بی خیال بودن است.
وقتی توی لیست خرید نوشتهام سیر و همسرم به جای یک بوته سیر با یک کیلو سیر برمیگردد، زن غرغروی درونم میخواهد سر خودش را بکوبد به دیوار که آخر بعد چندسال زندگی هنوز نمیداند سیر را بوتهای میخرند نه کیلویی! یکبار من اندازه ننوشتم... اما قبل از اینکه دهانش به غرغر باز شود زن بیخیال درونم لبخند میزند و میگوید: بیخیال! بیا فکر کنیم حالا این همه سیر رو چیکارش کنیم؟ و نتیجهاش میشود یک شیشه پودرسیر خانگی خوش عطر. غر نمیزنم، الکی اوقات تلخی نمیکنم ولی از دفعه بعد سعی میکنم یادم نرود که اندازه هرچیز را بنویسم حتی اگر خیلی واضح باشد.
وقتی از مهمانی برگشتهایم و تا پایمان به کوچه میرسد زن غرغرویی که تمام مدت مهمانی خودش را به خاطر فلان رفتار یا حرف شوهرش خورده میآید دهان باز کند و شکایت کند و تذکر دهد... زن بیخیال درونم سریع دستش را میگیرد که ولش کن! حالا که گذشت! کی یادش میمونه؟ ماهو نگاه کن که چه قشنگه امشب...
وقتی از حرف مادرشوهرم ناراحت شدهام و زن غرغروی درونم آماده است که به محض برگشتن شوهرش سر دردودل را باز کند، زن بیخیال درونم جلو میآید که بیخیال! چرا اوقات خودمونو تلخ کنیم؟ الکی شبت خراب میشه. کی این حرفا تاثیری داشته؟ حالا که گذشت. یه چایی خوشرنگ واسه شوهرت بریز بشینیم با هم فیلم ببینیم...
وقتی غذای مهمانیم خراب شده، کادوی دوستم را فراموش کردم، امتحانم را خراب کردم، یکی از ظرفهای قشنگم را شکستهام، دیروز دوساعت تمام آشپزخانه را شستم وحالا چاهش زده بالا...
توی تمام این موقعیتها تا زن غرغرو شروع میکند به آه و ناله، زن بیخیال سر و کلهاش پیدا میشود. اول یک چشمک زیرکانه میزند و بعد توی گوشم زمزمه میکند زن خوب زن بیخیال است! الکی اوقات خودت و شوهرترو تلخ نکن. هیچی ارزششو نداره. همه اینا میگذره...
خیلی فکر کردم که به جای این تیتر جمله دیگری بگذارم. خیلی با خودم کلنجار رفتم که اینقدر مطلق و بدون شرط حرف نزنم اما نشد. تیتر بالا جملهای است که من در هفته بارها سر اتفاقات مختلف با خودم تکرار میکنم و آنقدر توی ذهنم جاافتاده که نتوانم با جمله معقولتری عوضش کنم.
الآن که چندین سال از زندگی مشترکم گذشته دیگر نه ذوق و شوق چشم بسته آن اوایل را دارم و نه گیجی و درماندگی سالهای بعدش را، انگار بعد همه آن فراز و نشیبها به پختگی و سکونی رسیدهام که نگاهم را نسبت به خیلی چیزها عوض کرده، مثل تعریف زن خوب!
حالا یکی از مهمترین توصیههایم به دوستان تازه متاهل و یکی از شاخصههای مهم زن محبوب در نگاهم همین بیخیال بودن است. همین بیخیال بودن عحیب و غریب و سوال برانگیز.
بیخیال بودن یعنی زندگی را باید ساده گرفت. از سر تلخیها و خوشیها و آسان و سختش راحت گذشت. نباید هی گیر کرد و گیر داد. بزرگ کردن مسائل پیش پا افتاده (وقتی بیشتر مسائل پیرامون ما پیش پا افتادهاند) یکی از بزرگترین اشتباهاتی است که ضررش پیشتر و بیشتر از هرکسی به خودمان میرسد. آدمهایی که زندگی را ساده میگیرند هم خودشان روزهای شادتری را سپری میکنند هم اطرافیانشان از بودن با آنها حس خوشبختی بیشتری دارند.
دیر یا زود به این نتیجه میرسیم که نمیشود همه چیز، همه کس ایده آل ما باشد. نمیشود اختلاف نظر نباشد، اشتباه نباشد، و آدمهایی که به این نتیجه میرسند آدمهای خوشبختتری هستند. آدمهایی که ساده میگیرند و ساده میگذرند. هیچ چیز را بزرگ نمیکنند. بلدند زود فراموش کنند و ذهنشان را از یک موضوع اعصاب خردکن خیلی سریع معطوف چیز دیگری میکنند.
مردها عاشق این زنها هستند!
زنهایی که غر نمیزنند.
زنهایی که بیشتر اوقات راضیاند. برق خوشحالی توی چشمهایشان میدرخشد. روزی پنح بار لب برنمیچینند و رو بر نمیگردانند.
بیبهانه شادند. سرخوشند.
زنهایی که به سختی میتوان آنها را عصبانی یا ناراحت کرد.
این زنها پناهگاه همسرشان هستند. همانهایی که وقتی مرد به چهرهشان نگاه میکند غم عالم از دلش میرود.
شما چنین زنهایی سراغ دارید؟ چقدر نسلشان نایاب شده...
زنهای امروز انگار دنبال بهانه برای خودخوری میگردند. از همه چیز ناراضی اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا می دانید #سید_علی مفسر_کیست؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_بامقام_معظم_رهبری - دامت برکاته -💖
سخنانی که این روزها ما را #دلگرم میکند☺️
👈بشنوید و 👈 #نشر دهید.
مقام معظم رهبری - دامت برکاته -:
#وقتی_کارها_گره_میخورد،
وقتی #بن_بست به حسب ظاهر بوجود میاد گاهی، خدای متعال از یک گوشهی این بنبست، یک راهی باز میکند که هرگز وهم بشر-اندیشهی انسانی- به آن نرسیده بود.